در خصوص اتصال انقلاب اسلامی به انقلاب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
خلاصه مطلب به صورت فایل PDF ـ جزوه مفتولی A5 ـ 12 صفحه A5
جزوه کامل به صورت فایل PDF ـ 20 صفحه A4
قیامی از مشر ق
مقدمه ضروری
حضرت امام خامنهای مدظلهالعالی در خصوص تطبیق اشخاص و اتفاقات در موضوع ظهور امام عصر عجلاللهتعالیفرجهالشریف فرمودهاند:
« بعضى از این چیزهایى که راجع به علائم ظهور هست، قطعى نیست؛ چیزهایى است که در روایات معتبرِ قابل استناد هم نیامده است؛ روایات ضعیف است، نمیشود به آنها استناد کرد. آن مواردى هم که قابل استناد هست، اینجور نیست که بشود راحت تطبیق کرد. همیشه عدهاى این شعرهاى شاه نعمتاللَّه ولى را ـ در طول سالهاى متمادى و در موارد زیادى ـ بر آدمهاى مختلفى در قرون مختلف تطبیق کردند، که بنده دیدم. گفتند بله، اینى که گفته من فلان کس را، فلان جور مىبینم، این فلان کس است؛ یک شخصى را گفتهاند. باز در یک زمان، صد سال بعد مثلاً، یک کس دیگرى را پیدا کردند و به او تطبیق کردند! اینها غلط است، اینها کارهاى منحرفکننده است، کارهاى غلطانداز است. وقتى انحراف و غلط بهوجود آمد، آن وقت حقیقت، مهجور خواهد شد، مشتبه خواهد شد، وسیلهى گمراهى اذهان مردم فراهم خواهد شد؛ لذا از کارِ عوامانه، از تسلیم شدن در مقابل شایعات عامیانه بایستى بهشدت پرهیز کرد. کارِ عالمانه، قوى، متکى به مدرک و سند، که البته کار اهل فنِ این کار است، این هم کار هر کسى نیست، باید اهل فن باشد، اهل حدیث باشد، اهل رجال باشد، سند را بشناسد، اهل تفکر فلسفى باشد؛ بداند، حقایقى را بشناسد، آن وقت میتواند در این زمینه وارد میدان شود و کار تحقیقاتى انجام دهد. این بخش از کار را هرچه ممکن است، بیشتر باید جدى گرفت تا راه انشاءاللَّه براى مردم باز شود؛ هرچه دلها با مقولهى مهدویت آشنا شود و انس پیدا کند و حضور آن بزرگوار براى ما، ما مردمى که در دوران غیبت هستیم، محسوستر شود و بیشتر حس کنیم و رابطه بیشتر داشته باشیم، این براى دنیاى ما و براى پیشرفت ما به سمت آن اهداف بهتر خواهد بود.»[1] 18/4/1390
با توجه به این فرمایش ایشان لازم به تذکر است که آنچه در ادامه آمده است از باب احتمال قوی و امید بوده و از طرفی یک امر کلی است که توسط علما مورد تایید قرار گرفته است. فرمایشات امام خمینی رحمتاللهعلیه و امام خامنهای که در قسمت پنجم آمده؛ مؤید این مطلب است.
اول) معجزه بزرگ قرن نبود!
نظام سلطه جهانی از بیش از دویست سال قبل با برنامهریزی دقیق و حساب شده کشورهای اسلامی را زیر سلطه خود برده و حکومتهای دست نشانده را در این کشورها بر سر کار آورد تا بتواند با خیال راحت به چپاول منابع مختلف مادی و انسانی آنها بپردازد. از طرفی برای جلوگیری از آگاهی و قیام مردم مستضعف همواره آنان را در شرایط سخت و کمبود امکانات مادی و فرهنگی قرار داده است تا نه فکر مبارزه کنند و نه قدرت مقابله با مستکبران را داشته باشند. در این راستا یکی از حکومتهایی که به شدت از آن حمایت کردند رژیم پهلوی بود که ژاندارم نظام سلطه در خاورمیانه محسوب میشد. کمی تأمل تاریخی در این خصوص نشان میدهد که پیروزی انقلاب اسلامی ایران معجزه بزرگ قرن نبود! بلکه معجزه بزرگ قرون اسلامی بهشمار میرفت، زیرا نه استکبار جهانی و نه اغلب مستضعفان عالم باور نداشتند که چنین انقلابی پیروز گردد و یا بر فرض پیروزی تاب مقابله در برابر تمام نظام سلطه جهانی را داشته باشد. به همین سبب بعضی را اعتقاد بر این است که ظهور امام عصر عجلاللهتعالیفرجهالشریف با پیروزی انقلاب اسلامی آغاز شده و ما منتظر قیام نهایی هستیم.
دوم) نوید زمینهسازان
پس از حکومت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام و حکومت ده ماههی امام حسن مجتبی علیهالسلام حکومت اسلامی به معنای واقعی کلمه شکل نگرفت. اگر چه قیامهایی توسط محبین اهلبیت عصمت و طهارت صورت پذیرفت و حکومتهای شیعی نیز مانند علویان طبرستان تشکیل گردید ولی عمر آنها بسیار کوتاه بود و حکومتهای دیگری مانند فاطمیون مصر به وجود آمد که از مکتب عدالتگستر اهل بیت فاصله داشت.
