6ـ شهادت
مبحث هیأت متوسلین به جوادالائمه ؛ شب اربعین 1400
برای دریافت فایل صوتی کلیک کنید
1ـ امام رضا علیهالسلام فرمود:
یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ سَرَّکَ أَنْ یَکُونَ لَکَ مِنَ الثَّوَابِ مِثْلَ مَا لِمَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ ع فَقُلْ مَتَى ذَکَرْتَهُ یا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیما
ابن شبیب! اگر دوست دارى ثوابى مانند ثواب کسانى که همراه حسین بن علىّ علیهالسّلام شهید شدند داشته باشى، هر گاه به یاد او افتادى بگو: «یا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً» (اى کاش با آنان مىبودم و به فوز عظیم میرسیدم).
(عیون أخبار الرضا علیه السلام؛ ج 1 ص 300 )
2ـ در زیارت امام حسین علیهالسلام:
صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَکَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَکَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَکَ أَنَا إِلَى اللَّهِ مِنْهُمْ بَرِیءٌ أَنَا إِلَى اللَّهِ مِنْهُمْ بَرِیءٌ أَنَا إِلَى اللَّهِ مِنْهُمْ بَرِیءٌ
ثُمَّ تَقُومُ فَتُومِئُ بِیَدِکَ إِلَى الشُّهَدَاءِ وَ تَقُولُ
سپس بایست پس با دستت به شهداء اشاره کن و بگو:
السَّلَامُ عَلَیْکُمْ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ فُزْتُمْ وَ اللَّهِ فُزْتُمْ وَ اللَّهِ فُزْتُمْ وَ اللَّهِ یَا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَکُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیما ـ سلام علیکم (سه مرتبه) رستگار شدید بخدا سوگند (سه مرتبه) کاش من نیز با شما مىبودم پس مىرسیدم به این رستگارى عظیم.
(من لا یحضره الفقیه؛ ج2 ص 597 )
3ـ در زیارت امام حسین علیهالسلام:
یَا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَکُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً
کاش با تو بودم پس به رستگارى عظیمى نائل مىشدم.
(کامل الزیارات، ص 213)
4ـ در زیارت امام حسین علیهالسلام:
یَا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَکَ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً وَ أَبْذُلُ مُهْجَتِی فِیکَ وَ أَقِیکَ بِنَفْسِی وَ کُنْتُ فِیمَنْ أَقَامَ بَیْنَ یَدَیْکَ حَتَّى یُسْفَکَ دَمِی مَعَکَ- فَأَظْفُرَ مَعَکَ بِالسَّعَادَةِ وَ الْفَوْزِ بِالْجَنَّةِ
کاش با تو مىبودم پس به رستگارى عظیمى نائل مىشدم و خون قلبم را در راه تو ایثار مىکردم و با بذل نفس تو را نگه مىداشتم و کاش در میان کسانى بودم که در مقابل تو به جهاد برخاسته و از تو حمایت نمودند تا خونم با تو به زمین مىریخت و بدین ترتیب با تو به سعادت و رسیدن به بهشت دست مىیافتم.
(کامل الزیارات؛ ص 237 )
5ـ در زیارت امام حسین علیهالسلام:
ثُمَّ تَوَجَّهْ إِلَى الشُّهَدَاءِ رِضْوَانُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ وَ قُلْ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ یَا أَنْصَارَ اللَّهِ وَ أَنْصَارَ رَسُولِهِ وَ أَنْصَارَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ السَّلَامُ وَ أَنْصَارَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ وَ أَنْصَارَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِمَا السَّلَامُ وَ أَنْصَارَ الْإِسْلَامِ أَشْهَدُ لَقَدْ نَصَحْتُمْ لِلَّهِ وَ جَاهَدْتُمْ فِی سَبِیلِهِ فَجَزَاکُمُ اللَّهُ عَنِ الْإِسْلَامِ وَ أَهْلِهِ أَفْضَلَ الْجَزَاءِ فُزْتُمْ وَ اللَّهِ فَوْزاً عَظِیماً یَا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَکُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً
أَشْهَدُ أَنَّکُمْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّکُمْ تُرْزَقُونَ أَشْهَدُ أَنَّکُمُ الشُّهَدَاءُ وَ السُّعَدَاءُ وَ أَنَّکُمُ الْفَائِزُونَ فِی دَرَجَاتِ الْعُلَى وَ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُه
(المزار ؛ للشهید الاول، ص: 146)
سر بریدهای که یا حسین گفت:
در جاده بصره ـ شلمچه در حال حرکت بودیم که انفجارهای پیاپی صورت گرفت و دشمن شدیداً جاده را کوبید. در این لحظه دیدیم که شهید علیاکبر دهقان مورد اصابت ترکش قرار گرفت. میخواستیم پیکر مطهرش را سریع برداریم و از منطقه دور شویم ولی بدنش سر نداشت فریاد یا «حسین» به گوش رسید وقتی بهدنبال صدا رفتیم صحنهای دیدیم که تمام 15ـ10 نفری که آنجا بودیم دیگر یارای جمعآوری پیکر را نداشتیم در آن وضعیت ایستادیم و فقط گریه کردیم. سر بریدهی شهید دهقان لحظاتی فریاد یاحسین علیهالسلام سر میداد.
