بسم الله الرحمن الرحیم
یهودی شناسی
فتنه زرسالاران یهود
قسمت دوم
تجزیه عثمانی و تشکیل رژیم صهیونیستی
در جنگ جهانی اول قبل از آنکه عثمانی به طور کامل شکست بخورد، دولت های، فرانسه و انگلستان قراردادی با عنوان قرارداد سایکس ـ پیکو درباره تجزیه و فروپاشی عثمانی با یکدیگر منعقد کردند. که مورد حمایت روسیه و ایتالیا هم واقع گردید.
مارک سایکس (Mark Sykes) و فرانسوا ژرژ پیکو (François Georges-Picot)، دو دیپلمات بریتانیایی و فرانسوی بودند که در سال ۱۹۱۶ به نیابت از سوی دولت های متبوعه خود دربارهی «تقسیم سرزمین های خاورمیانهای امپراتوری عثمانی» به توافق رسیدند. براساس مفاد این قرارداد قرار شد:
1- اراضی ارز روم، طرابوزان، وان و ارمنستان عثمانی به روسیه داده شود.
2- مناطق سوریه و لبنان به قیمومت دولت فرانسه درآید.
3- انگلستان خاک عراق و اردن و سرزمین فلسطین را تحت قیمومیت بگیرد.
از دیگر وقایعی که قبل از روی کار آمدن رژیم صهیونیستی در فلسطین قابل توجه است قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در 29 نوامبر 1947پیرامون طرح کمیته فلسطین برای تقسیم آن به دو منطقه؛ یکی تحت حکومت یهودیان و دیگری تحت حکومت فلسطینیان بود. طبق این طرح فلسطین به دو بخش تقسیم می شد، قدس و پیرامون آن نیز تحت نظارت بینالمللی باقی می ماند. مصوبه فوق می بایست تا اول اکتبر 1948 به اجرا درمیآمد اما صهیونیستها با حمله به اعراب فلسطینی، بسیاری از مواضع آنان مانند طبریه، یافا، حیفا و صفه را به قلمروخود افزودند و محدوده 57 درصدی تصویب شده خود را به 80 درصد سرزمین فلسطین گسترش دادند.
با پایان یافتن قیمومیت انگلستان بر فلسطین در 15 ماه مه 1948 تمامی ارگانهای فلسطینی در اثر یورشهای پی در پی نیروهای ارتش یهودی نابودگردید. یهودیان ساکن در فلسطین، بر سرزمینهایی که سازمان ملل به آنها اختصاص داده بود مسلط شده شورایی حکومتی مرکب از 38 عضو و یک کابینه 13 نفره ایجاد کردند که دیوید بن گوریون همزمان مقام نخست وزیری و وزارت دفاع آن را برعهده گرفت. حکومت موقت در 14 مه 1948 استقلال و تاسیس اسرائیل را اعلام کرد.
روچیلدها
تاریخچه اقتصاد و سیاست جهان با نام خانواده متمول یهودی «روچیلد» آمیخته است. نیای این خاندان، «مایر آمشل روچیلد» صرّافی آلمانیتبار بود، که ۵ فرزند پسر داشت. پسر بزرگتر با نام «آمشل» در «بانک فرانکفورت» جانشین پدر شد؛ «سالومون» در «وین» مستقر شد؛ «ناتان» ، که قدرتمندترین برادر بود فعالیت های خود را در «لندن» پی گرفت؛ «کارل» (کالمان) در «ناپل» و «جاکوب» (جیمز) در «پاریس» متمرکز شدند. به این ترتیب شبکه اختاپوسی این خاندان به تمامی اروپا گسترش یافت.
روچیلدها در ۲۳ دسامبر ۱۹۱۳، بانک فدرال رزرو را در آمریکا، تأسیس کردند. تنها ۷ ماه پس از صدور مجوز فدرال رزرو، در سال ۱۹۱۴ جنگ اول جهانی آغاز می شود؛ حاصل این جنگ برای این خانواده سه مزیّت اساسی «ایجاد بدهی برای طرفین درگیری»، «گرفتن موافقتنامه رسمی از انگلستان برای تشکیل سرزمین اسرائیل»، و «نابود کردن پوند استرلینگ بریتانیا و جایگزینی آن با دلار» بود.
