خادم الموالی عباس داودی داوودی

تنبیه زنان در قرآن

سوره نساء آیه 34

... اللاَّتی‏ تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَکُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَیْهِنَّ سَبیلاً إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلِیًّا کَبیراً

... آن دسته از زنان را که از سرکشى و مخالفت شان بیم دارید، پند و اندرز دهید! (و اگر مؤثر واقع نشد،) در بستر از آنها دورى نمایید! و (اگر هیچ راهى جز شدت عمل، براى وادار کردن آن ها به انجام وظای فشان نبود،) آن ها را تنبیه کنید! و اگر از شما پیروى کردند، راهى براى تعدّى بر آنها نجویید! (بدانید) خداوند، بلندمرتبه و بزرگ است. (و قدرت او، بالاترین قدرت هاست.)

 

چرا در قرآن، به مرد اجازه ‌ زدن زن داده شده، ولی در مورد زن، این‌گونه نیست؟

پاسخ اجمالی

در تعالیم اسلام، زنان از جایگاه با ارزشی برخوردارند که در روایات پیامبر اکرم(ص) و ائمه علیهم السلام مورد توصیف و تمجید قرار گرفته‌اند. در روایات ما زنان صالح به عنوان منشأ خیر و برکت و با ارزش‌تر از گرانبهاترین و بهترین متاع دنیا معرفی شده ‌اند. هم‌ چنین اسلام، تنبیه زنان را ممنوع دانسته و مردانی را که مرتکب این عمل شوند بدترین موجودات می‌ داند. تنها یک مورد استثنا شده و آن زنانی هستند که حقوق شوهران‌ شان را نادیده گرفته ‌اند. اسلام برای هدایت آنها تمهیداتی را  در آیه 34 سوره‌ نساء (آیه‌ نشوز) در چند مرحله اندیشیده است:

مرحله‌ اول، پند و اندرز نسبت به این‌گونه زنان است.

مرحله‌ی دوم، دوری از آنها در بستر است که نسبت به مرحله‌ اول کمی شدیدتر است. و سپس در

مرحله‌  سوم، مسئله‌ زدن مطرح می ‌شود. در این باره باید به چند نکته توجه داشت:

1ـ این مرحله، آخرین مرحله است و طبیعی است در صورتی که مراحل پیشین جواب‌گو باشد، این مرحله اجرا نخواهد شد.

2ـ تنبیه بدنی، طبق کتب فقهی، باید ملایم و خفیف باشد و باعث شکستگی و جراحت و کبودی بدن نشود.

3ـ تنبیه بدنی، خود نیز مراتبی دارد و در روایات، حتی به زدن با چوب مسواک هم اشاره شده است. پس در صورتی که مرتبه‌ پایین جواب‌گو باشد، مرتبه‌ بالاتر جایز نخواهد بود.

4ـ این مسئله مختص به زنان نبوده و در مسئله‌ ناسازگاری مردان نیز حاکم شرع موظف است مردان متخلف را از طرق مختلف و حتی تعزیر (تنبیه بدنی) به وظایف خود آشنا نماید.

پاسخ تفصیلی

در تعالیم عالیهی اسلامی جایگاه پر ارزشی برای زنان و همسران باز گردیده و روایات اسلامی آنان را مورد توصیف و تمجید قرار داده‌اند. رسول خدا صلی ‏الله‏ علیه ‏و آله ‏و سلم می‌فرماید: «این جهان به منزله‌ متاعی است که بهترین متاع و دست ‌آورد آن، زنان نیکو سیرت‌ اند».[1]

امام جعفر صادق علیه ‏السلام می ‌فرماید: «بیشترین خیر و برکت‌ ها در وجود پربار زنان گذاشته شده است».[2] پیشوای ششم جهان تشیع، زنان را به دو دسته‌ خوب و بد تقسیم نموده و در مورد خوبان آنها می‌فرماید: «ارزش این‌گونه زنان، از طلا و نقره و جواهرات دیگر بالاتر است، و هیچ‌گونه جواهری در برابر آنان ارزش و بهایی ندارد».[3]

این سخنان ارزشمند معصومین علیهم السلام به قسمتی از ارزش ‌های زنان اشاره نموده و وجود آنان را سرچشمه خیر و برکت و بهترین متاع دنیا دانسته و ارزش وجودی و معنوی آنان را بالاتر از گرانبهاترین چیزهای دنیا معرفی می ‌نماید.

