پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم شیعه بودند یا سنی؟
در پاسخ به این سوال دو نکته باید مورد توجه قرار گیرد:
نکته اول:
مذهب شیعه از زمان رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم بوده و خود حضرت این نام را بر روی شیعیان امیرالمؤمنین علی علیه السلام قرار داده است،
برای روشن شدن مطلب نحوه پیدایش هر گروه را میآوریم:
نحوه پیدایش اهل سنت:
در این باره اقوالی ذکر شده است:
1. از کلمات برخی از اهل حدیث و اشاعره استفاده می شود که به نظر آنان این اصطلاح در عصر صحابه معروف بوده است، ولی هیچ گونه شاهدی از حدیث یا تاریخ آن را تأیید نمیکند. (فرق و مذاهب کلامی، ص173)
2 . سهل بن محمد سجستانی رازی در کتاب (الزینه) چنان که در کشف الظنون جزء سوم آمده، تاریخ پیدایش این اصطلاح را عهد و زمان خلفای عباسی دانسته و گفته است: در عصر معاویه گروهی از مسلمانان که هوا خواه عثمان بودند (عثمانیه) نامیده میشدند، و دوستداران علی ـ علیه السلام ـ (علویه) خوانده میشدند و آنان پیش از آن به شیعه معروف بودند، آن گاه در زمان حکومت عباسیان نام علویه و عثمانیه، نسخ گردید، علویه به نام پیشین خود، یعنی شیعه و دیگران اهل سنت نامیده شدند، و این دو نام پس از آن ادامه یافت.
( سید محسن الامین، اعیان الشیعه، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، ج1، ص 19)
3 ـ قول دیگر این است که تاریخ اصطلاح اهل سنّت ، به اواخر قرن اول یا اوایل قرن دوم هجری باز می گردد. (سبحانی جعفر، بحوث فی الملل و النحل، قم، لجته اداره الحوزه العلمیه، 1413ق، ج1، ص 343.)
چنانکه در رسالهای که عمر بن عبدالعزیز (متوفای 101 هـ) در ابطال نظریه قدر نوشته است، اصطلاح (اهل سنت) به کار رفته است، آن چه از ظاهر کلام عمر بن عبدالعزیز استفاده میشود، اهل سنت به معنای اصطلاحی آن نیست، بلکه مقصود ، محدثان و ناقلان و عاملان به سنت نبوی است، چنان که گفته است: «تحقیقا شما دانستید که اهل سنت میگفتند: چنگ زدن به سنت راه نجات است» ( ابو نعیم احمد بن عبدالله اصفهانی، حلیه الاولیاء، مصر، ج5، ص 346)
نتیجه:
با در نظر داشت این مطلب که قول اول را هیچگونه شاهدی از حدیث و تاریخ تأیید نمیکند، و در قول سوم این احتمال وجود دارد که، مراد از اهل سنت، اهل سنت به معنای اصطلاحی نبوده، بلکه مقصود محدثان و ناقلان و عاملان به سنت نبوی بوده است، پس قول دوم به واقعیت نزدیک تر است، بنابر این تاریخ پیدایش اصطلاح اهل سنت در زمان خلفای عباسی بوده است.
نحوه پیدایش مذهب شیعه:
آنچه بر حسب تحقیقات علمی، به دور از عواطف تقلیدی و احساسات مذهبی به دست آمده، این است که شیعه در زمان رسول خدا صلّی الله علیه و آله به وجود آمده است و ایشان اوّل کسی هستند که این بذر را نشانده، پرورش داده و در تمام مراحل زندگیشان مواظب آن بودهاند.
