تقوای اجتماعی و ملی
حضرت امام خامنهای مدظلهالعالی راه جلوگیری از نفوذ نیروهای بیرونی را ایجاد تقوای اجتماعی و ملی دانستند. از آنجا که بهترین راه برای تبیین این مسئله، استفاده از فرمایشات ایشان است تلاش کردیم تا این مهم را در این سطور به انجام برسانیم. آنچه در پی میخوانید گزیدهای تدوین شده با همین هدف است.
جوشش اقتدار از درون
از درون باید اقتدار بجوشد. تقوای عمومی و اجتماعی، مثل تقوای فردی است؛ در تقوای فردی ... شما وقتیکه متّقی باشید، از درون مصونیّت پیدا میکنید؛ مثل کسی که واکسن زده و در خود ایجاد مصونیّت کرده، که به یک محیط آلودهی به میکروب هم که برود، میکروب در او اثر نمیکند؛ تقوا اینجوری است؛ تقوا نمیگذارد که محیط بیرونی، روی شما اثر بگذارد؛ لااقل نمیگذارد بهآسانی اثر بگذارد؛ تقوای فردی اینجوری است. تقوای ملّی هم همینجور است؛ اگر یک ملّتی از درون، خود را قوی کند، علم خود را، صنعت خود را، ایمان خود را، فرهنگ خود را تقویت بکند، نیروهای بیرونی نمیتوانند رویش تأثیر بگذارند. این نسخهای است که امروز همهی ما بایستی به این نسخه عمل کنیم؛ دنیای اسلام هم باید به این نسخه عمل کند.[1]
چیستی تقوا
تقوا عبارت است از آن حالت مراقبت دائمی که موجب میشود انسان به کجراهه نرود و خارهای دامنگیر، دامن او را نگیرد. تقوا در واقع یک جوشنی است، یک زرهی است بر تن انسان باتقوا که او را از آسیب تیرهای زهرآگین و ضربههای مهلک معنوی محفوظ و مصون میدارد؛ البتّه فقط هم مسائل معنوی نیست. « وَ مَن یَتَّقِ اللهَ یَجعَل لَه مَخرَجاً * وَ یَرزُقهُ مِن حَیثُ لا یَحتَسِب»[2] در امور دنیوی هم تقوا تأثیرات بسیار مهمّی دارد، این تقوای شخصی است.
عین همین مسئله در مورد یک جامعه و یک کشور قابل طرح است... در بخشهای مختلف تقوای اجتماعی را میتوان تعریف کرد؛ ]بهعنوان مثال[ در بخش اقتصاد، تقوای جامعه عبارت است از اقتصاد مقاومتی.[3]
رفع مشکلات با تقوا
امت اسلامی هم اگر با تقوا بود، میتواند در راههای دشوار حرکت کند؛ مشکلات در مقابل او زانو میزنند؛ او در مقابل مشکلات زانو نمیزند. به این جملهی امیرالمؤمنین (علیهالصّلاةوالسّلام) توجه کنید: « فَمَنْ أَخَذَ بِالتَّقْوَى عَزَبَتْ عَنْهُ الشَّدَائِدُ بَعْدَ دُنُوِّهَا »[4]؛ اگر فردی ـ و من عرض میکنم اگر ملتی ـ تقوا را برای خودش جادهی عمل قرار داد و متقی شد، شداید زندگی اگر نزدیک او هم رسیده باشد، از او دور خواهد شد. « وَ احْلَوْلَتْ لَهُ الْأُمُورُ بَعْدَ مَرَارَتِهَا »؛ تلخیهای زندگی برای او شیرین خواهد شد. « وَ انْفَرَجَتْ عَنْهُ الْأَمْوَاجُ بَعْدَ تَرَاکُمِهَا »؛ امواج طوفندهی شداید زندگی، بعد از آن که متراکم شده باشند، از او دور خواهند شد و او بر امواج سوار خواهد شد. « وَ أَسْهَلَتْ لَهُ الصِّعَابُ بَعْدَ إِنْصَابِهَا »؛ دشواریها و سختیهای زندگی بعد از آن که به سختترین مرحله رسیده باشد، برای او آسان خواهد شد.