تنبیه زن ممنوع

بررسی قوانین اسلامی در این زمینه، ما را متوجه نکته‌ های حساس نموده و تنبیه بدنی و آزردن روحی آنان را، جنایت خانوادگی می ‌داند. زنان مانند مردان موجوداتی شریف و دارای انسانیت ‌اند بنابراین کتک زدن برای انسان‌ ها قابل تحمل نیست، این دل‌ های تپنده و قلب‌ های مهربان، موجودی شریف و ظریف ‌اند و بدن آنان مانند اندام حیوانات نیست که تحمل زدن و آزار را داشته باشد و آئین اسلام تنبیه آنان را ممنوع ساخته است.

حضرت رسول صلی الله ‏علیه ‏و آله ‏و سلم می ‌فرماید:

«ای مردم در مورد همسران خود خیلی مراقبت نمایید؛ زیرا آنان با پیمان‌ های الهی در اختیار شما قرار گرفته ‌اند و شما با کلمات مخصوص خداوند، آنان را برای خود حلال کرده‌اید». [4] آیا در این صورت، سزاوار است این امانت‌ها را مورد ضرب و جرح قرار داده و دل ‌های آنان را، که کانون عشق و محبت است، رنجور سازید؟!

«یکی از نشانه ‌های بدترین مردان این است که همسر و بنده ‌اش را بزند و به آنها رحم و عطوفت نشان ندهد».[5]

زنان استثنایی

یکی از مسائلی که به شدت مورد بحث و بررسی قرار گرفته، آیه ‌ای از آیات قرآن است که در آن طرحی برای چاره‌ ی «نشوز» زنان از وظایف همسری پیشنهاد شده و یکی از مراحل آن، زدن زن است.

چنین طرحی در عصر حاضر، از سوی برخی منتقدان، خلاف حقوق بشر و در تضاد با آزادی زنان شناخته شده است. گروهی سعی کرده ‌اند که با بزرگ ‌نمایی این طرح، از آن ادعانامه‌ ای علیه اسلام بسازند، جمعی تلاش داشته ‌اند تا با تکیه بر این فهم از آیه، روش ‌های نادرست و ناعادلانه را در مورد زن جایز شمارند، برخی نیز اهتمام داشته ‌اند تا با توجیهات علمی، ساحت دین را از هرگونه برنامه ناعادلانه منزه شمارند و جلوی سوء استفاده ‌ها را بگیرند.

در توضیح آیه شریفه باید گفت: گروهی از زنان حقوق شوهر را نادیده می ‌گیرند، در تأمین نیازهای جنسی وی کوتاهی نموده و با اخلاق رذیله خودشان صفا و محبت خانوادگی را به کانونی از آتش تبدیل می‌ کنند، این گروه از زنان استثنایی از دیدگاه اسلام فاقد ارزش انسانی هستند و به شدت مورد تقبیح قرار گرفته ‌اند. رسول خدا صلی ‏الله ‏علیه‏ و آله ‏و سلم در مورد این نوع از زنان، می‌ فرماید: «بدترین چیزها در عالم هستی، زنان ناسازگارند».[6] [6]

در زبان قرآن و حدیث و فقه اسلامی به این‌گونه زنان «ناشزه» می ‌گویند، که ریشه‌ آن از غرور و خود برتربینی آنان سرچشمه می‌گیرد و در نتیجه، این گروه استثنایی از شوهران خود پیروی نمی ‌کنند و زندگی را بر شوهران خود تلخ و ناگوار می ‌سازند. دین مقدس اسلام برای اصلاح و تنبیه چنین افرادی راه عاقلانه ‌ای در پیش گرفته و مراحل تنبیه و تأدیب را این چنین بیان می ‌کند: زنانی را که از مخالفت و سرپیچی آنان بیم دارید، مرحله‌ اول پند و اندرز دهید و چنانچه با نصیحت اصلاح نشدند، از بستر آنان دوری گزینید، و اگر به این وسیله هم متنبه نشدند، به طور آرام آنان را بزنید. پرودگار عالم دستور می‌دهد زنان ناسازگار را راهنمایی کنید و عواقب وخیم حرکات نامناسب آنان را با آرامش و دوستانه تذکر دهید، و اگر از نظر روانی نا آرام هستند، مدارا کنید و حتی المقدور از راه قهر و خشونت وارد نشوید، ولی چنانچه زن حق را نپذیرفت و راه منطقی را قبول نکرد، آن‌گاه اسلام دستور شدیدتری را با استفاده از عوامل عاطفی صادر می ‌نماید و می ‌گوید بستر او را ترک کنید و زن را از جهت عاطفه متأثر سازید؛ زیرا تحمل ترک بستر برای زنان از نظر روانی فوق العاده دشوار است.

