فناوری زیستی و نبرد آیندهی جهان
مهندسی ژنتیک با رشد رو به شتاب خود، امکانات و قابلیتهای فراوانی را در اختیار بشر امروز قرار داده است. در گزارش کمیسیون تدوین استراتژی آمریکا برای قرن21 آمده بود که در سالهای آینده، ممکن است فناوری زیستی از نظر سرمایهگذاری اقتصادی از فناوری اطلاعات، پیشی گیرد و شاید بتوان گفت که این شاخه از علم از نظر تأثیرات کلان اجتماعی، از فناوری اطلاعات پیشی خواهد گرفت.
با استفاده از علم، بشر درک بهتری از بیماریهای ویروسی پیدا خواهد کرد و فناوری کشت سلولی میتواند، امکان درمان بسیاری از بیماریهای مزمن و حاد عصبی را فراهم سازد؛ مثلاً تقویت دستگاه ایمنی بدن انسان در برابر بیماری ممکن خواهد شد و با وجود گاوها و گوسفندانی که با استفاده از مهندسی ژنتیک، دگرگونیهایی در ژنهای آنها داده شده تا گوشت و شیرشان حاوی پروتئینهای دارویی با ارزش باشد، داروهای حیوانی به فراوانی در دسترس خواهند بود ضمن آنکه روشهای مبارزه و پیشگیری از بیماریها نیز به سرعت در حال پیشرفت است. با این نوآوریها، این احتمال وجود دارد که طول عمر انسان دست کم به هشتادوپنج سال و شاید در ربع قرن پس از آن، به حدود یکصدوبیست سال برسد. افزایش طول عمر اگر چه در نگاه اول پدیده بسیار خوبی خواهد بود و شاید به نوعی بازگشت به گذشته انسانِ قبل از انقلاب صنعتی ـ و قبل از، از بین رفتن محیط زیست و بروز آلودگیهای صنعتی ـ باشد ولی از آنجا که این فناوری بهطور قطع در کشورهای ثروتمند که اغلب کشورهای غربی میباشند توسعه بیشتری خواهد داشت باعث بروز مشکلاتی در جهان میگردد.
ظهور زنجیرههای جدید در بافت جمعیت که افراد بالای 65 سال بخش عظیمی از آنرا تشکیل میدهند غرب را با مسأله نیروی کار و کمبود آن مواجه خواهد کرد. با توجه به پایین بودن رشد جمعیت در کشورهای غربی و حتی رشد منفی آن، جایگزین کردن نیروی کار فعال و جوان بسیار سخت خواهد بود. حتی بالا بردن سن بازنشستگی اتفاقی که در بسیاری از کشورها رخ داده و سن بازنشستگی چند سال بالا رفته نمیتواند راه حل مناسبی برای این مشکل باشد. زیرا نیروی بالای 60 سال کارآیی لازم را در بسیاری از امور ندارد.
مسأله دیگر برخورداری از این فناوریهاست. اینکه چه کسی امکان بهرهگیری از چنین فناوریهایی را خواهد داشت و چه کسی نخواهد داشت؟ و دیگر آنکه منابع پزشکی در این مورد چگونه توزیع خواهد شد؟ بدیهی است که گسترش نیافتن فناوریهای زیستی به کشورهای فقیر، برای غرب به همان اندازه خطرناک است که آگاهی آنها از اطلاعات طبقهبندی شده مربوط به این مبحث. زیرا با توجه به رشد جمعیت در کشورهای به اصطلاح جنوب در آینده شاهد کشورهای جوان در جنوب و کشورهای پیر در شمال خواهیم بود که ترکیب جمعیتی جهان را عوض خواهد کرد و از طرفی مهاجرت نیروی کار از کشورهای جنوب به کشورهای شمال که برای هر دو طرف اجتنابناپذیر خواهد بود مشکلات جدی به وجود میآورد.
