صحبتی از حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ حسین انصاریان (حفظه الله) منتشر شده است که بسیاری از آن به عنوان جواز لطمه زدن و ایراد جراحت به بدن یاد میکنند در حالی که به این فرمایشات ایشان دو اشکال مهم (البته نه فرمایش ایشان بلکه به تحلیل ها و برداشت های ارائه شده) وجود دارد و یک اشکال نقل حدیث در مطالب هست.
بشنوید:
1ـ اشکال اول ـ
بحث لطمه زدن (تفاوت لطم و خدش)
متاسفانه ایشان به ریشه لغات و متن همین حدیث توجه نکردند
ابتدا متن روایت را بخوانیم:
ذَکَرَ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ دَاوُدَ الْقُمِّیُّ فِی نَوَادِرِهِ قَالَ رَوَى مُحَمَّدُ بْنُ عِیسَى عَنْ أَخِیهِ جَعْفَرِ بْنِ عِیسَى عَنْ خَالِدِ بْنِ سَدِیرٍ أَخِی حَنَانِ بْنِ سَدِیرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ شَقَّ ثَوْبَهُ عَلَى أَبِیهِ أَوْ عَلَى أُمِّهِ أَوْ عَلَى أَخِیهِ أَوْ عَلَى قَرِیبٍ لَهُ فَقَالَ لَا بَأْسَ بِشَقِّ الْجُیُوبِ قَدْ شَقَّ مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ عَلَى أَخِیهِ هَارُونَ وَ لَا یَشُقَّ الْوَالِدُ عَلَى وَلَدِهِ وَ لَا زَوْجٌ عَلَى امْرَأَتِهِ وَ تَشُقُّ الْمَرْأَةُ عَلَى زَوْجِهَا وَ إِذَا شَقَّ زَوْجٌ عَلَى امْرَأَتِهِ أَوْ وَالِدٌ عَلَى وَلَدِهِ فَکَفَّارَتُهُ حِنْثُ یَمِینٍ وَ لَا صَلَاةَ لَهُمَا حَتَّى یُکَفِّرَا وَ یَتُوبَا مِنْ ذَلِکَ وَ إِذَا خَدَشَتِ الْمَرْأَةُ وَجْهَهَا أَوْ جَزَّتْ شَعْرَهَا أَوْ نَتَفَتْهُ فَفِی جَزِّ الشَّعْرِ عِتْقُ رَقَبَةٍ أَوْ صِیَامُ شَهْرَیْنِ مُتَتَابِعَیْنِ أَوْ إِطْعَامُ سِتِّینَ مِسْکِیناً وَ فِی الْخَدْشِ إِذَا دَمِیَتْ وَ فِی النَّتْفِ کَفَّارَةُ حِنْثِ یَمِینٍ وَ لَا شَیْءَ فِی اللَّطْمِ عَلَى الْخُدُودِ سِوَى الِاسْتِغْفَارِ وَ التَّوْبَةِ وَ قَدْ شَقَقْنَ الْجُیُوبَ وَ لَطَمْنَ الْخُدُودَ الْفَاطِمِیَّاتُ عَلَى الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍ ع وَ عَلَى مِثْلِهِ تُلْطَمُ الْخُدُودُ وَ تُشَقُ الْجُیُوبُ.[1]
خالد بن سدیر گفت: از امام صادق علیهالسلام دربارهی مردی سؤال کردم که برای [مرگ] پدر یا مادر یا برادر یا یکی از نزدیکانش، پیراهنش را پاره کرده است؟ (آیا این عمل او جایز است؟) امام علیهالسلام فرمود: پاره کردن گریبان اشکالی ندارد. موسی بن عمران علیهالسلام برای برادرش هارون علیهالسلام پیراهن پاره کرده است. البته پدر برای فرزند و مرد برای زنش نباید پیراهن پاره کند ولی زن میتواند در عزای شوهرش پیراهن پاره کند و هرگاه شوهر در مرگ زنش یا پدر در مرگ فرزندش، پیراهن پاره کند، کفاره آن همانند کفاره شکستن قسم است. و نماز این دو، مادامی که کفاره را نداده باشند، پذیرفته نیست. زمانی که زن به صورت خود چنگ بزند و یا موهایش را ببُرد و یا بکَند، در این صورت برای بریدن مو باید غلامی را آزاد کند، یا دو ماه پشت سر هم روزه بگیرد و یا شصت فقیر را غذا بدهد. در صورتی که صورتش را خراش بدهد و خون خارج شود و همینطور در کندن مو، کفارهی شکستن قسم است. در ضربه بر گونهها، جز استغفار و توبه، کفّارهای نیست. و به راستی، زنان بنیهاشم (فاطمیّات) در سوگ حسین علیهالسلام پیراهنهای خود را پاره کردند و بر صورت خود زدند و در سوگ مثل حسین علیهالسلام بر صورتها زده میشود و گریبانها پاره میگردد.»
