نظام اسلامی ؛ حکومت اسلامی
وقتی سخن از نظام اسلامی گفته میشود منظور ساختاری است که اسلام برای حکومت تعیین کرده است. یا ساختاری که ما بر اساس اسلام آن را پایهریزی نمودهایم.
این ساختار شامل ارکانی مانند ولایت امر، شورای نگهبان، قوای سهگانه و... میباشد.
اما حکومت اسلامی (یا لااقل دولت) شامل مهرههایی است که در این ساختار چیده شدهاند.
اگر مهرههای چیده شده به وظایف خود به درستی عمل نکنند به معنی اشتباه بودن ساختار نیست.
یا اگر مهرههای چیده شده به دلایلی نتوانند به آنچه این ساختار برای آن تعیین شده است به تمامی عمل کنند به معنی ضعیف بودن و ناکارآمد بودن ساختار و اصل نظام نیست.
مثال:
حکومت اسلامی از سوی خداوند توسط پیامبر اعظم صلیاللهوعلیهوآلهوسلم ایجاد شد و در امتداد این ساختار پیامبر دستور داد تا امیرالمؤمنین علی علیهالسلام به عنوان حاکم جامعه اسلامی امور مردم را در دست بگیرد، اما مردم راه دیگری رفتند و امام معصوم را به عنوان خلیفه پیامبر صلیاللهوعلیهوآلهوسلم انتخاب نکردند.
اینکه مردم همگی بعد از پیامبر مرتد شدند به معنای اشتباه بودن ساختار اعلامی پیامبر نبود بلکه این مردم بودند که مهرههای این ساختار را اشتباه چیدند و شکل ساختار را عوض کردند.
بعد از 25 سال امام علی علیهالسلام به خلافت رسید و ساختار حکومت به سر جای صحیح خود بازگشت اما باز هم جنگهای داخلی، مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به جا مانده از 25 سال حکومت غلط خلفا دامنگیر امیرالمؤمنین علیهالسلام بود و علاوه بر آن عدم حمایت مردم از حضرت (که در نهجالبلاغه ضمن خطبههای امام علیهالسلام آمده است) و ضعف خواص (حتی استانداران منصوب حضرت) باعث شد تا آن امام همام نتواند به اهداف ساختار صحیح حکومت اسلامی دست یابد.
دوباره اینکه حضرت به اهداف حکومت اسلامی نرسید دلیل غلط بودن نظام حکومت حضرت نبود بلکه عوامل یاد شده باعث نرسیدن به اهداف بودند.
در ادامه امام حسن علیهالسلام به درستی جانشین امام علی علیهالسلام گردید اما مشکلاتی شبیه و به مراتب بدتر از زمان حکومت امیالمؤمنین علی علیهالسلام باعث شد تا امام حسن با معاویه لعین صلح کند.
صلح امام حسن نشان دهنده اشتباه بودن ساختار حکومت آن حضرت نبود بلکه عوامل یاد شده به ویژه ضعف خواص و دنیاطلبی مردم باعث رسیدن حکومت به معاویه شد.
حال بعد از 1400 سال شیعه توانست در ایران حکومتی بر مبنای اسلام راستین و فقه اهل بیت بنا بگذارد.
در این راستا سه نکته حائز اهمیت است:
1ـ نظام تصویب شده بر مبنای اسلام که قانون اساسی برآمده از آن است، (اگرچه ضعفهایی ـ در مبنا و بیشتر در اجرا ـ دارد که در بند بعد توضیح داده میشود) باعث پیشرفت و حرکت رو به جلو ملت ایران بوده است ولی در این میان ضعفهایی از سوی مهرههای این نظام وجود داشته و مشکلاتی از بیرون و داخل نظام بر آن تحمیل شده است (شبیه آنچه برای اهل بیت بهوجود آمد) که باعث شده این نظام تعریف شده به اهداف تعیین شده نرسد.
با این حال همانطور که در مثالهای ذکر شده آمد، نرسیدن به اهداف، دلیل ناکارآمد بودن نظام نیست، بلکه نظام کارآمد است ولی آنچه بر آن بار شده است از کارآمدی آن کاسته است.