تحولات جنگ اول جهانی توسط خانواده روچیلدها بهگونهای مدیریت شد که سرزمین فلسطین توسط انگلستان به آن ها واگذار شود. به این ترتیب که:
آلمان در سال ۱۹۱۶ با وجود اینکه دست برتر داشت، به انگلستان اعلام آتشبس کرد. سپس «لوئیس براندیس» قاضی یهودی دیوان عالی آمریکا هیئتی را به انگلستان فرستاد تا با این کشور معاملهای کند؛ آنها اعلام کردند در ازای اعطای فلسطین، به یهودیان به رهبری روچیلدها، به نفع انگلستان در برابر آلمان وارد جنگ خواهند شد. «وودرو ویلسون» که در این سال با شعار «فردی را دوباره انتخاب کنید که فرزندانتان را درگیر جنگ نخواهد کرد» به ریاستجمهوری انتخاب شده، تحت فشار قاضی دیوان عالی، لوئیس براندیس، در ششم آوریل ۱۹۱۷ به نفع انگلستان وارد جنگ می شود.
در برابر این اقدام، وزیرخارجه یهودی انگلستان، «آرتور جیمز بالفور» پیشنویس سندی را تهیه می کند که به «بیانیه بالفور» مشهور است و در آن حق داشتن دولت برای یهود اعلام می گردد. متن بیانیه خطاب به «لرد روچیلد عزیز» تهیه شده است:
به این ترتیب اقدامات اولیه روچیلدها برای تصاحب فلسطین به ثمر نشست و این خانواده طی سه دهه بعد از آن به خریداری زمین های فلسطین و سایر اقدامات لازم برای تصاحب این سرزمین پرداختند. اقداماتی که در انتهای دهه ۱۹۴۰ به غصب رسمی این سرزمین منجر شد.[1]
امام خامنه ای مدظلهالعالی در این خصوص می فرمایند:
«تصرّفشان هم اینطوری بود: اوّل با جنگ نیامدند؛ اوّل با حیله آمدند، رفتند زمینهای بزرگ فلسطین را که زارعان و کشاورزان عرب روی آن ها کار می کردند و خیلی هم سرسبز و آباد بود، با قیمتهای چند برابر قیمت اصلی، از صاحبان و مالکان اصلی این زمینهای بزرگ که در اروپا و امریکا بودند خریدند؛ آن ها هم از خدا خواستند و زمینها را به این یهودیها فروختند. البته دلّال هایی هم داشتند که نقل کردهاند یکی از دلال هایشان همین "سیّد ضیاء" معروف، شریک رضا خان در کودتای ۱۲۹۹ بود که از اینجا که به فلسطین رفت، آنجا دلّال خرید زمین از مسلمانان برای یهودیها و اسرائیلیها شد.» [2]
از ارتباط «سید ضیاء طباطبایی» با صهیونیستها می توان به نقش آنها در تحولات ایران و روی کار آمدن رضا خان هم پی برد.
مظلومنمایی یهود منفور
در طول تاریخ و در میان تمام جوامع بشری، نفرت از شخص رباخوار، امری شایع و ریشهدار بوده است. در امپراتوری روم، واژهی «سکتور = Sector» بر شخص رباخوار و قاتل، به طور یکسان اطلاق می شد.
به یقین یکی از مهمترین عوامل نفرت عامّة مردم از قوم یهود را در سراسر تاریخ را باید در اشتغال و افراط آنان در امر رباخواری جستوجو کرد. اتّصاف یهودیان به «خونآشامی» علاوه بر آن که حاکی از استفاده از خون مسیحیان از سوی آنان در تهیّة نان مخصوص عید پسح بوده است، مجازاً ناظر بر خصلت رباخواری این طایفه نیز بوده است. [3]
علاوه بر این، آن چه موجب تشدید نفرت مردم می شد، سود بیش از اندازهای بود که رباخواران یهود، از مردم می گرفتند. در حالی که میانگین نرخ سود وام های ربوی در قرون وسطا 5 /12% بود، یهودیان سود بیشتری را برای وام های خویش می ستاندند.[4]
علاوه بر این یهودیان به عنوان قاتلان مسیح در دنیای مسیحیت شهرات داشتند و همواره منفور آنها بودند. با اینحال نفوذ آنها در طبقه حاکم و روحانیت مسیحی باعث می شد تا نظر حاکمان با عامه مردم متفاوت باشد.
یهودیان برای فریب عوام هم راهکارهایی داشتند.
