غفلت ـ 21
عوامل غفلت
10ـ فریب خوردن به مهلت
امیرالمؤمنین علی علیهالسلام فرمود:
«إِیَّاکَ وَ الْغَفْلَةَ وَ الِاغْتِرَارَ بِالْمُهْلَةِ فَإِنَّ الْغَفْلَةَ تُفْسِدُ الْأَعْمَالَ وَ الْآجَالَ تَقْطَعُ الْآمَالَ ـ
بپرهیز از غفلت و فریب خوردن بهمهلت، پس بهدرستى که غفلت فاسد میکند کردارها را، و اجلها مىبرند امیدها را»
( شرح آقا جمالالدین خوانسارى بر غررالحکم ص226)
یکی از چیزهایی که انسان را به غفلت و انجام گناه دچار میکند این است که امید دارد که مهلت بیشتری برای زندگی و حتی توبه داشته باشد و این یکی از راههای فریب شیطان است.
خداوند به ظالمین مهلت میدهد:
الف) آیاتی درباره مهلت به ظالمین
1ـ وَ ذَرْنی وَ الْمُکَذِّبینَ أُولِی النَّعْمَةِ وَ مَهِّلْهُمْ قَلیلاً
و مرا با تکذیبکنندگان صاحب نعمت واگذار، و آنها را کمى مهلت ده، (مزمل/11)
2ـ فَمَهِّلِ الْکافِرینَ أَمْهِلْهُمْ رُوَیْداً
حال که چنین است کافران را (فقط) اندکى مهلت ده (تا سزاى اعمالشان را ببینند)! (طارق/17)
3ـ وَ لَوْ یُؤاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِمْ ما تَرَکَ عَلَیْها مِنْ دَابَّةٍ وَ لکِنْ یُؤَخِّرُهُمْ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ لا یَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا یَسْتَقْدِمُونَ
و اگر خداوند مردم را بهخاطر ظلمشان مجازات مىکرد، جنبندهاى را بر پشت زمین باقى نمىگذارد؛ ولى آنها را تا زمان معیّنى به تأخیر مىاندازد. و هنگامى که اجلشان فرا رسد، نه ساعتى تأخیر مىکنند، و نه ساعتى پیشى مىگیرند. (نحل/61)
4ـ وَ کَأَیِّنْ مِنْ قَرْیَةٍ أَمْلَیْتُ لَها وَ هِیَ ظالِمَةٌ ثُمَّ أَخَذْتُها وَ إِلَیَّ الْمَصیرُ
و چه بسیار شهرها و آبادیهایى که به آنها مهلت دادم، در حالى که ستمگر بودند؛ (امّا از این مهلت براى اصلاح خویش استفاده نکردند.) سپس آنها را مجازات کردم؛ و بازگشت، تنها بهسوى من است! (حج/48)
5ـ وَ لا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غافِلاً عَمَّا یَعْمَلُ الظَّالِمُونَ إِنَّما یُؤَخِّرُهُمْ لِیَوْمٍ تَشْخَصُ فیهِ الْأَبْصارُ
گمان مبر که خدا، از آنچه ظالمها انجام مىدهند، غافل است! (نه، بلکه کیفر) آنها را براى روزى تأخیر انداخته است که چشمها در آن (بهخاطر ترس و وحشت) از حرکت بازمىایستد. (ابراهیم/42)
نکته:
سنّت خداوند بر مهلت دادن است. «إِنَّما یُؤَخِّرُهُمْ» بنابراین در برابر ظالم، نه ساکت شوید و نه مأیوس، به وظیفه خود عمل کنید که خدا در کمین آنهاست.
تفسیر نور ج4 ص426
ب) امیرالمؤمنین غلی علیهالسلام فرمود:
وَ لَئِنْ أَمْهَلَ [اللَّهُ] الظَّالِمَ فَلَنْ یَفُوتَ أَخْذُهُ وَ هُوَ لَهُ بِالْمِرْصَادِ عَلَى مَجَازِ طَرِیقِهِ وَ بِمَوْضِعِ الشَّجَا مِنْ مَسَاغِ رِیقِه
اگر خداوند ظالم را مهلت دهد هرگز مجازات او از بین نمىرود، او بر سر راه در کمین ستمگران است، و چنان گلوى آنها را در دست دارد که هر زمان بخواهد آنرا چنان مىفشارد که حتى آب دهان از گلویشان فرو نرود.
نهجالبلاغة (للصبحی صالح) ص141
11ـ غره شدن به خدا
یَا أَیهَا الانسانُ مَا غَرَّک بِرَبِّک الْکرِیمِ (انفطار/6)
1ـ فرمایش امام خامنهای مدظله العالی درباره این آیه:
مغرور شدن به خدا یعنى نابهحق از خدا توقع کردن؛ بدون اینکه انسان عمل صالحى را به میدان بیاورد، از خدا پاداش بخواهد؛ این که انسان بگوید، ما که بندهى خوب خدا هستیم و خدا حتماً به ما کمک خواهد کرد؛ این که انسان از حلم الهى سوء استفاده کند و به گناه ادامه بدهد؛ از عذاب خدا خود را ایمن بداند؛ اینها همه غرّه شدن به خداست.
امام سجاد مىفرماید: «خدایا! مصیبت دائمى براى آن کسى است که به تو غرّه بشود».
