دریافت فایل word Pdf
نخستین قدم ها برا ی پاکی
قسمت نهم
یاد مرگ
نویسنده: حجت الاسلام والمسلمین سعید حصاری
مقدمه
در شمارههای پیشین گفتیم که هدف از خلقت انسان حرکت به سمت خدای متعال و رسیدن به آن ذات مقدس است. و معلوم است که این حرکت و نزدیک شدن، یک حرکت مکانی نیست، بلکه یک حرکت روحی و سیر معنوی است که از آن به سیر إلیالله تعبیر میشود. در این سیر معنوی، سائر إلیالله سعی میکند در صفات روحی خود متناسخ و متشابه با حضرت حق گردد تا لائق مقام خلیفةاللهی گردد، چرا که طبق آیه شریفه «وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَة»(بقره/30) خدای متعال انسان را برای خلافت خویش بر روی زمین خلق نموده، و لازمه خلافت الهی آن است که خلیفه (انسان) قدم جای پای حضرت حق نهاده و کمالات او را تا حد توان تحصیل نماید و روح خود را توسعه داده و در یک کلام خداگونه شود. اما برای اینکه انسان خداگونه شود و صفات خدایی را کسب نماید چه باید کرد؟
برای جواب به این سؤال حدیثی را که جناب شیخ حر عاملی رحمتاللهعلیه ذکر فرموده بیان میکنیم:
« ورد فی الحدیث القدسیّ عن الربّ العلیّ أنّه یقول: عبدی أطعنی أجعلک مثلی، أنا حیّ لا اموت اجعلک حیّا لا تموت، أنا غنیّ لا أفتقر أجعلک غنیّا لا تفتقر، أنا مهما أشاء یکون أجعلک مهما تشاء یکون ـ در روایت قدسى از قول خداوند بلند مرتبه آمده که مىفرماید: بندهام، مرا اطاعت کن تا تو را مانند خود سازم؛ همانطورى که من زنده هستم و نمىمیرم تو را هم زنده قرار میدهم که هرگز نمیمیری، همان طورى که من غنى هستم و فقیر نمىشوم تو را هم غنى قرار میدهم که فقیر نمیشوی،و همانطورى که من هر چه را اراده کنم مىشود تو را هم همینطور قرار خواهم داد.»[1]
همانطور که در این روایت شریف آمده رمز خداگونه شدن و نزدیک شدن به آن ذات مقدس، اطاعت و پیروی از دستورات حضرت حق است؛ «عَبْدی أطعنی أجعَلَکَ مِثْلی».
در روایت دیگری امام صادق علیهالسلام چنین فرمودهاند: «الْعُبُودِیَّةُ جَوْهَرٌ کُنْهُهَا الرُّبُوبِیَّة ـ بندگی گوهری است که باطن آن ربوبیت است.»[2]
مطابق این روایت شریفه، اگر کسی طوق بندگی خدای متعال را بر گردن اندازد، خداوند او را بالا برده و شمهای از قدرت ربوبیت خود را به او عطا نموده و او را قادر بر تصرف در امور مینماید.
بنابراین راه تقرب به خداوند و نزدیک شدن به آن ذات مقدس و در نهایت راه خداگونه شدنِ عبد و بنده، اطاعت از دستورات الهی و ملتزم شدن به تکالیف دینی و در رأس آن، انجام واجبات الهی و ترک محرمات میباشد. در حدیث شریف قدسی در اینباره چنین وارد شده است: «وَ مَا تَقَرَّبَ إِلَیَّ عَبْدٌ بِشَیْءٍ أَحَبَّ إِلَیَّ مِمَّا افْتَرَضْتُ عَلَیْه ـ هیچ بندهای با وسیلهای که نزد من محبوبتر باشد از آنچه بر او واجب کردهام، به من نزدیک نشد.»[3]
در حدیث قدسی دیگری چنین وارد شده است:
«عَبْدِی أَدِّ مَا افْتَرَضْتُ تَکُنْ مِنْ أَعْبَدِ النَّاسِ وَ انْتَهِ عَمَّا نَهَیْتُکَ تَکُنْ مِنْ أَوْرَع الناسِ ـ بندهی من، اموری را که بر تو واجب کردم انجام بده تا از عابدترین مردم باشی و اموری را که بر تو حرام کردم ترک کن تا از پرهیزکارترین انسانها باشی.»[4]
در روایت دیگری پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمودهاند: «مَا مِنْ شَیْءٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى مِنَ الْإِیمَانِ وَ الْعَمَلِ الصَّالِحِ وَ تَرْکِ مَا أَمَرَ بِهِ أَنْ یُتْرَک ـ هیچ چیزی نزد خداوند از ایمان و عمل صالح و ترک نمودن اموری که خداوند دستور به ترک آنها داده (محرمات)، محبوبتر و دوست داشتنیتر نیست.»[5]
حال که معلوم شد ترک گناهان و انجام واجبات، محبوب خدای متعال و یگانه راه تقرب به اوست، بایسته است که انسان درصدد ترک گناهان برآمده و به دنبال برنامهای برای آن باشد. از این روی طی شمارههای پیشین بر آن شدیم که با تتبع در آثار اسلامی و کلمات اهل سلوک به ارائه برنامهای کامل و جامع در این خصوص بپردازیم که بسیاری از مواد این برنامه مانند تفکر، عزم، مشارطه، مراقبه، محاسبه، معاتبه، معاقبه، تذکر، ضبط خیال و تضرع و اشک در درگاه الهی، برای خوانندگان عزیز معرفی و توضیح داده شد. اکنون نیز یکی دیگر از اموری که نقش مهمی در کمک به ترک گناه و معصیت دارد و مورد توجه علمای اخلاق و اهل سلوک میباشد را معرفی نموده و نکات کاربردی و عملی آن را مورد اشاره قرار میدهیم. شاید مورد توجه مولا قرار گرفته و عنایات الهی مددکار شده و راه سلوک إلیالله هموار گردد.
