غفلت ـ 9 و 10
مبحث هیأت متوسلین به جواد الائمه علیهالسلام
فایل صوتی قسمت نهم فایل صوتی قسمت دهم (ندارد)
عوامل غفلت
4) نگاه زیادی
الف) رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمود: « وَ إِیَّاکُمْ وَ فُضُولَ النَّظَرِ فَإِنَّهُ یَبْذُرُ الْهَوَى وَ یُوَلِّدُ الْغَفْلَة ـ شما را بر حذر مىدارم از نگاه زیادى، زیرا هواى نفس را در دل مىکارد و باعث غفلت مىشود». ( عدةالداعی ص313)
منظور در این حدیث ادامه نگاه به نامحرم و نگاه به چیزهایی که احتمال گناه از آن میرود یا احتمال اینکه دل انسان آن را طلب کند. مانند نگاه به فیلم، عکس، کتاب، بلوتوث و امثال آن.
ب) امیرالمؤمنین علی علیهالسلام فرمود: « فِی الْبَدَنِ شَیْءٌ أَقَلَّ شُکْراً مِنَ الْعَیْنِ فَلَا تُعْطُوهَا سُؤْلَهَا فَتَشْغَلَکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل ـ در بدن چیزى کم سپاستر از چشم نیست، پس هر چه مىخواهد به او ندهید؛ مبادا شما را از یاد خدا غافل سازد».( خصال، ج2، ص629)
تیر شیطان
و نیز فرمود: « الْعُیُونُ مَصَائِدُ الشَّیْطَان ـ چشمها شکارگاه شیطان است.»(غررالحکم/5560)
و « ابلیس گفته! نگاه کردن تیر و کمان من است که هرگز در آن خطا نمىکنم».(علماخلاقاسلامى ج3 ص14)
حسرت
حضرت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام فرمود: کَمْ مِنْ نَظْرَةٍ جَلَبَتْ حَسْرَة ـ بسا نگاه کردنى که بکشد (جلب کند) حسرتى را» (مستدرک الوسائل ج14ص271)
امام صادق علیهالسلام میفرماید: « النَّظَرُ سَهْمٌ مِنْ سِهَامِ إِبْلِیسَ مَسْمُومٌ وَ کَمْ مِنْ نَظْرَةٍ أَوْرَثَتْ حَسْرَةً طَوِیلَة ـ نگاه ناروا تیری است زهرآلود از تیرهای شیطان که به قلب صاحبش میخورد و چه بسیار نظرهای ناروا که حسرت طولانی در پی دارد».( المحاسن ج1 ص109)
چون همیشه انسان آنچه را میبیند به دست نمیآورد باعث حسرت همیشگی شده و ذهن فرد را بهطور دائم مشغول به مسائل جنسی مینماید.
فراموش نمیشود
از طرفی حتی اگر یکبار صحنهای را ببیند و تا آخر عمر دیگر توبه کرده و دنبال این گناه نباشد، هر از چندگاهی شیطان و نفس اماره صحنهای را که دیده از عمق ذهن بیرون کشیده و در معرض دیدگان خیال انسان قرار میدهند تا بتوانند دوباره فرد را به گناه آلوده نمایند. از اینرو سفارشات زیادی در اسلام به کنترل نگاه شده است.
حضرت علی علیهالسلام در روایتی نورانی میفرماید: « الْقَلْبُ مُصْحَفُ الْبَصَر ـ قلب مصحف دیدگان است» یعنی هرچه بخواهی در این کتاب بهوسیله دیدگان مینویسی.(نهجالبلاغة صبحی، ص548)
یَغُضُّوا و یَغْضُضْنَ
«قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّواْ مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَ یَحْفَظُواْ فُرُوجَهُمْ ـ به مردان مؤمن بگو چشمهاى خود را (از نگاه به نامحرمان) فروگیرند، و عفاف خود را حفظ کنند.» (نور/30)
«وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلىَ جُیُوبِهِنَّ وَ لَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِن ـ و به زنان با ایمان بگو چشمهاى خود را (از نگاه هوسآلود) فروگیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را ـ جز آن مقدار که نمایان است ـ آشکار ننمایند و (اطراف) روسرىهاى خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)، و زینت خود را آشکار نسازند مگر براى شوهرانشان.»(نور/31)
یَعْلَمُ خَائِنَةَ الْأَعْینُ
همچنین در آیه 19سوره غافر میفرماید: « یَعْلَمُ خَائنَةَ الْأَعْینُ وَ مَا تُخْفِى الصُّدُور ـ او چشمهایى را که به خیانت مىگردد و آنچه را سینهها پنهان مىدارند، مىداند».