باید تمام نبردهای بین مسیحیت و یهودیت را تحلیل و نقد کنیم تا مشخص شود ایجاد جنگ ها در اختیار خود یهود بوده یا نبوده است. آیا به راستی یهودیان هیچ راهی نداشتند جز اینکه جهان مسیحیت به آنان حمله کند و آنها فرار کنند و جای دیگر بروند؟ برخلاف آنچه گفته شده، همیشه در جنگ ها با اینکه قرار بوده است یهودیان کشته شوند، طرف مقابل کشته شده است. [5] در قرآن به کشته شدن یهودیان اشارهای نشده است، اما کشتار مسیحیان به دست یهودیان را در جریان اصحاب اخدود نقل می کند:
«قُتِلَ أَصْحَابُ الْأُخْدُودِ * النَّارِ ذَاتِ الْوَقُودِ * إِذْ هُمْ عَلَیهَا قُعُودٌ * وَ هُمْ عَلَى مَا یفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِینَ شُهُودٌ * وَ مَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلاَّ أَنْ یؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ (بروج:۴ تا ۸) ـ اصحاب اخدود به هلاکت رسیدند، آتشی افروخته از هیزم ها، آنگاه که در کنار آن آتش نشسته بودند و بر آنچه بر سر مؤمنان می آوردند، شاهد بودند. و هیچ عیبی در آنها نیافتند، جز آنکه به خدای پیروزمند در خور ستایش ایمان آورده بودند.»
هنگامی که ذونواس یهودی در نجران، در منطقه یمن حاکم شد. مسیحیان را به دین یهود فرا خواند. آنان نپذیرفتند و او نیز همه را کشت. [6]
پرسش شکبرانگیز این است که یهودیان در نبردهایی که بر آنان تحمیل شده، با توجه به نسل محدودشان و ممانعت از ورود دیگران به نسل خود، چگونه باقی ماندند؟ از اینرو، باید به تمام این جنگ ها و ریشه ها و پیامدهای آن با دیدة تردید نگریست.
افسانه هولوکاست
یکی از این موارد داستان یهودی سوزی توسط آلمان نازی است که باعث ایجاد ترس در عوام یهود و مهاجرت آنان به فلسطین شد.
زرسالاران یهود در طول تاریخ، دروغ های مختلفی را به خورد مردم جهان دادهاند که اینکار با استفاده از رسانه هایی که بیشترشان یهودی هستند، صنعت سینما و تبلیغات، بهراحتی انجام شده و در حال حاضر تصاویر آشنای زیادی در ناخودآگاه بسیاری از مردم جهان و حتی ایران نقش بسته که در موافقت با خواسته های حکومت جهانی یهود هستند. نمونة بارز این تصاویر را در فیلم هایی چون «فهرست شیندلر»، «نجات سرباز رایان» «پیانیست» و… دیدهایم و امروز کمتر کسی است که از مسلمان، مسیحی، یهودی و دیگر ادیان و دیگر اقوام، وجود اردوگاه های مرگ در آلمان نازی را باور نداشته باشد.
اما یکی از بزرگترین دروغ ها مربوط به کُشتهشدن ۶ میلیون یهودی در طول جنگ جهانی دوم به دست آلمان نازی است.
در دنیای غرب هرگونه تحقیق درباره هولوکاست با عنوان ضدیت با یهود منجر به مجازاتهای سنگین می گردد و کسی حق ندارد این دروغ را زیر سؤال ببرد، با این حال در گذشته تعدادی از محققین غربی مطالبی را در رد این موضوع منتشر نمودهاند.
لوئیس مارشالکو در کتاب «فاتحین جهانی» اسنادی را منتشر کرده است که نشان می دهد قاتلین اصلی یهودیها در اروپا، خود یهودیها بودهاند و درباره آمار یهودیها می نویسد:
«مطابق آخرین آمار، جمعیت کل یهودیان عالَم بالغ بر ۱۵ میلیون نفر است. اما اگر این آمار درست باشد، واقعاً غیرممکن است که شش میلیون یهودی و حتی یک میلیون نفر از آن ها معدوم و هلاک شده باشند. تعداد یهودیان آمریکا، از زمان جنگ به بعد، تقریباً ۲ میلیون نفر افزایش پیدا کرده است. قبل از جنگ کنیسه های یهودی آمریکا فقط ۴ میلیون نفر عضو فعال داشتند. افراد ملحد، شکاک، تغییرمذهبداده و یا کمونیست که خود را از نظر سیاسی و نه مذهبی یهودی می دانستند، در این رقم به حساب نیامدهاند. هرچند که اصل این رقم هم چندان قابل اعتماد نیست، زیرا فقط به خاطر و یا از دید ارتقای منافع قوم یهود تهیه شده است.»