یاد مرگ
یاد مرگ و عالم قبر و قیامت یکی از بهترین اصلاح کنندههای نفس انسان است که ریشهی گناه و رذائل اخلاقی را در درون انسان خشکانده و آدمی را نسبت به گناهان بیمه میکند. از این جهت در آیات و روایات توجه خاصی به یاد مرگ و عالم آخرت شده و افراد تشویق به آن شدهاند که به برخی از آیات و روایات وارده در این باب اشاره میکنیم:
آیات
«قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذی تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلاقیکُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلى عالِمِ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَةِ فَیُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُون ـ بگو: این مرگى که از آن فرار مىکنید سرانجام با شما ملاقات خواهد کرد سپس به سوى کسى که داناى پنهان و آشکار است بازگردانده مىشوید آن گاه شما را از آنچه انجام مىدادید خبر مىدهد!» (جمعه/8)
«وَ قِیلَ الْیَوْمَ نَنْساکُمْ کَما نَسِیتُمْ لِقاءَ یَوْمِکُمْ هذا وَ مَأْواکُمُ النَّارُ وَ ما لَکُمْ مِنْ ناصِرِینَ ـ و به آنها گفته میشود: امروز (روز قیامت) شما را فراموش میکنیم. همانگونه که شما دیدار امروزتان را فراموش کردید و جایگاه شما دوزخ است و هیچ یاوری ندارید.» (جاثیه/34)
روایات
1ـ در روایتی چنین وارد شده است: «کَانَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) کَثِیراً مَا یُوصِی أَصْحَابَهُ بِذِکْرِ الْمَوْتِ ـ رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم بسیار اصحاب خود را به یاد مرگ سفارش میکردند.»[6]
2ـ پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمودهاند: «وَ اجْعَلُوا الْمَوْتَ نُصْبَ أَعْیُنِکُمْ وَ مَا بَعْدَهُ مِنْ أَهْوَالِ الْقِیَامَةِ ـ مرگ و هول هراسهای روز قیامت را نصبالعین خود قرار دهید.»[7]
3ـ امیرمؤمنان علی علیهالسلام فرمودهاند: «أُوصِیکُمْ بِذِکْرِ الْمَوْتِ وَ إِقْلَالِ الْغَفْلَةِ عَنْهُ وَ کَیْفَ غَفْلَتُکُمْ عَمَّا لَیْسَ یُغْفِلُکُم ـ سفارش میکنم شما را به یاد مرگ و کم کردن غفلت از آن. چگونه غافلید از چیزی که او از شما غافل نیست؟»[8]
سیره و کلمات علما
علاوه بر آیات و روایات، سیرهی عملی علمای ربانی و کلمات آنان مملوّ از دعوت به یاد مرگ و ذکر آخرت است که شایسته است برخی از آنها را ذکر نمائیم:
1) حضرت امام خمینی رحمتاللهعلیه در اینباره چنین فرمودهاند:
بدان که سفر خیلی پر خطر است و این نسیان و فراموشی که در ما است از مکاید نفس و شیطان است و این امیدها و آمال طولانی و دراز، از دامهای بزرگ ابلیس و از مکاید نفس است. پس، از این خواب برخیز و تیقّظ ]بیداری[ و تنبه پیدا کن. بدان که مسافری و دارای مقصدی. مقصد تو عالم دیگر است و تو را از این عالم خواهی نخواهی میبرند. اگر تهیهی سفر و زاد و راحلهی آنرا دیدی، در این سفر درمانده نشوی و در این سیر بیچاره نشوی. و الاّ فقیر و بیچاره و بینوا گردی و خواهی رفت به سوی شقاوتی که سعادت ندارد، ذلتی که عزت ندارد، فقری که غنا دنبالش نیست، عذابی که راحت ندارد، آتشی که خاموشی پیدا نکند، فشاری که بر طرف شدن ندارد، حزن و اندوهی که خوشحالی در پی آن نیست، حسرت و ندامتی که آخر ندارد. ...هان ای دل غافل؛ از خواب برخیز و مهیای سفر آخرت شو « فَقَدْ نُودِیَ فِیکُمْ بِالرَّحِیل»[9] صدای رحیل و بانگ کوچ بلند است. عُمّال حضرت عزرائیل در کارند و تو را در هر آن به سوی عالم آخرت سوق میدهند و باز غافل و نادانی.[10]
2) عارف کامل آیتالله میرزا جواد ملکی تبریزی رحمتاللهعلیه نیز فرمودهاند:
و برای کسانیکه در ابتدای راه هستند فکر دربارهی مرگ و شدت و سکرات آن و ناراحتی و حرارت و درد و رنج هنگام مفارقت روح از بدن و حسرت آدمی در آن حال و جدائی او از جمیع آنچه که به آنها دل بسته و همهی کسانیکه با آنها انس گرفته و وحشت و تاریکی قبر و غربت آدمی در گور، بسیار مؤثر است. شاعر عرب میگوید: « و فی ذکر هول الموت و القبر و البلا عن اللّهو و اللّذّات للمرء زاجر ـ و در یاد آوری هول و هراس مرگ و قبر و پوسیدن بدن در گور، عاملی نهفته است که آدمی را از لهو و لعب و لذات دنیایی باز میدارد.»[11]
ایشان در جای دیگر چنین فرمودهاند:
ولی بزرگان چنین نبودند بلکه مرتب به گور خود سر میزدند و در آن میخوابیدند. و خود را به آنچه که اشقیاء در گور خطاب میشوند، مخاطب میساختند تا این عمل مانع این شود که آنها بدون تهیهی اسباب سفر آخرت، به این منزل وارد شوند. و شیوهی بعضی از آنها این بود که برای خود قبری آماده ساخته بود و میآمد و در آن میخوابید. بعد این آیهی شریفه را که زبان حال آدمیان پس از مرگ است، تلاوت مینمود و میگفت: « رَبّ ارْجِعُونِ * لَعَلىّ أَعْمَلُ صَالِحًا ـ خدایا مرا برگردان. امید است که دیگر کارهایم نیک و پسندیده باشد.» (مؤمنون/99و100)؛ بعد خطاب به خود میگفت: «فلانی برخیز، پروردگارت تو را برگرداند. پس در انجام اعمال صالح همت گمار. قبـل از اینکه روزی بیـاید کـه هـر چـه آرزوی بازگشت به دنیا کنی، بدان دست نیابی» و با جدیت و کوشش بیشتر به عبادت میپرداخت.