از طرف دیگر بیوتکنولوژی در صورت جلوگیری نکردن دولتها، گزینش جنسیت و صفات خاصی را در نوزادان امکانپذیر خواهد ساخت. بسیاری از آمریکاییهایی که امکان یافتهاند جنسیت فرزندان خود را تعیین کنند، مؤنث را بر مذکر ترجیح دادهاند، اما گرایش و تعصب فرهنگی در بسیاری از بخشهای دیگر جهان، بهویژه در خاور دور، عکس این گرایش است. در صورتی که گزینش جنسی فرزندان رواج یابد. این احتمال وجود دارد که با گذشت زمان در جوامع مختلف، اشکال جمعیتی متفاوت و ناهمگونی به وجود آید که به تبع آن، ناهمگونی جمعیت، مشکلات اجتماعی و امنیتی خاصی را دامن خواهد زد.
به احتمال قوی در سالهای نه چندان دور شاهد دخالتهای محسوس و نامحسوس کشورهای بزرگ و صاحب تکنولوژی، در روند شکلگیری جمعیتی دیگر کشورهای جهان خواهیم بود. یکی از تبعات این کار که تا اندازهای شروع شده است انتقال کارخانهها و صنعت به کشورهایی است که نیروی کار ارزان قیمت در اختیار دارند. حضور کارخانههای بزرگی که مالک اصلی آنها سرمایهدارانی غربی هستند در کشورهای شرق آسیا مؤید این مطلب است.
تأثیر بیوتکنولوژی بر آینده امنیت اجتماعات بشری به ویژه غرب، فراتر از آن است که در اینجا ذکر شد، چرا که اختراع و اکتشاف هر مسأله، تبعات متعددی را منجر میشود که باید در انتظار آن بود.
از سویی دیگر کشورهای پیشرفته در صدد آن هستند که با استفاده از این فناوریها تسلط سیاسی و اقتصادی خود را در جهان گسترش دهند. فروش ثمرهی این فناوری به کشورهای در حال توسعه باعث میشود تا در مدت زمانی نه چندان زیاد، نوعی وابستگی و نیاز ضروری به این محصولات به وجود بیاید. مانند وابستگی که در حال حاضر به رایانه وجود دارد، در حالی که امکانات و دانش فنی و اساسی تولید آن در بخشهای اصلی، تنها در اختیار چند کشور و چند شرکت چندملیتی محدود است. این امر موجب خواهد شد تا با استفاده از این فناوری جدید، قدرت اقتصادی دارندگان این فناوری افزایش یافته و اهرم فشاری برای تغییرات سیاسی در دیگر کشورها به لحاظ اقتصادی و به لحاظ نیاز آنان به ثمره این فناوریها در دست داشته باشند و حتی بتوانند با تحریم فروش آن، دولتها را جابهجا نمایند. ضمن آنکه با این فناوری حتی در سطح اجتماع در بلند مدت تغییرات ساختاری و ترکیب ناهمگون جمعیتی بهوجود آورند.
از این رو حساسیت شدیدی برای دستیابی دیگر کشورها به این فناوریها در بین کشورهای قدرتمند یا به اصطلاح شمال در حال شکلگیری است و به همین دلیل فعالیت مؤسسه رویان در ایران را با دقت و حساسیت دنبال مینمایند.
در آینده نزدیک باید شاهد شکلگیری مجمعی بینالمللی برای کنترل فناوریهای زیستی باشیم که اهداف آشکار و پنهان آن مانند آژانس بینالمللی انرژی اتمی خواهد بود.
یعنی کشورهای قدرتمند با در اختیار داشتن این فناوریها با تشکیل آژانسهای بینالمللی به بهانه ارائه فناوری به دیگر کشورها و کنترل آن برای جلوگیری از استفادههای غیر انسانی، همه جهان را کنترل مینمایند تا جز آنها کسی نتواند به محتوای اصلی این فناوریها دست یابد.
با توجه به این نکته اوج درایت امام خامنهای در تشکیل مؤسسه رویان و پشتیبانی معنوی و مادی از این مؤسسه در طول سالهایی که خیلی از مسئولین اعتقادی به آن نداشتند مشخص میگردد.