اما همیشه از سوی ائمه معصومین ایجاد حکومت جهانی امام عصر عجلاللهتعالیفرجهالشریف و بسط عدالت در کره خاک نوید داده شده بود. البته این نوید همواره مشروط به ایجاد زمینههای مناسب و وجود انسانهایی شده است که یاران آن حضرت در تشکیل این حکومت خواهند بود.
یکی از این نویدها اشاره به کسانی است که زمینهساز ظهور امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف میگردند و در مقابل ظلم و ستم قیام نموده و حکومت اسلامی تشکیل میدهند و آن را تحویل منجی نهایی بشریت خواهند داد.
آنچه در معجزه انقلاب اسلامی ایران رخ داد همان نویدی بود که همواره از سوی ائمهاطهار داده شده بود. در اینجا به تعدادی از روایات مربوط به این مطلب اشاره مینماییم.
1) مردی از قم
عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْأَوَّلِ ع قَالَ: رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ یَدْعُو النَّاسَ إِلَى الْحَقِّ یَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ کَزُبَرِ الْحَدِیدِ لَا تُزِلُّهُمُ الرِّیَاحُ الْعَوَاصِفُ وَ لَا یَمَلُّونَ مِنَ الْحَرَبِ وَ لَا یَجْبُنُونَ وَ عَلَى اللَّهِ یَتَوَکَّلُونَ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ [2]
امام کاظم علیهالسلام فرمود: «مردی از اهل قم مردم را به حق فرا میخواند و بر گرد او مردمانی فراهم میآیند که چونان پارههای آهنند، توفانها آنها را به لرزه نمیاندازد و از جنگ خسته نمیشوند و بزدلی نمیکنند، به خدا توکل دارند و فرجام از آنِ پرهیزگاران است.»[3]
2) علم در قم
در روایت دیگری امام صادق علیهالسلام مردم قم را جانشینان حضرت مهدی عجلاللهتعالیفرجهالشریف معرفی فرموده و زمان ظهور را هنگامی اعلام میفرماید که این شهر معدن فضل و علم قرار گیرد.
آنحضرت فرمودهاند: «به زودی کوفه از مومنان خالی میشود و همانطور که مار در لانه خود به دور خود میپیچد و نهان میشود و قدرت تحرک ندارد، علم و دانش نیز در گوشهای پنهان و محدود میشود. (یعنی در کوفه علم و دانش منتشر نمیشود و اگر هم وجود داشته باشد، درگوشهای بیاثر مخفی میشود). پس از آن علم در شهر دیگری که به آن قم گفته میشود، ظاهر میشود و معدن فضل و علم میگردد، به طوری که در روی زمین کسی که مستضعف در دین باشد و یا دین را نفهمد، باقی نمیماند؛ حتی زنهایی که در حجلهها و پشت پردهها هستند؛ و این زمان ظهور قائم ما خواهد بود و خدا قم و اهل آن را جانشینان حضرت حجت قرار میدهد و اگر چنین نباشد زمین اهل خود را فرو میبرد و در زمین حجتی باقی نمیماند و علم از آنجا به سایر کشورها و شهرها در شرق و غرب سرازیر میشود و حجت خدا بر مردم کامل میشود، بهطوری که کسی در زمین نمیماند که دین و علم به او نرسیده باشد، پس از آن حضرت قائم عجلاللهتعالیفرجهالشریف ظهور میکند و سبب انتقام خدا و عذاب او بر چنین بندگان میشود؛ زیرا خدا از بندگان انتقام نمیکشد مگر بعد از آنکه آنها حجت خدا را انکار کنند.»[4]
3) قیام مردم مشرق
دربارهی قیام مردم مشرق و زمینهسازی برای ظهور امام عصر عجلاللهتعالیفرجهالشریف روایات فراوانی وجود دارد که در اکثر آنها به این موضوع تاکید شده است که آنها پرچم انقلاب خود را به دست حضرت حجت علیهالسلام خواهند داد. تعداد این احادیث آنقدر زیاد است که اگر تمام آنها را جمع کنیم یک کتاب مستقل خواهد شد. البته باید احادیث فوق مورد بررسی و تحلیل و تفسیر قرار بگیرد تا نتیجه دقیق حاصل گردد.
در اینجا فقط چند حدیث را که تحلیل و بررسی کمتری نیاز داشته و متن آن صریح است نقل مینماییم.
1/3ـ «ابنمسعود میگوید به حضور رسولخدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم رسیدیم آن حضرت در حالی به نزد ما تشریف فرما شدند که آثار خوشحالی در چهرهاش نمایان بود، بهطوری که هر سؤالی میکردیم جواب میداد و حتی اگر سؤال نمیکردیم خود ایشان شروع به صحبت میکردند تا اینکه گروهی از جوانان بنیهاشم که حسن و حسین علیهالسلام نیز در میان آنها بودند از آنجا گذشتند، رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم با دیدن آنها حسن و حسین را به آغوش کشید و چشمانش پر از اشک شد.
گفتیم: «ای رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم چه چیزی باعث ناراحتی شما شد که ما را نیز ناراحت نمود.»