و شنیدهام که "علامه اشرفی مازندرانی" آتش زیادی برمیافروخت و دستور میداد که او را به ریسمانی ببندند و به سوی آتش کشند و درد و رنج آتش دنیا را به خود میچشاند.»[12]
3) عارف بالله شیخ محمد بهاری همدانی رحمتاللهعلیه فرمودهاند:
ندانم این سستی در امر آخرت و این بیحالی در اطاعت از ائمه که عقول طاهرهاند چیست؟ آیا مرگ که امری حتمی است و وارد شدن بر خداوند را فراموش کردهاید؟ در حالی که مرگ در یک لحظه پایههای خوشیهای شما را در هم میشکند و بنیان غرایز شما را ویران می سازد. آیا یاد مرگ، شما را از دنیا بیزار نمیکند و به سوی آخرت جلب نمیکند؟ آیا پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم که راستگوترین راستگویان است نفرموده: هرکه در روز و شب بیست مرتبه به یاد مرگ افتد با شهدای جنگ اُحد محشور خواهد شد؟ آیا یاد مرگ را در کمال سودمندی و تأثیر نیافتهاند؟ شاید مانع شما از یاد مرگ، اشتغال قلب شما به غیر خدا (یا غیر مرگ) و آماده نبودن برای سفر آخرت است. وگرنه شکّی نیست که شخص مسافر همّتش جز در تهیّه اسباب و آمادگی برای سفر مصروف نمیگردد. پس کسی که در حالِ فراغت اندیشه کند، حتماً باید سُرورش نسبت به دنیا و شهوات آن کم گردد و آرزویش خوار و سبک شود و دلش از لذّات دنیا باز ماند. پس خردمند کسی است که خود را برای مرگ پیراسته کند و خویشتن را برای بهره بردن و دِرو آماده سازد. اگر میخواهی این حال برایت حاصل شود در احوال مردگانی که نظیر تو بودهاند تفکّر کن. آنانکه با آرزوهای طولانی و حالات بد خود در شهوات فرو رفته بودند. (ببین) چگونه از انس عشرت به وحشت هجران و از وسعت قصرها به تنگنای قبرها و از پاکیزگی و خوش صورتی به زشت منظری و بدسیرتی انتقال یافتند. با زبان رسا و نمکین از قبرش بپرس و بگو سوگند به خدا ای قبر آیا زیباییهای او از بین رفت؟ و آیا آن شمـایل خرّم تغییر یافت؟ تا به کاملترین جواب و بیان به تو جواب دهد که:
استخوانها بند بند از هم جدا کرد کرمان لحم و شحمش را فنا
با اینکه از این حالات غافل بوده و در تدبیر امور منازل و گردآوری اموال حریص بوده است.[13]
4) عارف بالله آخوند ملا حسینقلی همدانی رحمتاللهعلیه دربارهی لزوم یاد مرگ فرمودهاند:
پس ای برادران من؛ از خوابتان بیدار شوید و در عاقبت کار خود اندیشه کنید و بدانید که هیچ چاره و گریزی از مجاهده و تلاش نیست. جوانی و خانه و اثاث و کالاهایتان شما را نفریبد. اینها وبال هستند و عاقبتشان وخیم است. پس پیش از اندوه (یا گناه) به توبه مبادرت کنید و پیش از تمام شدن مدت، به گریه و نوحه تمسّک جویید. از بین برندهی لذّتها یعنی مرگ را همواره پیشرو داشته باشید و در شبهای تاریک، در مورد مرگ بسیار اندیشه کنید و به خود ستم نکنید و این آیه[14] را قرائت کنید که: «هر کس به اندازهی سنگینی ذرّهای خیر انجام دهد، آن را خواهد دید و هر کس به اندازهی سنگینی ذرّهای بدی انجام دهد، آن را خواهد دید.»[15]
آثار یاد مرگ
در آثار اسلامی؛ اثرات و نتایج بسیار زیبایی برای یاد مرگ و یاد قبر و قیامت و آتش جهنم ذکر شده که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
1) از بین برنده و پاک کننده گناهان گذشته
یاد مرگ گناهان و آثار و نتایج آنها را از روح انسان پاک نموده و روح انسان را صیقل میدهد. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمودهاند: «أَکْثِرُوا مِنْ ذِکْرِ الْمَوْتِ فَإِنَّهُ یُمَحِّصُ الذُّنُوب ـ زیاد گردانید یاد مرگ را، چرا که گناهان را پاک میکند.»[16]
2) بازدارنده انسان از گناهان
امیرمؤمنان علی علیهالسلام فرمودهاند: «مَنْ أَشْفَقَ مِنَ النَّار رَجَعَ عَن الْمُحَرَّمَاتِ ـ کسیکه از آتش جهنّم بترسد، از گناهان دست بر میدارد.»[17] (بدیهی است که لازمهی ترسیدن از آتش جهنم، آن است که بهطور دائم به یاد آن باشد.)
دو اثر فوق همان چیزی است که ما در این نوشتار به دنبال آن هستیم؛ یعنی یکی از راهکارهای مهم در ترک معاصی و حرکت به سمت سعادت، یاد مرگ و قیامت و جهنم است.
3) دفع کننده وسوسههای شیطانی
با توجه به اینکه یکی از عوامل مهم گناه و معصیت، وساوس شیطانی است یاد مرگ در دفع وسوسههای شیطان نقش و در نتیجه از بین رفتن گناهان نقش کلیدی دارد.