چرا فلسطین
یهود برای جهانی شدن باید سه مرحله را پشت سر می گذاشت: فتح قدس، فتح نیل تا فرات، فتح بقیه جهان، نیل تا فرات در مباحث جغرافیای سیاسی و سوقالجیشی اهمیت فراوانی دارد. این منطقه که بخش اعظمی از خاورمیانه در آن قرار دارد. قسمت عمدهای از انرژی دنیا را تامین می کند. غرب آسیا (خاورمیانه) شاهراه انرژی دنیاست. افزون بر آن، این منطقه زادگاه تمدن های عظیمی چون اسلام، مسیحیت و یهودیت بوده است و از نظر فرهنگی نیز جایگاه ویژهای دارد. در طول تاریخ، حتی زمانی که نفت هم نبود، غرب آسیا (خاورمیانه) محور سیاست بقیه دنیا بوده است.
از این رو زرسالاران یهود در فکر ایجاد یک پادگان نظامی بزرگ برای کنترل این منطقه بودهاند، تلاشهایی کردند تا اینکار در شمال غربی ایران هم انجام شود که محقق نشد (حادثه جیلولوق) و بعد از آن تلاشها برای تشکیل اسرائیل شدت گرفت.
جالب است بدانید دو خط لوله نفت عراق را از سال ١٩٣٥ تا ١٩٤٨ بندر حیفا در فلسطین و بندر طرابلس در لبنان منتقل می کرد و انگلیس و فرانسه نفت عراق را اینگونه غارت می کردند.
موضوع در واقع تشکیل یک دولت یهودی نبود؛ چون چنین دولتی قبل به صورت یک جمهوری خودمختار در اتحاد جماهیر شوروی تشکیل شده بود و الان در روسیه وجود دارد.
بیروبیجان که به عنوان اولین جمهوری یهودی در جنوب شرقی روسیه واقع شده است. غالب مردم دنیا از وجود آن بیخبرند چون اسرائیل تلاش می کند این واقعیت را پنهان کند و به انحای مختلف از حضور رسانهها در آنجا جلوگیری می کند. این جمهوری اولین کشور یهودیان در دنیا بوده است. یهودیان قبل از هجرت به فلسطین و قبل از ظهور صهیونیسم و تفکر اسکان یهودیان در فلسطین به این جمهوری هجرت می کردهاند. صهیونیستها موفق شده بودند اولین جمهوری یهودی را بدون غصب زمین از بومیان اصلی، تاسیس کنند. کشوری که کل ساکنان آن یهودی بودند.
آنچه اسرائیل و کشورهای غربی حامی اش از آن می ترسند، رشد و ترویج ایده بازگشت یهودیان به این جمهوری بهعنوان وطن اول آنها و متقاعد شدن جهان در موضوع بازگشت امن یهودیان مقیم فلسطین به جمهوری بیروبیجان و زندگی همراه با صلح و آرامش در آنجاست. در آن جمهوری، فرهنگ یهودی حاکم است و همه با زبان "ییدیش" که زبان یهودیان اروپاست صحبت می کنند. آنها می توانند در آنجا بدون وجود هرگونه تفکر ضد یهودی که در حال حاضر توسط صهیونیسم جهانی ترویج می شود؛ زندگی کنند.
مساحت جمهوری خودمختار بیروبیجان در دولت فدرال روسیه به ۴۱۲۷۷ کیلومتر مربع می رسد، یعنی به اندازه یک کشور اروپایی مانند سوئیس، با تراکم جمعیتی ناچیز ۱۴ نفر در هر مایل مربع. در حالی که تراکم جمعیتی اکنون در رژیم صهیونیستی در هر مایل مربع ۹۴۵ نفر است. این جمهوری قادر به اسکان همه یهودیان جهان، حتی یهودیانی که سرزمین فلسطین را غصب کردهاند می باشد.
برتری جویی یهود
بنیاسرائیل شامل دوازده قبیله بود که از میان آنها قبیلة یهودا که مردمانی زیادهخواه داشت، بر دیگر قبیله ها چیره شد. حدود سال های ۵۳۹ – ۵۹۸ ق.م در «بابل» بود که بنیاسرائیل را با نام یهود شناختند. خود یهودا که ریاست این قبیله را برعهده داشت، نماد دورویی و نیرنگ در میان پسران حضرت یعقوب علیه السلام بود. او نقشة به چاه انداختن حضرت یوسف علیه السلام را کشید.[7]
یهودیان آغازگر اومانیسم باستانی یهود بودند. آنان بنیاسرائیل را به سمت خواسته های دنیایی و حیوانی و خودبرتربینی نژادی پیش بردند و کتاب خدا را تحریف کردند. در تورات، یهوه را خدای ویژة عبرانیان دانستند و خدایان دیگری هم برای دیگر قوم ها به رسمیت شناختند.