اینک چند حدیث از رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم میآوریم:
رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمودند: ای علی تو و شیعیانت در کنار حوض بر من وارد میشوید. (مجمع الزوائد ، ج 9، ص 131؛ کنوز الحقائق، ص 188، الاستیعاب، ج 2، ص 457 )
باز فرمودند: «ای علی! به زودی تو نزد خدا وارد میشوی در حالی که شیعیان تو راضی و مورد رضایت خدا هستند و دشمنانت معذّب به عذابی سخت خواهند بود. » (الصواعق المحرقة، ص 93؛ مجمع الزوائد، ج 9، ص 131)
همچنین فرمودند: «علی و شیعه او، آنها در روز قیامت رستگارند.» ( کنوز الحقائق، ص 92)
و فرمودند: شیعه علی، آنها رستگارند. (همان، ص 82)
ای علی، خدا تو و ذریّة تو و فرزندانت و اهل و شیعه ی تو و دوستان شیعه ی تو را آمرزید. همانا تو دارای قلب بزرگی هستی. ( الصواعق المحرقة، ص 96)
سیوطی از علمای اهل سنّت ، در تفسیر قول خدای متعال که میفرماید: « آنهایی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند، آنها بهترین مردمند » میگوید: ابن عساکر از جابر بن عبدالله روایت کرده است که گفت: نزد پیامبر صلّی الله علیه و آله بودیم؛ پس علی علیه السلام وارد شد. پیامبر صلّی الله علیه و آله گفت: سوگند به آن کسی که جانم در دست قدرت اوست، این علی و شیعه ی او رستگارانند. و این آیه نازل شد: «انّ الّذین آمنوا و عملوا الصّالحات اولئک هم خیر البریّة»؛ پس اصحاب پیامبر صلّی الله علیه و آله وقتی علی علیه السلام میآمد، میگفتند: «خیر البریّه» آمد. (الدرّ المنثور)
ابن مردویه از امام علی علیهالسلام روایت میکند که: رسول خدا صلّی الله علیه و آله به من گفت: «آیا نشنیدی قول خدای متعال را که فرمود: انّ الّذین آمنوا و عملوا الصّالحات اولئک هم خیر البریّة؟ تو و شیعه ی تو، وعدهگاه من و وعده گاه شما حوض است؛ وقتی امتها برای حساب آورده شوند و پیشوای مسروران را دعوت کنند». ( المقالات و الفرق،ص 15)
این گونه احادیث فراوان در صحاح شش گانه اهل سنّت ذکر شدهاند و بر این نکته تصریح دارند که نبی اکرم صلّی الله علیه و آله نخستین کسی است که شیعه را به پاداشت و آن را ایجاد کرد و به پیروان امام علی علیه السلام، صفات عالیه نسبت داده، آنان را به منزلت رفیع در بهشت بشارت داد.
تأیید کنندگان این روایات:
گروهی از علما ـ از قدما و مؤخّران ـ بر این عقیدهاند که شیعه از زمان رسول خدا صلّی الله علیه و آله تشکیل و اعلام شد. بعضی از گفتههای آنها به شرح زیر است:
1 ـ شیخ صدوق: تصریح کرده است که: «شیعه امام امیر المؤمنین علیه السلام در عهد رسول خدا صلّی الله علیه و آله بود و او شیعه را به بهشت بشارت داد». (المقالات و الفرق، ص 15)
2 ـ سعد قمی: وی تأکید کرده است که: اوّلین گروه در اسلام شیعه است و آن گروه امام علی بن ابیطالب علیه السلام است که به پیروی از او و اعتقاد به امامت او معروفند. ( المقالات و الفرق،ص 15)
همچنین قمی تصریح کرده است که: در پیشاپیش شیعه، نخستین صحابه پیامبر صلّی الله علیه و آله مثل صحابی مجاهد، عمّار یاسر و انقلابی بزرگ ابوذر غفّاری و مستشار پیامبر صلّی الله علیه و آله سلمان فارسی و مقداد بن اسود بودند که به اسم شیعه ملقّب شدند. ( فرق الشیعة، ص 15)
3 ـ رازی نیز تصریح کرده که: «به این گروه، شیعه علی و یاران علی علیه السلام میگفتند و پیامبر صلّی الله علیه و آله درباره آنها گفته است: بهشت مشتاق چهار نفر است: سلمان، ابوذر، مقداد و عمّار. ( الزینة ورقة، ص205)
4 ـ شیخ مفید: وی این چهار صحابی رسول خدا(ص) را ارکان چهارگانه نامیده است؛ یعنی ارکان شیعه. ( الزینة ورقة، ص 205؛ والاختصاص، ص 6)
5 ـ امام کاشف الغطا: شیخ محمّد حسین آل کاشف الغطا گفته است: «اوّل کسی که بذر شیعه را در سرزمین اسلام کاشت، شخص صاحب شریعت اسلامی بود؛ یعنی بذر شیعه، دوش به دوشِ بذر اسلام و پهلو به پهلو و به موازات آن قرار گرفته است» ( أصل الشیعة و أصولها)
6 ـ علّامه شیخ محمّد حسین مظفّر گفته است: «دعوت به مذهب شیعه در روزی که ناجی بزرگ، محمّد صلّی الله علیه و آله صدایش را به کلمه «لا اله الّا الله» بلند کرد، شروع شد و آن زمانی بود که آیه «و أنذر عشیرتک الأقربین» نازل شد و پیامبر صلّی الله علیه و آله بنی هاشم را جمع کرد و آنها را انذار داد و گفت: «کدام یک از شما مرا یاری میکنید تا این که او برادر، وارث، وصیّ و خلیفه من در بین شما بعد از من باشد؟» احدی جواب او را نداد مگر علی مرتضی علیه السلام. رسول خدا صلّی الله علیه و آله به آنها گفت: «این برادر من و وزیر من و وصیّ من و خلیفه من در بین شما بعد از من است؛ از او بشنوید و او را اطاعت کنید.» پس دعوت به مذهب شیعه ابوالحسن از سوی صاحب رسالت و همزمان با دعوت برای شهادتین بود و از آنجاست که ابوذر از شیعیان علی علیه السلام است.