فرمود: «ما اهل بیتی هستیم که خداوند برای ما آخرت را بر دنیا برگزید و بعد از من اهل بیت من با سرگردانی و آوارگی روبهرو خواهند شد، تا آنکه گروهی با پرچمهای سیاه از مشرق قیام میکنند و حق را طلب میکنند، ولی به آنها داده نمیشود سپس بار دیگر حق را طلب میکنند و در راه آن نبرد میکنند و پیروز میشوند؛ پس هر کدام از شما (و یا نسلهای آیندهی شما) آنها را درک کرد باید به امام اهلبیت من بپیوندد حتی اگر با سینهخیز رفتن روی برف باشد؛ زیرا آنها پرچمهای هدایت را به دست مردی از اهلبیت میدهند... که او زمین را با عدل و داد پر میکند، همانگونه که با جور و ظلم پر شده است.»[5]
2/3ـ شبیه به این روایت از امام باقر علیهالسلام نیز نقل شده است که فرمود:
«گویا گروهی را میبینم که از مشرق قیام کردهاند و حق را طلب میکنند که به آنها داده نمیشود و دوباره طلب میکنند باز هم به آنها داده نمیشود وقتی وضع را چنین دیدند اسلحه به دست گرفته و نبرد میکنند و دشمنانشان به خواستههای آنها تن میدهند، ولی آنها قبول نمیکنند تا اینکه خودشان به حکومت برسند و دولت تشکیل دهند و آن حکومت را به کسی مگر به صاحب شما (یعنی امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف) واگذار نمیکنند و کشتههای آنها شهیدند. بدانید که اگر من آن زمان را درک میکردم جان خود را برای صاحب این امر نگاه میداشتم.»[6]
(دقت بفرمایید که ظاهر روایت این طور بر میآید که امر به رهبر قیام بر میگردد یعنی امام معصوم جان خود را برای رهبر قیام کنار میگذاشت).
3/3ـ روایت دیگری شبیه به همین روایات، از امام صادق علیهالسلام نقل شده است که:«فارسیان را گرامی بدارید که دولت ما در میان آنها میباشد»[7]
4/3ـ همچنین پیغمبر اکرم صلّىاللَّهعلیهوآله فرمود:
« یَخْرُجُ أُنَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَیُوطِئُونَ لِلْمَهْدِیِّ یَعْنِی سُلْطَانَه ـ مردمى از جانب مشرق قیام نمایند و سلطنت را براى مهدى آماده سازند.»[8]
در روایات بسیاری وارد شده است که تعداد قابل توجهی از یاران امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف از ایرانیها خواهند بود. به عنوان نمونه:
5/3ـ اصبغابننباته گفت: در خدمت امیرالمؤمنین علیهالسّلام به قصر دارالاماره رسیدیم. امام علیهالسّلام پایش را به زمین زد و اطراف را لرزاند و سپس فرمود: «سوگند به خدا، بدانید از اینجا قائم ما دوازده هزار زره و دوازده هزار کلاهخود دورو، بیرون مىآورد، و بر دوازده هزار مرد ایرانى (فرزندان عجم) مىپوشاند و آنگاه فرمان مىدهد، که هر کس را، بر غیر دینشان باشد، بکشند، و من این را مىدانم و مىبینم، همانگونه که امروز را مىبینم!»[9]
6/3ـ عفان بصری از امام صادق علیهالسلام روایت کرده و میگوید:
امام به من فرمود: «میدانی چرا این شهر را قم مینامند؟»
عرض کردم: «خدا و رسولش و شما آگاهترید.»
فرمود: «زیرا اهل قم اطراف قائم آل محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم گرد آمده و با او قیام نمایند و در کنار او ثابت قدم مانده و او را یاری کنند.»[10]
7/3ـ از روایت زیر نیز معلوم میشود که وقتی سخن از قم بوده منظور فقط شهر قم نبوده است بلکه مجموعه بلاد ایران و اطراف آن مد نظر بوده است.
عدهای از بزرگان ری نقل کردهاند که خدمت حضرت امام صادق علیهالسّلام رسیدند و عرض کردند: «ما اهل ری هستیم که خدمت رسیدهایم.»
حضرت فرمود: «خوش آمدند برادران قمی ما»
عرض کردند: «ما اهل ری هستیم.»
حضرت فرمود: «خوش آمدند برادران قمی ما»
مجدداً عرض کردند: «ما اهالی ری هستیم»
امام نیز کلام خود را تکرار کرد.
آنان گفتهی خود را چندبار یادآور شدند و امام نیز همچون بار اول پاسخ داده و چنین فرمود: «خداوند دارای حرمی است که مکهی مکرمه است و پیامبر دارای حرمی است که مدینهی منوره است و امیرالمومنین دارای حرمی یعنی کوفه است و ما اهل بیت نیز دارای حرمی هستیم که شهر قم است. به زودی بانویی از سلالهی من در این شهر دفن خواهد شد، هر کس آن بزرگوار را در قم زیارت کند اهل بهشت است.»[11]
8/3ـ با توجه به روایت قبل منظور از طالقان نیز که در تعدادی از روایات از جمله روایت زیر آمده است مجموعهی بلاد ایران خواهد بود. به خصوص که تعبیرات این روایت با تعبیراتی که در حدیث امام کاظم علیهالسلام ـ که ذکر شد ـ آمده است بسیار نزدیک است.