وقتی وصیتنامهاش را که در کولهپشتیاش بود خواندیم، راز این یاحسین علیهالسلام بر ما آشکار شد.
نوشته بود:
خدایا من شنیدم که امامحسین علیهالسلام با لب تشنه شهید شده، من هم دوست دارم که اینگونه شهید شوم.
من شنیدم که سر امامحسین علیهالسلام را از قفا بریدند، من هم دوست دارم سرم از قفا بریده شود.
خدایا من شنیدم که سر امامحسین علیهالسلام بالای نی قرآن خوانده. من که مثل امامحسین علیهالسلام اسرار قرآنی نمیدانستم که بتوانم با آن انس بگیرم که حالا بعد از مرگم بخوانم ولی به امامحسین علیهالسلام خیلی علاقه و عشق دارم، دوست دارم وقتی شهید میشوم سر بریدهام به ذکر «یاحسین یاحسین» باشد.
و سرش با لب تشنه از قفا بریده شد و در همان حال یاحسین (علیهالسلام) میگفت.
نقل از حجتالاسلام محمد صادقی سریانی جانباز دفاعمقدس
6ـ زندگی جاوید
بعداز جنگ احد جمعى از افراد سست ایمان بر دوستان و بستگان خود که در احد شهید شده بودند، تاسف مىخوردند که چرا آنها مردند و نابود شدند، بهخصوص هنگامى که به نعمتى مىرسیدند و جاى آنها را خالى میدیدند بیشتر ناراحت مىشدند، با خود مىگفتند ما این چنین در ناز و نعمتیم اما برادران و فرزندان ما در قبرها خوابیدهاند و دستشان از همه جا کوتاه است. اینگونه افکار و سخنان علاوه بر این که نادرست بود و با واقعیت تطبیق نمىکرد، در تضعیف روحیه بازماندگان بىاثر نبود. در این وقت آیاتی نازل شد و خط بطلان بر اینگونه افکار کشیده و مقام شامخ و بلند شهیدان را یاد کرده است و روى سخن را فقط به پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم قرار داده است تا دیگران حساب خود را بکنند.
از طرفی پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمود: «خداوند به ارواح شهیدان اُحد خطاب کرد و از آنها پرسید: چه آرزویى دارید؟ آنها گفتند: پروردگارا! ما بالاتر از این چه آرزویى میتوانیم داشته باشیم، که غرق نعمتهاى جاویدان توایم و در سایهی عرش تو مسکن داریم، تنها تقاضاى ما این است که بار دیگر بهجهان برگردیم و مجدداً در راه تو شهید شویم، خداوند فرمود: فرمان تخلفناپذیر من این است که کسى دوباره به دنیا بازنگردد، عرض کردند: حالا که چنین است تقاضاى ما این است که سلام ما را به پیامبر(ص) برسانى و به بازماندگانمان، حال ما را بگویى و از وضع ما به آنها بشارت دهى که هیچگونه نگران نباشند. در این هنگام آیات 169 تا 171 سوره العمران نازل شد.»
وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ (169)
(اى پیامبر) هرگز گمان مبر آنها که در راه خدا کشته شدهاند مردگانند، بلکه آنها زندهاند و نزد پروردگارشان روزى داده مىشوند.
فَرِحِینَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ یَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ (170)
آنها بهخاطر نعمتهاى فراوانى که خداوند از فضل خود به آنها بخشیده است خوشحالند و بهخاطر کسانى که (مجاهدانى که) بعد از آنها به آنان ملحق نشدند (نیز) خوشوقتند (زیرا مقامات برجسته آنها را در آن جهان مىبینند و مىدانند) که نه ترسى بر آنها است و نه غمى خواهند داشت.
یَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ وَ أَنَّ اللَّهَ لا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِینَ (171)
و (نیز) از نعمت خدا و فضل او (نسبت به خودشان خوشحال و مسرور مىشوند و (مىبینند که) خداوند پاداش مؤمنان را ضایع نمىکند (نه پاداش شهیدان و نه پاداش مجاهدانى که شهید نشدند).
منظور از حیات و زندگى در اینجا همان حیات و زندگى برزخى است که ارواح در عالم پس از مرگ دارند، نه زندگى جسمانى و مادى، گرچه زندگى برزخى، اختصاصى به شهیدان ندارد، بسیارى دیگر از مردم نیز داراى حیات برزخى هستند ولى از آنجا که حیات شهیدان یک حیات فوقالعاده عالى و آمیخته با انواع نعمتهاى معنوى است بهقدرى غرق مواهب حیات معنوى هستند که گویا زندگى سایر برزخیان در مقابل آنها چیزى نیست.
سپس به گوشهاى از مزایا و برکات فراوان زندگى برزخى شهیدان اشاره کرده و مىفرماید: فَرِحِینَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ: آنها بخاطر نعمتهاى فراوانى که خداوند از فضل خود به آنها بخشیده است خوشحالند.
یکى دیگر از خوشحالى آنها بخاطر برادران مجاهد آنها است که در میدان جنگ شربت شهادت ننوشیدهاند و به آنها ملحق نشدهاند زیرا مقامات و پاداشهاى آنها را در آن جهان به خوبى مىبینند و از این رو شاد مىشوند.
و به دنبال آن مىفرماید: أَلَّا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ، یعنى شهیدان احساس مىکنند که برادران مجاهد آنها، پس از مرگ، هیچگونه اندوهى نسبت به آنچه در دنیا گذاردهاند ندارند و نه هیچگونه ترسى از روز رستاخیز، و حوادث وحشتناک آن.
شهیدان علاوه بر این که با مشاهده مقامات برادران مجاهدى که به آنها ملحق نشدهاند خوشحال مىشوند، خودشان هم هیچگونه ترسى از آینده و غمى از گذشته ندارند.
آیه «یَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ...» در حقیقت تاکید و توضیح بیشترى دربارهی بشارتهایى است که شهیدان بعد از کشته شدن دریافت مىکنند آنها از دو جهت خوشحال و مسرور مىشوند:
نخست از این جهت که نعمتهاى خداوند را دریافت مىدارند، نه تنها نعمتهاى او بلکه فضل او که همان افزایش و تکرار نعمت است نیز شامل حال آنها مىشود.
دیگر این که آنها مىبینند که خدا پاداش مؤمنان را ضایع نمیکند، نه پاداش شهیدان و نه پاداش مجاهدان راستینى که شربت شهادت ننوشیدند (وَ أَنَّ اللَّهَ لا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِینَ) در حقیقت آنچه را قبلاً شنیده بودند در آنجا آشکار مىبینند.
(تفسیر نمونه، ج3، ص168)
7ـ سه نعمت بزرگ
خداوند پس از جنگ اُحد بهمنظور در هم کوبیدن فعالیتهاى تخریبى منافقان و هشدار به مسلمانان، نخست به افراد با ایمان خطاب کرده و مىفرماید:
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَکُونُوا کَالَّذِینَ کَفَرُوا وَ قالُوا لِإِخْوانِهِمْ إِذا ضَرَبُوا فِی الْأَرْضِ أَوْ کانُوا غُزًّى لَوْ کانُوا عِنْدَنا ما ماتُوا وَ ما قُتِلُوا لِیَجْعَلَ اللَّهُ ذلِکَ حَسْرَةً فِی قُلُوبِهِمْ وَ اللَّهُ یُحْیِی وَ یُمِیتُ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ ـ اى کسانى که ایمان آوردهاید شما همانند کافران نباشید که هنگامى که برادرانشان به مسافرتى مىروند، یا در جنگ شرکت مىکنند (و از دنیا مىروند و یا کشته مىشوند) مىگویند اگر آنها نزد ما بودند نمىمردند و کشته نمىشدند (شما اینگونه سخنان نگوئید) تا خدا این حسرت را بر دل آنها بگذارد و خداوند زنده میکند و مىمیراند (و حیات و مرگ بهدست او است) و خدا به آنچه انجام میدهید بینا است.» ( العمران 156)
سپس میفرماید: «وَ لَئِنْ قُتِلْتُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَوْ مُتُّمْ لَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَحْمَةٌ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ ـ اگر در راه خدا کشته شوید یا بمیرید (زیان نکردهاید زیرا) آمرزش و رحمت خدا از تمام آنچه آنها (در طول عمر خود) جمعآورى میکنند بهتر است.» ( العمران157)
خداوند در اینجا به دو نعمت بزرگ آمرزش و رحمت که به شهدا میدهد اشاره میفرماید و در آیه بعد به نعمتی بسیار بزرگتر و با عظمتتر که عبارت است از رسیدن به خود خدا.