ضعف ممالک اسلامی بر اثر کمی تقوا
واقع قضیه هم همینطور است. امروز ملتهای مسلمان در مقابل زورگویی قدرتهای جهانی حرفی برای گفتن ندارند؛ نه علم لازمی، نه فناوری پیشرفتهای، نه در زمینههای گوناگون سیاسی مهارتی؛ چرا؟ چرا ما عقب ماندیم؟ چون تقوا را از دست دادیم. این همان شدتهایی است که با تقوا برطرف میشود...
امروز عزت و اقتدار و عظمت ملت ایران در چشم مردم دنیا و دولتها و حتّی دشمنانش با اکثر کشورهای اسلامی قابل مقایسه نیست؛ این به خاطر تقواست. هر چه کمبود داریم، به خاطر بیتقوایی است.[5]
تقوای جمعی
تقوای جمعی این است که جمعها مراقب خودشان باشند. جمع به حیث جمع، مراقب خودشان باشند. بیمراقبتی جمعها نسبت به مجموعهی خودشان، موجب میشود که حتّی آدمهایی هم که در بین آن جمعها تقوای فردی دارند، با حرکت عمومىِ آن جمعها بغلتند و به جایی بروند که نمیخواهند. در طول این سی سال، ما از این ناحیه ضربه خوردهایم. یکی از جاهایی که ضعف نشان دادهایم، همین بوده...
در دهههای قبل، یک جریانی در کشور وجود داشت به نام جریان چپ. آنها شعارهای خوبی هم میدادند، اما خودشان را مراقبت نکردند و تقوای جمعی به خرج ندادند. در میانشان آدمهایی بودند که تقوای فردی هم داشتند، اما نداشتن تقوای جمعی، کار آنها را به جایی رساند که فتنهگرِ ضد امام حسین و ضد اسلام و ضد امام و ضد انقلاب توانست به آنها تکیه کند! آنها نیامدند شعار ضد امام و ضد انقلاب بدهند، اما شعار دهندهی ضد امام و ضد انقلاب توانست به آنها تکیه کند؛ این خیلی خطر بزرگی است. آنها غلتیدند. بنابراین تقوای جمعی لازم است.[6]
ابعاد مغفول مانده تقوا
غالباً وقتی گفته میشود تقوا، پرهیزگاری، ذهن انسان میرود به رعایت ظواهر شرع و محرمات و واجباتی که دم دست ماست؛ نماز بخوانیم، وجوهات شرعیمان را بدهیم، روزه بگیریم، دروغ نگوئیم. البته اینها مهم است، همهاش مهم است؛ لیکن تقوا ابعاد دیگری هم دارد که غالباً ما از اینها غفلت میکنیم.
در دعای شریف مکارم الاخلاق[7] یک فقرهای در توضیح این ابعاد دیگر هست: « اللَّهُمَ صَلِ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِهِ وَ حَلِّنى بِحِلْیَةِ الصَّالِحینَ وَ الْبِسْنى زینَةَ الْمُتَّقینَ » از خدای متعال درخواست میکند که پروردگارا! مرا با زیور صالحان زیور بده و با لباس پرهیزگاران ملبس کن. خوب، این لباس پرهیزگاران چیست؟ آن وقت این شرح جالب است: « فی بَسْطِ الْعَدْلِ »؛ لباس پرهیزگاران در گستردن عدالت، « وَ کَظْمِ الْغَیْظِ »؛ در فرو بردن خشم، « وَ اطْفاءِ النَّائِرَةِ »؛ در فرو نشاندن آتش؛ آتشهایی که بین افراد جامعه برمیافروزند. اینها تقواست. « وَ ضَمِّ اهْلِ الْفُرْقَةِ »؛ افرادی که از شمایند، اما جدا شدند، سعی کنید اینها را گرد بیاورید. این جزو موارد تقواست، که در دعای شریف مکارمالاخلاق به آن اشاره شده است. « وَ اصْلاحِ ذاتِ الْبَیْن »؛ به جای آتشافروزی، خبرچینی، این را به جان آن انداختن، آن را در پوستین این انداختن، اصلاح ذاتالبین کنند؛ بین برادران مؤمن، برادران مسلمان، ایجاد ائتلاف کنند؛ اینها تقواست.