از امام صادق علیهالسلام نقل شده است که فرمود:
«گنجى در طالقان هست که از طلا و نقره نیست، و پرچمى است که از روزى که آن را پیچیدهاند برافراشته نشده است و مردانى هستند که دلهاى آنها مانند پارههاى آهن است. شکى در ایمان بهخدا در آن راه نیافته و در طریق ایمان از سنگ محکمتر است. اگر آنها را وادارند که کوهها را از جاى بکنند، از جاىکنده و از میان برمیدارند. لشکر آنها قصد هیچ شهرى نمیکنند جز اینکه آن را خراب مینمایند. اسبهاى آنها زینهاى زرین دارند، و خود آنها براى تبرک بدن خود را بهزین اسب امام میسایند، آنها در جنگها امام را در میان گرفته و با جان خود از وى دفاع میکنند، و هر کارى داشته باشد برایش انجام میدهند. مردانى در میان آنهاست که شبها نمىخوابند. زمزمهی آنها در حال عبادت همچون زمزمه زنبور عسل است. تمام شب را بهعبادت مشغولند، و روزها سواره بهدشمن حمله میکنند. آنها در وقت شب راهب و هنگام روز شیرند. آنها در فرمانبردارى امام بیش از کنیز نسبت بهآقایش پافشارى دارند. آنها مانند چراغهاى درخشندهاند، و دلهاشان همچون قندیلهاست، و از خوف خدا خشنود میباشند. آنها ادعاى شهادت دارند و تمنا میکنند که در راه خداوند کشته گردند. شعار آنان این است: یَا لَثَارَاتِ الْحُسَیْنِ ـ اى خونخواهان حسین!. از هر جا میگذرند، رعب آنها پیشاپیش آنان بهاندازه یکماه راه در دلها جاى میگیرد، و بدینگونه رو به پیش میروند، خداوند هم پیشرو بهسوى حق و حقیقت را پیروز میگرداند.»[12]
به نظر نگارنده بهترین کتابی که این احادیث را یکجا جمعآوری نموده است کتاب «روزگار رهایی» (ترجمه یومالخلاص) از صفحه 1021 به بعد میباشد.
سوم) عِلم انقلابیون
ایجاد یک انقلاب و تشکیل یک تمدن بزرگ اسلامی بدون داشتن پشتوانهی علمی محال است زیرا حتی اگر انقلاب به وقوع بپیوندد تداوم آن میسر نخواهد بود. به همین دلیل در احادیث بسیاری تاکید شده است که در زمان ظهور و حکومت امام عصر عجلاللهتعالیفرجهالشریف انسان در علوم مختلف به پیشرفتهای شگرفی خواهد رسید و تمام علم در نزد حضرت مهدی عجلاللهتعالیفرجهالشریف است.
بهعنوان نمونه حضرت صادق علیهالسّلام فرمود:
«علم بیستوهفت حرف است. آنچه پیغمبران آوردهاند دو حرف است و مردم هم تاکنون بیش از آن دو حرف ندانستهاند، پس موقعى که قائم ما قیام میکند بیست و پنج حرف دیگر را بیرون مىآورد و آن را در میان مردم منتشر میسازد و آن دو حرف را هم به آنها ضمیمه نموده تا آنکه بیستوهفت حرف خواهد شد.»[13]
به همین دلیل کسانی که میخواهند زمینههای ظهور را آماده کنند نیز باید از مایههای علمی برخوردار باشند. رسولاکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم در حدیثی به این نکته اشاره فرمودهاند.
از حضرت امام جعفرصادق علیهالسلام از پدرش رسیده که رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمود:
لَوْ کَانَ الْعِلْمُ مَنُوطاً بِالثُّرَیَّا لَتَنَاوَلَتْهُ (لَتَنَاوَلَهُ) رِجَالٌ مِنْ فَارِس ـ اگر علم و دانش آویخته به ثریّا (هم) باشد هر آینه مردانى از اهل فارس آن را فرا گرفته و به دست آورند.»[14]
البته احادیثی به همین شکل نقل شده که به جای علم «ایمان» یا «دین» آمده است که منافاتی با اصل موضوع ندارد.
چهارم) یک تذکر مهم
خداوند اقوامی را در طول تاریخ به نعمتهایی متنعم کرده است ولی به دلیل آنکه قدر آنرا ندانستهاند، نعمت را از آنها گرفته است.
به عنوان مثال خطاب به بنی اسرائیل میفرماید:
«یا بَنی إِسْرائیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَ أَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَى الْعالَمین ـ اى بنىاسرائیل! نعمتهایى را که به شما ارزانى داشتم به خاطر بیاورید و (نیز به یاد آورید که) من، شما را بر جهانیان، برترى بخشیدم.» (بقره/47و 122)
ولی چون قدر این نعمت را ندانستند خداوند دربارهی ایشان فرمود:
« ضُرِبَتْ عَلَیْهِمُ الذِّلَّةُ وَ الْمَسْکَنَةُ وَ باؤُ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ ـ ذلت و نیاز، بر پیشانى آنها زده شد و باز گرفتار خشم خدایى شدند.» (بقره/61 ـ مهر)
در آیه دیگری نیز میفرماید اگر شما دین خدا را یاری نکنید این توفیق از شما گرفته و به دیگران داده خواهد شد:
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکافِرینَ یُجاهِدُونَ فی سَبیلِ اللَّهِ وَ لا یَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتیهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ ـ
اى کسانى که ایمان آوردهاید! هر کس از شما، از آیین خود بازگردد، (به خدا زیانى نمىرساند خداوند جمعیّتى را مىآورد که آنها را دوست دارد و آنان (نیز) او را دوست دارند، در برابر مؤمنان متواضع، و در برابر کافران سرسخت و نیرومندند آنها در راه خدا جهاد مىکنند، و از سرزنش هیچ ملامتگرى هراسى ندارند. این، فضل خداست که به هر کس بخواهد (و شایسته ببیند) مىدهد و (فضل) خدا وسیع، و خداوند داناست.» (مائده/54)
در طول تاریخ شیعه چندبار امکان برقراری حکومت عدل مهیا شد ولی به دلیل سستی مسلمانان و مدعیان پیروی از اهل بیت فرصت از دست رفت و تشکیل حکومت عدل جهانی به زمان دیگری موکول گردید.[15]
این دو بیان گهربار حضرت امام خمینی رحمتاللهعلیه نیز مؤید این مطلب است که باید برای زمینهسازی ظهور امام عصر عجلالله تعالی فرجهالشریف زحمت کشید و رنجها را تحمل کرد.