«وَ لَئِنْ مُتُّمْ أَوْ قُتِلْتُمْ لَإِلَى اللَّهِ تُحْشَرُونَ ـ و اگر بمیرید و یا کشته شوید به سوى خدا بازمىگردید.»
8ـ محبوبترین قطره
به همین دلیل خون شهید دوستداشتنیترین قطرهها در نزد خداوند است که رسول اعظم صلیاللهعلیهوآلهوسلم از آن خبر داده است.
قَالَ... عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ زَیْنِ الْعَابِدِینَ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: مَا مِنْ خُطْوَةٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ مِنْ خُطْوَتَیْنِ خُطْوَةٍ یَسُدُّ بِهَا مُؤْمِنٌ صَفّاً فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ خُطْوَةٍ یَخْطُوهَا مُؤْمِنٌ إِلَى ذِی رَحِمٍ قَاطِعٍ یَصِلُهَا وَ مَا مِنْ جُرْعَةٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ مِنْ جُرْعَتَیْنِ جُرْعَةِ غَیْظٍ یَرُدُّهَا مُؤْمِنٌ بِحِلْمٍ وَ جُرْعَةِ جَزَعٍ یَرُدُّهَا مُؤْمِنٌ بِصَبْرٍ وَ مَا مِنْ قَطْرَةٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ مِنْ قَطْرَتَیْنِ قَطْرَةِ دَمٍ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ قَطْرَةِ دَمْعٍ فِی سَوَادِ اللَّیْلِ مِنْ خَشْیَةِ اللَّه.
(امالی شیخ مفید ص 11)
از امام سجّاد(ع) نقل شده است که رسول خدا(ص) فرمود: «هیچ گامى را خدا بیش از دو گام دوست نمىدارد: یکى گامى که با آن صفى (مجاهد) در راه خداى متعال بسته شود؛ و دیگرى گامى که براى صله رحمى برداشته شود که او قطع کرده است. و هیچ جرعهاى محبوبتر براى خدا از دو جرعه نیست: یکى جرعه خشمى که مؤمن آن را با بردبارى فرو خورد، و دیگرى جرعه بیتابیى که مؤمن با صبر و شکیبایى آن را فرو برد. و هیچ قطرهاى در نزد خدا دوست داشتنىتر از دو قطره نیست: قطره خونى که در راه خدا ریخته شود، و قطره اشکى که در تاریکى شب در اثر ترس از خدا از چشمان مؤمنى فرو ریزد.»
9ـ با کرامتترین مرگ
امیرالمؤمنین که انسان کامل است و مقام شهادت را به خوبی درک میفرماید، فرموده است:
إِنَّ أَکْرَمَ الْمَوْتِ الْقَتْلُ وَ الَّذِی نَفْسُ ابْنِ أَبِی طَالِبٍ بِیَدِهِ لَأَلْفُ ضَرْبَةٍ بِالسَّیْفِ أَهْوَنُ عَلَیَّ مِنْ مِیتَةٍ عَلَى الْفِرَاشِ فِی غَیْرِ طَاعَةِ اللَّه
«با کرامتترین مرگ، کشته شدن در راه خداست و سوگند به آن خدای که جان فرزند ابىطالب به دست اوست، هزار ضربهی شمشیر برای من آسانتر است از آن مرگ در رختخواب که در اطاعت خداوندی نباشم.»
(نهج البلاغة ؛ للصبحی صالح؛ ص 180 خطبه 123 )
10ـ آرزوی شهادت
مقام شهادت آنقدر عظیم است که تمام انبیاء و اولیا و دوستان خدا آرزوی این فیض عظیم را داشته و دارند. در دعاهایی که از اهل بیت به ما رسیده است این آرزو و دعا متجلی شده است که به چند نمونه اشاره میشود.
1/10ـ امیرالمؤمنین علیهالسلام در فرازی از دعایی در جنگ صفین فرمود:
«فَإِذَا کَانَ مَا لَا بُدَّ مِنْهُ الْمَوْتُ فَاجْعَلْ مَنِیَّتِی قَتْلًا فِی سَبِیلِک
(الهی) هر گاه بهناچار مرگم در رسد پس آن را شهادت و کشته شدن در راه خود قرار ده.»
