غفلت ـ17
عوامل غفلت
8ـ عجب و غرور (قسمت اول)
مبحث هیأت متوسلین به جواد الائمه علیهالسلام
1ـ حضرت امیر علیهالسّلام مىفرماید: « هر که خاطر خود از فریب دنیا جمع کرد و از او مطمئنّ خاطر شد، فریب دنیا مىخورد و به غفلت فرو رفته، آهسته آهسته غفلت او زیاد شده به غفلت، از دنیا خواهد رفت.»
( شرحمصباحالشریعه ج1 ص223)
یعنی کسانی که دچار عجب شده و خود را مصون از فریب نفس و شیطان دانستند و فکر کردند خیلی انسانهای خوب و وارستهای میباشند، به دلیل اینکه مراقب خود نیستند، به غفلت فرو میروند.
2ـ «و بدان که با غرور، مواعظ الهیّه و دعوتهاى انبیاء و موعظتهاى اولیاء اثر نکند، زیرا که غرور ریشهی همه را بنیان کن کند، و این از دامهاى بزرگ و نقشههاى دقیق ابلیس و نفس است که انسان را از فکر خود و فکر مرضهاى خود ببرد، و موجب نسیان و غفلت شود، و اطباى نفوس از علاج او عاجز شوند، و یک وقت به خود آید که کار از اصلاح گذشته و راه چاره بهکلى مسدود شده. وَ أنْذِرْهُمْ یَوْمَ الْحَسْرَةِ إذْ قُضِیَ الأمْرُ وَ هُمْ فی غَفْلَةٍ وَ هُمْ لا یُؤْمِنُونَ.(مریم/39)»
(امام خمینی رحمتاللهعلیه؛ شرححدیثجنود عقلوجهل،ص137)
3ـ على علیهالسّلام فرمود: « سُکْرُ الْغَفْلَةِ وَ الْغُرُورِ أَبْعَدُ إِفَاقَةً مِنْ سُکْرِ الْخُمُور ـ
کسانى که مست غفلت و غرور هستند خیلى دیرتر از مستشدگان از شراب، به هوش مىآیند.»
(غررالحکم، ص440)
4ـ على بن سوید گوید از حضرت موسى بن جعفر، علیهالسلام، پرسیدم از عجبى که فاسد مىنماید عمل را. پس گفت: «عجب [را] درجاتى است. از آنها این است که زینت پیدا کند از براى بنده بدى عمل او، پس ببیند او را نیکو، پس به عجب آورد او را و گمان کند او نیکو عملى کرده است. و از آنهاست آنکه ایمان آورده بنده به پروردگار خود، پس منت گذارد بر خدا، و حال آنکه از براى خداست بر او در آن ایمان منت،»
امام خمینی رحمتاللهعلیه؛ چهل حدیث (اربعین حدیث) ص 61 ـ حدیث سوم