مقدمه
در عصر حاضر که وسایل ارتباط جمعی و اطلاعرسانی بسیار گسترده و فرگیر شده است، برخی معتقدند که سخنرانی و گفتگوی دینی دیگر جایگاه چندانی ندارد.
این دسته از افراد به موضوع فطرت انسانی و تمایل وی به زیست اجتماعی و گفتوگوی رو در رو توجهی ندارند. اگر چه غرق شدن در فناوریهای عصر جدید انسان را از فطرت خود دور میکند اما وقتی راهی برای بازگشت به اصل باشد از آن استقبال مینماید.
به همین دلیل سخنوری و گفتوگوی رو در رو هیچگاه ارزش و جایگاه خود را از دست نخواهد داد.
حضرت امام خامنهای در این باره فرمودهاند:
« من اعتقاد دارم که تبلیغ سنتى ما ـ که مسجد و منبر و سخنرانىِ روبهروست ـ بدیل ندارد؛ این را باید حفظ کنیم. اینکه شما بنشینید با یک نفر روبهرو صحبت کنید؛ نگاه شما به او بیفتد، نگاه او به شما بیفتد و نفس گرم شما به او برسد، این چیز خیلى خوبى است؛ این را باید حفظ کنیم».[1]
« من به منبر خیلى عقیده دارم. امروز اینترنت، ماهواره، تلویزیون و ابزارهاى گوناگون ارتباطىِ فراوان هست، اما هیچکدام از اینها منبر نیست؛ منبر یعنى روبهرو و نفس به نفس حرف زدن؛ این یک تأثیر مشخص و ممتازى دارد که در هیچکدام از شیوههاى دیگر، این تأثیر وجود ندارد. این را باید نگه داشت؛ چیز باارزشى است؛ منتها بایستى آن را هنرمندانه ادا کرد تا بتواند اثر ببخشد.»[2]
«تبلیغ دین به شکل سنّتى، یعنى همین حضور روحانى در جمعهاى مختلف مردم و استفاده از منبر دین و تبلیغ، یکى از مهمترین ابزارها و نعمى است که خداى متعال در اختیار شما قرار داده است. براى خدا و در راه خدا، باید حدّ اکثر و بهترین استفاده را از آن بکنید».[3]
« تأثیر نهاد منبر در جامعهى ما، هنوز یک تأثیر بررسى نشده است. شما به جامعهى ما نگاه کنید، ببینید جایى که منبرى به نام ابىعبداللّه علیهالسّلام نباشد، کجاست؟ از شهرهاى بزرگ و مراکز پُرجمیعت، تا دوردستها، روستاها، حتّى روستاهاى کوچک و دورافتاده، دانشگاهها، میان دانشمندان، انجمنهاى تحصیلکردگان علوم جدید، تا مردمِ دور از علوم و معارف جارى زمان در اقصا نقاط کشور، در کجا منبر ابىعبداللّه علیهالسّلام نیست، که گویندهاى در موقعى از مواقع بر آن منبر نمىرود و سخنى نمىگوید؟ پس، کلّ جامعهى ما بهعنوان یک مجموعهى با تفکر و عقیدهى شیعى، زیر چتر امام حسین علیهالسّلام است. البته مخصوص شیعیان هم نیست؛ در نقاط گوناگونى از عالم، غیر شیعه، بلکه غیر مسلمین هم به نحوى از انحاء از این بساط بهرهاى مىبرند».[4]
با توجه به این مقدمه این مقاله در نظر دارد تا نکات کلیدی را برای هرچه بهتر شدن سخنوری عزیزان مربی بیان نماید.
سه سؤال مهم
در ابتدای تهیه متن هر سخنرانی پاسخ به سه سؤال زیر لازم است:
1ـ شنوندگان متن سخنرانی من چه کسانی هستند؟
2ـ هدف من در بیان این سخنرانی برای انتقال چه نوع اطلاعاتی است؟
3ـ از چه ابزار یا روشی برای تحقق اهدافم در سخنرانی استفاده کنم؟
پاسخ دقیق به این سه سؤال میتواند کلید یک سخنرانی موفق باشد.