(بحار ج91 ص239)
2/10ـ در میانه دعای هر روز ماه رمضان «اللَّهُمَّ إِنِّی بِکَ وَ مِنْکَ أَطْلُبُ حَاجَتِی...» مىخوانیم:
«أَسْأَلُکَ أَنْ تَجْعَلَ وَفَاتِی قَتْلا فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رَایَةِ نَبِیِّکَ مَعَ أَوْلِیَائِک
از تو درخواست میکنم که مرگم را شهادت در راه خودت در زیر پرچم نبیت و همراه با دوستانت قرار دهی»
(مفاتیحالجنان)
3/10ـ در میانه دعای هر شب ماه رمضان «اللَّهُمَّ بِرَحْمَتِکَ فِی الصَّالِحِینَ» میخوانیم:
«وَ قَتْلا فِی سَبِیلِکَ فَوَفِّقْ لَنَا
و مرا موفق به کشته شدن در راه خودت نما»
(مفاتیحالجنان)
4/1ـ دعای دیگری که در این خصوص سفارش زیادی به خواندن آن شده است دعای عهد میباشد که در آن میخوانیم:
« وَ الْمُسْتَشْهَدِینَ بَیْنَ یَدَیْه ـ ما را از شهدای پیش روی امام زمان قرار بده»
و حتی اگر از دنیا رفتیم ما را به این عالم بازگردان تا در رکاب آن حضرت نبرد نموده و شهید شویم.
اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ الذَّابِّینَ عَنْهُ وَ الْمُسَارِعِینَ فِی حَوَائِجِهِ وَ الْمُمْتَثِلِینَ لِأَوَامِرِهِ وَ نَوَاهِیهِ وَ الْمُحَامِینَ عَنْهُ وَ الْمُسْتَشْهَدِینَ بَیْنَ یَدَیْهِ اللَّهُمَّ فَإِنْ حَالَ بَیْنِی وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذِی جَعَلْتَهُ عَلَى عِبَادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً فَأَخْرِجْنِی مِنْ قَبْرِی مُؤْتَزِراً کَفَنِی شَاهِراً سَیْفِی مُجَرِّداً قَنَاتِی مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدَّاعِی فِی الْحَاضِرِ وَ الْبَادِی
این مضمون در چند زیارت و دعای دیگر مربوط به امام زمان(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) نیز آمده است.
11ـ حدیث هفت مرحله:
1/11ـ طلب: مَن طَلَبَنی وَجَدَنی، آنکس که مرا طلب کند مییابد،
2/11ـ یافتن: مَن وَجَدَنی عَرَفَنی و آنکس که مرا یافت میشناسد،
3/11ـ معرفت: وَ مَن عَرَفَنی اَحَبَّنی و آنکس که شناخت دوستم خواهدداشت
4/11ـ محبت: وَ مَن اَحَبَّنی عَشَقَنی و آنکس که دوستم داشت به من عشق میورزد،
5/11ـ عشق: وَ مَن عَشَقَنی عَشَقتَهُ و آنکس که به من عشق ورزید من نیز به او عشق میورزم،
6/11ـ شهادت: وَ مَن عَشَقَتَهُ قَتَلتَهُ آنکس که به او عشق ورزیدم کشتهام میشود
7/11ـ فنا (رضایت): وَ مَن قَتَلتَهُ فَعَلی دِیَتَهُ و آنکس که کشتهام شود خونبهایش بر من واجب است
وَ مَن عَلی دِیَتَهُ فَاِنّا دِیَتُهُ. و آنکس که خونبهایش بر من واجب است پس من خودم خونبهایش هستم.
12ـ برای شهادت؛ باید شهید زندگی گنیم
1/12ـ آیتالله جوادی آملی میفرماید:
در اصطلاح فقهی، بر دو کس شهید اطلاق میشود:
اول: «شهید حقیقی» و آن مسلمان عاقل و بالغی است که در راه اعتلای کلمهالله و توحید و دفاع از امت اسلامی و نظام الهی و دین خدا و به دست دشمنان خدا کشته شده باشد.
دوم: «شهید حکمی» آن مؤمنی است که بر اثر برخی از بیماریهای مخصوص جان داده باشد و یا زنی که در حال زایمان و مادر شدن وفات کرده باشد. شهید حکمی، نیازمند غسل و کفن است؛ ولی شهید حقیقی نیازی به غسل و کفن ندارد.