یهودیان به ویژه صهیونیست ها بر برگزیده بودن نژاد عبرانی تأکید فراوانی دارند. ناحوم سوکولوف می گوید:
«در میان ملل متمدن، بیگمان یهودیان خالصترین نژادند.» [8]
همچنین در اینباره حاخام آیزنبرگ می گوید:
«انسان هرچه یهودیتر باشد، انسانتر است.» [9]
الی ویزل (Elie Wiesel) یهودی آمریکایی و برنده جایز صلح نوبل! نیز بر این باور است که یهودی، از هر کس دیگری به انسانیت نزدیکتر است. [10]
ربی کوهن در کتاب «تلمود» می گوید:
«ساکنان زمین دو گونهاند: اسرائیل و ملت های دیگر که مانند یک پیکر بدان نگریسته می شود. اسرائیل، ملت برگزیده است و این عقیدهای است بنیادین.» [11]
صهیونیست های نژادپرست به برخی متون مقدس تحریف شدة یهود استناد می کنند. در اینجا به برخی از متن ها اشاره می کنیم:
«شما منحصراً به خداوند خدایتان تعلق دارید و او شما را از میان قوم های روی زمین برگزیده است تا قوم خاص او باشید؛»[12]
«او از بین تمام مردم روی زمین، شما را انتخاب کرده است تا برگزیدگان او باشید… نه به دلیل بزرگتر بودن شما از سایر اقوام، بلکه چون شما را دوست داشت و می خواست عهد خود را که با پدران شما بسته بود، به جا آورد.» [13]
«فقط به یهودیان می شود به چشم انسان نگاه کرد. خارج از یهودیان، همگی حیوان هستند؛ احکام صادره در مورد خودداری از دزدی و غارت مال دیگران، فقط در مقابل یهودی ها صادق است؛ جان و مال دیگر ملل، حلال است؛ شریعت یهودی، زنا را بر مردان حرام کرده است. این فرمان فقط در مورد زن های یهودی است. عِرض و ناموس غیریهودیان، بر یهودیان حلال است.» [14]
همچنین در کتاب «قباله» (کابالا) که منبع تصوف یهود (کابالیسم) به شمار می رود، چنین آمده است:
«دیگر انسان ها به تمام معنا بیمحتوا و از نژاد پست هستند. آنها فقط برای خدمت به یهودیت زندهاند. آنان حیوانات کوچکی هستند.» [15]
این خودپسندی سبب شده است که انسان یهودی را از خدا بالاتر یا هم ردیف آن بدانند:
«یهودی، خدای زندهای است در کالبد انسان است»[16]
«خداوند، مجبور به برآورده کردن نیاز حاخام ها روی زمین است.» [17]
همین تفکر باعث شده که یهودیها برای یهودی نمودن دیگران تبلیغی نمیکنند و اساساً یهودیت قبل از آنکه یک دین باشد، یک قبیله و نژاد است. البته راههایی برای یهودی شدن هست ولی فرد در نهایت یهودی درجه دوم خواهد بود.
اسرائیل با ما دشمن است
در پایان این مطلب لازم است نکته ای یادآوری شود. بر خلاف مطلبی که برخی افراد کم اطلاع یا مغرض می گویند، این جمهوری اسلامی نیست که با اسرائیل دشمنی دارد، بلکه موضوع کاملاً متفاوت است و این اسرائیل است که با ملت ایران دشمن است. اسرائیل به عنوان مهره زرسالاران یهود ـ که در همه شریانهای قدرت در اروپا و به ویژه امریکا نفوذ دارند ـ در جهت اهداف آنان که تسلط بر ملت ایران و دیگر ملتها است حرکت می کند.
امام خمینی قدسسرهالشریف فرموده است:
«اسرائیل نمىخواهد در این مملکت دانشمند باشد؛ اسرائیل نمىخواهد در این مملکت قرآن باشد؛ اسرائیل نمىخواهد در این مملکت علماى دین باشند؛ اسرائیل نمىخواهد در این مملکت احکام اسلام باشد. اسرائیل به دست عمال سیاه خود، مدرسه را کوبید. ما را مىکوبند؛ شما ملت را مىکوبند. مىخواهد اقتصاد شما را قبضه کند؛ مىخواهد زراعت و تجارت شما را از بین ببرد؛ مىخواهد در این مملکت، داراى ثروتى نباشد، ثروتها را تصاحب کند به دست عمال خود.»[18]
در همین راستا اسرائیل با اینکه روابط خوبی با رژیم پهلوی ملعون داشت؛ در جهت تخریب قدرت اقتصادی ایران تلاشهای فراوانی کرد که می توان به عنوان نمونه به نابودی قناتها در پروژه دشت قزوین اشاره کرد.[19]
نگاهی به توسعه طلبی اسرائیل در منطقه گویای همه چیز است. علاوه بر اشغال فلسطین دولت صهیونیستی سالهاست که بخشهایی از سوریه و لبنان را اشغال کرده است. این رژیم در سال 1982 میلادی اشغال لبنان را تا بیروت پیش برد و با مقاومت شیعیان عقب نشست.