مبارزه، با رفاهطلبی سازگار نیست
ملت عزیز ما که مبارزان حقیقی و راستین ارزشهای اسلامی هستند، به خوبی دریافتهاند که مبارزه با رفاهطلبی سازگار نیست و آنها که تصور میکنند مبازره در راه استقلال و آزادی مستضعفین و محرومان جهان با سرمایهداری و رفاهطلبی منافات ندارد، با الفبای مبارزه بیگانهاند. و آنهایی هم که تصور میکنند سرمایهداران و مرفهان بیدرد با نصیحت و پند و اندرز متنبه میشوند و به مبارزان راه آزادی پیوسته و یا به آنان کمک میکنند، آب در هاون میکوبند. بحث مبارزه و رفاه، بحث قیام و راحتطلبی، بحث دنیاخواهی و آخرتجویی دو مقولهای است که هرگز با هم جمع نمیشوند، و تنها آنهایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند. (صحیفه نور ج20 ص235)
ما انقلابمان را به تمام جهان صادر میکنیم
همه میدانیم که جهان اسلام در انتظار به ثمر رسیدن کامل انقلاب ماست، ما از تمام کشورهای زیر سلطه برای بهدست آوردن آزادی و استقلال کاملاً پشتیبانی مینمائیم و به آنان صریحاً میگوییم که حق گرفتنی است، قیام کنید و ابرقدرتها را از صحنه تاریخ و روزگار براندازید... دست آمریکا و سایر ابرقدرتها تا مرفق به خون جوانان ما و سایر مردم مظلوم و رزمنده جهان فرو رفته است. ما تا آخرین قطره خون خویش با آنان شدیداً میجنگیم، چرا که مرد جنگیم. ما انقلابمان را به تمام جهان صادر میکنیم چرا که انقلاب ما اسلامی است و تا بانگ لا اله الا الله و محمد رسول الله بر تمام جهان طنین نیفکند مبارزه هست و تا مبارز در هر کجای جهان علیه مستکبرین هست ما هستیم. (صحیفه نور ج11 ص266)
حضرت امام خامنهای نیز در اینباره فرمودهاند:
خداى متعال آنقدر عظمت در اجتماع یک ملت مؤمن گنجانده، که آن را با نصرت خود مقایسه کرده است؛ «هُوَ الَّذی أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنین»(انفال/62). این روحیه را نگهدارید. تا شما ملت ایران، این اتحاد و آمادگى براى انجام کارهاى بزرگ را دارید، همهى آرزوهاى انبیا و اولیا (ع) به دست شما قابل عمل است. آمال بزرگ آنان، استقرار عدل جهانى و نجات مستضعفان و نابودى ظلم در سطح عالم بود. البته وعدهى الهى حق است و استقرار عدل جهانى فقط در دوران ظهور حضرت بقیةالله (ارواحنالهالفداء) انجام خواهد گرفت؛ اما یک ملت مؤمن و مبارز مىتواند زمینه را براى تشکیل آن حکومت فراهم کند؛ همچنان که ملت ایران تاکنون توانسته و بر خیلى از مشکلات فایق آمده است. (4/8/68)
پنجم) هدف اصلی انقلاب ایران زمینه سازی ظهور است
امام خمینی رحمتاللهعلیه بهعنوان بنیانگذار انقلاب اسلامی و مصلح بزرگ این قرن و قرنهای گذشته هدف از انقلاب اسلامی ایران را زمینهسازی برای ظهور منجی بزرگ عالم بشریت عنوان فرمودهاند. ایشان پایه تشکیلاتی را در ایران بنا نهاد که از این نهال تازه رشد یافته حفاظت کند تا به درختی تنومند تبدیل گردد. اما شیعه و اسلام در مزرهای جغرافیایی نمیگنجد و از آنجا که موضوع عقیده ربطی به مرز و قبیله و زبان ندارد، امام رحمتاللهعلیه در فکر ایجاد بسیج جهانی امت اسلام بود و این مسئله بهعنوان استراتژی نظام مقدس جمهوری اسلامی ـ که بر پایهی اعتقاد به مهدویت و بسط عدالت واقعی در کل جهان بنا شده است ـ توسط آن پیر روشنضمیر ترسیم گردیده است.
1ـ آنچه در مطالب بعد میخوانید گوشه کوچکی از بیانات این نائب امامعصر عجلاللهتعالیفرجهالشریف در این خصوص است که بدون هیچ توضیحی عیناً نقل شده است.