بعد از این مرحله هم اگر زن اصلاح نشد، بحث ضرب مطرح می شود.

بیان ابزار ضرب

علاوه بر توصیه بر ترک ضرب و تاکید بر چگونگى ضرب، در برخى از روایات و بیانات فقها حتى ابزار و وسیله ‏اى که مرد مى ‏تواند زن را به وسیله آن بزند مشخص شده است تا براى کسى شبهه‏ اى در این باره باقى نماند که به چند مورد از این بیانات اشاره مى ‏کنیم:

1ـ زدن به گرسنگى

پیامبر گرامى اسلام صلی ‏الله ‏علیه ‏و آله ‏و سلم در حدیثی، زدن را به گونه ‏اى دیگر معنا کرده و می فرمایند:

«من تعجب مى ‏کنم از کسى که همسرش را مى ‏زند در حالى که خود اولى از او به کتک خوردن است، زنان تان را با چوب نزنید، زیرا در آن قصاص است، ولى آنها را به گرسنگى و ندادن پوشاک بزنید تا در دنیا و آخرت سود برید.»[7]

2ـ زدن به وسیله مسواک

امام صادق علیه ‏السلام در باره آیه 34 سوره نساء می ‌فرماید: «هجران آن باشد که در رختخواب بدو پشت کنید، و ضرب آن باشد که با چوب مسواک یا شبیه آن بزنیدشان زدنى آرام و نرم».[8] از امام باقر علیه السلام هم نقل شده که: «منظور زدن با مسواک است.»[9]

پیدا است که زدن با چوب مسواک، شدید و دردآور نیست، بلکه اصلا زدن محسوب نمی ‌شود و تنها برای بیان شدت عدم رضایت و فرو نشاندن خشم است.

مرحوم شهید ثانى رحمت الله در مسالک الافهام مى‏نویسد: «علت زدن به مسواک شاید حکمتش این باشد که زن خیال کند مرد قصد شوخى و ملاعبه دارد». [10] (توجه کنید که امام صادق علیه ‏السلام فرمود: «زدنى آرام و نرم»)

باید توجه داشت که اول، چوب‏هاى مسواک معمولا 20 تا 30 سانت طول داشت و برای همین در چنین مواردى - به قصد تادیب جدى شبیه به شوخى - قابل استفاده بود. و دوم، چوب مسواک از درختى ویژه تهیه مى ‏شد که شاخه‏ هاى آن باریک و طولانى و حتى پس از خشک شدن نرم و ملایم و انعطاف‏ پذیر است. بنابراین مى ‏بینیم در این دستور اجتماعى خانوادگى - هر چند فردى و شخصى - چه نکات ریز و ظریف و جاذبه ‏دار با دقت مورد توجه و سفارش قرار گرفته، و به تعبیرى دیگر: در عین حالى که شخص متمرد و نافرمانى وادار به عمل و وفا به تعهد خود و انجام وظیفه خود در برابر تحفظ بر کیان نهاد خانواده مى ‏شود، شیوه و روشى اتخاذ شده که نه فقط آثار سوء جسمى و روانى نداشته باشد بلکه حسن اثر تربیتى خواهد داشت.

و اما این که چرا این تنبیه بدنى به وسیله شوهر اجرا شود بدون مراجعه به مراجع ذى صلاح لازم است ‏به این نکته توجه شود که در شرایطى که حقیقتاً اصلاح وضع خانه و وادار شدن زن به انجام تعهدات خود با مختصر ضرب و تنبیه بدنى آن هم به دست همسر یعنى نزدیک ‏ترین موجود و محرم ‏ترین افراد امکان ‏پذیر باشد آیا شایسته است کار را به دادگاه و محاکم صالحه بکشانند و علل و عوامل این تمرد و سرکشى، با نامحرمان مطرح و مورد نفى و اثبات قرار گیرد و زن به دست ‏بیگانگان تنبیه بدنى شود؟ همچنانکه مردان در صورت تخلف از وظائف و مسؤولیت ‏هاى خود در برابر زنان تنبیه مى ‏شوند.

نکته:

زن نباید بدون اجازه شوهرش از خانه خارج شود، و عدم نظافت و آرایش لازم در صورت درخواست شوهر، موجب ناشزه بودن زن می‌ گردد، ولی شوهران حق ندارند، زنان خود را به کارهای داخل خانه و یا خارج از آن مجبور سازند، اگر چه این وظیفه، از نظر اخلاقی لازم بوده و موجب محبت شوهر و پیش ‌رفت در امور اقتصادی است. بنابراین، اگر زنان در انجام امور خانه ‌داری کوتاهی کنند، شوهران حق ندارند آنان را تنبیه و یا اهانت نمایند.