موارد شهید حکمی فراوان است و اگر به برخی از مصادیق آن در احادیث اشاره شده از قبیل تمثیل است نه تعیین.
(معاد در قرآن؛ ج 4، ص 251)
2/12ـ واضح است که هر کس نیت واقعیاش، جهاد و تلاش در راه خدا باشد، و ابایی از ایثار جان در این راه نداشته باشد، اگر شهید هم نشود، در مقام و رتبه شهدا خواهد بود. این یعنی شهید زندگی کردن. به همین دلیل در زیارت عاشورا از خدا میخواهیم زندگی شبیه زندگی پیامبر و خاندان مطهرش صلوات الله علیهم اجمعین؛ عنایت کند تا مرگی شبیه آن خاندان هم نسیب ما گردد.
اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیَایَ مَحْیَا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَمَاتِی مَمَاتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد
3/12ـ ولی به هر شکل ممکن است، اسباب این توفیق به دلایلی فراهم نشود، ولی اگر کسی واقعاً خواهان آن باشد این فیض را درک میکند.
رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمودهاند:
« مَنْ طَلَبَ الشَّهَادَةَ صَادِقاً أُعْطِیَهَا وَ لَوْ لَمْ تُصِبْه»
«هر آن کس که [با دلى] راستین [از خداوند] شهادت بخواهد، آن را [به او] مىدهند، اگر چه شهید نشود.»
(بحارالأنوار ج67 ص201)
4/12ـ پاک شدن و بهشتی شدن
خداوند درباره کسانی که در راه او حرکت کنند و باکی از شهادت نداشته باشند نیز اجری مانند شهدا در نظر میگیرد زیرا آنها آنچه وظیفهشان بوده انجام داده و در راه شهادت قدم برداشتهاند. البته باید در این راه تا پایان کارشان در این دنیا ثابت قدم بوده و استقامت داشته باشند. (در این خصوص در شماره قبلی مجله مطالبی نوشته شد)
«... فَالَّذِینَ هاجَرُوا وَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ وَ أُوذُوا فِی سَبِیلِی وَ قاتَلُوا وَ قُتِلُوا لَأُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئاتِهِمْ.(العمران 195)
"تمام کسانى که در راه خدا هجرت کردهاند و از خانه و وطن خود بیرون رانده شدهاند و در راه خدا آزار دیدهاند و جهاد کردند و کشته دادند نخستین احسانى که از طرف خداوند در حق آنان خواهد شد این است که خداوند، قسم یاد کرده که گناهان آنها را خواهد بخشید و تحمل این شدائد و رنجها را کفاره گناهانشان قرار میدهد تا بهکلى از گناه پاک شوند". سپس مىفرماید: «وَ لَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ ـ علاوه بر اینکه گناهان آنها را مىبخشم بهطور مسلم آنها را در بهشتى جاى مىدهم که از زیر درختان آن، نهرها در جریان است و مملو از انواع نعمتها است.»
و در ادامه نیز میفرماید: «ثَواباً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوابِ این پاداشى است که به پاس فداکارى آنها از ناحیه خداوند، به آنها داده میشود و بهترین پاداشها و اجرها در نزد پروردگار است. (اشاره به اینکه پاداشهاى الهى براى مردم این جهان بهطور کامل قابل توصیف نیست همین اندازه باید بدانند که از هر پاداشى بالاتر است.)
(تفسیر نمونه، ج3، ص222)
شبیه به همین مضمون در آیه 58 سوره حج آمده است:
وَ الَّذِینَ هاجَرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ ماتُوا لَیَرْزُقَنَّهُمُ اللَّهُ رِزْقاً حَسَناً وَ إِنَّ اللَّهَ لَهُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ ـ و کسانى که در راه خدا هجرت کرده پس از آن کشته شده یا مردند خدایشان روزى دهد، روزى نیکو که خدا بهترین روزى دهندگان است..
5/12ـ یک معامله پر سود
با توجه به توضیحی که در قسمت قبلی ارائه شد. برای شهدا و تلاشگران رسیدن به این فوز عظیم، این معامله با خدا بسیار سودمند است چنانکه در آیه 111 سوره توبه میفرماید:
إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَ یُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْراةِ وَ الْإِنْجِیلِ وَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بایَعْتُمْ بِهِ وَ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ.