بعد از تغییر دولت در سوریه و روی کار آمدن جولانی بخشهای جدیدی از سوریه را اشغال نموده است.
صحرای سینا که متعلق به مصر است تا سال 1982 در اشغال اسرائیل بود و بعد از آن با توافق کمپ دیوید نیروهای تحت نظارت امریکا در آنجا مستقر شدند و مصر تعهد داده است که در آنجا نیروی نظامی نداشته باشد.
بخشهایی از کرانه باختری و شرق بیتالمقدس متعلق به اردن بود که به اشغال اسراییل درآمد و بخش غربی آن از قبل تحت تصرف رژیم صهیونیستی بود. در سال ۱۹۸۸ میلادی، اردن از تمام ادعاهای خود نسبت به کرانه باختری صرف نظر کرد.
اساساً از نگاه اسرائیل و امریکا هیچ کشوری در این منطقه نباید طوری پیشرفت کند که به لحظ علمی یا نظامی، بالاتر یا همطراز اسرائیل باشد. حتی نباید احتمال کوچکترین خطری برای اسرائیل را درباره او بدهند. به عنوان مثال در هفتم ژوئن 1981 میلادی (1360 شمسی) نیروی هوایی اسرائیل در زمانی که ارتش بعث عراق به دستور امریکا در حال نبرد با ایران بود نیروگاه اوسیراک در عراق را به طور کامل تخریب کرد. در هشتم ژوئن در نیویورک تایمز بیانیه دولت اسرائیل درباره چرایی این حمله منتشر شد که از آن به نام دکترین بگین در جهت تأمین امنیت اسرائیل یاد می کنند. بخشی از این بیانیه چنین است:
«مدت هاست که ما با نگرانی شدید، ساخت رآکتور هستهای اوسیراک را دنبال می کنیم. منابع موثق و غیرقابل انکاری به ما گفتهاند که علیرغم اظهارات خلاف این، هدف از این کار، تولید بمب اتمی بوده است. هدف این بمب ها اسرائیل بود. این موضوع به صراحت توسط حاکم عراق اعلام شد... اسرائیل به هیچ دشمنی اجازه نخواهد داد چنین سلاح هایی را علیه اسرائیل توسعه دهد و رویکردی پیشگیرانه را برای مقابله با گسترش سلاح های هستهای در اولویت قرار می دهد.»[20]
تحمیل جنگ 12 روزه به ایران هم دشمنی اسرائیل و امریکا را آشکارتر از قبل کرد. در حالی که ایران در حال مذاکره با امریکا بود، اسرائیل ناجوانمردانه به ایران حمله کرد و نشان داد که در این حمله مراکز نظامی و اتمی را فقط مورد هدف قرار نمیدهد و مردم عادی ایران هم مانند غزه جزو اهداف آنها هستند و اگر پاسخ قاطع ایران نبود، به تجاوزات خود ادامه می دادند. اینکه کشوری دارای بمب اتم باشد و به دیگران بگوید شما نباید بمب اتمی داشته باشید و حتی نباید تحقیقات و صنایع هسته ای داشته باشید، دخالت در امورد آن کشور و زمینهسازی برای تجاوزات بعدی است.
نیل تا فرات
صهیونیسم با استناد به فرازی از تورات که خداوند به حضرت ابراهیم گفت: «این زمین را از رود مصر تا رود بزرگ، یعنی رود فرات، به تبار تو بخشیدهام» و با انحصار نسل ابراهیم در یهودیان؛ مجوز غصب با جنگ را برای خود قائل است. این موضوع اولینبار در کنگره جهانی صهیونیسم ـ که در سال ۱۸۹۷م، در شهر بال سوئیس، به ریاست تئودور هرتصل برگزار شد ـ مطرح گردید. صهیونیستها هیچگاه از ابراز این موضوع پرهیز نکردهاند.[21]
البته توسعهطلبی زرسالاران یهود به نیل تا فرات ختم نمیشود و آنها به جز اینکه در اهداف بلند مدت مدعی سروری بر کل جهان هستند، در اهداف میان مدت به دنبال تجزیه ایران هستند.حمایتهای آنها از همه گروههای تجزیه طلب در ایران نیاز به سند و مدرک ندارد و امری آشکار است.