ایجاد حکومت جهانی اسلام، اهداف عظیم انقلاب
مسؤولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست. انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت ـ ارواحنا فداه ـ است که خداوند بر همهی مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد. مسائل اقتصادی و مادی اگر لحظهای مسؤولین را از وظیفهای که بر عهده دارند منصرف کند، خطری بزرگ و خیانتی سهمگین را به دنبال دارد. باید دولت جمهوری اسلامی تمامی سعی و توان خود را در اداره هر چه بهتر مردم بنمایند، ولی این بدان معنا نیست که آنها را از اهداف عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانی اسلام است منصرف کند. (صحیفه نور ج21 ص108 ـ 2/1/68)
رد امانت
خداوند همهی ما را از این قیدهاى شیطانى رها فرماید تا بتوانیم این امانت الهى را به سرمنزل مقصود برسانیم و به صاحب امانت، حضرت مهدى موعود ـ أرواحنا لمقدمه الفداء ـ رد کنیم. (صحیفه نور ج18 ص472)
رساندن عَلَم، به دست صاحب عَلَم
ما باید در مقابل تمام اینها بایستیم، همان طورى که جوانهاى ما بحمداللَّه الآن در جبههها این پیروزیها را، این پیروزیهاى بزرگ را بهدست آوردند، باید تا آخر این مطلب باشد، باید هیچ درش سستى نشود تا وقتى که انشاءاللَّه عَلَم را به دست صاحب عَلَم بدهند. (صحیفه نور ج21 ص4)
گسترش انقلاب اسلامی ایران در سطح جهان
انقلاب اسلامی ایران با تایید خداوند منّان در سطح جهان در حال گسترش است و انشاءالله با گسترش آن قدرتهای شیطانی به انزوا کشیده خواهند شد و حکومت مستضعفان بر پا و زمینه برای حکومت جهانی مهدی آخرالزمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف و ارواحنا لتراب مقدمه الفداه مهیا خواهد شد. (صحیفه نور ج15 ص212)
ادامه انقلاب تا انقلاب مهدی
بارالها، تو عنایت فرمودى که خرداد خونین عصر طاغوت به خرداد حکومت اسلامى در کشور ولىاللَّهالاعظم ـ ارْواحُنا لِمَقْدَمِهِ الْفِداء ـ تحول یابد. ما عاجزانه از مقام مقدس تو مىخواهیم که عنایات خاصه خود را بر این ملت که براى رضاى تو قیام کرده و از پانزده خرداد خونین تاکنون از پاى ننشسته و جان و جوان و مال خود را فداى اسلام عزیز و میهن خود نموده، مستدام بدارى و قواى مسلح اسلام را بر قواى کفر پیروز فرمایى و اسلام را در جهان گسترش دهى و دست ستمکاران مستکبر را از تجاوز به محرومان و مستضعفان قطع نمایى و دلهاى همهی ما را به نور هدایت خویش منور فرمایى و ملت عزیز ایران را در پیشبرد جمهورى اسلامى و سرکوب منحرفان و مخالفان با اسلام و پیروان آن مصممتر فرمایى، تا این انقلاب را به انقلاب جهانى مهدى موعود ـ ارواحنا فداه ـ ادامه دهند. (صحیفه نور ج17 ص484)
مطلوب حقیقى
من امیدوارم که ما به مطلوب حقیقى برسیم و متصل بشود این نهضت به نهضت بزرگ اسلامى و آن نهضت ولى عصر سلام اللَّه علیه هست. (صحیفه نور ج12 ص430)
پیاده کردن اسلام
انشاءاللَّه، اسلام را به آنطور که هست، در این مملکت پیاده کنیم و مسلمین جهان نیز اسلام را در ممالک خودشان پیاده کنند و دنیا، دنیاى اسلام باشد، و زور و ظلم و جور از دنیا برطرف بشود و [این] مقدمه باشد براى ظهور ولى عصر ارواحنا فداه. (صحیفه نور ج15 ص262)
مقام معظم رهبری نیز از ابتدای قبول مسئولیت سنگین رهبری بر همان خط مشی تعیین شده توسط امام راحل رحمتاللهعلیه تاکید فرمودند.
راهى که زمینههاى ظهور را فراهم خواهد کرد
امروز ما در مرکز و محور توجه مردم جهان ـ بهخصوص کشورهاى اسلامى ـ هستیم. راه، راه خوشعاقبت و روشنى است؛ با تلاش مسؤولان و با امید و پشتیبانى قشرهاى مختلف مردم بایستى قدم به قدم این راه را طى کنیم و پیش برویم. این راه گرچه کوتاهمدت نیست، اما همان راهى است که بالاخره به نجات بشریت منتهى خواهد شد. همان راهى است که انشاءالله زمینههاى ظهور مهدى موعود صلواتاللهعلیهوعجلاللهفرجه را فراهم خواهد کرد. (24/12/1379)
اولین قدم برداشته شد
اولین قدم براى حاکمیت اسلام و براى نزدیک شدن ملتهاى مسلمان به عهد ظهور مهدى موعود (ارواحنافداه و عجلاللهفرجه)، بهوسیلهى ملت ایران برداشته شده است؛ و آن، ایجاد حاکمیت قرآن است؛ این، آن چیزى است که دنیاى مادى نمىخواست آن را باور بکند. بعد از قرنها تلاشى که کرده بودند تا دین ـ و بهخصوص دین مقدس اسلام ـ را از صحنه خارج کنند، نمىخواستند ببینند که حالا این دین با یک حاکمیت و بر سریر قدرت یک حکومت، در صحنهى عالم ظاهر شده است و ملتها را به خود جلب و جذب مىکند؛ لذا مبارزات استکبار و دشمنان دین و جبههى کفر و عناد و استکبار با جمهورى اسلامى شروع شد. (30/11/1370)
[1]. به عنوان نمونه روایتی در برخی کتب و پایگاههای اطلاع رسانی در خصوص پیشبینی امیرالمؤمنین از نابودی یهود به شرح زیر نقل شده است:
قال أمیر المؤمنین (ع): و ستأتی الیهود من الغرب لانشاء دولتهم بفلسطین. قال الناس: یا أبا الحسن أنى تکون العرب؟ أجاب: آنذاک تکون مفککة القوى مفککة العرى غیر متکاتفة و غیر مترادفة.