نگاه به خانه همسایه
رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم در آخرین خطبهای که برای مردم خواند، فرمود: « کسى که به خانه همسایه خود نگاه کند و به شرمگاه مردى یا موى زنى و یا به قسمتى از بدن او نگاه کند، بر خداوند است که او را با منافقانى که در دنیا به دنبال عیبجویى از مردم بودند وارد جهنّم سازد، و تا رسوا نگردد از دنیا نرود، و در قیامت شرمگاه او را براى مردم آشکار سازد.»(ثوابالأعمال النص ص282)
رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرموده است: «مَنِ اطَّلَعَ فِی بَیْتٍ بِغَیْرِ إِذْنِهِمْ فَقَدْ حَلَ لَهُمْ أَنْ یَفْقَئُوا عَیْنَه ـ هرکس بىاجازه ، به خانهاى دید بزند، آنان حق دارند که چشمش را کور سازند.» (مستدرک ج18 ص235)
خانههای بلند جایگاه شیطان
امام صادق علیهالسلام فرمود: « سَمْکُ الْبَیْتِ سَبْعَةُ أَذْرُعٍ أَوْ ثَمَانُ أَذْرُعٍ فَمَا فَوْقَ ذَلِکَ فَمَحْضَرٌ لِلشَّیَاطِین ـ بلندى و ارتفاع خانه باید هفت یا هشت ذراع باشد که بیشتر از آن مسکن شیطان خواهد بود».(مکارمالأخلاق ص126)
و فرمود: « مَا مِنْ إِنْسَانٍ یَبْنِی فَوْقَ ثَمَانِیَةِ أَذْرُعٍ إِلَّا وَ یَأْوِی الشَّیْطَانُ فِیمَا فَوْقَ ثَمَانِیَةِ أَذْرُعٍ وَ الْوَاجِبُ أَنْ یُکْتَبَ لَهُ فِیهِ آیَةُ الْکُرْسِیِّ حَتَّى لَا یَأْوِیَ فِیهِ الشَّیْطَان ـ هیچ انسانى سقف خانهاش را از هشت ذراع بلندتر نسازد مگر آنکه شیطان در آنجا مسکن گیرد پس اگر بیش از هشت ذراع ساخت بر آن آیهالکرسى نویسد، تا شیطان در آن مأوى نکند.» (مکارمالأخلاق ص127)
هر ذراع برابر طول 24 انگشت در کنار هم است که در حدود 50 سانتى متر میگردد. (ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن ج2 ص7)
یک نگاه و بیدینی
مؤذنی قریب چهل سال اذان گفت. روزی پس از اذان نگاه به خانههای اطراف مسجد انداخت و ناگهان چشمش به خانهای افتاد که دختر جوانی در آن در حال شستن دست و صورت خود بود. شیطان نیز او را وسوسه کرد تا به دختر بیشتر نگاه کند و با ادامه نگاهها به دختر دل بست.