محور مقاومت
تجاوز اخیر صهیونیستها و امریکاییها به ایران اسلامی ثابت کرد که اگر جلوی توسعهطلبی صهیونیستها گرفته نشود؛ و محور مقاومت تقویت نگردد، استقلال و امنیت ایران در خطر قرار می گیرد. و این مطلب چون به وضح برای ههمگان آشکار شد نیازی به توضیح و اسناد ندارد.
علاوه بر آن اگر حتی خطری متوجه ایران نبود؛ هیچ انسان شرافتمندی حاضر نمیشود که شاهد قتل عام و ظلم و تجاوز به گروهی از انسانها باشد و ببیند که زنان و کودکان را به بدترین شکل به خاک و حون می کشند و فقط به فکر رفاه و بهتر شدن اقتصاد و معیشت خود باشد. چنین کسی بویی از انسانیت نبرده و قطعاً فردی خودخواه و بی ارزش است.
ضمن اینکه از نگاه اسلامی اگر مظلومی (حتی غیر مسلمان) از مسلمانان در برابر مظلوم یاری بخواهد و مسلمانان توان یاریش را داشته باشند اما به فریاد او نرسند؛ مسلمانی و ایمان آنها از بین رفته و در درگاه خداوند متعال گنهکار محسوب می شوند.
پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است:
«مَنْ أَصْبَحَ لَا یَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِینَ فَلَیْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلًا یُنَادِی یَا لَلْمُسْلِمِینَ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ.»[22]
هر که صبح کند و به امور مسلمین همت نگمارد. از آنها نیست، و هر که بشنود مردى فریاد میزند «مسلمانها به دادم برسید» و جوابش نگوید مسلمان نیست.
امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرموده است:
« کُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْنا »[23]
دشمن ظالم و یار و کمک کار مظلوم باشید.
و امام سجّاد علیه السلام می فرماید:
«اَللّهُمَّ اِنّی اَعْتَذِرُ اِلَیک مِنْ مَظْلُوم ظُلِمَ بِحَضْرَتی فَلَمْ اَنْصُرْهُ»[24]
پروردگارا! در پیشگاه تو عذرخواهی نموده، و پوزش می طلبم از اینکه مظلومی که در حضور من مورد ظلم و ستم قرار گرفته، و یاریش نکردم.
طوفان الاقصی
برخی اشکال می کنند که چرا حماس در عملیات طوفانالاقصی به رژیم غاصب صهیونیستی حمله کرد تا آن رژیم را وادار به انتقام سخت از مردم غزه نماید.
اینگونه مطالب ناشی از عدم دقت در 70 سال ظلم و چپاول و غارتگری رژیم اشغالگر قدس است.
اگر فقط عنواوین جنایات این رژیم را فهرست کنیم، چند صفحه به این مقاله اضافه می شود. جنایاتی که قلم از بیان برخی از آنها شرم دارد. قتل عامهای متعدد در فلسطین در سالهای گذشته.
اما اگر اخبار را در قبل از عملیات طوفان الاقصی هم دنبال کرده باشیم، متوجه می شویم از سال 2005 که حماس برنده انتخابات فلسطینی شد و با خیانت محمود عباس مواجه گشت و اداره غزه از کرانه باختری جدا شد؛ رژیم صهیونیتی همواره به نوار غزه تجاوز کرده و به صورت مرتب آنجا را بمباران می نمود، تنها اتفاقی که بعد از طوفانالاقصی افتاد این بود که این بمباران شدیدتر شد.
از همان سال 2005 غزه در محاصره بوده و آب و برق و غذا به سختی تهیه می گردید.
از طرفی رژیم صهیونیستی با شهرک سازی در مرز نوار هر روز بخش جدیدی از آن را ضمیمه خاک اسرائیل می کرد.
وضعیت غزه مثل کسی بود که داشتند او را آرام آرام به قتل می رساندند و او ناگهان به قاتلین خودش حمله کرد؛ بعد قاتلین گفتند حالا که به ما حمله می کنی ما نیز به شدت پاسخت را خواهیم داد.
این وضعیت در کرانه باختری هم به وجود آمده و طی سالیان گذشته همواره مساحت آن کمتر و کمتر شده.
از طرفی قدس هم شامل همین طرحهای صهیونیستی بود و قبل از طوفان الاقصی شاهد خراب کردن منازل فلسطینیها و توسعه شهرکهای صهیونیتی بودیم.
حماس و مقاومت چاره ای به جز عکس العمل در برابر این حجم وسیع از تجاوزات نداشت.
اما در طی این دو سال رژیم خونخوار یهودی؛ با وجود جنایات بزرگ بشری موفق به شکست حماس نشد.