ثم سئل (ع): أ یطول هذا البلاء؟ قال: لا حتى إذا أطلقت العرب أعنتها و رجعت إلیها عوازم احلامها عندئذ یفتح على یدهم فلسطین و تخرج العرب ظافرة و موحدة، و ستأتی النجدة من العراق کتب على رایاتها القوة، و تشترک العرب و الإسلام کافة لتخلص فلسطین معرکة و أی معرکة فی جل البحر تخوض الناس فی الدماء و یمشی الجریح على القتیل. ثم قال (ع): و ستفعل العرب ثلاثا و فی الرابعة یعلم اللّه ما فی نفوسهم من الثبات و الایمان فیرفرف على روسهم النصر: ثم قال: و ایم اللّه یذبحون ذبح النعاج حتى لا یبقى یهودی فی فلسطین.
یهود برای تشکیل دولت خود در فلسطین، از غرب [ به منطقه عربی خاور میانه] خواهند آمد.
عرضه داشتند: یا اباالحسن! پس عربها در آن موقع کجا خواهند بود؟
فرمود: در آن زمان عربها نیروهایشان از هم پاشیده و ارتباط آنها از هم گسیخته، و متّحد و هماهنگ نیستند. از آن حضرت سؤال شد: آیا این بلا و گرفتاری طولانی خواهد بود؟
فرمود: نه، تا زمانی که عربها زمام امور خودشان را از نفوذ دیگران رها ساخته و تصمیمهای جدّی آنان دوباره تجدید شود، آنگاه سرزمین فلسطین به دست آنها فتح خواهد شد، و عربها پیروز و متّحد خواهند گردید و نیروهای کمکی از (طریق) سرزمین عراق به آنان خواهد رسید که بر روی پرچمهایشان نوشته شده است: «القوّة». عربها و سایر مسلمانان همگی مشترکاً برای نجات فلسطین قیام خواهند کرد [و با یهودیان خواهند جنگید] و چه جنگ بسیار سختی که در وقت مقابله با یکدیگر در بخش عظیمی از دریا روی خواهد داد که در اثر آن مردمان در خون شناور شده و افراد مجروح بر روی اجساد کشتهها عبور کنند.
آنگاه فرمود: و عربها سه بار با یهود میجنگند، و در مرحلهی چهارم که خداوند ثبات قدم و ایمان و صداقت آنها را دانست، همای پیروزی بر سرشان سایه میافکند.
بعد از آن فرمود: به خدای بزرگ سوگند که یهودیان مانند گوسفند کشته میشوند تا جایی که حتّی یک نفر یهودی هم در فلسطین باقی نخواهد ماند.»
جالب این است که این روایت فقط در کتاب «عقائد الامامیه، ج1 ، ص270» نقل شده و در هیچیک از کتب دیگر شیعه و سنی نیامده است. در پایگاه اطلاعرسانی مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی، (وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم) در پاسخ به سؤالی درباره این روایت آمده است:
این حدیث از سند قابل اعتنایی برخوردار نیست زیرا نویسنده آن را از جزء دوم کتاب «من کنت مولاه فهذا مولاه» تألیف عبدالمنعمالکاظمى، ص 296 به نقل از «مجلةالعرفانلبنانی» (شماره53،ص954/955 ماه ذیالقعدة 1385 موافق 1966ق) به نقل از کتاب «الجفر» چاپ شده در 1340 از «راشد حدرج» ساکن داکار سنگال نقل کرده است. روایت به این صورت در هیچ کدام از کتب حدیثی معتبر و سابقهدار یافت نشد. معلوم نیست نویسنده آن را از کجا گرفته؛ چه بسا نویسنده قسمتهایی از چند روایت را گرفته و کنار هم نقل کرده است. در هر حال روایت معتبر نیست. http://www.pasokhgoo.ir/node/53534
[2]. بحارالأنوار ج57 ص216
[3]. روایتی نیز با این متن رسیده است که:
عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ أَقْبَلَ أَبُو بَکْرٍ وَ عُمَرُ وَ الزُّبَیْرُ وَ عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ عَوْفٍ جَلَسُوا بِفِنَاءِ رَسُولِ اللَّهِ ص فَخَرَجَ إِلَیْهِمُ النَّبِیُّ ص فَجَلَسَ إِلَیْهِمْ فَانْقَطَعَ شِسْعُهُ فَرَمَى بِنَعْلِهِ إِلَى عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع ثُمَّ قَالَ إِنَّ عَنْ یَمِینِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَوْ عَنْ یَمِینِ الْعَرْشِ قَوْماً مِنَّا عَلَى مَنَابِرَ مِنْ نُورٍ وُجُوهُهُمْ مِنْ نُورٍ وَ ثِیَابُهُمْ مِنْ نُورٍ تَغْشَى وُجُوهُهُمْ أَبْصَارَ النَّاظِرِینَ دُونَهُمْ قَالَ أَبُو بَکْرٍ مَنْ هُمْ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَسَکَتَ فَقَالَ الزُّبَیْرُ مَنْ هُمْ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَسَکَتَ فَقَالَ عَبْدُ الرَّحْمَنِ مَنْ هُمْ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَسَکَتَ فَقَالَ عَلِیٌّ ع مَنْ هُمْ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ هُمْ قَوْمٌ تَحَابُّوا بِرَوْحِ اللَّهِ عَلَى غَیْرِ أَنْسَابٍ وَ لَا أَمْوَالٍ أُولَئِکَ شِیعَتُکَ وَ أَنْتَ إِمَامُهُمْ یَا عَلِی. بحارالأنوار ج 65 ص 139
امام باقر علیهالسلام فرمودند : «جمعی از اصحاب در محضر پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم بودند آن حضرت فرمودند : به درستی که در طرف راست عرش الهی گروهی از ما بر منبرهایی از نورند ، صورتهایشان از نور است و لباسهایشان از نور است. صورتهای اینها از شدت نور چشمان نگاه کنندگانی که به مرتبهی آنها نیستند را خیره میکند.
