کیفیت یا کمیت؟ مسئله این است
اسلام در انجام امور عبادی از بندگان، کیفیت خواسته است نه کمیت. یعنی عبادتی ارزشمند است که دارای عمق باشد و زیادی عبادت بدون این عمق و فهم، دارای ارزش نیست.
خداوند در قرآن کریم میفرماید:
لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً ـ تا شما را بیازماید که کدامتان بهتر عمل میکنید. (ملک/2 ـ هود/7)
امام صادق علیهالسلام درباره این آیه فرمود:
« خداوند کثرت عمل را نمىخواهد بلکه درستى عمل را مىخواهد.»[1]
امیرالمؤمنین علی علیهالسلام هم فرمودهاند: « آگاه باشید در عبادتى که تفکر نباشد خیرى نیست.»[2]
پیامبر اکرم صلیاللهوعلیهوآله نیز فرموده است: « دو رکعت نماز با توجّه، از شب زندهدارى غافلانه بهتر است.» [3]
امام صادق علیهالسلام نیز مىفرماید: « هر که دو رکعت نماز بخواند و بداند با که سخن مىگوید و چه مىگوید، گناهانش بخشیده مىشود.» [4]
حضرت امام خامنه ای با توجه به همین دستورات دربارهی قرائت قرآن فرمودهاند:
« اشکال عمده در کار قرآن خوانیهاى بىتأمل، این است که اصلا روى جملات درنگ نمىکنند. خوب؛ شما وقتى سخن حکیمى، یا سخن حکمتآمیزى را مىشنوید، باید به آن دل بدهید؛ بدون دل دادن که اصلاً انسان مراد را نمىفهمد. هر کتاب عادى ـ به خصوص اگر کتاب پرمغزى باشد، به خصوص اگر حکیم فرزانهى بزرگى آن را نوشته باشد ـ همین حالت را دارد. اگر سرسرى بخوانید و رد شوید، از آن چیزى نمىفهمید. قرآن مىگوید: "مرا سرسرى نخوانید" قرآن از عالىترین مقام است؛ از قلهى معرفت عالم وجود است. این است که انسان باید تأمل کند و چون عمق این آیات و این مفاهیم، خیلى زیاد است، هرکسى تأمل کند، از آن استفاده خواهد کرد.» [5]
ختم قرآن یا فهم قرآن
بسیار مرسوم شده است که در طول سال بهویژه در ماه مبارک رمضان جلساتی برای ختم قرآن برگزار و ساعاتی به قرائت به صورت ترتیل و سریع اختصاص داده میشود. اما از آنجا در این جلسات هدف ختم قرآن است، در آیات الهی تدبّر صورت نمیگیرد. در حالی که خداوند در همین قرآن دستور به تدبّر داده است.
کِتابٌ اَنْزَلْناهُ إِلَیْکَ مُبارَکٌ لِیَدَّبَّرُوا آیاتِهِ ـ این کتابى است پر برکت که بر تو نازل کردهایم تا در آیات آن تدبّر کنند. (ص/29)
اَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ اَمْ عَلى قُلُوبٍ اَقْفالُها ـ چرا در قرآن تدبر نمىکنند، آیا بر دلهایشان قفل زده شده است؟ ( محمد/24)
امیرالمؤمنین علی علیهالسلام فرمودهاند:
« آگاه باشید در (قرآن) خواندنى که تدبر نباشد خیرى نیست.» [6]
و آن حضرت درباره آیه « وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلًا » (مزمل/4) فرمودهاند:
« یعنى او را خوب بیان کن و همانند شعر آن را با شتاب مخوان، و مانند ریگ آن را پراکنده مساز، ولى دلهاى سخت خود را بهوسیله آن به بیم و هراس افکنید، و همت شما این نباشد که سوره را به آخر رسانید.»[7]
امام صادق علیهالسلام نیز فرمودهاند:
« قرآن نباید با سرعت و شتاب خوانده شود، و باید شمرده و با آهنگ خوش خوانده شود.» [8]
حضرت امام خامنهای هم در این خصوص فرموده است:
« تلاوت قرآن را حتماً داشته باشید؛ هر چه ممکن است. تلاوت قرآن هم با تأمل و تدبر اثر مىبخشد. تلاوت عجلهاى که همینطور انسان بخواند و برود و معانى را هم نفهمد یا درست نفهمد، مطلوب از تلاوت قرآن نیست؛ نه اینکه بىفایده باشد ـ بالاخره انسان همینکه توجه دارد این کلام خداست، نفس این یک تعلق و یک رشتهى ارتباطى است و خود همین هم مغتنم است و نباید کسى را از اینطور قرآن خواندن منع کرد ـ لیکن تلاوت قرآنى که مطلوب و مرغوب و مأموربه است، نیست. تلاوت قرآنى مطلوب است که انسان با تدبر بخواند و کلمات الهى را بفهمد.» [9]
تأمل در دعا
خیلی وقتها فکر میکنیم که اگر دعایی را آغاز نمودیم باید حتماً آنرا تمام کنیم تا به نتیجه و استجابت برسد. در حالی که بزرگان دین خلاف این دستور را دادهاند.