معنی لطمه
معنی لطمه در عربی با آنچه ما در فارسی استفاده میکنیم متفاوت است:
لطم که مصدر مرّه آن لطمه میباشد، به معنای «زدن با کف دست بر بدن» است. گرچه برخی از لغتشناسان در معنای آن، فقط زدن بر صورت را مطرح کرده و گفتهاند: «اللطم: الضرب علی الوجه بباطن الراحه»(1) یعنی لطم عبارت از زدن با کف دست بر صورت است، ولی از دقت در کلمات سایر لغتشناسان و موارد کاربرد این واژه، به دست میآید که صورت، خصوصیتی ندارد بلکه زدن با کف دست بر هر جای بدن، لطم میباشد. چنانکه بسیاری از لغتشناسان «صفحات الجسم»(2) را نیز به معنای لطم افزودهاند.
بنابراین معنای لطم، زدن با کف دست بر سر، صورت، سینه و سایر اعضای بدن است. [2]
نکته مهم این است که معنای این واژه را نباید در لغتنامههای فارسی جستجو نمود زیرا این لغت عربی بوده و در فارسی معنای آن کمی تغییر کرده است. به همین دلیل در لغت فارسی لطمه به معنای جراحت است که چنین معنی از آن در عربی استفاده نمیشود.
معنی خدش
«خدش» در زبان عرب به معنی « خراشیدن، پاره پاره کردن، دریدن، خدشهدار کردن و جریحهدار کردن» است. [3]
تحلیل
در این حدیث فقط عبارت « لَطَمْنَ الْخُدُودَ » و « تُلْطَمُ الْخُدُودُ » که به معنای ضربه زدن به دو طرف صورت است آمده است و صحبتی از وارد کردن جراحت به صورت نیست.
و بهطور دقیق جراحت زدن جایز دانسته نشده است، در عبارات « وَ إِذَا خَدَشَتِ الْمَرْأَةُ » و « فِی الْخَدْشِ إِذَا دَمِیَتْ »
پس اگر به این حدیث استناد کنیم «لطم» جایز و «خدش» موجب کفاره است.
دقت کنید که اگر جراحت زدن بی اشکال باشد قمهزنی، تیغزنی و خیلی بدعتهای دیگر هم بیاشکال خواهد بود.
برای مطالعه دقیقتر به مقاله حقیر با عنوان «از لُخت شدن تا لَخت شد» در نشانی زیر مراجعه نمایید.
http://abbasdavudi.ir/post/Az_Lokht_SHodan_TA_Lakht_SHodan_3
اشکال دوم
برهنه شدن
متاسفانه ایشان گریبان دریدن در حدیث جواز «برهنه شدن» را درآرده است که مشخص است که گریبان دریدن یعنی پاره شدن یقه لباس و این با برهنه شدن متفاوت است.
ضمن اینکه امام خامنهای درست است که فتوایشان این است که اگر زنان نباشند برهنه شدن حرام نیست، اما توصیه ایشان برهنه نشدن است که این توصیه نشان میدهد از این حدیث چنین مطلبی استفاده نمیشود.
و متاسفانه ایشان در این بیانات کسانی را که توصیه رهبری را مطرح میکنند به دروغ بستن به رهبری متهم میکند.
در باره اشکالات متعدد برهنه شدن در عزاداری به «مقاله از لُخت شدن تا لَخت شدن» در نشانی زیر مراجعه نمایید.
http://abbasdavudi.ir/post/Az_Lokht_SHodan_TA_Lakht_SHodan
اشکال سوم
حدیث دعای امام صادق علیهالسلام برای عزاداران
روایتی که ایشان در این بیانات میخوانند با اصل موضوع متفاوت است.
ایشان گفت:
وقتی امام صادق علیهالسلام میدید شیعیان عزاداری میکنند (عربده میکشند) در جا به سجده میرفت و میفرمود: «اللهم ارحم
تلک صرخت التی فینا»
در حالی که اصلاً چنین عبارتی نه در کامل الزیارات و نه در هیچ کتاب روایی دیگری نیست.
