غفلت 35 :
غفلت زدایی :
6ـ تفکر (قسمت سوم)
انواع تفکر (بخش اول)
تفکر انواع و مراتب گوناگونی دارد که تعدادی از انواع آن در بیداری دل و زدودن غبار معاصی و گناهان بسیار مؤثر و لازم است که بهعنوان نمونه به بعضی از آنها اشاره مینمائیم:
1ـ تفکر در دقائق و لطائف خلقت خود و آسمانها و زمین و تدبر در اینکه انسان و جهان بیهوده و بازیچه خلق نشدهاند.
إِنَّ فىِ خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلَافِ الَّیْلِ وَ النَّهَارِ لَاَیَاتٍ لِّأُوْلىِ الْأَلْبَابِ
الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیَمًا وَ قُعُودًا وَ عَلىَ جُنُوبِهِمْ وَ یَتَفَکَّرُونَ فىِ خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَاذَا بَاطِلًا سُبْحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ.
«مسلماً در آفرینش آسمانها و زمین، و آمد و رفت شب و روز، نشانههاى (روشنى) براى خردمندان است. *
همانها که خدا را در حال ایستاده و نشسته، و آنگاه که بر پهلو خوابیدهاند، یاد مىکنند و در اسرار آفرینش آسمانها و زمین مىاندیشند (و مىگویند:) بار الها! اینها را بیهوده نیافریدهاى! منزهى تو! ما را از عذاب آتش، نگاه دار!» (العمران190و191)
أَ وَ لَمْ یَتَفَکَّرُوا فی أَنْفُسِهِمْ ما خَلَقَ اللَّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ أَجَلٍ مُسَمًّى
آیا آنان با خود نیندیشیدند که خداوند، آسمانها و زمین و آنچه را میان آن دو است جز بهحق و براى زمان معیّنى نیافریده است؟! (روم/8)
عالم بزرگ اخلاق جناب حاج ملا احمد نراقی دربارهی فضیلت تفکر در مخلوقات و نقش آن در بیداری و توجه دل، چنین فرمودهاند:
«تفکر عبارت است از اینکه از راه دل در آیات "آفاق" و "انفس" سیر کنى، و از آنها پى به آفرینندهی آنها برى، و او را بشناسى، و قدرت شامله و عظمت کامله او را بدانى. و شکى نیست که غرض از خلقت انسانى نیست مگر همین. و از براى احدى ترقى از حضیض نقصان، به اوج کمال ممکن نیست مگر به این. و این سرّ کلید خزائن اسرار الهیّه و مشکوة انوار قدسیّه است.»
(معراجالسعاده ج2 ص140)
البته باید توجه داشت که تفکر در ذات خدای متعال و همچنین تفکر در صفاتی که عین ذات او هستند منطقه ممنوعه میباشد زیرا تفکر در جایی مطلوب و پسندیده است که عقل انسان قادر بر درک و احاطه باشد و در تعریف تفکر آمده است که: «تفکر یعنی چیدن مقدماتی در ذهن، برای اینکه مجهولی را تبدیل به معلوم کنند.» در حالیکه در محدوده ذات حقتعالی و صفات ملحق به ذات، ما هیچ معلوماتی نداریم تا با چیدن آنها کنار هم نقطه مبهمی در مورد خدای متعال برای ما روشن شود و نتیجهی تفکر در این منطقهی ممنوعه، جز حیرت و سردرگمی و احیاناً سقوط در پرتگاه انکار و کفر نیست. لذا ائمهی معصومین سلاماللهعلیهماجمعین ما را به تفکر در عظمت و نظم جهان هستی که حاکی از علم و قدرت و عظمت و سایر صفات خداست، دعوت نمودهاند.
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمودهاند:
«تَفَکَّرُوا فِی آلَاءِ اللَّهِ فَإِنَّکُمْ لَنْ تَقْدِرُوا قَدْرَه ـ
در نعمتهاى خدا تفکر کنید نه در ذات او، زیرا شما به کنه او نمىرسید».
(بحارالأنوار ج68 ص322)
و امام صادق علیهالسّلام فرمودهاند:
«مَنْ نَظَرَ فی اللهِ کیْفَ هو هَلَکَ ـ
هر کس دربارهی چگونگی خدا بیندیشد هلاک شود».
(اصول کافی، ج1، ص93)
و نیز امام صادق علیهالسّلام فرمود:
أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ إِدْمَانُ التَّفَکُّرِ فِی اللَّهِ وَ فِی قُدْرَتِه
«بهترین عبادت، همواره اندیشیدن دربارهی خدا و قدرت اوست».
(الکافی ج2 ص55)
و امام رضا علیهالسلام میفرمود:
لَیْسَ الْعِبَادَةُ کَثْرَةَ الصَّلَاةِ وَ الصَّوْمِ إِنَّمَا الْعِبَادَةُ التَّفَکُّرُ فِی أَمْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ.
«عبادت به نماز و روزهی بسیار نیست، همانا عبادت؛ اندیشیدن در امر خداى عز و جل است».
(الکافی ج2 ص55)
2ـ تفکر در عاقبت هر کاری که انسان میخواهد انجام بدهد و بررسی سود و زیان دنیوی و اخروی آن.
امیرمؤمنان علی علیهالسلام فرمودهاند:
« الفِکرُ فی الْعَواقِبِ یُنجی مِنَ الْمَعاطِب ـ
اندیشیدن در عواقب کارها، از مهلکهها میرهاند».
(میزانالحکمه،ج10، ح16180)
3ـ تفکر در اینکه هر کار سخت اما با ارزش به زودی تلخیش میرود اما آثار زیبایش برای همیشه میماند و تفکر در اینکه هر کار با لذت اما بیارزش، به زودی شیرینیش میرود اما آثار تلخش برای همیشه خواهد ماند.
فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا(5)
إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا(شرح/6)
به یقین با (هر) سختى آسانى است! (5)
(آرى) مسلّماً با (هر) سختى آسانى است، (6)
4ـ تفکر در جوانی و عمر که چه زود میگذرند و چه بد میشود اگر بیحاصل و با غفلت بگذرند.
رسول اکرم صلیاللهوعلیهوآلهوسلم فرمود:
إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ لَمْ تَزُلْ قَدَمَا عَبْدٍ حَتَّى یُسْأَلَ عَنْ أَرْبَعٍ عَنْ عُمُرِهِ فِیمَ أَفْنَاهُ وَ عَنْ شَبَابِهِ فِیمَ أَبْلَاهُ وَ عَمَّا اکْتَسَبَهُ مِنْ أَیْنَ اکْتَسَبَهُ وَ فِیمَ أَنْفَقَهُ وَ عَنْ حُبِّنَا أَهْلَ الْبَیْت
چون روز رستاخیز شود هیچ بندهاى قدم از قدم برندارد تا اینکه از چهار چیز بازجویى شود: از عمرش که در چه سپرى نموده، از جوانیش که در چه آزموده، از آنچه به دست آورده که از کجا آورده و در چه موردى صرف کرده است، و از دوستى ما اهل بیت.
📚 تحف العقول النص ص56
فایل مرتبط