توکل به خدا
هرگاه به سخنرانی دعوت شدید به خدا توکل نموده و از ائمه معصومین استمداد بجویید تا شما را در ارائه مطلب خالصانه یاری نمایند. دقت کنید تا از ریا و خودنمایی دور شوید.
« فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلینَ ـ هنگامى که تصمیم گرفتى، (قاطع باش! و) بر خدا توکل کن! زیرا خداوند متوکلان را دوست دارد».ـ(آلعمران/159)
اخلاص
رسول خدا صلىاللَّهعلیهوآلهوسلم فرمود: « مَا أَخْلَصَ عَبْدٌ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً إِلَّا جَرَتْ یَنَابِیعُ الْحِکْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلَى لِسَانِه ـ هیچ بندهاى چهل روز را با اخلاص بسر نیاورد جز آنکه چشمههاى حکمت از قلب او بر زبانش جارى مىشود».[5]
دوستی واقعی اهل بیت
مفضل از حضرت صادق علیهالسّلام نقل کرد که فرمود:
« مَنْ أَحَبَّ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ حَقَّقَ حُبَّنَا فِی قَلْبِهِ جَرَى یَنَابِیعُ الْحِکْمَةِ عَلَى لِسَانِهِ وَ جُدِّدَ الْإِیمَانُ فِی قَلْبِهِ وَ جُدِّدَ لَهُ عَمَلُ سَبْعِینَ نَبِیّاً وَ سَبْعِینَ صِدِّیقاً وَ سَبْعِینَ شَهِیداً وَ عَمَلُ سَبْعِینَ عَابِداً عَبَدَ اللَّهَ سَبْعِینَ سَنَةً ـ هر که اهل بیت را دوست داشته باشد و محکم کند حب ما را در دل خویش سرچشمههاى حکمت از زبانش جارى مىشود».[6]
اعتماد به نفس
خود را در مقام فرد دانایی بدانید و شنوندگان حتی اگر رئیس شما هم باشد در آن چند ساعت شنونده است. پس راحت حرف بزنید!
مخاطب شناسی در سخنرانی
شناخت مخاطب از عوامل مهم اعتماد به نفس و ارائهی سخنرانی خوب است. بنابراین شناخت مخاطب به لحاظ ویژگیهایی چون شغل آنان، جنسیت، سن و سال، وضعیت تاهل و تحصیلات آنان،علایق و نگرشها در حوزههای مختلف اجتماعی و فرهنگی، تجارب زندگی و شغلی، نیازهای فردی و گروهی و... برای یک سخنرانی خوب ضرورت دارد. در صورتی که برای یک مجلس یا همایشی دعوت شدید در مورد مخاطبان خود بپرسید. این کار به دلیل انسجام و نحوهی سخنرانی به شما کمک میکند دست کم مطالعهای در روانشناسی داشته باشید.
شناخت جنسیت و تفاوت در ویژگیهای زنان و مردان و علایق و نوع نگاه به موضوعات که مردان کلی نگر و زنان جزئی نگرنند. اطلاع از دانش روانشناسی به دلیل ماهیت این دانش در عصر حاضر میتواند به ما کمک کند تا مخاطبان خود را به لحاظ سنی که هر فردی در مراحل رشد سنی چه ویژگی دارد؟ بشناسیم.
تفاوت ناشی از قومیتها، فرهنگ، نژاد ،گروه و عضویت در گروههای خاص و... در مخاطبان به سخنران این موضوع را گوشزد میکند تا در خصوص دانش جامعهشناسی و مردمشناسی نیز، اطلاعات مناسبی کسب کند تا در خلال سخنرانی به فرهنگ و باورهای مخاطبان خدشهای وارد نشود.
