خادم الموالی عباس داودی داوودی

عناوین و خلاصه مطالب شب دوم محرم 1404


عشق امام حسین علیه ‏السلام


1ـ عسل را تا نخوریم آن را درک نمی کنیم.

2ـ از کرامات شیخ ما این است               شیره را خورد و گفت شیرین است

3ـ لذت اشک و محبت امام حسین‏ علیه السلام را فقط اهلش درک می‏ کنند.

4ـ مردی از مستمندان شیعه به حضور امام صادق علیه‏ السلام آمده و از فقر و تنگدستی خود شکایت کرد.

حضرت فرمود:

انْتَ مِنْ شیعَتِنا و تَدَّعی الْفَقْرَ؟! شیعَتُنا کلُّهُمْ اغْنِیاءُ

«تو از شیعیان مایی و با این حال ادعای فقر و تنگدستی می ‏کنی؟ شیعیان ما همه اغنیاء هستند.»

سپس فرمود: «ای فلانی برای تو تجارتی است که تو را بی نیاز گردانیده است.»

عرض کرد: «آن تجارت چیست؟»

حضرت فرمود: «اگر ثروتمندی به تو بگوید: «من دنیا را پر از نقره به تو می ‏‏دهم که از ولایت اهل بیت علیهم السلام بیرون آیی و داخل ولایت غیر آنان شوی آیا چنین کاری خواهی کرد؟»

عرض کرد: «نه یابن رسول الله اگر چه دنیا را پر از طلا کنند و به من بدهند.»

امام فرمود:

اذَنْ لَسْتَ فقیرا و انَّما الْفقَیرُ مَنْ لَیس لَه ما لَک.

«بنابراین تو فقیر نیستی. فقیر کسی است که آن‏چه تو داری نداشته باشد.»

آنگاه مالی را به او دادند.

انوار نعمانیه ، ص ۳۴۹

فیلم کوتاه این روایت را اینجا ببینید

5ـ شیعیان آذربایجان ـ سختی عزاداری ـ موکب کربلا

6ـ محبت دو طرفه است. ابتدا خدا بنده اش را دوست دارد.

یَابْنَ آدَمْ وَ حَقُّکَ عَلَیَّ اَنّیِ اُحِبُّکَ، فَبِحَقّیِ عَلَیْکَ اَحَبَّنیِ

«اى فرزند آدم! به حقّ تو بر من قسم که من تو را دوست مى‌دارم پس تو را به حقّ خودم بر تو قسم مى ‌دهم که تو نیز مرا دوست بدار.»

رساله لقاءالله آیت الله ملکی تبریزی

یا داوودُ، لَو یَعلَمُ المُدبِرونَ عَنّی کَیفَ انتِظاری لَهُم، و رِفقی بِهِم، و شَوقی إلى تَرکِ مَعاصیهِم، لَماتُوا شَوقا إلَیَّ و تَقَطّعَت أوصالُهُم مِن مَحَبّتی

« اى داوود! اگر روی گردانانِ از من بدانند که چه انتظارى براى آنان مى‌ کشم و چه مهرى به آنان مى ‌ورزم و چه اشتیاقى به ترک معاصى از سوى آن ‌ها دارم، هر آینه از شوقِ به من بمیرند و از عشق به من بند هاى بدن ‌شان از هم بگسلد.»

میزان الحکمه ج10 ص296 به نقل از المحجّة البیضاء: ٨/٦٢

8ـ صمد و صنم

در کتاب قصه هاى گلستان و بوستان مرحوم سعدى شاعر بزرگوار رضوان اللّه تعالى علیه خواندم ، مرد بُت پرستى مى گفت : سالهاى سال است که تو را مى پرستم ، عمر عزیز خویش را به پرستش تو گذراندم و روى به هیچ معبود دیگرى نیاوردم امّا اکنون براى اولین بار است که از تو، حاجتى مى خواهم. با بت خویش‍ خلوت کرده و در حالى که درد مى برد و مى گریست حاجت خود را از بُت مى طلبید او براى اینکه بت را راضى سازد تا براى او کارى بکند خودش را به زمین انداخت پیش پاى بت و صورت بر خاک نهاد و بار دیگر، آن زبان بسته بى جان را خطاب مى داد در مانده ام اى بُت دستم را بگیر. روزهاست که این گونه در مقابل تو به تسلیم آمده ام و حاجت مى طلبم ، اما پاسخ نمى دهى ، کارى نمى کنى گرهى از مشکلم نمى گشایى . اما بُت همچون سنگ سرد و خاموش او را مى نگریست نگاهش نمى کرد، که بُت پرست مى انگاشت چشم بُت بر اوست ، بت چه مى توانست بکند:

بت چون بر آرد مهمات کس !