... امیرالمؤمنین علی علیهالسلام پرسید: اینها چه کسانی هستند؟ پیامبر فرمود: آنها گروهی هستند که به روحالله عشق میورزند و عشقورزی آنها نه به خاطر خویشاوندی و نه به خاطر اموال است، آنها پیروان تو هستند و تو امام آنها هستی یا علی.»
برخی از علما گفتهاند که: «روح الله» در روایت مزبور به معنی «رحمت خدا» است و اسم شخص نیست. و برخی نیز معتقدند که این کلمه نام شخص است و منظور از آن «روح الله الموسوی الخمینی» است.
جهت بررسی دیدگاهها میتوانید به این نشانیها مراجعه کنید. (ما تایید یا رد نمیکنیم)
http://www.pasokhgoo.ir/node/64805
http://www.shareh.com/persian/magazine/pasdar_i/81/251/e.htm
[4]. بحارالأنوار ج6 ص213 ـ ـ منتخبالاثر ص443
[5]. دلائل الإمامة (ط - الحدیثة)، ص: 446
و شبیه این روایت در:
التشریف بالمنن فی التعریف بالفتن ص118
کشف الغمة فی معرفة الأئمة (ط - القدیمة) ج2 ص472
منتخب الأنوار المضیئة فی ذکر القائم الحجة علیه السلام النص ص44
إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات ج5 ص225
بحار الأنوار (ط - بیروت) ج51 ص83
ریاض الأبرار فی مناقب الأئمة الأطهار ج3 ص36
این روایت در بسیاری دیگر از کتب شیعه و بسیاری از کتب اهل سنت نیز آمده است.
متن عربی:
حدّثنا محمّد بن الحسین بن حفص الخثعمیّ و محمّد بن جعفر بن رباح الأشجعی، قالا: حدّثنا عبّاد بن یعقوب الأسدیّ، قالا: أخبرنا حنان بن سدیر، قال: کنت أختلف إلى عمرو بن قیس الملائیّ أتعلّم منه القرآن، و کان الناس یجیئونه و یسألونه عن هذا الحدیث، حتّى حفظته منه.
فحدّثنی عمرو بن قیس الملائیّ، عن الحکم بن عتیبة، عن إبراهیم، عن أبی عبیدة، عن عبد اللّه، قال:
أتینا رسول اللّه (صلّى اللّه علیه و آله)، فخرج إلینا مستبشرا یعرف السرور فی وجهه، فما سألناه عن شیء إلّا أخبرنا، و لا سکتنا إلّا ابتدأنا، حتّى مرّت به فِتْیَةٌ مِنْ بَنِی هَاشِمٍ، فیهم الحسن و الحسین، فَلَمَّا أن رَآهُمُ خثر لهم، و انهملت عیناه بالدموع. فقالوا له: یا رسول اللّه، خرجت إلینا مستبشرا، نعرف السرور فی وجهک، فما سألناک عن شیء إلّا اخبرتنا و لا سکتنا إلّا ابتدأتنا، حتّى مرت بک الفتیة، فخثرت لهم، و انهملت عیناک.
فقال (صلّى اللّه علیه و آله): إِنَّا أَهْلُ بَیْتٍ اخْتَارَ اللَّهُ (عزّ و جلّ) لَنَا الْآخِرَةَ عَلَى الدُّنْیَا، و إنّه سیلقى أهل بیتی من بعدی تطریدا و تشریدا فی البلاد، حتّى ترتفع رایات سود من المشرق، فیسألون الحقّ فلا یعطون، و یقاتلون فینصرون، فیعطون الذی سألوا، فمن أدرکهم منکم- أو من أبنائکم- فلیأتهم و لو حبوا على الثلج، فإنّها رایات هدى، یدفعونها إلى رجل من أهل بیتی، یملأ الأرض قسطا و عدلا، کما ملئت جورا و ظلما.
[6]. کتاب الغیب للنعمانی ص273[7]. غیبت شیخ طوسی ص262
[8]. بحارالأنوار ج51 ص87
[9]. إرشاد القلوب إلى الصواب ج2 ص284
[10]. بحارالأنوار ج7 ص216
[11]. بحارالأنوار ج57 ص216
[12]. بحارالأنوار ج52 ص308
[13]. بحارالأنوار ج52 ص336
[14]. بحارالأنوار ج64 ص174
[15]. تبیین این مسئله نیاز به مقاله مستقلی دارد که انشاءالله در آینده منتشر خواهد شد.