« آنکس که فرضاً در دانشگاهها مشغول تبلیغ و کار مخصوص روحانى است یا در ارتش و یا در سپاه مشغول تلاش روحانى است، باید نیاز فکرى آن مجموعه و مخاطبین خودش را هوشمندانه و زیرکانه بشناسد. باید ببیند مخاطب او چه عقده و ابهام و سؤالى در ذهن دارد؛ و لو به زبان نیاورد. باید عالمانه آن مشکل را حل کند. اگر مىتواند، خودش حل کند و اگر نمىتواند پیش عالمتر از خودش برود و مشکل را حل کند. اینگونه است که سطح علم بالا مىرود».[7]
تدوین
همواره متن سخنرانی شامل دانش و اطلاعاتی است که از طریق رسانههای چاپی و رسانههای الکترونیکی (مجازی) و یا نقل قولهای سینه به سینه و گاهاً تجارب شخصی سخنران تدوین میشود.
فیش برداری برای متن سخنرانی و نوشتن آدرس منابع شامل کتاب، مقاله، عکس، درگاه، کتابخانه و حتی مشخصات افرادی که در مصاحبه از آنان اطلاعات گرفتهاید، ضروری است.
مطالعه
امیرالمؤمنین علی علیهالسلام میفرماید:
« إِیَّاکَ وَ الْکَلَامَ فِیمَا لَا تَعْرِفُ طَرِیقَتَهُ وَ لَا تَعْلَمُ حَقِیقَتَه ـ از سخن گفتن در موردی که راه و چاره آنرا نمیشناسی و حقیقت آنرا نمیدانی بپرهیز».[8]
حضرت امام خامنهای مدظلهالعالی نیز در همین رابطه فرمودهاند:
« اینطورى نمىشود که منبرِ بىمطالعه برویم. منبرِ بىمطالعه، یعنى اینکه همّ و غمّ آنچه که مىخواهیم بیان کنیم و به مردم بگوییم، در دل ما نباشد؛ بگوییم حالا بالاخره مىرویم ببینیم چه به یادمان مىافتد و چه به زبانمان مىآید! اینکه نمىشود؛ باید برنامهریزى کرد. حدّ اقل قضیه این است که از بهترین گفتههایى که گویندگان بزرگ و متفکرانى مثل شهید مطهرى، شهید بهشتى، شهید باهنر و اینهایى که در گذشته چیزهایى گفتند و نوشتند، مطالبى در ذهن من و شما ثبت باشد؛ یعنى هرجا رفتیم، بتوانیم مفاهیمى را که آقاى مطهرى در طول این چند ساله بیان کرده، مطرح کنیم. الآن بیش از چهل عنوان کتاب از آقاى مطهرى موجود است؛ این کتابها هم غالباً سخنرانى است در میان اینها کتابى که ایشان نوشته باشد، کمتر وجود دارد همینها را ما روان باشیم؛ خوانده باشیم؛ فهمیده باشیم؛ در ذهنمان نشسته باشد؛ اینها را بیان کنیم؛ امروز اینها حرفهاى نویى است؛ حرفهاى کهنهاى نیست. البته مطالب بعضى دیگر هم همینطور است؛ اما بهخصوص مطالب شهید مطهرى (رضواناللّهعلیه) هنوز مطالب نویى است؛ مطالبى است که در نظام ما لازم است. مثلًا شما مىخواهید در بارهى تقوا بحث کنید. آقاى مطهرى حدود سى سال قبل در سال 1339 در تهران چند سخنرانى در بارهى تقوا کردند که در همین "گفتار ماه"[9] منتشر شده است؛ نگاه کنید ببینید چهقدر پایهاش بالاست و چهقدر با مطالبى که ممکن است ما در یک منبرِ بىمطالعه بگوییم، متفاوت است؛ اینها را ما باید بلد باشیم».[10]
مطالعه کتب شهید مطهری
« بنده از چیزهایى که براى صاحبان فکر و کسانى که مىخواهند افکار اسلامى را براى مردم بیان کنند ـ مبلّغان دینى، اهل منبر، سخنگویان دینى ـ واقعاً لازم مىدانم، این است که یک دوره کتابهاى مرحوم مطهرى را بخوانند».[11]
