غفلت
(متن منتشر شده در نشریه) (قسمت دوم)
دریافت فایل word دریافت فایل با متن کاملتر Pdf
غفلت زدایی
بعد از موارد ذکر شده این نکته قابل پرسش است که برای اینکه دچار غفلت نشویم یا اگر دچار شدهایم، چه کنیم که غفلت را به هوشیاری تبدیل نماییم؟ پاسخ اینسؤال در ضمن برخی مطالب گذشته آمده است. به عنوان مثال وقتی یکی از عوامل ایجاد غفلت، کبر است، پرهیز از کبر نیز یکی از راههای دوری از غفلت خواهد بود.
شناخت خدا
مشکل اساسی که باعث غفلت میگردد، عدم شناخت و درک صحیح از خدا و صفات حضرت حق میباشد. خدایی که بعضی از ما میشناسیم، خدایی است که قدرتش از دوست و رفیق و پدر و مادر و... کمتر است. زیرا در حضور او گناه میکنیم و هیچ هراس و شرمی به دل راه نمیدهیم ولی در حضور دیگران گناه نمیکنیم.
این که خداوند از رگ گردن به ما نزدیکتر است.
« وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَریدِ ـ ما انسان را آفریدیم و وسوسههاى نفس او را مىدانیم، و ما به او از رگ قلبش نزدیکتریم!»(ق/16)
این که خداوند قادر و علیم و خبیر است و بر همهچیز ـ حتی بر آنچه که در قلب ما میگذرد ـ احاطه دارد.
«یَعْلَمُ خَائنَةَ الْأَعْینُ وَ مَا تُخْفِى الصُّدُورُ ـ او چشمهایى را که به خیانت مىگردد و آنچه را سینهها پنهان مىدارند، مىداند.»(غافر/19)
امیرالمؤمنین در مناجات شعبانیه میفرماید:« إِلَهِی إِنْ أَنَامَتْنِی الْغَفْلَةُ عَنِ الِاسْتِعْدَادِ لِلِقَائِکَ فَقَدْ نَبَّهَتْنِی الْمَعْرِفَةُ بِکَرَمِ آلَائِک ـ خدایا اگر بیخبرى از آماده شدن براى دیدارت مرا بهخواب فرو برده، ولى در عوض معرفت بهبزرگى نعمتهایت مرا بیدار کرده.»
اگر تنها به روایتی که در زیر آمده است بتوانیم توجه دائمی داشته باشیم، غفلت از ما دور خواهد شد.
« شخصی نزد امام سجاد علیهالسلام رسید و عرض کرد:
من مردى گنهکارم و صبر نمیتوانم کرد از معصیت و گناه پس پند ده مرا به موعظهای.
حضرت فرمود: پنج کار بکن و هر چه خواهى گناه کن.
اوّل اینکه مخور روزى خدا را و هر چه خواهى گناه کن.
دوم طلب کن موضعى که خدا تو را نبیند و هر چه خواهى گناه کن.
سوم از ملک خدا بیرون رو و هر چه خواهى گناه کن.
چهارم چون ملکالموت بیاید که روح تو را قبض کند پس دفع کن او را از خود و هر چه خواهى گناه کن.
پنجم چون خواست مالک دوزخ تو را داخل آن کند، تو داخل مشو در دوزخ و هر چه خواهى گناه کن.» [1]
یاد خدا
« وَ اذْکُرْ رَبَّکَ فی نَفْسِکَ تَضَرُّعاً وَ خیفَةً وَ دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ وَ لا تَکُنْ مِنَ الْغافِلینَ ـ پروردگارت را در دل خود، از روى تضرع و خوف، آهسته و آرام، صبحگاهان و شامگاهان، یاد کن و از غافلان مباش!» (اعراف/205)
«آن ذکر مطلوبى که در این آیه به آن امر شده عبارت است از اینکه انسان ساعت به ساعت و دقیقه به دقیقه به یاد پروردگارش باشد، و اگر احیاناً غفلت و نسیانى دست داد، مجدداً مبادرت به ذکر نموده و نگذارد که غفلت در دلش مستقر گردد.» [2]
نکته دیگر آن است که: « آنان که هر صبح و شام، خدا را یاد نمىکنند، از غافلانند.» [3]
« إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَوْاْ إِذَا مَسَّهُمْ طَائفٌ مِّنَ الشَّیْطَانِ تَذَکَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبْصِرُون ـ پرهیزگاران هنگامى که گرفتار وسوسههاى شیطان شوند، به یاد (خدا و پاداش و کیفر او) مىافتند و (در پرتو یاد او، راه حق را مىبینند و) ناگهان بینا مىگردند.»(اعراف/201)
حضرت صادق علیهالسّلام فرمود: « مَنْ رَعَى قَلْبَهُ عَنِ الْغَفْلَةِ وَ نَفْسَهُ عَنِ الشَّهْوَةِ وَ عَقْلَهُ عَنِ الْجَهْلِ فَقَدْ دَخَلَ فِی دِیوَانِ الْمُتَنَبِّهِینَ ـ کسى که دل خود را از فراموشى و غفلت از یاد حق باز دارد و نفسش را از شهوت و خواستههاى بیجا و عقل و فکرش را از بلاى جهل و نادانى، از گروه بیداران و آگاهان است.»[4]