ببینید، اینها همه، مسائل امروز ماست. گستردن عدالت، عدالت قضایی، عدالت اقتصادی، عدالت در گزینشها، عدالت در تقسیم منابع و فرصتهای کشور بین گروهها، عدالت جغرافیایی، اینها مسائل خیلی مهمی است؛ اینها همه نیازهای ماست. گستردن عدالت، بالاترین رقمهای تقواست؛ این از یک نماز خوب، از یک روزهی روز گرم تابستان بالاتر است...
کار دیگر، « اطْفاءِ النَّائِرَةِ ». بعضیها آتشافروزیهای سیاسی و جناحی میکنند. عدهای کأنه برای این کار مأموریت دارند. من میبینم در داخل کشور خودمان که یک عدهای میخواهند اصلاً عناصر گوناگون را، جناحهای مختلف را، افرادی از هر یک از جناحها را به جان هم بیندازند و اختلاف ایجاد کنند؛ کأنه اصلاً از آتشافروزی خوششان میآید؛ این خلاف تقواست. تقوا این است: « اطْفاءِ النَّائِرَةِ ». همچنان که در یک محیط مادی و فضای مادی، شما یک آتشافروزی را اطفاء میکنید، باید در فضای انسانی و معنوی و اخلاقی هم آتشسوزیها را مهار و اطفاء کنید...[8]
خودت را باش
تقوای عمومی، یعنی همین که وقتی امام اشاره میکردند، ناگهان همهی جامعه به حرکت درمیآمد. این ملت را با تقوا میگوییم. معنایش این نیست که حالا اگر یکایک افراد را در میزان پرهیزگاری و تقوا بگذاریم، آنها را یک پرهیزگار کامل ببینیم. نه، اکثراً سرخالی و کسری دارند. مجموعه، یک مجموعهی مؤمن و متقی است ـ که البته برای یک ملت، خیلی هم افتخار است ـ اما یکایک ما باید به فکر خودمان باشیم.
این نکته را در همینجا عرض بکنم که اگر گفته میشود ملت، ملت با تقوا و مؤمن و مخلصی است، هیچیک از آحاد ملت حق ندارد این را به حساب خودش بگذارد و بگوید من که جزو این ملتم، این ملت هم که ملت با تقوا و با اخلاصی است، پس من با تقوا و با اخلاصم! نخیر، « عَلَیْکُمْ أَنْفُسَکُم »[9] خودت را باش. خودتان را به تنهایی در میزان بگذارید. همه هم میتوانند و هیچکس نیست که نتواند اجمالاً وزن خودش را بفهمد. البته آدم خودش نمیتواند دقتهایش را بکند و یک بزرگتر و استاد و مربی لازم است، تا تشخیص بدهد.[10]
[1]. فرمایشات در دیدار مسئولان نظام و سفراى کشورهاى اسلامى به مناسبت عید سعید فطر 27/4/94
[2]. و کسى که از خدا بترسد خدا برایش راه نجاتى از گرفتاریها قرار مىدهد * و از مسیرى که خود او هم احتمالش را ندهد رزقش مىدهد.(سوره طلاق 2و3)
[3]. فرمایشات در دیدار مسئولان نظام 2/4/94
[4]. نهجالبلاغة (للصبحی صالح) ص313
[5]. فرمایشات در خطبههای نمازجمعه 28/5/84
[6]. فرمایشات در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی 8/3/90
[7]. دعای بیستم صحیفه سجادیه
[8]. فرمایشات در دیدار کارگزاران نظام 27/5/89
[9]. یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا عَلَیْکُمْ أَنْفُسَکُمْ ـ اى کسانى که ایمان آوردهاید! مراقب خود باشید. (مائده/105)
[10]. فرمایشات در دیدار فرماندهان سپاه 29/6/69