پرهیز از سخن سست
« فرض بفرمایید که شما در رشته وعظ و تبلیغ تلاش مىکنید. بسیار خوب؛ گفتهها و گفتارها باید عالمانه باشد. از سخن سست باید پرهیز شود. از منبر بىمطالعه باید اجتناب شود. بهترین گفتهها و آخرین گفتههاى جدید در بارهى مسائل اسلامى، باید دانسته شود. البته ممکن است چهار منبر کمتر برویم؛ اشکال ندارد. انسانى که خوب بخواهد بگوید، ناچار است کمتر بگوید: "لاف از سخن چو درّ توان زد/ آن خشت بود که پرتوان زد" اگر درش را بخواهیم پیدا کنیم، البته باید زحمت بکشیم».[12]
« باید به فکر و منطقِ درست مجهز شویم، تا حرف سُست زده نشود. آنهایى که گفتهاند یکى از مؤثرترین حملهها، دفاعهاى ناقص و بد است، حرف کاملًا درستى زدهاند. وقتى دفاع از دین، ضعیف و سُست و بد باشد، تأثیرش از حملهى به دین، بیشتر است؛ باید از این، به خدا پناه ببریم. مبادا در حرف و منبر و تبلیغ ما ـ آنچه به عنوان تبلیغ داریم انجام مىدهیم ـ حرف سُست، بىمنطق و ثابت نشدهاى وجود داشته باشد. گاهى بعضى از چیزهایى که در کتابى هست و سند ندارد، خود، یک حکمت و مسألهى اخلاقى است، که دیگر سند نمىخواهد و مىتوانیم آن را بیان کنیم؛ این، عیبى ندارد؛ اما یکوقت هست که یک چیزى دور از ذهن مخاطب است، که باورش براى او مشکل است؛ این را نباید بگوییم؛ چون این مسئله، او را از اصل قضیه دور مىکند و موجب موهون شدن دین و مبلّغ دین در ذهن و دل او مىشود و خیال مىکند این، از منطق عارى است؛ در حالى که پایهى کار ما منطق است. بنابراین، منطق، عنصر اصلى در تبلیغ ماست».[13]
هم سیاسی هم دینی
« از دو طرف نباید لطمه بخوریم: نه ما باید مسائل سیاسى را بهکلى از حیطهى حرف و گفت و تلاش و مجاهدتِ تبلیغى خودمان خارج کنیم؛ آنچنان که دشمنان روى آن دهها سال سرمایهگذارى کردند، ولى نهضت اسلامى آمد و این سرمایهگذارى را آتش زد و از بین برد و گفتار و اندیشهى سیاسى را وارد متن فعالیتهاى دینى کرد، و نه از این طرف باید بیفتیم که تصور کنیم همهى منبر، همهى تبلیغ، همهى مخاطبهى با مردم و با مؤمنین، یعنى اینکه بنشینیم مسائل امریکا و اسرائیل و مسائل سیاسى را تحلیل کنیم؛ نخیر، یک کارِ واجبتر اگر نباشد، واجب دیگرى وجود دارد و آن، دلِ مخاطب شماست. دل و جان و فکر او را بایستى تعمیر و آباد و سیراب کنیم. البته این به یک منبع درونى احتیاج دارد. ماها باید یک چیزى در خودمان داشته باشیم تا بتوانیم این تأثیر را بر مخاطب بگذاریم، و الّا نمىشود. در آن سرمایهى درونى، باید عنصر فکر و منطق باشد».[14]
هنر
« همهى کار هم فقط منبر نیست؛ استفاده از ابزارهاى مختلف و ابزارهاى هنرى هم لازم است. منبر دوگونه است؛ هنرى و غیر هنرى. این منبریهاى خوبى که شما دیدهاید منبرهاشان مىگیرد، همهاش به لبّ مطالب نیست؛ به هنرمندى در بیان است. در گذشته، افرادِ وارد مىگفتند که بعضى از منبریهاى معروف زمان ما یک هنرمند واقعیند. باید هنر سخن گفتن، هنر بیان کردن و تبلیغ کردن را فراگرفت. باید کتابهاى خوب در اختیار مردم گذاشت. باید قشرها را از هم تفکیک کرد؛ دختران جوان، پسران جوان، کودکان، اساتید علوم جدید، دانشمندان، توده و عامهى مردم، زنانِ در خانه؛ هرکدام از اینها مطالبى مىخواهند».[15]
