لزوم مقابله با تحریف ـ قسمت اول
مقدمه
از ابتدای بعثت انبیاء و دعوت مردم به دین، همواره زورمداران و مستکبرین وقتی نتوانستند در برابر موج دینخواهی مردم ـ که یک امر فطری[1] بوده است ـ بایستند، برای ادامهی حکومت خود بر مردم و فرو بردن آنان در جهالت، اصل دین را بهظاهر پذیرفته ولی دست به تحریف آن زدهاند و حقایق دینی را وارونه جلوه دادند.
حضرت امام خامنهای مدظلهالعالی در اینباره فرمودهاند:
«همیشه شیطان در میان جماعات اهل دین، از تحریف استفاده مىکند و راه را عوضى نشان مىدهد. اگر بتواند بگوید "دین را کنار بگذار"، این کار را مىکند، تا از طریق شهوات و تبلیغات مضر، ایمان دینى را از مردم بگیرد. اگر آن ممکن نشد، این کار را مىکند که نشانههاى دین را عوضى بگذارد؛ مثل اینکه شما در جادهاى حرکت مىکنید، ببینید آن سنگ نشان ـ آن نشانهى راهنما ـ طرفى را نشان مىدهد؛ در حالى که دست خائنى آمده آن را عوض کرده و مسیر را به آن طرف نشان داده است.»[2]
برای مسلمانان مشهودترین این اعمال، تحریف محتوای کتابهای آسمانی مثل تورات و انجیل است. ولی متاسفانه از تحریفاتی که در دنیای اسلام صورت گرفته است غافل ماندهاند. تحریفاتی که اسلام را از یک دین پیشرو و هدایتگر که موجب سعادت دنیا و آخرت انسانها میگردد، تبدیل به مذهبی خنثی نموده است. تاجایی که حضرت امام خمینی رحمتالله علیه، بهعنوان منادی هدایت انسانها در قرن اخیر، اسلام را به دو بخش اسلام ناب محمدی (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و اسلام امریکایی تقسیم فرمودند و بارها در خصوص انحراف اسلام امریکایی تذکر دادند.
اسلام ناب و اسلام امریکایی در فرمایشات امام خمینی رحمتاللهعلیه
حضرت امام خمینی در خصوص ترویج اسلام امریکایی توسط وهابیت فرمودهاند:
« مگر مسلمانان نمىبینند که امروز مراکز وهابیت در جهان به کانونهاى فتنه و جاسوسى مبدل شدهاند، که از یک طرف اسلام اشرافیت، اسلام ابوسفیان، اسلام ملّاهاى کثیف دربارى، اسلام مقدسنماهاى بیشعور حوزههاى علمى و دانشگاهى، اسلام ذلت و نکبت، اسلام پول و زور، اسلام فریب و سازش و اسارت، اسلام حاکمیت سرمایه و سرمایهداران بر مظلومین و پابرهنهها، و در یک کلمه "اسلام امریکایى" را ترویج مىکنند؛ و از طرف دیگر، سر بر آستان سرور خویش، امریکاى جهانخوار، مىگذارند.» [3]
همچنین در تعریف اسلام امریکایی فرمودند:
« مردم شجاع ایران با دقت تمام به نمایندگانى رأى دهند که متعبد به اسلام و وفادار به مردم باشند و در خدمت به آنان احساس مسئولیت کنند، و طعم تلخ فقر را چشیده باشند، و در قول و عمل مدافع اسلام پابرهنگان زمین، اسلام مستضعفین، اسلام رنجدیدگان تاریخ، اسلام عارفان مبارزه جو، اسلام پاک طینتان عارف، و در یک کلمه، مدافع اسلام ناب محمدى ـ صلىاللَّهعلیهوآلهوسلم ـ باشند. و افرادى را که طرفدار اسلام سرمایهدارى، اسلام مستکبرین، اسلام مرفهین بىدرد، اسلام منافقین، اسلام راحتطلبان، اسلام فرصتطلبان، و در یک کلمه، اسلام امریکایى هستند طرد نموده و به مردم معرفى نمایند.»[4]
در خصوص لزوم تبیین اسلام ناب نیز فرمودند:
« راه مبارزه با اسلام امریکایى از پیچیدگى خاصى برخوردار است که تمامى زوایاى آن باید براى مسلمانان پابرهنه روشن گردد؛ که متأسفانه هنوز براى بسیارى از ملتهاى اسلامى مرز بین "اسلام امریکایى" و "اسلام ناب محمدى" و اسلام پابرهنگان و محرومان، و اسلام مقدسنماهاى متحجر و سرمایهداران خدانشناس و مرفهین بىدرد، کاملًا مشخص نشده است. و روشن ساختن این حقیقت که ممکن نیست در یک مکتب و در یک آیین دو فکر متضاد و رودررو وجود داشته باشد از واجبات سیاسى بسیار مهمى است، که اگر این کار توسط حوزههاى علمیه صورت پذیرفته بود، به احتمال بسیار زیاد سید عزیز ما، عارف حسین، در میان ما بود.»[5]
« باید تلاش کنیم زهد و قدس اسلام ناب محمدى را از زنگارهاى مآبى[6] و تحجرگرایى اسلام امریکایى جدا کرده و به مردم مستضعفمان نشان دهیم. ما اگر توانستیم نظامى بر پایههاى نه شرقى نه غربى واقعى و اسلام پاک منزه از ریا و خدعه و فریب را معرفى نماییم، انقلاب پیروز شده است.»[7]
پیچیدگی توطئههای دشمنان اسلام ناب بسیار است. آنها گاهی از همین مسئله لزوم مبارزه با انحراف، برای ایجاد انحراف و گمراهی استفاده مینمایند. رهبر کبیر انقلاب در این باره فرمودهاند:
« امریکا و استکبار در تمامى زمینهها افرادى را براى شکست انقلاب اسلامى در آستین دارند، در حوزهها و دانشگاهها مقدسنماها را که خطر آنان را بارها و بارها گوشزد کردهام. اینان با تزویرشان از درون محتواى انقلاب و اسلام را نابود مىکنند. اینها با قیافهاى حق به جانب و طرفدار دین و ولایت همه را بىدین معرفى مىکنند. باید از شرّ اینها به خدا پناه بریم. و همچنین کسانى دیگر که بدون استثنا به هر چه روحانى و عالِم است حمله مىکنند و اسلام آنها را اسلام امریکایى معرفى مىنمایند راهى بس خطرناک را مىپویند که خداى ناکرده به شکست اسلام ناب محمدى منتهى مىشود.»[8]
لزوم مقابله با تحریف ـ قسمت دوم
[1]. فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنیفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیها لا تَبْدیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِکَ الدِّینُ الْقَیم ـ پس روى خود را متوجّه آیین خالص پروردگار کن! این فطرتى است که خداوند، انسانها را بر آن آفریده؛ دگرگونى در آفرینش الهى نیست؛ این است آیین استوار. (روم/30)
[2]. بیانات در دیدار علما و روحانیون و مبلغان در آستانهى ماه محرمالحرام ـ 23/01/1378
[3]. صحیفه امام ج21 ص80 ـ پیام به ملت ایران در سالگرد کشتار خونین مکه(قبول قطعنامه 598)
[4]. صحیفه امام ج21 ص11 ـ پیام به ملت ایران(حفظ شئونات اسلامى و اخلاقى در تبلیغات کاندیداها)
[5]. صحیفه امام ج21 ص120 ـ پیام به ملت مسلمان و علماى پاکستان (شهادت سید عارف حسین حسینى)
[6]. لغت مآب ریشه عربی دارد و به معنی بازگشت است. در مفردات الفاظ قرآن (راغب اصفهانی) آمده است: «گفته مىشود- آبَ، أَوْباً، إِیاباً، و مَآباً، خداى فرماید: (إِنَّ إِلَینا إِیابَهُمْ- 25/ غاشیه) یعنى بازگشتشان بهسوى ما است، و آیه (فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِلى رَبِّهِ مَآباً- 39/ نبأ) که مآب- اسم مکان، اسم زمان و مصدر از- أوب- است، خداى فرماید: (وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ- 14/ آل عمران) یعنى توبه و بازگشتن نیکو به پیشگاه خداى تعالى است.» و در ظاهر وقتی رفتار کسی به موضوعی بازگشت کند از کلمه مآب استفاده میشود. در اینجا ظاهرا این است که مقصود مقدسمآبی بوده یعنی کسانی که ادعای تقدی دارند ولی از تقدس بهرهای نبردهاند.
[7]. صحیفه امام ج21 ص143
[8]. صحیفه امام ج21 ص87 ـ پیام به ملت ایران در سالگرد کشتار خونین مکه(قبول قطعنامه 598)