امیرالمؤمنین علی علیهالسلام فرمود: « بِدَوَامِ ذِکْرِ اللَّهِ تَنْجَابُ الْغَفْلَةُ ـ با پیوسته به یاد خدا بودن غفلت دلها زائل شود.» [5]
امام سجاد علیهالسلام نیز در دعای مکارمالاخلاق میفرماید: « وَ نَبِّهْنِی لِذِکْرِکَ فِی أَوْقَاتِ الْغَفْلَةِ ـ و در اوقات غفلتم به یاد خود آگاهى ده.»[6]
عبرت
«(سرانجام) بنى اسرائیل را از دریا (رود عظیم نیل) عبور دادیم و فرعون و لشکرش از سر ظلم و تجاوز، به دنبال آنها رفتند. هنگامى که غرقاب دامن او را گرفت، گفت: "ایمان آوردم که هیچ معبودى، جز کسى که بنى اسرائیل به او ایمان آوردهاند، وجود ندارد و من از مسلمین هستم!"* (امّا به او خطاب شد:) الآن؟!! در حالى که قبلاً عصیان کردى، و از مفسدان بودى! * فَالْیَوْمَ نُنَجِّیکَ بِبَدَنِکَ لِتَکُونَ لِمَنْ خَلْفَکَ آیَةً وَ إِنَّ کَثِیرًا مِّنَ النَّاسِ عَنْ آیَاتِنَا لَغَافِلُونَ ـ ولى امروز، بدنت را (از آب) نجات مىدهیم، تا عبرتى براى آیندگان باشى! و بسیارى از مردم، از آیات ما غافلند!» (یونس/90تا92)
خداوند در این آیه میفرماید جنازه فرعون را از آب بیرون آورد تا مردم ببینند و از آن عبرت بگیرند تا از غفلت بیرون بیایند. یعنی عبرت از حوادث و اتفاقات عالم و عبرت از حکایتهای پیشینیان میتواند از غفلت جلوگیری کند.
امام سجاد علیهالسلام در همین خصوص اینگونه دعا میفرماید: « لِمَا طَوَتِ الْغَفْلَةُ عَنَّا مِنْ تَصَفُّحِ الِاعْتِبَارِ نَاشِراً، حَتَّى تُوصِلَ إِلَى قُلُوبِنَا فَهْمَ عَجَائِبِهِ، وَ زَوَاجِرَ أَمْثَالِهِ الَّتِی ضَعُفَتِ الْجِبَالُ الرَّوَاسِی عَلَى صَلَابَتِهَا عَنِ احْتِمَالِهِ ـ (بار خدایا... چنان کن که قرآن...) طومار عبرتها را که به دست غفلت پیچیده شده پیش روى ما بگشاید، تا عجایب قرآن و مثلها و قصههاى هشدار دهنده آن ـ که کوههاى سخت از تحمل آن ناتوانند ـ به دلهاى ما راه یابد.» [7]
و امام صادق علیهالسلام فرمود: « أَغْفَلُ النَّاسِ مَنْ لَمْ یَتَّعِظْ بِتَغَیُّرِ الدُّنْیَا مِنْ حَالٍ إِلَى حَال ـ غافلترین مردم کسى است که از تغییر و دگرگونى دنیا، پند نگرفته باشد.» [8]
انذار
« تَنزِیلَ الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ * لِتُنذِرَ قَوْمًا مَّا أُنذِرَ ءَابَاؤُهُمْ فَهُمْ غَافِلُونَ ـ این قرآنى است که از سوى خداوند عزیز و رحیم نازل شده است * تا قومى را بیم دهى که پدرانشان انذار نشدند، از این رو آنان غافلند!»(یس/5و6)
این آیه به صراحت میفرماید دلیل غافل بودن پدران آنها این بوده است که انذار کنندهای برای آنها نبوده است. البته: « منظور انذار کننده آشکار و پیامبر بزرگى است که آوازهی او همهجا بپیچد، وگرنه در هر زمانى حجت الهى براى مشتاقان و طالبان وجود دارد، و اگر مىبینیم دوران میان حضرت مسیح علیهالسلام و قیام پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم را دوران فترت شمردهاند نه به این معنى است که مطلقاً حجت الهى براى آنها وجود نداشته، بلکه فترت از نظر قیام پیامبران بزرگ و اولوالعزم است.» [9]
نکته دیگر اینکه « اساس و پایه تبلیغ و انذار باید تعالیم قرآن باشد.» [10]
امیرالمؤمنین علی علیهالسلام نیز در این خصوص فرمودهاند:
« بِالْمَوَاعِظِ تَنْجَلَّیَ الْغَفْلَةُ ـ زنگ غفلت با پندها زدوده مىشود.» [11]
تفکر
امیرالمؤمنین علی علیهالسلام فرمودهاند: « الْفِکْرُ رُشْدٌ، الْغَفْلَةُ فَقْدٌ ـ فکر و تأمّل کردن در کارها سبب یافتن راه حق است، و غفلت و تأمّل نکردن موجب نیافتن حق.» [12]
دربارهی تفکر مطالب زیادی میتوان عنوان کرد، ولی ذکر آنها کمی از موضوع اصلی ما را دور میکند. به همین دلیل تنها به چند نمونه اشاره میکنیم.