استفاده از ابزار روز
[منبر خوب است] « لیکن این کافى نیست. امروز وسایل تبلیغ نوشتارى و گفتارى بهقدرى متنوع و زیاد است که اگر روحانیت دین از این قافله عقب بماند، قطعاً یک خسارت بزرگ تاریخى براى او پیش خواهد آمد».[16]
تمرین
قبل از ارائهی شفاهی، متن سخنرانی را که شامل مقدمه، سرفصلها، نکات مهم، خاطرات، اسامی اشخاص، اماکن، منابع، مثالها، اشعار و نتیجه و تقدیر و تشکر است؛ بنویسید و چندبار از رو بخوانید. میتوانید برای درختان در پارک، جنگل، رودخانه، دریا، اعضای خانواده، دوستان، یا جلوی آینه و گاهی از دنیای تخیل و حضور در جمع خیالی، تمرین نمایید. روش سادهتر و اثر بخش دیگر ضبط صدا است. امروزه استفاده از نرم افزارهای موجود و نصب آن در تلفنهای همراه فرصت دوبارهخوانی و تمرین را به بهترین شکل نمایش میدهد.
خود ارزیابی
خود ارزیابی و یا ارائه آن به یک کارشناس فن بیان کمک میکند تا برای سخنرانی اصلی آماده شد.
تزیین
در متن سخنرانی از محمودات، مقبولات هم استفاده نمایید. مزین کردن متن سخنرانی با توجه به موضوع سخنرانی (علمی، دینی، سیاسی، فرهنگ و هنری) به بیان آیات و روایات، نظریات و گزارههای عملی به غنای سخنوری میافزاید.
یادداشت
برخی از سخنرانان در هنگام سخنرانی یادداشتهایی به همراه دارند. عموماً این کاغذ یادداشتها به اندازهی کف دست است تا در زمان سخنرانی از پراکندهگویی جلوگیری شود. البته وقتی سخنران از یادداشت استفاده میکند؛ برخی شنوندگان برداشت منفی خواهند کرد، مثلاً عدم آمادگی سخنران، عدم تسلط و توانمندی، که سخنران نباید تحت تاثیر این افکار قرار گیرد. در مقابل برخی دیگر از شنوندگان با نگاه مثبت میاندیشند که سخنران، تحقیق، جستجو، مطالعه کرده و آماده، مسلط و توانمند است و برای ایراد سخنرانی وقت گذشته است.
نظم
پیشنهاد میشود شما همچنان از یادداشت برداری استفاده کنید. عدم استفاده از یادداشت برداری احتمال فراموشی، بینظمی و باعث تکرار مطالب برای شنوندگان میشود که خسته کننده است و شنونده اقناع و سیراب نمیشود، چه زیبا فرموده است امیر سخن امام علی علیهالسلام:
« عَلَامَةُ الْعِیِّ تَکْرَارُ الْکَلَامِ عِنْدَ الْمُنَاظَرَة ـ نشانه درماندگی، تکرار سخن هنگام گفتوگو است.» [17]
« سزاوار تصدیق و تحسین بُوَد
سخن گر چه دلبند و شیرین بُوَد
که حلوا چو یک بار خوردند، بس
چو یک بار گفتی، مگو باز پس »[18]
« بهترین چیزى که یک نفر را که پاى منبر شما نشسته، خشنود مىکند، این است که شما سخنتان، سخن منظمى باشد و هرکدام از کلمات معناى خودش را داشته باشد؛ نخواهید زیادهروى کنید و مرتب کشش بدهید و دائماً تعبیرات مرادفِ بیخودى به کار ببرید و به قول نظامى: [19]
لاف از سخن چو دُر توان زد
آن خشت بود که پُر توان زد.»[20]
اجزای سخنرانی
یک ساختار سخنرانی حرفهای، دارای سه جز کلی میباشد.