روز بعد به جای اذان گویی و نماز به به در خانه دختر رفت و در زد، پدر خانه در را باز کرد و هنگامی که چشمش به موذن مسلمان افتاد با کمال تعجب و شگفتی پرسید:چه کار داری؟ موذن جواب داد: برای خواستگاری از دختر شما آمده ام. پدر آن دختر که از این پیشنهاد غرق در حیرت و تعجب شده بود ، کمی فکر کرد و گفت: ما ما یهودی هستیم و دختر به مسلمان نمیدهیم. موذن که شهوت سرتاپای او را گرفته بود، گفت:حاضرم به دین شما درآیم! مراسم درآمدن موذن به دین گبریان انجام شد و سپس مراسم مهمانی ازدواج نیز صورت گرفت. حجله عروسی را در طبقه بالا قرار دادند و آقای داماد سر از پا نشناخته و با عجله چند پله بالا رفت و زمانی که به پله آخر رسید، پایش لغزید و از همان جا به وسط حیاط پرت شد و در دم جان باخت. (داستانهای پراکنده شهید دستغیب)
آتش
و در همان خطبه فرمود: « وَ مَنْ مَلَأَ عَیْنَیْهِ مِنِ امْرَأَةٍ حَرَاماً حَشَاهُمَا اللَّهُ تَعَالَى یَوْمَ الْقِیَامَةِ بِمَسَامِیرَ مِنَ النَّارِ وَ حَشَاهُمَا نَاراً حَتَّى یَقْضِیَ بَیْنَ النَّاسِ ثُمَّ یُؤْمَرُ بِهِ إِلَى النَّارـ هر کس چشمان خود را پر کند از دیدن زنى که دیدنش بر او حرام است خداى عزّ و جلّ در روز قیامت دو دیده او را با میخهاى آتشین پر نماید و آنها را پر از آتش کند تا وقتى که درباره مردم حکم نماید، آنگاه امر صادر شود که او را بهدوزخ برید».(ثوابالأعمال النص، ص286)
هلاکت
امام صادق علیهالسلام فرمود: « أَوَّلُ نَظْرَةٍ لَکَ وَ الثَّانِیَةُ عَلَیْکَ وَ لَا لَکَ وَ الثَّالِثَةُ فِیهَا الْهَلَاکُ ـ دیدن اوّل (چون عمدى نبوده) به نفع تو، ولى نظر دوّم (چون ارادى است) به ضرر تو خواهد بود، و نظر سوّم تو را به هلاکت خواهد افکند» (وسائل الشیعة ج2 ص193)
فتنه
عیسى علیهالسلام فرمود: «از نگاه کردن (به نامحرم) بپرهیزید، که شهوت را در دل شما کشت مىکند و مىپرورد، و نگریستن براى فتنه کافى است».(علماخلاقاسلامى ج3 ص14)
سرچشمهی زنا:
از یحیى بن زکریّا پرسیدند که ابتداى زنا و سرچشمهی آن چیست؟ فرمود: «نگاه کردن و آرزو نمودن».(علماخلاقاسلامى ج3 ص14)
بهترین عامل روگردانی از شهوات
امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود: « نِعْمَ صَارِفُ الشَّهَوَاتِ غَضُ الْأَبْصَار ـ بهترین عامل رویگردانی از خواهشها و امیال، فروبستن چشمهاست».(غررالحکم/5559)
زنای چشم
رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمودهاند:
« لِکُلِّ عُضْوٍ مِنِ ابْنِ آدَمَ حَظٌّ مِنَ الزِّنَا ـ براى هر عضوى از اعضاء آدمى بهرهاى از زناست
فَالْعَیْنُ زِنَاهُ النَّظَرُ ـ زناى چشمها نگریستن
وَ اللِّسَانُ زِنَاهُ الْکَلَامُ ـ و زناى زبان سخن گفتن
وَ الْأُذُنَانِ زِنَاهُمَا السَّمْعُ ـ و زناى گوشها شنیدن
وَ الْیَدَانِ زِنَاهُمَا الْبَطْشُ ـ و زناى دست تعدى نمودن
وَ الرِّجْلَانِ زِنَاهُمَا الْمَشْیُ ـ و زناى پاها رفتن
وَ الْفَرْجُ یُصَدِّقُ ذَلِکَ وَ یُکَذِّبُهُ ـ و عورت ممکن است از آنها پیروی کند یا نکند».
( بحارالأنوار ج101 ص38)
اگر چشم را از حرام حفظ کردیم!