حضرت امام خمینی رحمتالله علیه فرمودهاند:
« تو که ادعیه و مناجات وارده از ائمه معصومین، سلاماللّهعلیهم، را صحیح مىدانى، تو که مناجات مولاى متقیان، امیرالمؤمنین، سلاماللّهعلیه، را دیدى، تو که مناجات سیدالساجدین، علیهالسلام، را در دعاى أبوحمزه دیدى، قدرى تأمل کن در مضمون آنها، قدرى تفکر نما در فقرات آنها. لازم نیست یک دعاى طولانى را یک دفعه با عجله و شتاب بخوانى و تفکر در معانیش نکنى، بنده و شما حال سید سجّاد، علیهالسلام، را نداریم که آن دعاى مفصل را با حال بخوانیم، شبى یک ربع آن را، یک ثلث آن را، با حال بخوان و تفکر کن در فقراتش شاید صاحب حال شوى.» [10]
عارف کامل حضرت آیتالله حاج جواد ملکی تبریزی نیز فرموده است:
« البته نباید از یاد برد که این دعاها را باید با هشیاری و بیداری و آگاهی و زندهدلی خواند، و خوشا و هزار خوشا به حال آنکه خواندن زندهدلانهی این دعاها در جان و روح او اثر گذارد و آنچه بر زبان او میگذرد در دل و جان او نیز راه یابد... و آنکه خواندن این دعاها بر جان و دلش اثر نمیگذارد، دستکم با هشیاری آنها را بخواند، در معانی آنها نأمل کند و بکوشد تا بفهمد که چه میخواند و چه میگوید و چه میخواهد، نه اینکه از روی غفلت و شتابزدگی و با لقلقهی زبان چونان جادوگرانی که اجّی مجّی میکنند و الفاظی بی معنی را نشخوار میکنند تنها از سر زبان چیزهایی بخواند، بیآنکه بداند چه میخواند و چه میگوید و چه میخواهد. و آنکه نه خواندن این دعاها بر روح و جانش اثر میگذارد و نه در خواندن آنها تأمل و هشیاری دارد و نه در فهم معانی آنها کوششی میکند، چه بهتر که به جای خواندن این دعاها بر حال بد خویش گریه کند و بر این مصیبت سنگین، مصیبت بیتوفیقی در دعاها، فهم دعا و اثرپذیری از دعا اشک بریزد و عبارت « انا للله و انا الیه راجعون » را که هنگام مصیبت و بلا خوانده میشود، بارها تکرار کند و بگوید، پناه بر خدا، از این مصیبت که مصیبتی سخت سنگین است و کیفری کمرشکن از پی دارد.»[11]
[1]. الکافی؛ط.الإسلامیة؛ج2ص16
[2]. الکافی؛ط.الإسلامیة؛ ج1ص36
[3]. آشنایى با نماز، استاد قرائتی؛ص16؛ به نقل از بحارالانوار
[4]. پرتوى از اسرار نماز، استاد قرائتی؛ص27؛ به نقل از وافى
[5]. گفت و شنود به مناسبت میلاد حضرت فاطمهى زهرا سلاماللهعلیها 18/7/1377
[6]. الکافی (ط.الإسلامیة) ج1ص36
[7]. الکافی (ط.الإسلامیة)ج2ص614
[8]. الکافی (ط.الإسلامیة)ج2ص617
[9]. در دیدار اعضاى هیأت دولت 17/7/1384
[10]. چهل حدیث؛ ص22
[11]. سلوک عارفان؛ ترجمه المراقباتفیاعمالالسنه صفحات 248و249