اول مقدمه، درآمد گفتار نیز خوانده میشود. در این قسمت ابتدایی، سخنران حواس، ذهن و توجه شنونده را به مطلب و محتوای آغازین سخن جلب میکند.
اصولاً پس از سلام و حمد پروردگار متعال، استفاده از چند سوال علمی و چالشی در موضوعات علمی، خاطرهی جذاب و کوتاه در سخنرانیهای گفتمانی، احادیث و آیات قرآن در سخنرانیهای مذهبی و بیان اشعاری متناسب با موضوعات سخنرانی که طولانی نباشد، آغاز خوبی خواهد بود.
قسمت دوم سخنرانی که بسیار اهمیت دارد، متن اصلی سخن است که توسط سخنران توضیح و تفصیل داده میشود. در این مرحله، سیر منطقی مطالب از ساده و آسان به سخت و تاحدی دشوار برای شنوندگان که موجبات خستگی را بهوجود نیاورد، بسیار مهم است.
آنچه را که سخنران برای آن دعوت شده و قرار است انتقال داده شود در این مرحله قرار میگیرد و از لحاظ زمانی بیشترین وقت سخنرانی را به خود اختصاص خواهد داد. عموماً در این مرحله برخی شنوندگان از محتوای سخنرانی برای خود یادداشت میگیرند.
قسمت سوم و پایانی یک سخنرانی حرفهای که مانند سایر قسمتها اهمیت دارد به حسن ختام سخنرانی شهرت یافته و باید به زیباترین صورت فرود آید. نتایج یک سخنرانی در واقع تاکیدات متن اصلی سخن است و شنوندگان به کاربردی بودن سخنرانی پی خواهند برد. تقدیر و تشکر از صبر و حوصلهی شنوندگان خواندن شعر و آرزوی دیدار مجدد شنوندگان خاطرهی خوبی برای آنان ایجاد خواهد کرد.»
بازخورد سخنرانی
بهتر است سخنران از متولیان امر که فضای سخنرانی را ایجاد کردند، تقاضا کند، نظرات و دیدگاههای شنوندگان در مورد سخن، سخنرانی و سخنران را در اسرع وقت به ایشان ارسال نمایند تا جهت رفع ابهامات و بهتر شدن این مهارت اقدامات لازم صورت گیرد.