خداوند در قرآن دلیل بیان آیات و نشانهها را تفکر در آنها بیان میکند.
«یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیاتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ ـ اینچنین خداوند آیات را براى شما روشن مىسازد، شاید اندیشه کنید!» ( بقره/219و266)
«إِنَّ فی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ ـ در این نشانههایى است براى گروهى که تفکّر مىکنند!» (رعد/3،نحل/11و69،روم/21،زمر/42،جاثیه/13 و شبیه آن یونس/24)
امام صادق علیهالسلام نیز با اشاره به این آیات فرمود: « تَفَکُّرُ سَاعَةٍ خَیْرٌ مِنْ عِبَادَةِ سَنَة ـ یک ساعت تفکر از یک سال عبادت بهتر است.» [13]
و در روایت دیگری آمده است: « یک ساعت تفکر بهتر از هفتاد سال عبادت است.» [14]
نزول قرآن و دیگر کتب آسمانی(نحل/44)، بیان داستانها در قرآن(اعراف/176) و مثالهایی که در قرآن آمده(حشر/21) همه برای تفکر است.
چگونگی تفکر
«مسلماً در آفرینش آسمانها و زمین، و آمد و رفت شب و روز، نشانههاى (روشنى) براى خردمندان است. * همانها که خدا را در حال ایستاده و نشسته، و آنگاه که بر پهلو خوابیدهاند، یاد مىکنند و در اسرار آفرینش آسمانها و زمین مىاندیشند (و مىگویند:) بار الها! اینها را بیهوده نیافریدهاى! منزهى تو! ما را از عذاب آتش، نگاه دار!» (العمران190و191)
«حسن صیقل گوید: از امام صادق علیهالسّلام دربارهی آنچه مردم روایت میکنند که: "یک ساعت اندیشیدن بهتر از عبادت یک شب است" پرسیدم و گفتم: چگونه بیندیشد؟ فرمود: از خرابه یا خانهاى که میگذرد بگوید: ساکنینت کجایند؟ سازندگانت کجایند؟ چرا سخن نمیگویى؟»[15]
و همان حضرت فرمود: « بهترین عبادت، همواره اندیشیدن دربارهی خدا و قدرت اوست.» [16]
و امام رضا علیهالسلام میفرمود: «عبادت به نماز و روزهی بسیار نیست، همانا عبادت؛ اندیشیدن در امر خداى عز و جل است.» [17]
یاد مرگ
«إِنَّ الَّذِینَ لَا یَرْجُونَ لِقَاءَنَا وَ رَضُواْ بِالْحَیَوةِ الدُّنْیَا وَ اطْمَأَنُّواْ بِهَا وَ الَّذِینَ هُمْ عَنْ ءَایَاتِنَا غَافِلُونَ * أُوْلَئکَ مَأْوَئهُمُ النَّارُ بِمَا کَانُواْ یَکْسِبُونَ ـ آنها که ایمان به ملاقات ما (و روز رستاخیز) ندارند، و به زندگى دنیا خشنود شدند و بر آن تکیه کردند، و آنها که از آیات ما غافلند، * آنان به خاطر آنچه که عمل مىکردند، جایگاهشان آتش است.» (یونس7و8)
امام صادق علیهالسّلام فرمود: «هر که کفن او با وى در خانهاش باشد از غافلان بهشمار نمىآید، و هر گاه به آن بنگرد اجرى دارد»[18]
و فرمود: «یاد مرگ خواهشها و شهوات نفس را بر طرف مىکند، و گیاههاى غفلت را مىکند، و دل را به وعدههاى خداوند قوى و مطمئن مىکند، و طبع را نرم و نازک مىسازد، و اسباب و آثار هوى و هوس را درهم مىشکند، و آتش حرص را فرو مىنشاند، و دنیا را حقیر و بىقدر مىگرداند، و این است معناى سخن پیغمبر (ص) که فرمود:" یک ساعت تفکر از یک سال عبادت بهتر است "»[19]
برای یاد مرگ اثرات بسیار زیادی در روایات ذکر شده است که مرور آنها فقط یک مقاله مستقل لازم دارد. لذا ما در اینجا تنها به چهارده مورد آن بر اساس روایات اشاره مینماییم.