امام اول شیعیان علیهالسلام فرموده است: « غَضُّ الطَّرْفِ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ أَفْضَلُ عِبَادَةٍ ـ بهترین عبادت چشمپوشی از محرمات خداست».(مستدرک ج11 ص280)
و دربارهی صفات متقین فرموده است: « غَضُّوا أَبْصَارَهُمْ عَمَّا حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیْهِم ـ آنها از آنچه خدا بر آنها حرام کرده چشم پوشیدند».(نهجالبلاغه/خطبه متقین)
همچنین آن حضرت پاکان را در جامعه میستاید و چنین توصیف میکند:« وَ بَقِیَ رِجَالٌ غَضَ أَبْصَارَهُم ذِکْرُ الْمَرْجِعِ وَ أَرَاقَ دُمُوعَهُمْ خَوْفُ الْمَحْشَر ـ و مردانی باقی ماندهاند که یاد معاد چشم آنها را پوشانده و ترس از محشر اشکشان را جاری ساخته است».( نهجالبلاغة (صبحی) ص75)
این عمل آنها باعث شده تا عجایب عالم هستی را بهتر دیده و درک کنند زیرا رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمود: «غُضُّوا أَبْصَارَکُمْ تَرَوْنَ الْعَجَائِب ـ چشمها را از حرام ببندید تا عجایب را ببینید».(مصباحالشریعة (ت مصطفوى) متن، ص173)
در همین راستا امام صادق علیهالسلام فرمودهاند: « مَنْ نَظَرَ إِلَى امْرَأَةٍ فَرَفَعَ بَصَرَهُ إِلَى السَّمَاءِ أَوْ غَمَّضَ بَصَرَهُ لَمْ یَرْتَدَّ إِلَیْهِ بَصَرُهُ حَتَّى یُزَوِّجَهُ اللَّهُ مِنَ الْحُورِ الْعِین ـ اگر کسى چشمش بهزنى افتد و چشم از او بردارد و بهآسمان اندازد، یا ببندد، هنوز چشم بههم نزده که خداوند حورالعینى بهاو تزویج نماید».(منلایحضرهالفقیهج3 ص474)
امیرالمؤمنین علی علیهالسلام فرمود: سؤال شد از رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم دربارهی مردی که به زنی میرسد و به او نگاه میکند. آنحضرت فرمود: « أَوَّلُ نَظْرَةٍ لَکَ وَ الثَّانِیَةُ عَلَیْکَ وَ لَا لَکَ وَ النَّظِرَةُ الثَّالِثَةِ سَهْمٌ مَسْمُومٌ مِنْ سِهَامِ إِبْلِیسَ مَنْ تَرَکَهَا لِلَّهِ لَا لِغَیْرِهِ أَعْقَبَهُ اللَّهُ إِیمَاناً یَجِدُ طَعْمَهُ ـ نگاه اول برای تو و نگاه دوم بر تو و نگاه سوم تیری مسموم از تیرهای شیطان است که هرکس برای خدا نه برای غیر او آن را ترک کند خداوند ایمانی به او عطا میکند که طعمش را میچشد.»(مستدرکالوسائل ج14 ص268)
نتیجه ترک یک نگاه ـ بهشت من همه در صورت علی پیداست
از علامه جعفری می پرسند چی شد که به این کمالات رسیدید؟
ایشان در جواب خاطرهای از دوران طلبگی تعریف کرده و اظهار میکنند که هر چه دارند از کراماتیست که بهدنبال این امتحان الهی نصیبشان شده:
ما در نجف در مدرسه صدر اقامت داشتیم. خیلی مقید بودیم که، در جشنها و ایام سرور، مجالس جشن بگیریم، و ایام سوگواری را هم، سوگواری میگرفتیم، یک شبی مصادف شده بود با ولادت حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها اول شب نماز مغرب و عشا میخواندیم و یک شربتی میخوردیم آنگاه با فکاهیاتی مجلس جشن و سرور ترتیب میدادیم.
یک آقایی بود به نام آقا شیخ حیدر علی اصفهانی، که نجفآبادی بود، معدن ذوق بود. او که، میآمد جلسه دست او قرار میگرفت.
آن ایام ۱۰ تا ۲۱ مرداد نجف خیلی گرم میشد. گرما اصلاً قابل تحمل نبود.
حجره من همرو به شرق بود تقریباً هم مخروبه بود. من فروردین را در آنجا بهطور طبیعی مطالعه میکردم و میخوابیدم. اردیبهشت هم مقداری قابل تحمل بود ولی دیگر از خرداد امکان استفاده از حجره نبود. گرما واقعاً کشنده بود، وقتی میخواستم بروم از حجره کتاب بردارم مثل این بود که وردست نان را از داخل تنور بر میدارم، در اقل وقت و سریع!