بلکه متن حدیث مورد اشاره به شرح زیر است که در آن موضوع در جا به سجده رفتن نیست:
الإمامُ الصّادقُ علیه السلام ـ فی مُناجاتِهِ بَعدَ صَلاتِه ـ : یا مَن خَصَّنا بِالکَرامَةِ ، و وَعَدَنا الشَّفاعَةَ ··· اِغفرْ لی و لإِخوانی و زُوّارِ قَبرِ أبِیَ الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ صَلَواتُ اللّه ِ عَلَیهِما ··· اَللّهُمَّ ، إنَّ أعداءَنا عابُوا عَلَیهِم خُروجَهُم فَلَم یَنهَهُم ذلکَ عَنِ النُّهوضِ و الشُّخوصِ إلَینا خِلافا عَلَیهِم ، فَارحَمْ تِلکَ الوُجوهَ الّتی غَیَّرَتها الشَّمسُ ، وَ ارحَمْ تِلکَ الخُدودَ الّتی تَقَلَّبُ عَلى قَبرِ أبی عَبدِ اللّه ِ علیه السلام ، وَ ارحَمْ تِلکَ الأعیُنَ الّتی جَرَت دُموعُها رَحمَةً لَنا ، وَ ارحَمْ تِلکَ القُلوبَ الّتی جَزِعَت وَ احتَرَقَت لَنا ، وَ ارحَمْ تِلکَ الصَّرخَةَ الّتی کانَت لَنا . اَللّهُمَّ إنّی أستَودِعُکَ تِلکَ الأنفُسَ و تِلکَ الأبدانَ حَتّى تَروِیَهُم مِنَ الحَوضِ یَومَ العَطَشِ. [4]
امام جعفر صادق علیه السلام ـ در مناجات خود بعد از نماز ـ گفت: اى کسى که ما را به کرامت خود ویژه گردانیدى و به ما وعده شفاعت [نمودن] دادى....
من و برادران من و زائران قبر پدرم حسین بن على، صلوات اللّه علیهما، را بیامرز···
بار خدایا! دشمنان ما از رفتن اینان به زیارت خرده گرفتند، اما این خرده گیری ها، على رغم میل دشمنان، آنان را از برخاستن و آمدن سوى ما باز نداشت. پس، این چهره هاى آفتاب سوخته را و این گونههایى را که بر قبر پدرم ابى عبد اللّه [حسین ]به خاک مالیده مى شود و این چشمهایى را که از سر دلسوزى براى ما اشکهایشان سرازیر مىگردد و این دلهایى را که در غم مصیبت ما بیتاب و سوزان است و این ناله و شیونهایى را که براى ما مىشود، مشمول رحمت خویش بفرما.
بار خدایا! من این جانها و این پیکرها را به تو مىسپارم تا در آن روز تشنگى از حوض [کوثر ] سیرابشان کنى.
نکته مهم:
در روایات متعدد و همین روایت بلند گریه کردن و جزع نمودن در مصیبت امام حسین علیهالسلام توصیه شده است اما بحث جراحت به بدن حرام است.
[1]ـ تهذیب الأحکام (تحقیق خرسان) ج8
[2]ـ مجمعالبحرین ج6 ص162 ؛ اللَّطْم: الضرب على الوجه بباطن الراحة. یقال لَطَمَتِ المرأة وجهها لَطْماً من باب ضرب: ضربته بباطن کفها.
[3]ـ (کتاب العین ج4 ص166 ؛ الخَدْشُ مزق الجلد قل أو کثر ـ لسان العرب ج6 ص292 ؛ الخَدْشُ: مزْقُ الجلد، قلّ أَو کثر ـ فرهنگ ابجدی عربی فارسی ص357 ؛ خَدَشَ- خَدْشاً هُ: از او عیبجوئى کرد، آن چیز را پاره کرد، خراشانید ـ المصباحالمنیر ج2 ص165 ؛ خَدَشْتُهُ: (خَدْشاً) مِنْ بَابِ ضَرَبَ جَرَحْتُهُ فِى ظَاهِرِ الْجِلْدِ و سَوَاءٌ دَمِىَ الْجِلْدُ)
[4]ـ کامل الزیارات النص ص 117 ـ ثواب الأعمال و عقاب الأعمال النص ص95 ـ مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل ج10 ص 231