علامه مظفّر از محمّد کردعلی، مؤلف خطّاط شام، چنین نقل کرده است:
«گروهی از بزرگان صحابه به موالات علی علیه السلام در زمان رسول خدا صلّی الله علیه و آله شناخته شده بودند؛ مانند سلمان فارسی که گفت: بیعت کردیم با رسول خدا صلّی الله علیه و آله بر سفارش به مسلمانان و امامت علی بن ابیطالب علیه السلام و پیروی از او.
7 ـ سعید خدری: وی گفته است که: «مردم به پنج چیز مأمور شدند. چهار تا از آن را انجام دادند و یکی را ترک کردند و چون از چهار تا سؤال شد، گفت: نماز، زکات، روزه ماه رمضان و حجّ. گفته شد پس آن یکی چیست که آن را ترک کردند؟ گفت: ولایت علی بن ابیطالب علیه السلام». ( زندگی امام صادق(ع)، ج 7، ص 181)
نکته دوم:
و اما این که آیا رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم شیعه بوده یا سنى؟
باید گفت: پیامبر نه شیعه بوده و نه سنى زیرا منشعب شدن مسلمانان به این دو فرقه بعد از رحلت پیامبر و بر اثر اختلاف بر سر جانشین ایشان بوده است، گذشته از این که سنى به معنى پیرو سنت پیامبر است و پیامبر خود صاحب سنت است ؛ و مراد از سنّت احادیث و سیرهی آن حضرت می باشد. البته شکّی نیست که احادیث شیعه از پیامبر بسیار بیشتر از احادیث اهل سنّت و معتبرتر از آنها می باشد. چون اهل بیت (ع) بارها تصریح نمودهاند که ما هر چه می گوییم از پدران خود گرفته ایم و سر این سلسله به علی (ع) می رسد و او هر چه گفته قول پیامبر (ص) است. چرا که نبیّ اکرم (ص) فرمود: « انا مدینة العلم و علیّ بابها ـــ من شهر علم هستم و علی در آن است.»
پس از آنجا که بروز دو گروه به عنوان شیعه و سنی، پس از رحلت پیامبر صلّی الله علیه و آله بوده است، روشن میشود که آن حضرت نه شیعه بوده و نه سنّی، و پیامبر مقتدای تمام مسلمانان است، اما پایه گذار اصلی و ابتدایی مذهب تشیع خود پیامبر می باشد. یعنی خود آن حضرت بود که ادامه دهندگان حقیقی دین خود را پیروان علی (ع) دانست. لذا در حقیقت اهل سنّت واقعی و پیروان واقعی پیامبر نیز شیعیان می باشند. به همین سبب نیز جناب دکتر تیجانی ، بعد از اینکه از مذهب اهل سنّت برگشته و شیعه شد ، کتابی نوشت با عنوان « اهل سنّت واقعی ».
در زمان پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآلهوسلم ، اگر چه برخی افراد با علی (ع) میانه ی خوبی نداشتند و در مقابل برخی به آن حضرت عشق می ورزیدند ، امّا هنوز اختلاف مذهبی به شکل امروزی و علنی آن به وجود نیامده بود.
پس میتوان اینگونه نتیجه گرفت:
پیدایش مذهب اهل سنت به زمان ائمه چهارگانه ایشان به خصوص مالک بن انس و احمد بن حنبل باز میگردد. آنان به ظواهر آیات و روایات اکتفا میکردند و از تعقّل و تفکّر در بطون آنها و تأویل پرهیز میکردند. بدین جهت آنان را اهل سنت و حدیث مینامیدند.
در مقابل آنان ، اهل رأی و قیاس و پیروان ابوحنیفه پیدا شدند که انسان را از درک آیات عاجز میدانستند و برای روایات هم اعتبار چندانی قائل نبودند.
و همینطور مذاهب مختلف فقهی و کلامی در بین مسلمانان شکل گرفت اما بسیاری از آنان دوام نیاوردند تا این که بالاخره بر چهار مذهب رسمی به توافق رسیدند. امّا شیعه از زمان پیامبر (ص) همواره خطّ فکری خود را داشت و همیشه توسّط اهل بیت پیامبر (ص) به پیش می آمد تا بعد از غیبت امام زمان (عج) به علمای شیعه سپرده شد و تا به امروز بر همان طریقه ی ثابت و استور باقی است.