«خداوند از مومنان جانها و اموالشان را خریدارى مىکند که (در برابرش) بهشت براى آنان باشد (به این گونه که) در راه خدا پیکار مىکنند، مىکشند و کشته مىشوند، این وعده حقى است بر او که در تورات و انجیل و قرآن ذکر فرموده، و چه کسى از خدا به عهدش وفادارتر است، اکنون بشارت باد بر شما به داد و ستدى که با خدا کردهاید و این پیروزى بزرگى (براى شما) است.»
در این مثال خداوند خود را خریدار و مؤمنان را فروشنده معرفى کرده، و مىفرماید" خداوند از مؤمنان جانها و اموالشان را خریدارى مىکند، و در برابر این متاع، بهشت را به آنان مىدهد" و از آنجا که در هر معامله در حقیقت" پنج رکن اساسى" وجود دارد که عبارتند از خریدار، فروشنده، متاع، قیمت و سند معامله، خداوند در این آیه به تمام این ارکان اشاره کرده است.
خودش را" خریدار" و مؤمنان را" فروشنده" و جانها و اموال را "متاع" و بهشت را"ثمن" (بها) براى این معامله قرار داده است.
منتها طرز پرداخت این متاع را با تعبیر لطیفى چنین بیان مىکند:" آنها در راه خدا پیکار مىکنند، و دشمنان حق را مىکشند و یا در این راه کشته مىشوند و شربت شهادت را مىنوشند. در حقیقت دست خدا در میدان جهاد براى تحویل گرفتن این متاع اعم از جان، و یا اموالى که در جهاد مصرف مىشود آماده است!.
و به دنبال آن به"اسناد" معتبر و محکم این معامله که پنجمین رکن است اشاره کرده مىفرماید:" این وعده حقى است بر عهده خداوند که در سه کتاب آسمانى تورات، انجیل و قرآن آمده است" (وَعْداً عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْراةِ وَ الْإِنْجِیلِ وَ الْقُرْآنِ).
البته با توجه به تعبیر (فِی سَبِیلِ اللَّهِ) به خوبى روشن مىشود که خداوند خریدار جانها و تلاشها و کوششها و مجاهدتهایی است که در راه او صورت میگیرد یعنى در راه پیاده کردن حق و عدالت و آزادى و نجات انسانها از چنگال کفر و ظلم و فساد.
سپس براى تاکید روى این معامله بزرگ اضافه مىکند" چه کسى وفادارتر به عهدش از خدا است"؟
یعنى گر چه بهاى این معامله فورا پرداخته نمىشود، اما خطرات نسیه را در بر ندارد! چرا که خداوند به حکم قدرت و توانایى و بىنیازى از هر کس نسبت به عهد و پیمانش وفادارتر است، نه فراموش مىکند، نه از پرداخت عاجز است، و نه کارى بر خلاف حکمت انجام مىدهد که از آن پشیمان گردد و نه العیاذ باللَّه خلاف مىگوید، بنابراین هیچگونه جاى شک و تردید در وفادارى او به عهدش، و پرداختن بها در راس موعد، باقى نمىماند.
و از همه جالبتر اینکه پس از انجام مراسم این معامله، همانگونه که در میان تجارت کنندگان معمول است، به طرف مقابل تبریک گفته و معامله را معامله پر سودى براى او مىخواهد و مىگوید:" بشارت باد بر شما به این معاملهاى که انجام دادید" و "این پیروزى و رستگارى بزرگى براى همه شما است."
هنگامى که آیه فوق نازل شد، پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآلهوسلم در مسجد بود، حضرت آیه را با صداى بلند تلاوت کرد و مردم تکبیر گفتند،
مردى از انصار پیش آمد از روى تعجب از پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم پرسید: «راستى این آیه بود که نازل شد؟»
پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمود: «آرى» مرد انصارى گفت: «بیع ربیح لا نقیل و لا نستقیل ـ چه معامله پر سودى؟ نه این معامله را باز مىگردانیم و نه اگر بازگشتى از ما بخواهند مىپذیریم.»
(تفسیر نمونه،ج8، ص147)
13ـ نمونههایی از اعمالی که ثواب شهادت را دارد
1/13ـ معرفت دینی
امیرالمؤمنین علی علیهالسلام فرمود:
فَإِنَّهُ مَنْ مَاتَ مِنْکُمْ عَلَى فِرَاشِهِ وَ هُوَ عَلَى مَعْرِفَةِ حَقِّ رَبِّهِ وَ حَقِّ رَسُولِهِ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ مَاتَ شَهِیداً وَ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّه
هر کدام از شما که بر اساس شناخت خدا و رسولش و اهل بیت پیامبرش در بستر بمیرد شهید از دنیا رفته، و اجرش بر خداست.