ابوبصیر میگوید:«شَکَوْتُ إِلَی أَبِی عَبْدِ اللهِ (ع) الْوَسْوَاسَ فَقَالَ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ اذْکُرْ تَقَطُّعَ أَوْصَالِکَ فِی قَبْـرِکَ وَ رُجُوعَ أَحْبَابِکَ عَنْـکَ إِذَا دَفَنُوکَ فِی حُفْرَتِکَ وَخُرُوجَ بَنَاتِ الْمَاءِ مِنْ مَنْخِرَیْکَ وَأَکْلَ الدُّودِ لَحْمَکَ فَإِنَّ ذَلِکَ یُسَلِّی عَنْکَ مَا أَنْتَ فِیهِ قَالَ أَبُو بَصِیرٍ فَوَ اللهِ مَا ذَکَرْتُهُ إِلاّ سَلَّی عَنِّی مَا أَنَا فِیهِ مِنْ هَمِّ الدُّنْیَا ـ ابی بصیر میگوید: از وسوسههای شیطانی نزد امام صادق علیهالسلام شکایت کردم. حضرت فرمودند: ای ابا محمد؛ یاد کن جدا شدن اعضاء بدنت را در قبرت و یاد کن بازگشت دوستانت را آن هنگام که تو را دفن کردند درچالهات و یاد کن خروج جانوران را ازسوراخهای بینیات و یاد کن خوردن کرمها گوشتت را، یاد اینها میزداید آنچه را که دچارش هستی. ابو بصیر میگوید: به خدا قسم یاد نکردم اینها را مگر اینکه زدوده شد آنچه دچارش بودم که همّ دنیا بود.»[18]
4) صیقل زنگارهای قلب
بیماریها و آلودگیهای قلب، منشأ تمام بیماریهاست. اگر قلب و باطن انسان بیمار شود، آلودگی آن به تمام ابعاد وجودی دیگر انسان (بُعد عقلی، بُعد نفسانی و بُعد عملی) سرایت میکند و اگر قلب در سلامت و به دور از آلودگی باشد، سلامتیاش به دیگر ابعاد سرایت میکند. چرا که قلب در نظر اهل معرفت، سلطان مملکت وجود است. حال اگر سلطان مملکت وجود انسان آلوده و زنگار گرفته باشد، از انسان جز اعمال آلوده و معاصی صادر نمیشود. بنابراین معالجه قلب برای نجات از گناهان و شقاوت لازم است و مطابق روایات شریفه یکی از بهترین صیقل دهندههای قلب، یاد مرگ و ذکر آن است. پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمودهاند: «إِنَّ الْقُلُوبَ تَصْدَأُ کَمَا یَصْدَأُالْحَدِیدُ. قِیلَ یَا رَسُولَ اللهِ وَ مَا جَلاؤُهَا؟ قَالَ قِرَاءَةُ الْقُرْآنِ وَ ذِکْرُ الْمَوْتِ ـ همانا دلها زنگ میگیرد همچنانکه آهن زنگ میگیرد. شخصی عرض کرد: ای رسول خدا؛ جلای آن به چه چیز است؟ فرمودند: تلاوت قرآن و یاد مرگ.»[19]
5) سبب نجات از فریب دنیا
دنیا خود را به سرابهایی از کمالات و زیباییها زینـت نموده است. مال، اولاد، رفاه، جمال، قدرت و ریاست از اموری هستند که انسان آنها را کمال توهم کرده، لذا عشق فطریش به کمالات تحریک شده و به آنها دل میبندد. پس دنیا آنچه را کمال نیست، سراب کمال جلوه میدهد و اینچنین انسان را میفریبد. قرآن کریم در اینباره میفرماید: «الْمالُ وَ الْبَنُونَ زینَةُ الْحَیاةِ الدُّنْیا ـ مال و اولاد زینـت زندگانی دنیـــا هستند.» (کهف/46)
آنچه مهم است آن است که انسان بفهمد دنیا بازیچهای بیش نیست، و ارزش دل بستن ندارد. قرآن کریم در اینباره میفرماید: «وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ مَتاعُ الْغُرُورِ ـ زندگى دنیا، چیزى جز سرمایهی فریب نیست.» (ال عمران/185 ـ حدید/20)
و بعد از فهم این مهم، فریب این چهرهی بزک کرده را نخورد: «فَلا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیاةُ الدُّنْیا ـ پس فریــب نـدهـد شمـا را زندگانی دنیا.» (لقمان/33 ـ فاطر/5)
حال این سئوال مطرح میشود که چه چیزی سبب میگردد انسان فریب دنیا را خورده و به آن دل ببندد؟
قرآن کریم در جواب این سؤال میفرماید: «الَّذینَ اتَّخَذُوا دینَهُمْ لَهْواً وَ لَعِباً وَ غَرَّتْهُمُ الْحَیاةُ الدُّنْیا فَالْیَوْمَ نَنْساهُمْ کَما نَسُوا لِقاءَ یَوْمِهِمْ هذا ـ کسانیکه دینشان را به بازیچه و سرگرمی گرفتهاند و زندگانی دنیا آنها را فریب داد، پس امروز فراموش میکنیم آنها را همانگونه که آنها فراموش کردند این روز (قیامت) را.» (اعراف/51)
مطابق این آیه شریفه علت فریب خوردن انسان از دنیا، فراموشی مرگ و عالم آخرت است. یاد مرگ موجب نجات انسان از فریب و خدعههای دنیا میشود.
امیرالمؤمنین صَلَواتُاللهِ عَلَیْهِ فرمودهاند: «مَنْ أَکْثَرَ مِنْ ذِکْرِ الْمَوْتِ نَجَا مِنْ خِدَاعِ الدُّنْیَا ـ کسیکه زیاد یاد مرگ کند، از نیرنگ و فریب دنیا نجات مییابد.»[20]
رسول خدا صَلَّیاللهُ عَلَیْهِوَالِهِوَسَلَّمَ فرمودهاند:«أَکْثِرْ ذِکْرَ الْمَوْتِ یُسَلِّکَ عَنِ الدُّنْیَا ـ زیاد یاد مرگ کن، تو را از دنیا خارج مینماید.»[21] (یعنی زیاد یاد مرگ کردن سبب بیرغبتی انسان به دنیا میشود).
6) دل کندن و انقطاع از لذات مذموم
امام خمینی رحمتاللهعلیه فرمودهاند: « از هر یک از لذات این عالَم در نفس اثری و در قلب لکه سودایی حاصل شود که باعث شدت انس و علاقه به این عالم شود و این خود اسباب اخلاد در ارض[22] گردد و در حین سکرات موت به ذلـت و سختی و زحمت و فشار مبدل گردد. چه که عمدهی سختی سکرات موت و نزع روح[23] و شدت آن در اثر همین لذات و علاقه به دنیاست.»[24]
چیزی که سبب قطع علاقه به لذات دنیوی و دل کندن از آنها است، یاد مرگ است. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم خطاب به ابن مسعود میفرماید:
«مَنْ خَافَ النَّارَ تَرَکَ الشَّهَوَاتِ وَ مَنْ تَرَقَّبَ الْمَوْتَ أَعْرَضَ عَنِ اللَّذَّات ـ کسی که از آتش دوزخ بترسد شهوترانی را ترک میکند و کسی که منتظر مرگ است (به یاد آن است)، از لذات و خوشگذرانی روی گردان است.»[25]
روزی رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمود:
« أَکْثِرُوا مِنْ ذِکْرِ هَادِمِ اللَّذَّاتِ ـ شکننده لذتها را بسیار یاد آورید» پرسیدند: «وَ مَا هَادِمُ اللَّذَّاتِ ـ یا رسولاللّه آن چیست؟» فرمود: «الْمَوْتُ فَإِنَّ أَکْیَسَ الْمُؤْمِنِینَ أَکْثَرُهُمْ لِلْمَوْتِ ذِکْراً وَ أَحْسَنُهُمْ ـ مرگ، هیچ بندهاى نیست که به حقیقت آن را یاد کند مگر اینکه فراخى دنیا بر او تنگ مىشود و اگر شدّت و رنجى دارد و دلش از دنیا تنگ شده؛ گشاد مىگردد.»[26]
