صحیفه امام خمینی رحمتاللهعلیه جلد16 صفحه410
معصیت بودن بعضى از کارهاى به ظاهر اسلامى
گاهى مىشود که کارهاى به ظاهر اسلامى، لکن با بىتوجهى و خلاف اسلام واقع میشود. فى المَثَل، اشخاصى مىخواهند خدمت بکنند، پاسدارها مىخواهند خدمت بکنند، پلیس مىخواهد خدمت بکند و قصدش هم خدمت است، لکن گاهى در کیفیت عمل طورى مىشود که معصیت مىشود؛ مثلًا، من از این کارهاى جزئى، خردهکارىها شروع مىکنم؛ مثلًا، مىخواهند در کمیتهها، در جاهایى که براى بسیج مهیا هستند، مىخواهند اینها خدمت بکنند، لکن گاهى همینهایى که مىخواهند خدمت بکنند، یک کارهایى انجام مىدهند که با موازین اسلامى درست در نمىآید؛ مثل اینکه نصف شبها شروع مىکنند به فریاد و شعار دادن و دعا خواندن و تکبیر گفتن، در صورتى که همسایهها هستند و ناراحت مىشوند، مریضها هستند، معلولین هستند، بیمارستانها هست و اینها رنج مىبرند، و شما یک چیزى را که مىخواهید عبادت باشد، معصیت کبیره مىشود. اگر در سحر- فرض بکنید- یک عدهاى بخواهند دعاى وحدت بخوانند، خوب، مىشود در داخل منزل خودشان، در داخل آن محلى که هستند، در آن داخل، خودشان بخوانند. براى خدا مىخواهند بخوانند و بلندگو اگر دارند، بلندگو را در داخل بگذارند که صدا بیرون نیاید.
گاهى پیش من اشخاصى مىآیند و شکایت مىکنند که تمام آرامش ما را بعضى از این گروهها به هم مىزنند و حتى ما خواب نداریم. شما مىخواهید یک کار عبادى بکنید، مىخواهید تظاهرات کنید، مىخواهید چه بکنید، تبلیغ کنید، دعا بخوانید شما، دعا بین خودتان و خداست. فرضاً بخواهید یک اجتماعى باشد که در آن اجتماع، دعا خوانده بشود، اینجا نباید بلندگوهاى بزرگ را؛ پر قوّه را بیرون بگذارند و تمام افرادى که در این محله هستند یا محلههاى دور هستند، رنج ببرند از این کار. اینها معصیت کبیره است که الآن که متوجه شدید، دیگر عذر ندارید. اذیت مسلم و آزار مؤمنین از بزرگترین گناهان کبیره است. شما مىخواهید تبلیغ کنید، در بین خودتان مىخواهید بکنید، بکنید؛ مانعى ندارد. در مراکز خودتان هر چه مىخواهید دعا بکنید، هر چه مىخواهید تبلیغ کنید، هر چه مىخواهید شعار بدهید، لکن ملاحظه مردم ضعیف را، مردمى که روز کار کردند و حالا مىخواهند استراحت کنند، این مرضایى که در بیمارستانها هستند، این معلولینى که از خود شما هستند و در جنگها معلول شدهاند و حالا مىخواهند استراحت کنند، [بکنید؛] این فریادهاى شما نمىگذارد آنها استراحت کنند. این یک امر پایینى است که من عرض کردم که از اینجا باید رتبه رتبه بالا برود؛ مثلًا، فرض کنید که شما مىخواهید، پاسدارهاى عزیز و سایر اشخاصى که متصدى این امور هستند، مىخواهند یک خانهاى را که فهمیدهاند که خانه تیمى است، آنجا را قبضه کنند ـ البته باید هم بکنند ـ لکن قبلًا باید آنطور بررسى بشود که صددرصد این خانه، خانه تیمى است که ـ خداى نخواسته ـ یک وقت در یک خانهاى به خیال خانه تیمى وارد بشوند به یک عده زن و بچه مردم و تا آمدهاند بفهمند چى است چند تا از بچههایشان یا ـ خداى نخواسته ـ تلف شدهاند یا زخمى شدهاند. شما کار اسلامى مىخواهید بکنید، لکن یک وقت سر از یک کار بسیار، جنایت بزرگى سر در مىآورد.