که نتواند از خود براند مگس

بت پرست که آن روز جانش به لب رسیده بود و میل عصیان علیه بُت را داشت سر انجام بر او شورید و زبان به پرخاش گشود و گفت : اى بُت گمراه و بدبختى که چندین سال تو را پرستیده ام ، اگر حاجتم را بر نیاورى ، روى به خدا خواهم آورد:

بر آشفت : کاى پاى بند ضلال

به باطل پرستیدمت چند سال

مهمى که در پیش دارم بر آر

و گرنه بخواهم زپروردگار

بُت پرست در یک لحظه ، از صنم به صمد متوجه گردید (از بت پرستى ، به خدا پرستى روى آورد) توبه درونى و توجه واقعى .

بر بُت تکیه نکن و به خداى روى آور. از او بخواه ، از خدا با تمام قلب و روح خویش را متوجه پروردگار کن . اگر تاکنون بت را مى پرستیدى و از او حاجت مى خواستى ، اینک از صمیم قلب ، بُت خود را بشکن ، آن را خوار و ذلیل کن ، و به او روى آور، به پروردگار.

آنچه در درون بُت پرست گذشت ، یک بازگشت واقعى به پروردگار بود و ناگهان پاسخ خود را شنید هنوز از پیش پاى بُت به درستى بر نخاسته بود که حاجتش را بر آورده شده یافت .

هنوز از بتُ آلوده رویش به خاک

که کامش بر آورد یزدان پاک

داستان توبه و بازگشت مرد بت پرست از باطل به حقیقت به گوش ‍ مردى عالم رسید. آن مرد عالم در شگفت شد و پذیرش داستان بُت پرست حبرایش مشکل به نظر رسید، او با خود مى گفت : چطور ممکن است مردى که بیشتر سالهاى عمرش را به بت پرستى و گمراهى مشغول بوده است ، براى یک لحظه خدا را بخواند و پاسخ بشنود؟!

عالم ، همچنان در حیرت و اندیشه بود که پیغامى از سوى پروردگار، بر گوش دلش وارد شد: اى مرد! آن پیر بُت پرست . حاجتى را از بُت خویش طلبید، امّا چیزى نیافت . او سپس به درگاه ما روى آورد و حاجت طلبید. اگر ما هم به او روى خوش نشان ندهیم ، پس چه فرقى میان بُت و خدا وجود دارد.

گر از درگه ما شود نیز رد

پس آنگه چه فرق از صنم تا صمد

محال است اگر سر برین در نهى

که باز آیدت دست حاجت تهى

 قصص التوابین؛داستان توبه کنندگان،علی میر خلف زاده

اینجا ببینید

https://erfan.ir/farsi/sound/download/18367

9ـ محبت اهل بیت علیهم السلام به شیعیان

امام صادق علیه السلام در مسجد، گروهی از شیعیان را دید، به آنان نزدیک شد و سلامشان داد و فرمود: «به خدا قسم! من بوی شما و روح ‌های شما را دوست دارم ما را با تقوا و تلاش، یاری کنید».

الکافی (ط - الإسلامیة) ج ‏8  ص 212

10ـ امام رضا علیه السلام فرمود: «اگر یکى از پیروانمان رنجور شود ما هم بناخوشى او رنجور می ‌شویم؛ زمانی که اندوهناک گردد ما هم اندوهناک می ‌گردیم؛ به سُرور او ما هم مسرور می ‌شویم؛ در خاور و باختر جهان هیچ‌ یک از آنان از دیدگان ما پنهان نیستند».

صفات الشیعه، (شیخ صدوق) ص 4

11ـ امام مهدی ارواحنا لتراب ‏مقدمه ‏الفدا در نامه ای فرمود: «همانا، ما از رعایت حال شما کوتاهى نمی ‌کنیم؛ شما را از یاد نمی ‌بریم، چه، در غیر این صورت، سختی ‌ها و گرفتاری‌ ها بر شما فرو می ‌آید و دشمنان، شما را ریشه‌کن کرده و از بین می ‌برند».

بحار الأنوار (ط - بیروت) ج‏53  ص 175

12ـ روز أحد که حضرت مصطفى صلی ‏الله‏ علیه ‏و آله ‏و سلم را جراحت کردند مؤمنان گفتند: «یا رسول اللَّه دعا کن تا خداى تعالى این قوم را هلاک کند»،

فرمود: «من آمده‌ام تا ایشان را از آتش دوزخ آزاد کنم و برهانم پس چگونه هلاک ایشان خواهم؟! و گفت: اللّهمّ اهد قومى فانّهم لا یعلمون.‌»

إعلام الورى بأعلام الهدى (ط - القدیمة) النص؛ ص 83

13ـ قُلْ لا أَسْئَلُکمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى...‏ (سوره شوری آیه :23).

(ای پیامبر) بگو: «من هیچ پاداشى از شما بر رسالتم درخواست نمى ‏کنم جز دوست ‏داشتن نزدیکانم (اهل بیتم‏)‏.

14ـ در آیه 47 سوره سبأ می ‏فرماید:

قُلْ ما سَأَلْتُکُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَکُمْ إِنْ أَجْرِیَ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ

بگو: «هر اجر و پاداشى از شما خواسته‏ام براى خود شماست؛ اجر من تنها بر خداوند است».

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.