این غرّه شدن به خدا، همان بلایى است که بر سر بنىاسرائیل آمد. خداى متعال آنها را ملت برگزیده قرار داده بود؛ اما چون به خدا غرّه شدند و وظایف خودشان را انجام ندادند، خداى متعال دربارهى آنها فرمود: « ضُرِبَتْ عَلَیْهِمُ الذِّلَّةُ وَ الْمَسْکَنَةُ»(بقره/61) آنها همانهایى هستند که خداى متعال در چند جاى قرآن تصریح کرده که من اینها را مردمان برگزیده قرار دادم؛ «وَ أَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَى الْعالَمینَ»(بقره/47و122)؛ اما همینها با عمل بد خود کارى کردند که خداى متعال دربارهى آنها فرمود: « ضُرِبَتْ عَلَیْهِمُ الذِّلَّةُ وَ الْمَسْکَنَةُ وَ باؤُ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّه»(بقره/61) و مورد خشم الهى قرار گرفتند.
غرّه شدن به خدا، این چیزها را دنبال خودش دارد. بایستى به خودمان، دلمان و جانمان و به شستشوى روانى خودمان بپردازیم و وظایف سنگین، ما را غافل نکند. البته، راه باز است؛ همین نمازهاى پنجگانه، همین امکان دعا، همین نافله، همین نماز شب؛ همه از راههاى به خود پرداختن است؛ این راهها را در مقابل ما باز گذاشتهاند. اگر تنبلى نکنیم، مىشود؛ آن وقت انسان اعتلاء و نورانیت پیدا مىکند و کارهایش برکت پیدا مىکند.
از فرمایشات امام خامنهای در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهورى اسلامى ـ 29/3/1385)
2ـ در حدیثى از پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم آمده است که هنگام تلاوت این آیه فرمود: « غره جهله ـ جهل و نادانیش او را مغرور و غافل ساخته است.
مجمع البیان" ج 10 ص 449
3ـ از اینجا روشن مىشود هدف این است که با تکیه بر مسأله ربوبیت و کرم خداوند غرور و غفلت انسان را درهم بشکند، نه آنگونه که بعضى پنداشتهاند که هدف تلقین آدمى در زمینه عذر خواهى او است که در جواب بگوید: کرمت مرا مغرور ساخت.
و نیز آنچه از" فضیل بن عیاض" نقل شده که از او سؤال کردند اگر در روز قیامت خداوند تو را به حضور طلبد و از تو بپرسد: ما غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَرِیمِ، در جواب چه مىگویى گفت: در جواب مىگویم: غرنى ستورک المرخاة" پردههایى که بر گناهان من افکنده بودى مرا غافل و مغرور ساخت" نیز متناسب مفهوم آیه نیست، بلکه در جهت مخالف هدف اصلى آیه قرار دارد، چرا که هدف درهم شکستن غرور و بیدار کردن از خواب غفلت است، نه پرده جدیدى بر پردههاى غفلت افکندن! بنا بر این سزاوار نیست آیه را از هدفى که داشته منحرف سازیم، و در جهت مخالف آن نتیجهگیرى کنیم.
تفسیر نمونه، ج26، ص: 217
4ـ امیر مؤمنان على علیهالسلام در تفسیر این آیه جملههاى عجیبى دارد، مىفرماید:
این آیه کوبندهترین دلیل در برابر شنونده است، و قاطعترین عذر در برابر شخص مغرور، کسى که جهالت و نادانیش او را جسور و مغرور ساخته، خداوند مىفرماید:
اى انسان چه چیز تو را بر گناهت جرأت داده؟، و چه چیز تو را در برابر پروردگارت مغرور ساخته؟، و چه چیز تو را به هلاکت خویش علاقهمند نموده؟
آیا این بیمارى تو بهبودى ندارد؟ یا این خوابت به بیدارى نمىانجامد؟
چرا (لا اقل) آن مقدار که به دیگران رحم مىکنى به خودت رحم نمىکنى، تو هر گاه کسى را در میان آفتاب سوزان به بینى بر او سایه مىافکنى، هر گاه بیمارى را ببینى که درد، او را سخت ناتوان ساخته از روى ترحم بر او گریه مىکنى، پس چه چیز تو را بر بیماریت صبور ساخته، و بر مصیبتت شکیبا نموده، و از گریه بر خویشتن تسلیت داده؟ در حالى که عزیزترین افراد نزد تو خودت مىباشى چگونه ترس از نزول بلا در شب ترا بیدار نکرده، با اینکه در گناه و معصیت او غوطهورى، و در حالى که زیر سلطه او قرار دارى.
بیا و این بیمارى (غفلت از خدا) را با داروى تصمیم و عزم راسخ مداوا کن، و این خواب غفلتى را که چشمانت را فرو گرفته با بیدارى برطرف ساز، بیا مطیع خداوند شو، و به یاد او انس گیر، خوب تصور کن که به هنگام غفلتت از خدا او با دادن نعمتها به تو عنایت مىکند، تو را به سوى عفو و بخشش خویش مىخواند، و زیر پوشش فضل و برکات خود قرار مىدهد.
در حالى که تو هم چنان به او پشت کردهاى، و به دیگرى رو مىآورى، بزرگ است خداوندى که با این قدرت عظیم، " کریم" است، اما تو با این ضعف و حقارت چهقدر بر معصیت او جسورى!
نهج البلاغه خطبه 223