دستورات قرآن در شیوه بیان
قدرت بیان و سخن گفتن، هدیه الهى به انسان است و قرآن براى شیوه بیان دستوراتى داده است، از جمله:
1) مستدل و محکم باشد. «قَوْلًا سَدِیداً» (نساء/9)
2) پسندیده و به اندازه باشد. «قَوْلًا مَعْرُوفاً» (بقره/235)
3) نرم و مهربانانه باشد. «قَوْلًا لَیِّناً» (طه/44)
4) شیوا و رسا و واضح باشد. «قَوْلًا بَلِیغاً» (نساء/63)
5) کریمانه و بزرگوارانه باشد. «قَوْلًا کَرِیماً» (اسراء/23)
6) زیبا، نیکو و مطلوب باشد. «قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً» (بقره/83)
7) بهترینها گفته شود. «یَقُولُوا الَّتِی هِیَ أَحْسَنُ» (اسراء/53)
8) حتّى مجادلات و گفتگوهاى انتقادى، به بهترین وجه باشد. «جادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ» (نحل/125) [21]
9) سخن باید واقعى و حقیقى باشد. «بِنَبَإٍ یَقِینٍ» (نمل/22)
10) گفتار بایستى دل پسند باشد. «الطَّیِّبِ مِنَ الْقَوْلِ» (حج/24)
11) سخنى باشد که پذیرش و عمل آن آسان باشد. «قَوْلًا مَیْسُوراً» (اسراء/28)
12) در گفتار هیچگونه لغو و باطلى نباشد. «اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ» (حج/30)، «عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ» (مؤمنون/3)
13) گفتار باید همراه با کردار باشد وگرنه قابل سرزنش است. «لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ» (صف/2) [22]
مقاله مرتبط
روش خطابه و سخنوری
[1] فرمایشات امام خامنهای در دیدار علما و روحانیون کرمان (11/ 2 / 1384)
[2] فرمایشات امام خامنهای در دیدار روحانیان و مبلغان در آستانهى ماه محرم ( 5/ 11/ 1384)
[3] فرمایشات امام خامنهای در دیدار علما و روحانیون در آستانهى ماه محرم ( 2 / 2 / 1377)
[4] فرمایشات امام خامنهای در دیدار با روحانیون و مبلغان، در آستانهى ماه محرم (20/ 4 / 1370)
[5] عیون أخبار الرضا علیهالسلام ج2 ص69
[6] المحاسن ج1 ص61
[7] فرمایشات امام خامنهای در دیدار ائمهى جماعات و روحانیون و مبلغین، در آستانهى ماه مبارک رمضان (25/ 11/ 1371)
[8] تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص210 شماره4060
[9] . «گفتار ماه» نام مجموعهاى سه جلدى شامل سى سخنرانى است که توسط اشخاص مختلف در «انجمن ماهانهى دینى» ایراد شده است. فعالیت این انجمن از سال 1339 شروع شد و به مدت دو سال و نیم ادامه یافت و شهید آیتاللَّه مطهرى در آن جلسه هفت سخنرانى ایراد کردند.
[10] فرمایشات امام خامنهای در دیدار با مسئولان سازمان تبلیغات اسلامى ( 5 / 12/ 1370)
[11]. فرمایشات امام خامنهای در دیدار اعضاى کنگرهى حکمت مطهر ( 18 / 12 / 1382)
[12]. فرمایشات امام خامنهای در دیدار ائمهى جماعات و روحانیون و مبلغین، در آستانهى ماه مبارک رمضان ( 25 / 11 / 1371)
[13] فرمایشات امام خامنهای در دیدار روحانیان و مبلغان در آستانهى ماه محرم ( 5 / 11 / 1384)
[14] فرمایشات امام خامنهای در دیدار روحانیان و مبلغان در آستانهى ماه محرم ( 5 / 11 / 1384)
[15] فرمایشات امام خامنهای در دیدار با مسئولان سازمان تبلیغات اسلامى ( 5 / 12 / 1370)
[16] فرمایشات امام خامنهای در دیدار علما و روحانیون کرمان ( 11 / 2 / 1384)
[17] تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص212 شماره 4110
[18] گلستان سعدی ـ حکایت این شعر چنین است: « سحبان وائل را در فصاحت بینظیر نهادهاند به حکم آن که سالی بر سر جمع سخن گفتی لفظی مکرّر نکردی و اگر همان اتفاق افتادی به عبارتی دیگر بگفتی؛ و از جمله آداب ندمای حضرت پادشاهان یکی این است».
[19] لیلی و مجنون نظامی ـ در نصیحت فرزند خود محمد نظامی
[20] فرمایشات امام خامنهای در دیدار با اعضا «گروه اجتماعى» صداى جمهورى اسلامى ایران ( 29 / 11 / 1370)
[21] تفسیر نور (10جلدى) ج9 ص377