(نهج البلاغة؛ للصبحی صالح؛ ص 283 ؛ خطبه 190)
2/13ـ مبارزه با نفس
امام صادق علیهالسلام فرمود:
«باید متوجه شد که در میان پروردگار متعال و بندگان او حجابى که تیرهتر و وحشتناکتر از نفس و هوى باشد، نیست. و در مورد مبارزه و مقاتله با آنها سلاحى مؤثرتر و برندهتر از اظهار فقر و نیاز و بندگى به پروردگار متعال و خضوع در مقابل عظمت و جلال او و روزه دارى در روزها و شب خیزى و بیدارى شب، نیست. و هر گاه کسى در خلال این مجاهدت و مبارزت کشته شد، البته در زمره شهدا محشور خواهد گشت.» (فَإِنْ مَاتَ صَاحِبُهُ مَاتَ شَهِیدا).
(مصباح الشریعة؛ ص 169)
3/13ـ همیشه با وضو بودن
رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمود:
مَن نامَ علَى الوُضوءِ إن أدرَکَهُ المَوتُ فی لَیلِهِ فهُو عِندَ اللّه شَهیدٌ .
«هرکه با وضو بخوابد، اگر در آنشب مرگش در رسد نزد خداوند شهید به شمار مىآید.»
(الدعوات (للراوندی) / سلوة الحزین؛ص 214)
4/13ـ تداوم به نماز جماعت
پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآلهوسلم در آخرین خطبة خود دربارة نماز جماعت چنینن فرمودند:
«... کسى که بر آن باشد که در هر جا و در هر موقعیت و فرصتى، نماز خود را به جماعت بخواند، (در روز قیامت) جزو اولین گروه سبقتگیرندگان، با چهرهاىروشنتر از ماه شب چهاردهم (بدر) به سرعت برق از پل صراط خواهد گذشت، و به ازاى هر روز و یا شبى که توفیق شرکت در نماز جماعت را داشته است ثواب یک شهید را به او خواهند داد».
(ثوابالأعمال و عقابالأعمال ص746)
5/13ـ محبت اهل بیت علیهمالسلام
رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمود:
مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ شَهِیدا
(بشارة المصطفى لشیعة المرتضى؛ ط – القدیمة؛ ج2 ص 197)
14ـ مانند شهادت (دفن در کنار شهدا)
فهم این جمله مقام معظم رهبری که فرمودهاند: «ارزش زنده نگه داشتن یاد شهدا، کمتر از شهادت نیست» برایم کمی مشکل بود تا اینکه مقدمة کتاب «دفتر آبی» مجموعة سرودههای زنده یاد «ابوالفضل سپهر» را خواندم. ابوالفضل به دلیل کمی سن نتوانست در خیل عاشقان شهادت در جبهههای نبرد نور بر علیه ظلمت حاضر باشد ولی در عشق شهدا و شهادت میسوخت و اشعاری بسیار تاثیرگذار سرود. دو مطلب زیر از مقدمه کتاب دفتر آبی است.
1/14ـ «دقایقی از اذان مغرب گذشته بود. رسیدیم شهرضا، یک راست رفتیم سرمزار شهید همت. سپهر آنجا نماز با حالی خواند و بعد آغوش باز کرد و سنگ مزار حاجی را مثل جان شیرین در بغل گرفت.»
2/14ـ عشق به شهدا باعث شد تا عاقبت در کنار شهدای گمنام به خاک سپرده شود.
صبح روز دوشنبه چهارم شعبان ـ سالروز ولادت حضرت ابوالفضلالعباس علیهالسلام ـ از بزرگراه افسریه، پادگان امام حسن مجتبی علیهالسلام، پیکر بیجان ابوالفضل سپهر را از مقابل ستاد لشکر 27 محمد رسولالله صلیاللهعلیهوآلهوسلم تشییع کردیم و بردیم بهشت زهرا سلاماللهعلیها، تمام دغدغهمان این بود که جایی نزدیک قطعهی شهدا دفنش کنیم. آخر تمام عشق و آرزویش همین بود. دو جا هم برایش قبر کنده شده، آماده کرده بودند، اما نمیدانیم چه شد، وقتی به خودمان آمدیم که ابوالفضل سپهر در میان شهدای گمنام در قطعه 44 بهشت زهرا سلاماللهعلیها دفن شده بود و ما حیران؛ نمیدانستیم گریه کنیم یا بخندیم!
(جدول نور «ویژه سفرهای راهیان نور» ص 65)