امید
همانطور که در قبل نوشته شد، یهودیها در طی صدههای گذشته همواره به دنبال مظلوم نمایی بودهاند و این امر بعد از جنگ جهانی دوم به شدت افزایش پیدا کرد و با تبلیغات قوی در اذهان مردم جهان گروههای مقاومت به عنوان تروریست معرفی شده بودند. اما طوفان الاقصی باعث یک بیداری جهانی شده و هر کس که اندکی از انسانیت در وجودش بود آگاه شده و در حد توانش به مقابله با زرسالاران یهود پرداخته است. نقشههای مستکبران یهودی برای جهانیان هر روز آشکارتر می گردد و این نوید ظهور منجی است که شرط اصلی ظهورش آگاهی کسانی است که قرار است یاران او باشند.
به امید نابودی اسرائیل غاصب و زرسالاران یهودی صهیونیست با ظهور منجی عالم بشریت حضرت مهدی ارواحنالتراب مقدمه الفدا.
یهودی شناسی فتنه زرسالاران یهود قسمت اول
[1]. اندیشکده مطالعات یهود؛ نقش شبکه بانکداران بزرگ در جنگ جهانی اول و تشکیل اسرائیل.
https://jscenter.ir/jewish-and-science/jewish-and-economy/12621
[2]. فرمایشات در خطبه های نمازجمعه: 10/۱۰/۱۳۷۸
[3]. عبدالوهاب المسیری، الجماعات الوظیفیه الیهودیه، ص 204.
[4]. عبدالوهاب المسیری، الجماعات الوظیفیه الیهودیه ، ص 204-205.
[5]. در این زمینه، ر.ک: نجاح الطایی، مظلوم نمایی یهود در طول تاریخ.
[6]. تفسیر القمی، ج۲، صص ۴۱۳ و ۴۱۴.
[7]. «زرسالاران یهودی و پارسی، استعمار بریتانیا و ایران»، ج ۱، ص ۲۹۵.
[8]. علیرضا سلطان شاهی، مقالهی «واقعیت یهودستیزی»، کتاب «پژوههی صهیونیت»، کتاب دوم، به کوشش: محمّد احمدی، مرکز مطالعات فلسطین، ۱۳۸۱، چ۱، به نقل از: محمّد حسین روحانی، «حکیم غیابی»، تهران، امیرکبیر.
[9]. روژه گارودی و ژاک وژرس، «محاکمهی آزادی در مهد آزادی»، ترجمه: مجید خلیلزاده و همکاران، تهران، نشر مؤسّسهی «فرهنگی اندیشهی معاصر»، ۱۳۷۷، چ ۱، ص ۷۷.
[10]. همان
[11]. «تاریخ یک ارتداد، اسطوره های بنیانگذار سیاست اسرائیل»، ص ۴۹، به نقل از: «تلمود»، انتشارات Payot، پاریس، ۱۹۸۶م.
[12]. «عهد عتیق»، سفر تثنیه، باب ۱۴، فقره ۲.
[13]. «عهد عتیق»، سفر تثنیه، باب ۷، فقرات ۸ ـ ۶.
[14]. متن کامل «تلمود» به عبری بیش از چهل جلد است که یهودیان آن را ناقص و گزینشی به فارسی و عربی و انگلیسی ترجمه کردهاند تا حقیقت آشکار نشود و برخی موارد نژادپرستی و فسادپذیری آنان پوشیده بماند، این فرازها از این کتاب آورده شدهاند: گروه تحقیقات علمی، «مبانی فراماسونری»، ترجمه: جعفر سعیدی، تهران، نشر مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۶، چ ۲، ص ۱۶، به نقل از: تلمود، بخش سلطان آروج، ص ۱۱۱.
[15]. مبانی فراماسونری، ص ۱۹، به نقل از: کتاب «قبالآ».
[16]. مبانی فراماسونری، ص ۱۹، به نقل از: کتاب «قبالآ».
[17]. مبانی فراماسونری، ص ۱۹، به نقل از: کتاب «قبالآ».
[18]. صحیفه امام؛ ج1 ص 243.
[19]. مشروح را در نشانی زیر ببینید:
https://gerdaagerd.ir/26250/
[20]. در نشانی زیر:
https://farsnews.ir/world/1624343163000195379
[22]. الکافی (ط - الإسلامیة) ج2 ص 164.
[23]. نهج البلاغة (للصبحی صالح) ص 421 ـ 47 و من وصیة له ع للحسن و الحسین ع لما ضربه ابن ملجم لعنه الله.
[24]. صحیفه سجادیه، دعای 38.