با این تعاریف این جشن افتاده بود به این موقع، مدیر مدرسهمان، مرحوم آقا سید اسماعیل اصفهانی هم آنجا بود، به آقا شیخ علی گفت: آقا شب نمیگذره، حرفی داری بگو.
ایشان یک تکه کاغذ روزنامه در آورد
عکس یک دختر بود که زیرش نوشته بود « اجمل بنات عصرها ـ زیباترین دختر روزگار»
گفت: آقایان من دربارهی این عکس از شما سؤالی میکنم. اگر شما را مخیر کنند بین اینکه با این دختر بهطور مشروع و قانونی ازدواج کنید ـ از همان اولین لحظه ملاقات عقد جاری شود و حتی یک لحظه هم خلاف شرع نباشد ـ و هزار سال هم زندگی کنید. با کمال خوشرویی و بدون غصه، یا اینکه جمال علی علیهالسلام را مستحباً زیارت و ملاقات کنید. کدام را انتخاب میکنید.
سؤال خیلی حساب شده بود. طرف دختر حلال بود و زیارت علی علیهالسلام هم مستحبی.
گفت آقایان واقعیت را بگویید. جا نماز آب نکشید، عجله نکنید، درست جواب دهید. اول کاغذ را مدیر مدرسه گرفت و نگاه کرد و خطاب به پسرش که در کنارش نشسته بود با لهجه اصفهانی گفت: سید محمد! ما یک چیزی بگوئیم نری به مادرت بگوئیها؟ معلوم شد نظر آقا چیست؟ شاگرد اول ما نمرهاش را گرفت! همه زدند زیر خنده.
کاغذ را به دومی دادند. نگاهی به عکس کرد و گفت: آقا شیخ علی، اختیار داری، وقتی آقا (مدیر مدرسه) اینطور فرمودند مگر ما قدرت داریم که خلافش را بگوئیم.
نفر سوم گفت: آقا شیخ حیدر این روایت از امام علی علیهالسلام معروف است که فرمودهاند: « یا حارث حمدانی من یمت یرنی ـ ای حارث حمدانی هر کس بمیرد مرا ملاقات میکند» پس ما انشاالله در موقعش جمال علی علیهالسلام را ملاقات میکنیم! باز هم همه زدند زیر خنده.
یکی از آقایان گفت: آقا شیخ حیدر گفتی زیارت آقا مستحبی است؟ گفتی آن هم شرعی صددرصد؟ آقا شیخ حیدر گفت: بلی گفت: والله چه عرض کنم.
نفر پنجم من بودم. این کاغذ را دادند دست من. دیدم که نمیتوانم نگاه کنم، کاغذ را رد کردم به نفر بعدی.
گفتم: من یک لحظه دیدار علی علیهالسلام را به هزاران سال زناشویی با این زن نمیدهم.
یک وقت دیدم یک حالت خیلی عجیبی دست داد. تا آن وقت همچو حالتی ندیده بودم. شبیه به خواب و بیهوشی بلند شدم. اول شب قلبالاسد وارد حجرهام شدم، حالت غیر عادی، حجره رو به مشرق دیگر نفهمیدم، یکبار به حالتی دست یافتم. یک دفعه دیدم یک اتاق بزرگی است یک آقایی نشسته در صدر مجلس، تمام علامات و قیافهای که شیعه و سنی دربارهی امام علی علیهالسلام نوشته در این مرد موجود است. یک جوانی پیش من در سمت راستم نشسته بود.
پرسیدم این آقا کیست؟
گفت: این آقا خود علی علیهالسلام است، من سیر او را نگاه کردم. آمدم بیرون، رفتم همان جلسه، کاغذ رسیده بود دست نفر نهم یا دهم، رنگم پریده بود. نمیدانم شاید مرحوم شمسآبادی بود خطاب به من گفت: آقا شیخ محمد تقی شما کجا رفتید و آمدید؟ نمیخواستم ماجرا را بگویم،، اصرار کردند و من بالاخره قضیه را گفتم و ماجرا را شرح دادم، خیلی منقلب شدند.
خدا رحمت کند آقا سید اسماعیل ( مدیر ) را خطاب به آقا شیخ حیدر گفت: آقا دیگر از این شوخیها نکن، ما را بد آزمایش کردی.