کسی که به صورت مستمر یاد مرگ کند: 1ـ شهید از دنیا میرود 2ـ خدا او را دوست دارد 3ـ زاهد میشود 4ـ (علاقه) به لذتها در او از بین میرود 5ـ بین او و شهوت حائل میشود 6ـ در سایهی خدا در بهشت قرار میگیرد 7ـ قبرش غرفهای از بهشت میگردد 8ـ قلبش اصلاح میشود 9ـ از دنیا به کفاف راضی میشود 10ـ رغبتش به دنیا کم میگردد 11ـ از فریبهای دنیا نجات مییابد. و یاد مرگ: 12ـ از صفات شیعه است 13ـ با فضیلتترین زهد است 14ـ برترین عبادت و تفکر است. [20]
حفظ نماز
امام باقر علیهالسلام فرمود:
«أَیُّمَا مُؤْمِنٍ حَافَظَ عَلَى الصَّلَوَاتِ الْمَفْرُوضَةِ فَصَلَّاهَا لِوَقْتِهَا فَلَیْسَ هَذَا مِنَ الْغَافِلِینَ ـ هر مومنی که بر نمازهای واجبش دقت کند و آنها را در وقت خود بخواند، از غافلین نخواهد بود.» [21]
قرائت قرآن
و فرمود: «هر کس در یک شب ده آیه از قرآن بخواند از غافلین نوشته نشود.» [22]
منظور قطعاً قرائت همراه با تدبر است زیرا: امیرالمؤمنین علی علیهالسلام فرمود: « لَا خَیْرَ فِی قِرَاءَةٍ لَیْسَ فِیهَا تَدَبُّر ـ هیچ خیری نیست در قرائت قرآنی که همراه تدبر نباشد.» [23]
پناه بردن به خدا
امام سجاد علیهالسلام در دعاهای خود فرموده است:
«اللَّهُمَّ إِنیِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَیَجَانِ الْحِرْصِ... وَ مُتَابَعَةِ الْهَوَى، وَ مُخَالَفَةِ الْهُدَى، وَ سِنَةِ الْغَفْلَةِ ـ بار خدایا، به تو پناه مىبرم از شر و شور آزمندى... و از پیروى از هواى نفس و مخالفت با هدایت و فرو رفتن به خواب غفلت»[24]
« نَبِّهْنِی مِنْ رَقْدَةِ الْغَافِلِین ـ مرا از خواب غافلان، بیدار کن»[25]
قسمت اول ـ برای مطالعه بخش اول مطلب کلیک کنید
برای مطالعه متن دقیقتر و کاملتر به همراه فایل صوتی به اینجا بروید[2] ترجمهالمیزان ج8 ص501
[3] تفسیر نور، ج4، ص: 263
[4] مصباحالشریعه ص22
[5] غررالحکم؛ ترجمه محلاتى ج1 ص428
[6] صحیفه سجادیه دعای بیستم
[7] صحیفه سجادیه دعای چهلودوم
[8] الأمالیللصدوق ص20
[9] تفسیرنمونه ج18 ص318
[10] تفسیرنور ج9 ص522
[11] غررالحکم ترجمه انصارى ج1 ص330
[12] غررالحکم ترجمه شیخالاسلامى ج2 ص1158
[13] مستدرکالوسائل ج11 ص183
[14] مصباحالشریعه ترجمه مصطفوى ص423
[15] الکافی ج2 ص54
[16] الکافی ج2 ص54
[17] الکافی ج2 ص54
[19] علماخلاقاسلامى (ترجمه جامعالسعادات) ج4 ص52
[20] مستندات این مطلب در دفتر نشریه موجود است.
[21] الکافی ج3 ص270
[22] کافی ج2 ص612 (این روایت بهطور کامل در شماره قبل نشریه آمده است)
[23] وسائلالشیعه ج6 ص173
[24] دعای هشتم صحیفه سجادیه
[25] دعای چهلوهفتم صحیفه سجادیه
قسمت اول ـ برای مطالعه بخش اول مطلب کلیک کنید
برای مطالعه متن دقیقتر و کاملتر به همراه فایل صوتی به اینجا بروید