امام زین العابدین علیهالسلام در مناجات با خدای خویش چنین عرضه داشتهاند:
« إِلَهِی إِنْ ذَکَرْتُ الْمَوْتَ وَ هَوْلَ الْمُطَّلَعِ وَ الْوُقُوفَ بَیْنَ یَدَیْکَ نَغَّصَنِی مَطْعَمِی وَ مَشْرَبِی وَ أَغَصَّنِی بِرِیقِی وَ أَقْلَقَنِی عَنْ وِسَادَتِی وَ مَنَعَنِی رُقَادِی وَ کَیْفَ یَنَامُ مَنْ یَخَافُ بَیَاتَ مَلَکِ الْمَوْتِ فِی طَوَارِقِ اللَّیْلِ وَ طَوَارِقِ النَّهَارِ بَلْ یَنَامُ الْعَاقِلُ وَ مَلَکُ الْمَوْتِ لَا یَنَامُ لَا بِاللَّیْلِ وَ لَا بِالنَّهَارِ وَ یَطْلُبُ قَبْضَ رُوحِی بِالْبَیَاتِ أَوْ فِی آنَاءِ السَّاعَاتِ ثُمَّ یَسْجُدُ وَ یُلْصِقُ خَدَّهُ بِالتُّرَابِ وَ هُوَ یَقُولُ أَسْأَلُکَ الرَّوْحَ وَ الرَّاحَةَ عِنْدَ الْمَوْتِ وَ الْعَفْوَ عَنِّی حِینَ أَلْقَاک ـ ای خدای من؛ اگر یاد کنم مرگ را و هول و هراس روز قیامت که به آن آگاهی داده شدهایم را و ایستادن در پیشگاهت را، خوردن و آشامیدن را بر من تلخ میگرداند و آب دهانم را گلوگیر میکند و مرا بر بالشم بیقرار میسازد و از خوابیدن منعم میکند و چگونه بخوابد کسی که میترسد ملکالموت در حوادث شب و حوادث روز او را دریابد. بلکه چگونه عاقل بخوابد در حالیکه ملکالموت نه در شب و نه در روز نمیخوابد و در شب یا هر ساعت دیگر بهدنبال قبض روح اوست. سپس سجده نموده و گونهی خود را به خاکچسبانیده و چنین میگفتند: از تو راحتی و آسایش را هنگام مرگ و آمرزش را هنگام ملاقاتت مسئلت میکنم.»[27]
7) عامل کنترل و اداره شهوت
از اموری که نقش مهمی در کشاندن انسان به گناه دارند، امیال و شهوات است که اگر انسان را به اسارت خود درآورده و بر او مسلط شوند، هلاکت انسان و شقاوتش حتمی است. حضرت امام خمینی رحمتاللهعلیه میفرماید: «چه بسا با شهوترانی چند روز یا چند ساعت، نظام یک عائلهی شریفه از هم گسسته شده و طرح بدبختی و بیچارگی آنها تا ابد ریخته شود. و چه بسا از عنان گسیختگی این قوه، شرافت خود انسـان و عـائلهی شریفه او دستخوش باد فنا شود. بیشتر این فجایع و فضایح که در این جمعیتهای عنان گسیخته پیدا شود، از سرخودی این قوه است.»[28]
یکی از بهترین راههای کنترل شهوات هم یاد مرگ است.
امیرمؤمنان علیهالسلام فرمودهاند: « فَأَکْثِرُوا ذِکْرَ الْمَوْتِ عِنْدَ مَا تُنَازِعُکُمْ إِلَیْهِ أَنْفُسُکُمْ مِنَ الشَّهَوَاتِ ـ آن هنگام که نفستان با شما در امر شهوات نزاع میکند، زیاد یاد مرگ کنید.»[29]
امام صادق علیهالسلام فرمودهاند: «ذِکْرُ الْمَوْتِ یُمِیتُ الشَّهَوَاتِ فِی النَّفْسِ ـ یاد مرگ شهوتها را در نفس میمیراند.»[30]
8) از بین برندهی غفلت
یکی از عوامل اصلی در ابتلاء انسان به معاصی و گناهان، غفلتهایی است که شخص را در برگرفته و مانع از توجه او به حقایق عالم میشود. امیرمؤمنان علی علیهالسلام فرمودهاند: «الْغَفْلَةُ أَضَرُّ الْأَعْدَاءِ ـ زیان رسانندهترین دشمنان انسان، غفلت است.»[31]
یاد مرگ بیماری مهلک غفلت را درمان میکند. امام صادق علیهالسلام فرمودهاند: «ذِکْرُ الْمَوْتِ ... وَ یَقْطَعُ مَنَابِتَ الْغَفْلَةِ ـ یاد مرگ . . . مکانهای رویش غفلت را از بین میبرد.»[32] (یعنی نه تنها غفلت را ریشه کن مینماید، بلکه آن زمینی که مناسب برای رشد آن است را نیز نابود میکند.)
9) یاد مرگ، تفکری برتر از یک سال عبادت
امام صادق علیهالسلام فرمودهاند:
« ذِکْرُ الْمَوْتِ یُمِیتُ الشَّهَوَاتِ فِی النَّفْسِ وَ یَقْطَعُ مَنَابِتَ الْغَفْلَةِ وَ یُقَوِّی الْقَلْبَ بِمَوَاعِدِ اللَّهِ تَعَالَى وَ یُرِقُّ الطَّبْعَ وَ یَکْسِرُ أَعْلَامَ الْهَوَى وَ یُطْفِئُ نَارَ الْحِرْصِ وَ یُحَقِّرُ الدُّنْیَا وَ هُوَ مَعْنَى مَا قَالَ النَّبِیُّ ص فِکْرُ سَاعَةٍ خَیْرٌ مِنْ عِبَادَةِ سَنَةٍ ـ یاد مرگ شهوات را در نفس میمیراند و رستنگاههای غفلت را نابود میکند و قلب را نسبت به وعده و وعیدهای الهی قوی میگرداند و خُلق را نرم میکند و پرچمهـای هوای نفس را میشکـند و آتـش حرص را خاموش میکند و دنیا را بیارزش و خوار میگرداند و این است معنای فرمودهی رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم ]که فرمود[: یک ساعت فکر از عبادت یک سال بهتر است.»[33]
10) محبت خداوند
امام صادق علیهالسلام میفرماید:
« مَنْ أَکْثَرَ ذِکْرَ الْمَوْتِ أَحَبَّهُ اللَّهُ ـ هر کس بسیار یاد مرگ کند، خداوند او را دوست دارد.»[34]
11) زیر سایه خدا در بهشت
همچنین آن حضرت فرمود: « مَنْ أَکْثَرَ ذِکْرَ الْمَوْتِ أَظَلَّهُ اللَّهُ فِی جَنَّتِه ـ هر که مرگ را زیاد یاد کند خدا او را در بهشت زیر سایه خود جا دهد.»[35]
12) راحتی دنیا
امیرالمؤمنین علی علیهالسلام فرمودهاند:
« مَنْ أَکْثَرَ ذِکْرَ الْمَوْتِ رَضِیَ مِنَ الدُّنْیَا بِالْیَسِیرِ ـ هر کس بسیار به یاد مرگ باشد، به اندک چیزى از دنیا خوشنود مىشود.»[36]
و همچنین از ایشان نقل شده است که:
«مَنْ أَکْثَرَ ذِکْرَ الْمَوْتِ رَضِیَ مِنَ الدُّنْیَا بِالْکَفَاف ـ هر کس زیاد یاد مرگ کند؛ از دنیا به اندازه کفاف راضی گردد.»[37]
13) با فضیلتترینها
قَالَ النَّبِیُّ صلیاللهعلیهوآلهوسلم: « أَفْضَلُ الزُّهْدِ فِی الدُّنْیَا ذِکْرُ الْمَوْتِ وَ أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ ذِکْرُ الْمَوْتِ وَ أَفْضَلُ التَّفَکُّرِ ذِکْرُ الْمَوْتِ فَمَنْ أَثْقَلَهُ ذِکْرُ الْمَوْتِ وَجَدَ قَبْرَهُ رَوْضَةً مِنْ رِیَاضِ الْجَنَّة»[38]
دیگر آثار: برخی دیگر از آثار و نتایج زیبای یاد مرگ که در روایات به آنها اشاره شده، بهطور فهرستوار عبارتند از:
14) خوار شدن دنیا در نزد انسان.
15) ایجاد زهد نسبت به دنیا و میل نسبت به آخرت.
16) نرم شدن خُلق انسان.
17) خاموش شدن آتش حرص.
18) بافضیلتترین عبادت.
19) تشویق انسان به اعمال خوب.
20) سبب سرعت گرفتن فرد، در کارهای نیک.
21) زنده شدن قلب.
22) نرم شدن و رقت قلب.
23) آسان شدن مرگ.
24) تقویت قلب در باور وعدههای الهی.
25) آسان شدن مصائب.
26) بهترین مواعظ.
27) نزول رحمت الهی.
28) رسیدن به مقام شهید.
29) کوتاه شدن آرزو.
30) و اصلاح قلب.[39]
عوامل و موجبات یاد مرگ و قیامت
الف) یادآوری بیواسطهی امر خارجی
در هر زمان و درهر مکان که انسان اراده نماید، میتواند بدون واسطهی خارجی، مرگ و آخرت را یاد نماید. و این از بهترین اقسام یاد مرگ است. چرا که انسان به صرف خواست و ارادهی خود، مرگ را یاد مینماید. روز باشد یا شب، خانه باشد یا محل کار یا در خیابان، در سفر باشد یا در حضر، شاد باشد یا غمگین، مشغول کار باشد یا فارغ از آن، تنها باشد یا در جمع. عمده در این باب حسّ احتیاج است. اگر انسان دریافت که تمام بیماریهای نفسانی خود را میتواند با داروی تلخ یاد مرگ و اهوال بعد از آن درمان نماید و بسیاری از فضائل نفسانی را به همین سبب میتواند کسب کند، البته برای آن اهمیت قائل شده و بدون اینکه محتاج به امر خارجی باشد، در هر زمان و در هر مکان که بخواهد مرگ را یاد مینماید. بعید نیست روایت ذیل مربوط به این قسم از "یاد مرگ" باشد:
امام صادق علیهالسلام فرمودهاند: «پدرم از پدرش چنین برای من نقل نمود که امام مجتبی علیهالسلام در زمان خود عابدترین مردم و زاهدترین و فاضلترین آنها بود و پیاده حـج مینمود و گاه با پای برهنـه. و هنگامیکه یاد مـرگ میکرد، میگریست و آنگاه که قبر را به یاد میآورد، میگریست و هنگامیکه برانگیخته شدن و زنده شدن پس از مرگ را بهخاطر میآورد، میگریست و هنگامیکه عبور از پل صـراط را یاد مینمود، میگریست و هنگامیکه قـرار گرفتن در پیشگاه الـهی را یاد مینمود، نالهی شدید بلندی میکشید و بیهـوش میشد و هنگامیکه در برابر خـداوند به نماز میایستاد، از شدت فـزع دو طرف سینهاش میلرزید و هنگامیکه بهشت و جهنم را یـادآور میشد، مانند مار گزیده به خود میپیچید و از خدا بهشت را درخواست نموده و از جهنم به او پناه میبرد.»[40]
ب) یادآوری با واسطهی امر خارجی
یادآوری با واسطه خود دو قسم است:
1/ب - آنجا که واسطه مصنوعی است (ساختهی دست خود انسان است):
بعضی از واسطههای مصنوعی عبارتند از:
1) ساختن قبر مصنوعی و ارتباط با آن
از بهترین، مؤثرترین و قابل لمس کنندهترین امور به یادآورندهی مرگ، ارتباط با قبر است. بسیار شنیده شده است که بزرگان از علما و نیز رزمندگان اسلام، در مکانی مناسب شبه قبری مهیّا نموده و شبها در آن میخوابیدند و با خدای خویش راز و نیاز مینمودند و خود را برای سکونت در جایگاهی تنگ و تاریک، تا روز قیامت آماده میساختند و جملات زیر را با خود زمزمه میکردند: «أَنَا بَیْتُ الْغُرْبَةِ أَنَا بَیْتُ الْوَحْشَةِ أَنَا بَیْتُ الدُّودِ أَنَا الْقَبْرُ أَنَا رَوْضَةٌ مِنْ رِیَاضِ الْجَنَّةِ أَوْ حُفْرَةٌ مِنْ حُفَرِ النَّارِ ـ منم خانه خاک (خاکی)، منم خانهی غریبـی، منم خانهی وحشت، منم خـانهی کرمها، من قبــــــر هستم؛ من باغی از باغهای بهشت یا حفرهای از حفرههای جهنم هستم.»[41]
2) تهیه کفن و در معرض دید قرار دادن آن
یکی از اموری که جهت یادآوری مرگ مورد سفارش قرار گرفته است، تهیه کفن و نگاه به آن است. امام صادق صلواتالله علیه فرمودهاند: « مَنْ کَانَ مَعَهُ کَفَنُهُ فِی بَیْتِهِ لَمْ یُکْتَبْ مِنَ الْغَافِلِینَ وَ کَانَ مَأْجُوراً کُلَّمَا نَظَرَ إِلَیْهِ ـ کسیکه کفنش در خانهاش باشد، از غافلین نوشته نمیشود و هر زمان که به آن بنگرد، اجر میبرد.»[42]
3) نوشتن وصیتنامه و گهگاه مطالعه آن
وصیت کردن بر کسی که آثار مرگ بر او ظاهر گشته و چیـزی از حقوق الهی و مردمی بر ذمه دارد و خود دیگر قادر به ادای آنها نیست واجب و در غیـر این صورت مستحب میباشد. قرآن کریم در اینباره میفرماید: « کُتِبَ عَلَیْکُمْ إِذا حَضَرَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَکَ خَیْراً الْوَصِیَّةُ لِلْوالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبینَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقینَ ـ واجب شد بر شما هنگامی که مرگ یکی از شما فرا رسید، نسبت به مالی که از خود به جای میگذارد، برای پدر و مادر و نزدیکانش به خوبی وصیت کند؛ این کار حقّی است برای پرهیزکاران.» (بقره/180)
رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمودهاند: «وَ الْوَصِیَّةُ حَقٌ عَلَى کُلِّ مُسْلِمٍ ـ وصیت کردن بر هر مسلمانی حقّ گشته است.»[43]
و نیزفرمودهاند: «مَنْ مَاتَ بِغَیْرِ وَصِیَّةٍ مَاتَ میتَةً جَاهِلِیَّةً ـ کسی که وصیت نکرده بمیرد، به مرگ دوران جاهلیت مرده است.»[44]
همچنین فرمودهاند:«مَا یَنْبَغِی لِامْرِئٍ مُسْلِمٍ أَنْ یَبِیتَ لَیْلَةً إِلَّا وَ وَصِیَّتُهُ تَحْتَ رَأْسِهِ ـ سزاوار نیست برای مرد مسلم که شبی را به صبح برساند، مگر اینکه وصیتنامهاش زیر سرش باشد.»[45]
شیخ مفید رحمتاللهعلیه بعد از ذکر آیه و روایات فوق فرمودهاند:
«پس شایسته است شخص مسلمان از مخالفت با خداوند تعالی و مخالفت با فرستادهی او بپرهیزد و وصیت را ترک نکند و آن را مهمل نگذارد و دینش را وارسی نماید و احتیاط پیشه کند، اینگونه که: وصیت نماید خانوادهاش را و برادرانش را به تقـوای الهـی و اطاعت از او و اجتناب از معاصی و نیز وصیت نماید به آنچه که دوست دارد برای او بعد از مرگش انجام دهند، در مورد غسلش و حنوطش و تکفینش و پنهان کردنش زیر خاک و صدقه دادن از طرف او و تدبیر امور بازماندگان و انجام این امور را به شخص مورد اعتمادی واگذار نماید تا کوتاهی در آنها ننماید.»[46]
4) نصبالعین قرار دادن نوشتهها یا تصاویری که یادآور مرگ و آخرت هستند:
میتوان برای یادآوری مرگ و آخرت، از نصب دست نوشتههای کوتاه و نیز تصاویر مناسب، استفاده نمود. مواعظ کوتاه و تکان دهندهی کلام الهی و نیز کلام معصومین عَلَیْهِمالسَّلام و نیز کلام مردان بزرگ الهی در بارهی مرگ و آخرت، از جمله اموری هستند که برای نصب، بسیار مناسبند.
نصبالعین قرار دادن آگهیهای ترحیم مربوط به خویشاوندان و نزدیکان و نیز عکسهای باقی مانده از آشنایانی که بار سفر بستند و رفتند نیز میتواند برای بیداری از خواب غفلت، مؤثّر باشد.
5) استفاده از کتب، نوارهای صوتی و تصویری و نرم افزارهای مربوط به مرگ و قیامت
استفاده از کتب، نوارهای صوتی و تصویری، نرم افزارها و... که یادآور مرگ و اهوال (ترسها) بعد از آن هستند نیز در یادآوری مرگ و معاد تأثیر بهسزایی دارند که در ذیل به نام بعضی از آنها اشاره میشود:
کتاب منازلالآخرة تالیف مرحوم حاج شیخ عباس قمی رحمتاللهعلیه.
کتاب سیاحت غرب تالیف مرحوم آقا نجفی قوچانی رحمتاللهعلیه و لوح فشرده آن.
کتاب سرای دیگر و کتاب معاد تالیف شهید دستغیب رحمتاللهعلیه.
کتاب معاد و جهان پس از مرگ تالیف آیتالله مکارم شیرازی حفظه الله.
کتاب گفتگویی پیرامون قبر؛ تالیف حاج سید احمد فقیه نیریزی.
لوح فشرده با عنوان آخرت؛ محصول گنجینه معرفت.
کتاب عالم برزخ در چند قدمی ما؛ تالیف حجتالاسلام محمد محمدی اشتهاردی.
و دهها محصول دیگر از این قبیل که برای تنبه و توجه نسبت به مرگ مفید خواهد بود.
2/ب ـ آنجا که واسطه امری واقعـی است
یک انسان اگر اهل عبرت باشد، میتواند با بسیاری از محسوساتی که با هر یک از حواس پنجگانه، یعنی بینایی و شنوایی و چشایی و بویایی و لامسه درک میشوند، متوجه مرگ و قیامت شود. بهعنوان مثال در باب ملموسات، تشنگی و گرسنگی و شدّت حرارت و شدّت درد میتوانند انسان را به یاد قیامت و جهنّم بیاندازند.
رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمودهاند:
«وَ اذْکُرُوا بِجُوعِکُمْ وَ عَطَشِکُمْ فِیهِ جُوعَ یَوْمِ الْقِیَامَةِ وَ عَطَشَهُ ـ و با گرسنگی وتشنگیتان در ماه مبارک رمضان، گرسنگی و تشنگی روز قیامت را یاد کنید.»[47]
از امور واقعی که انسان را متوجه مرگ و قیامت میکند و در روایات به آنها اشاره شده، میتوان به عیادت از بیماران، شرکت در تشییع جنازهها و از همه مهمتر، رفتن به قبرستان و غسل دادن و تجهیز مردگان و زیارت قبور و تفکر در احوال مرگ و بعد از مرگ اشاره نمود.
رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمودهاند:
«عُودُوا الْمَرْضَی وَ اتَّبِعُوا الْجَنَائِزَ یُذَکِّرُکُمُ الآخِرَةَ ـ از بیماران عیادت کنید و دنبال جنازهها بروید تا شما را به یاد آخرت اندازند.»[48]
و نیز فرمودهاند:
«إذَا دُعِیتُمْ إِلَى الْجَنَائِزِ فَأَسْرِعُوا فَإِنَّهَا تُذَکِّرُ الْآخِرَةَ ـ هنگامیکه به تشییع جنازه خوانده شدید، عجله کنید زیرا آخرت را به یاد میاندازد.»[49]
و نیز فرمودهاند:
«زُرِ الْقُبُورَ تَذْکُرْ بِهَا الْآخِرَةَ وَ اغْسِلِ الْمَوْتَى فَإِنَّ مُعَالَجَتَهُ مَثُوبَةٌ وَ مَوْعِظَةٌ بَلِیغَةٌ وَ صَلِّ عَلَى الْجَنَائِزِ لَعَلَّ ذَلِکَ أَنْ یَحْزُنَکَ فَإِنَّ الْحَزِینَ فِی ظِلِّ اللَّهِ ـ به زیارت قبور برو که به سبب آن به یاد آخرت میافتی و مردهها را غسل بده. همانا پرداختن به این امر ثواب و پاداش دارد و موعظـهی رسایی برای تو در آن میباشد. و بر جنازهها نماز بخوان. شاید تو را محزون و اندوهناک سازد که همانا شخص محزون و غمگین در سایهی خداست.»[50]
موعظهای از حضرت امام خمینی رحمتاللهعلیه
در خاتمه نوشتار خود را مزین به موعظهای از حضرت امام خمینی رحمتاللهعلیه میکنیم؛ مردی که هیچگاه فریفته دنیا نشد و باوری عمیق به عالم دیگر داشت. باشد که انفاس قدسی ایشان در قلوب قاسی ما تاثیر نموده و تنبه و توجهی پدید آورد. میفرماید:
انسان تا در این عالم است، میتواند خود را از این ظلمت نجات دهد و به آن انوار برساند. آری، میتواند، ولی نه به این حالت سردی و خمودی و سستی و فتور و سهلانگاری که در ماست، که همه میبینید که با هر خلق زشت و اطوار ناپسندی که از اول طفولیت بزرگ شدیم و با معاشرت و مؤانستهای نامناسب تهیه کردیم تا آخر باقی میمانیم، سهل است، روزبهروز بر آن سربار میکنیم و میافزاییم. گویی گمان نداریم که عالم دیگری هست و نشئهی باقیهی دیگری خواهد آمد. «وای اگر از پس امروز بود فردایی». و گویی که دعوت انبیا و اولیا عَلَیْهِمالسَّلام به ما هیچ مربوط نیست. و معلوم نیست ما با این اخلاق و اعمال به کجا میرسیم و با چه صورتی محشور میشویم. یک وقت تنبّه پیدا میکنیم که کار از دست ما خارج و حسرت و ندامت نصیب ماست و غیر از خود، کسی را نتوانیم ملامت کنیم.[51]
[1]. الجواهر السنیه فی الاحادیث القدسیه؛ ص 709
[2]. مصباحالشریعه، ص 7
[3]. الکافی، طبع اسلامیه، ج2، ص 352
[4]. مستدرکالوسائل و مستنبطالمسائل، ج11، ص 282
[5]. مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج 11، ص 278
[6]. وسائل الشیعه، ج2، ص 437
[7]. .بحارالانوار، طبع بیروت، ج 80، ص 351
[8]. نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص 278
[9]. «...تَجَهَّزُوا رَحِمَکُمُ اللَّهُ فَقَدْ نُودِیَ فِیکُمْ بِالرَّحِیلِ... ـ آماده شوید، خداتان بیامرزاد! که بانگ کوچ را سردادند» نهج البلاغة (للصبحی صالح) ص321 ؛ (204 و من کلام له ع کان کثیرا ما ینادی به أصحابه)
[10]. شرح چهلحدیث، ص 176
[11]. ترجمهی أسرارالصلاة، ص 78
[12]. ترجمه اسرار الصلاة، ص 80
[13]. تذکرة المتقین، ص 137ـ 138
[14]. فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ * وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ (زلزله/7و8)
[15]. تذکرة المتقین ص 205
[16]. مجموعه ورام، ج1، ص 269
[17]. الکافی (ط - الإسلامیة)، ج2، ص 50
[18]. الکافی (ط - الإسلامیة)، ج3، ص 255
[19]. مستدرکالوسائل، ج 2، ص 104
[20]. غـررالحکم، ص 619
[21]. تحف العقول، النص، ص 35
[22]. زمینگیر شدن، شدت علاقه به دنیا
[23]. جان کندن
[24]. شرح چهل حدیث ص 206
[25]. مکارمالاخلاق، ص 447
[26]. الجعفریات (الأشعثیات) ص199
[27]. مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج1، ص 133
[28]. شرح حدیث جنود عقل و جهل ص 280
[29]. الغارات، طبع قدیمه، ج1، ص 150
[30]. مصباح الشریعة، ص 171
[31]. غرر الحکم و درر الکلم، ص 35
[32]. مصباح الشریعة، ص 171
[33]. مصباح الشریعه، ص 171
[34]. الکافی (ط - الإسلامیة) ج2 ص122
[35]. وسائلالشیعة ج15 ص 277
[36]. تحف العقول؛ النص؛ ص 89
[37]. غررالحکم و دررالکلم ص 629
[38]. جامعالأخبار (للشعیری) ص 165
[39]. علم اخلاق اسلامى ج4 از صفحهی 42 به بعد (نویسنده آیتالله مهدوی کنی)
[40]. أمالی صدوق، ص 178، المجلس الثالث و الثلاثون
[41]. امام صادق علیهالسلام فرمود: «قبر هر روز این ندا را سر میدهد...» الکافی (ط - الإسلامیة)، ج3، ص242
[42]. الکافی، طبع اسلامیه، ج3، ص 256
[43]. الکافی، طبع اسلامیه، ج7 ص 3
[44]. مکارم الاخلاق، ص 362
[45]. مکارم الاخلاق، ص 362
[46]. المقنعه، ص666
[47]. وسائلالشیعه، ج 10، ص 313
[48]. مستدرکالوسائل، ج 2، ص 1513
[49]. وسائل الشیعه، ج 2، ص 451
[50]. حکم النبی الأعظم ص (محمد محمدی ری شهری) ج2، ص 476
[51]. شرح چهلحدیث ص511
مطلب مرتبت:حقیقت مرگ