مرا به روز قیامت به خُلد کاری نیست
بهشت من همه در صورت علی پیداست
چند نگاه دیگر را ترک کن
الف) از آنجا که اندام زن برای مرد تحریک کننده است، مرد حق ندارد به بدن او نگاه نماید؛ چه به قصد لذت باشد و چه نباشد. اگر نگاه به صورت و دستهای زن تا مچ مجاز شمرده شده است، ظاهراً به خاطر عسر و حرجی است که در پوشش زنان پیش میآید؛ علاوه بر این که، این جواز هم در صورتی است که به قصد لذت نباشد.
ب) حضرت عیسی علیهالسّلام در روایت جالبی، حتی از نگاه به لباس زن نیز نهی فرموده است: « نباید به چیزى که بر تو روا نیست، خیره نگاه کنى، زیرا تا وقتى که چشمت را حفظ کنى هرگز دچار زناکارى نمىشوى، و اگر توانستى به لباس زنى که نامحرم است نگاه نکنى، نگاه نکن».( مجموعة ورام، ج1 ص62
ج) در چند روایت از نگاه کردن به پشت سر زنها هر چند با حجاب باشند نهی شده است که البته حمل بر کراهت میشود.(گناهان کبیره ج1 ص213)
داود علیهالسلام به پسر خود گفت: «فرزندم به دنبال شیر راه برو و در عقب زن راه مرو».(علماخلاقاسلامى ج3 ص14)
د) و همچنین نظر کردن مردان بر پسران امرد (بىمو، که موى بر زنخ نیاوردهاند) اگر از روى شهوت و موجب فتنه باشد حرام شده است. و از این رو بزرگان دین و اخیار هر عصر و دیارى از نظر کردن به روى پسران احتراز مىنمودند، حتّى یکى از آنان گفته است: «ترس من براى جوان عابد و زاهدى که با پسر امرد مىنشیند بیشتر از ترسى است که براى او از درندههاى خطرناک دارم»(علماخلاقاسلامى ج3 ص14)
هـ) تا حد ممکن « هیچگاه بدن عریان خود را در آینه نگاه نکنید».( نرمافزار قرائتی ـ مجموعه فیشهاى تبلیغى(1)، استمنا، ص1) زیرا میتواند تحریک کننده شهوت باشد.
برهنگى و برهنه کردن کار شیطان است. « فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیْطَنُ لِیُبْدِىَ لَهُمَا مَا وُرِىَ عَنْهُمَا مِن سَوْءَاتِهِمَا ـ اعراف/20 ـ پس شیطان، آن دو (آدم و همسرش) را وسوسه کرد تا آنچه را از زشتى (عورت) شان از آن دو مخفى بود، برایشان آشکار سازد».( تفسیر نور، ج4 ص45)
زنان هم نگاه نکنند
الف) نگاه کردن زن هم به مرد، در زمینه میل جنسی تاثیر دارد؛ از اینرو به آنها هم سفارش شده که به مردها نگاه نکنند (سوره نور آیه31)؛ به خصوص اگر به قصد لذتجویی باشد.
ب) امام علی علیهالسلام در سفارش به امام حسن علیهالسّلام میفرمایند: « وَ إِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ لَا یَعْرِفْنَ غَیْرَکَ فَافْعَل ـ اگر بتوانی کاری کنی که (همسرت) درنهایت غیر خودت را نشناسند این کار را بکن»(تحفالعقول، النص، ص87)
یعنی کاری کن تا جایی که ممکن است هیچ نامحرمی را نبیند.
ج) حضرت زهرا سلاماللهعلیها نیز فرمودهاند:
« خَیْرٌ لِلنِّسَاءِ أَنْ لَا یَرَیْنَ الرِّجَالَ وَ لَا یَرَاهُنَّ الرِّجَال ـ بهترین برای زنان این است که مردان آنها را نبینند و آنها مردان را نبینند».(کشف الغمة ج1 ص466)
د) رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم دربارهی چشم چرانی زنان متاهل میفرماید:
«خشم خدا نسبت به زن شوهرداری که دیدگانش را به غیر همسرش یا به نامحرمان بدوزد، شدید است. در این صورت خداوند همهی اعمال او را بینتیجه (بدون پاداش) میگرداند».(وسائلالشیعه ج14 ص172)