تنبیه مردان

اگر گفته شود ممکن است طغیان و سرکشی زن‌ها در مردان نیز پدید آید، پس آیا مردان نیز مشمول چنین مجازات ‌هایی خواهند شد، در پاسخ می ‌گوییم: آری، مردان هم درست مانند زنان در صورت تخلف از وظایف، مجازات می ‌گردند، ولی باید در نظر داشت حالتی که در بعضی مردان وجود دارد، آزاردهی (سادیسم) است و این بیماری اگر شدت یافت درمانش «تنبیه بدنی» توسط زن نیست؛ چون اولاً: غالباً درمان این بیماری با تنبیه بدنی نیست. و ثانیا:ً غالباً زن توان این کار را ندارد. و ثالثاً: حاکم شرع موظف است مردان متخلف را از طرق مختلفی حتی از طریق تعزیر (مجازات بدنی) به وظایف خود آشنا سازد.

داستان مردى که به همسر خود اجحاف کرده بود و به هیچ قیمت حاضر به تسلیم در برابر حق نبود و على علیه ‏السلام  او را با شدت عمل و حتى با تهدید به شمشیر وادار به تسلیم کرد معروف است‏.

 

خداوند در پایان آیه شریفه مجدداً به مردان هشدار می‌دهد که از موقعیت سرپرستی خود در خانواده سوء استفاده نکنند و به قدرت خدا که بالاتر از همه قدرت‌ها است، بیندیشند: «زیرا خداوند بلند مرتبه و بزرگ است».[11]

نمونه زدن زن در قرآن

یکى از نکات مهمى که در داستان هاى قرآن کریم نهفته این است، که وقتى مطلبى را متذکر مى ‏شود نمونه تاریخى ذکر مى ‏کند تا مطلب بهتر روشن شود و وقتى حکم زدن زن را بیان مى ‏کند یک نمونه تاریخى ذکر مى‏ کند تا بیاموزد که اگر امر به زدن مى ‏کند مرادش چیست.

در مجمع البیان آمده است:

ابلیس روزى همسر ایوب علیه السلام را دید و گفت: «من طبیب هستم. به شرطى ایوب را معالجه مى‏ کنم که وقتى خوب شد بگوید شیطان مرا شفا داد و پاداشى جز این نمى ‏خواهم و زن قبول کرد و به ایوب درخواست ‏شیطان را گفت و از او خواست ‏بپذیرد. حضرت ایوب قسم خورد که بعد از خوب شدن او را صد تازیانه بزند، وقتى خوب شد خداوند به او فرمود:

«وَ خُذْ بِیَدِکَ ضِغْثاً فَاضْرِبْ بِهِ وَ لا تَحْنَثْ‏» (ص : 44)

یعنى: ایوب را گفتیم دسته ‏اى از چوب هاى باریک خرما به دست گیر و بر تن زن خود بزن تا عهد و قسمت را نشکنى.»

او دسته‏اى علف یا شاخه باریک خرما (که خرما به آن آویزان است) گرفت‏ به مقدار صد عدد و با آن به یک ضرب همسر را زد. [12] 

 



[1]ـ کوفی، محمد بن محمد اشعث، الجعفریات (الأشعثیات)، ص 91، تهران، مکتبة نینوی الحدیثة، چاپ اول، بی‌تا.

[2]ـ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 3، ص  385، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق.

[3]ـ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 5، ص 332، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.

[4]ـ شیخ صدوق، خصال، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 487، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1362ش

[5]ـ شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، محقق، موسوی خرسان، حسن، ج 7، ص 400، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.

[6]ـ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 100، ص 240، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.

[7]ـ حسین نورى، مستدرک الوسائل، مؤسسه آل البیت، 1408 ق . ، ج 14، ص 250

[8]ـ من ‏لایحضره‏ الفقیه، ج 3، ص 521

[9]ـ طبرسى، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ناصر خسرو ، تهران، 1372 ه ش ج‏3، ص 69.

[10]ـ شهید ثانى، مسالک الافهام، مؤسسة المعارف الاسلامیة، چاپ اول، 1416 ق . ، ج 8، ص‏357

[11]ـ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 3، ص 374، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش

[12]ـ طبرسى، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ناصر خسرو ، تهران، 1372 ه ش ج‏8، ص: 746.

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.