2ـ نظام تعریف شده در جمهوری اسلامی بر مبنای اسلام نظام کاملی نیست و آنچه اسلام به آن دستور داده است نیابت امام معصوم از جانب فقیه است؛ یعنی فقیه جانشین امام معصوم است. مثل نواب اربعه یا مثل حضرت مسلم علیهالسلام در کوفه. در این نظام امامت امت و ولایت مطلقه امر در دست فقیه است (که در قانون اساسی به آن اشاره شده است) یعنی هیچ ولایتی در این نظام بدون اجازه ولیامر نمیتواند مشروعیت داشته باشد.
امام خمینی رحمتاللهعلیه در این خصوص فرمودهاند:
«به حرفهاى آنهایى که بر خلاف مسیر اسلام هستند و خودشان را روشنفکر حساب مىکنند و مىخواهند ولایت فقیه را قبول نکنند [اعتنا نکنید] اگر چنانچه فقیه در کار نباشد، ولایت فقیه در کار نباشد، طاغوت است. یا خدا، یا طاغوت، یا خداست، یا طاغوت. اگر با امر خدا نباشد، رئیس جمهور با نصب فقیه نباشد، غیر مشروع است. وقتى غیر مشروع شد، طاغوت است؛ اطاعت او اطاعت طاغوت است؛ وارد شدن در حوزه او وارد شدن در حوزه طاغوت است. طاغوت وقتى از بین مىرود که به امر خداى تبارک و تعالى یک کسى نصب بشود. شما نترسید از این چهار نفر آدمى که نمىفهمند اسلام چه است؛ نمىفهمند فقیه چه است؛ نمىفهمند که ولایت فقیه یعنى چه. آنها خیال مىکنند که یک فاجعه به جامعه است! اینها اسلام را فاجعه مىدانند، نه ولایت فقیه را. اینها اسلام را فاجعه مىدانند، ولایت فقیه فاجعه نیست. ولایت فقیه، تَبَع اسلام است».
(صحیفه امام ج10 ص221 ـ 12 مهر 1358)
ایشان همچنین در زمان تصویب قانون اساسی اختیرات ولایت فقیه در آن را کمتر از دستور اسلام دانستند و فرمودند:
«اینکه در این قانون اساسى یک مطلبى ـ و لو به نظر من یک قدرى ناقص است و روحانیت بیشتر از این در اسلام اختیارات دارد و آقایان براى اینکه خوب دیگر خیلى با این روشنفکرها مخالفت نکنند یک مقدارى کوتاه آمدند ـ اینکه در قانون اساسى هست، این بعض شئون ولایت فقیه هست نه همهی شئون ولایت فقیه».
(صحیفه امام ج11 ص464 ـ 7 دى 1358)
به دلیلی که امام خمینی رحمتاللهعلیه آوردند توجه فرمایید:
«آقایان براى اینکه خوب دیگر خیلى با این روشنفکرها مخالفت نکنند یک مقدارى کوتاه آمدند»
یعنی متاسفانه اگر چه جامعه خواهان «جمهوری اسلامی» بود ولی هنوز آماده پذیرش «حکومت اسلامی» نبود.
اما این امر سبب نمیشد که اگر نمره 100 را نمیتوانیم به دست بیاوریم از نمره 50 صرفنظر کنیم. جمهوری اسلامی تشکیل شد تا انشاءالله با رشد فکری مردم به حکومت اسلامی هم برسیم.
حضرت امام خامنهای نیز فرمودهاند:
«ما خیلى فاصله داریم تا جامعهى اسلامى. عرض کردهایم که ما نظام اسلامى را تشکیل دادهایم، دولت اسلامى را نصفهکاره داریم، یک چیزکى که البتّه هنوز دولتِ اسلامى نیست؛ اگر دولت اسلامى تحقّق پیدا کرد، آن وقت نوبت میرسد به جامعهى اسلامى که بتوانیم جامعهمان را اسلامى کنیم؛ بعد آنوقت نوبت جهانشمولى و ایجاد تمدّن اسلامى است».
(فرمایشات در دیدار مدیران، مدرسان و طلاب حوزههاى علمیهى استان تهران ـ 25/ 02/ 1395)
در نظریه اسلامی حکومت، تصمیم بر عهده خداوند است که ولی و صاحب اختیار مردم است و این ولایت را به رسول خود و اولیالامر تعیین شده از جانب خود سپرده است:
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ ذلِکَ خَیْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْویلاً ـ اى کسانى که ایمان آوردهاید! اطاعت کنید خدا را! و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولو الأمر را!»(نساء/59)
«وَ إِذا جاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذاعُوا بِهِ وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَ إِلى أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ لاَتَّبَعْتُمُ الشَّیْطانَ إِلاَّ قَلیلاً ـ و چون از ناحیه کفار خبرى از امن و یا خوف به این سست ایمانها برسد آن را منتشر سازند، در حالى که اگر قبل از انتشار، آن را به اطلاع رسول و صاحبان امر (از طرف خدا) برسانند و درستى و نادرستى آن را از آنان بخواهند، ایشان که قدرت استنباط دارند، حقیقت مطلب را فهمیده، به ایشان مىگویند».(نساء/83).
نقش مردم هم در حکومت حمایت از ولی الهی است و با این بیان انتخابات باید برای ولی امر نقش مشورتی داشته باشد و تمام مناصب در حکومت اسلامی توسط ولیامر منصوب گردند.
اما
متاسفانه هنوز این مسئله در جامعه تبیین نشده و در طول چهل سال از انقلاب به دلیل
نوع انتخاب مردم و صد البته عدم التزام متخبین به سوگندی که برای مردم خوردهاند
انقلاب اسلامی متضرر شده است.
تذکر مهم:
خداوند در قرآن میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ ـ خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملّتى) را تغییر نمىدهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند»(رعد/11)
و نیز میفرماید: « لَوْ شَاءَ لَهَدَاکُمْ أَجْمَعِینَ ـ (خداوند) اگر خدا بخواهد، همهی شما را (به اجبار) هدایت مىکند (؛ ولى اجبار سودى ندارد).(نحل/9)
یعنی مردم باید به درجهای از رشد و هدایت برسند که اطاعت از امر الهی را با تمام وجود و از روی عشق و محبت بپذیرند، این یکی از دلایلی است که امام جامعه مردم را مجبور به اطاعت از خود نمیکند و آنها در مسیر انتخاب قرار میدهد.
3ـ هدف نظام اسلامی مستقر شده در ایران رفاه مردم نیست بلکه زمینهسازی حکومت امام عصر عجلاللهتعالیفرجهالشریف است.
حضرت امام خمینی رحمتاللهعلیه فرمودهاند:
«مسؤولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست. انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت ـ ارواحنا فداه ـ است که خداوند بر همهی مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد. مسائل اقتصادی و مادی اگر لحظهای مسؤولین را از وظیفهای که بر عهده دارند منصرف کند، خطری بزرگ و خیانتی سهمگین را به دنبال دارد. باید دولت جمهوری اسلامی تمامی سعی و توان خود را در اداره هر چه بهتر مردم بنمایند، ولی این بدان معنا نیست که آنها را از اهداف عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانی اسلام است منصرف کند».
صحیفه امام ج21 ص327 ـ 2/1/68)
حضرت امام خامنهای مدظلهالعالی نیز فرمودهاند:
«امروز ما در مرکز و محور توجه مردم جهان ـ بهخصوص کشورهاى اسلامى ـ هستیم. راه، راه خوشعاقبت و روشنى است؛ با تلاش مسؤولان و با امید و پشتیبانى قشرهاى مختلف مردم بایستى قدم به قدم این راه را طى کنیم و پیش برویم. این راه گرچه کوتاهمدت نیست، اما همان راهى است که بالاخره به نجات بشریت منتهى خواهد شد. همان راهى است که انشاءالله زمینههاى ظهور مهدى موعود صلواتاللهعلیهوعجلاللهفرجه را فراهم خواهد کرد».
(24/12/1379)
مطلب مرتبط
ملاک مشروعیت رضایت ولی فقیه است
قیامی از مشرق ـ در اتصال انقلاب اسلامی به انقلاب امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف