نویسنده: رضا مسجدی
بایستگی ازدواج و تشکیل خانواده
خداوند متعال طبیعت زن و مرد را به گونهای سرشته است که از جهات مختلف روحی، عاطفی، جسمی و جنسی به یکدیگر نیازمند بوده و تا زمانی که کنار یکدیگر قرار نگیرند، انس و آرامش و محبت و دلدادگی حقیقی را تجربه نخواهند کرد. این سخن به معنای ضرورت ازدواج است که در آموزههای دینی مورد تاکید ویژه قرار داشته و قرآن و سخنان پیشوایان معصوم علیهمالسلام زوایای مختلف این حقیقت را مورد دقت و اشاره قرار دادهاند که در لابلای مباحث بدانها اشاره خواهیم داشت.
کلیدی طلایی در ازدواج
انگیزه افراد برای اقدام به ازدواج متفاوت است؛ فرار از تنهایی، ارضای مشروع میل جنسی، دوری از محیط نامناسب خانه و خانواده، به دست آوردن مال و ثروت همسر آینده، رسیدن به آرامش، و دیگر علتها میتواند برای شروع یک خواستگاری و اقدام به ازدواج محرک انسان باشد.
اما برترین انگیزه از نگاه روایات، یافتن همسری با ایمان برای گام نهادن در مسیر طاعت الهی و رسیدن به کمال معنوی است. این انگیزه و نیت برتر، برگرفته از متن زندگانی زوج آسمانی تاریخ است، آن هنگام که پس از گذشت مدتی از ازدواج حضرت زهرا سلاماللهعلیها و امیرالمؤمنین علیهالسلام، وقتی پیامبر از امیرالمؤمنین پرسیدند: «زهرا چگونه همسری برای تو است؟» امیرالمؤمنین علی علیهالسلام عرضه داشت: «نِعْمَ الْعَوْنُ عَلَی طَاعَةِ الله ـ فاطمه بهترین کمک برای من در مسیر طاعت خداست.»[1] به عبارت دیگر، این سخن، کلید طلایی انگیزه و نیت ازدواج است که در زندگی آن بزرگواران به عنوان الگوی جاودان متبلور شده است؛ ازدواج به نیت رسیدن به قرب و کمال الهی و زندگی بر اساس معنویتی که انسان را به آرامش، انس و محبت حقیقی رسانده، مصونیت بخش از بسیاری آفات رایج امروزی خواهد شد.
آثار ازدواج با نیت طلایی
نکته قابل تأمل در ارزش نیت الهی ازدواج این است که کسانی با چنین انگیزهای به خواستگاری و همسرگزینی اقدام مینمایند، از برکات و آثار فراوان ازدواج و تشکیل خانواده نیز بهرهمند خواهند شد که برخی از این برکات عبارتند از:
1. حفظ دین
از مهمترین دستاوردهای ازدواج که در فرمایش پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآلهوسلم نیز بهآن اشاره شده است، تکمیل و حفظ دین انسان است که در سایه ازدواج محقق خواهد شد. آن حضرت فرمودند: «مَنْ تَزَوَّجَ فَقَدْ اَحْرَزَ شَطْرَ دینِهِ فَلْیَتَّقِ اللّه فی شَطْرِ الثّانی ـ کسی که ازدواج میکند، نیمی از دینش را حفظ کرده است. پس برای احراز نیم دیگر باید تقوای الهی را پیشه کند.»[2]
از این رو رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم به تمام کسانی که از طریق ازدواج و تشکیل خانواده، درصدد حفظ ایمان و معنویت و پاکدامنی و عفت هستند، یاری خداوند را مژده میدهد و میفرماید: «حَقٌّ عَلَی اللّهِ عَوْنُ مَنْ نَکَحَ اِلْتِماسَ الْعِفافِ عَمّا حَرَّمَ اللّهُ ـ هر که به منظور پاک نگه داشتن خود از آنچه خداوند حرام کرده است ازدواج کند، بر خداست که او را یاری نماید.»[3]
2. آرامش و محبت
دلدادگی و شور عشق دوطرفهای که پس از ازدواج بین زن و مرد به وجود میآید، یکی از جلوههای محبت الهی است که میان بندگان خود پراکنده و آنان به چنان علاقه و وابستگی عاطفی میرسند که دوری از یکدیگر برایشان ناگوار خواهد بود.
خداوند متعال در بیان آثار سازنده پیوند زناشویی میفرماید:
«وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُون ـ و از نشانههاى او اینکه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد در این نشانههایى است براى گروهى که تفکّر مىکنند.» (روم/21)
البته این مهم هنگامی است که علاوه بر نیت الهی، عفو و گذشت، آشنایی با شرایط همسرداری و دیگر مسائل هم بدان ضمیمه شود و بهانههای واهی، این مودّت و محبّت را مخدوش نسازد. همانگونه که زندگی امیرمؤمنان علیهالسلام و حضرت زهرا سلاماللهعلیها آکنده از عطر محبت و دلدادگی بود، به گونهای که حضرت علی علیهالسلام سوگند یاد میکند که: «والله ما اغضَبَتنِی؛ به خدا قسم، حتی یکبار هم فاطمه مرا عصبانی و خشمناک نکرد.»[4] همچنین میفرماید: «وَ لَقَدْ کُنْتُ أنْظُرُ إلَیْهَا فَتَکْشِفُ عَنِّی الهُمُومُ وَ الأحْزَانُ بِنَظَرِی إلَیْهَا ـ و هر گاه به او نگاه میکردم، تمام نگرانیها و غمهایم از بین میرفت.» [5]
3. مصون ماندن از انحرافات جنسی
یکی از انگیزههای مهم در باب ازدواج، ارضای مشروع و معقول غریزه خدادادی جنسی است که باعث مصون ماندن از شرّ انحرافات جنسی است. از آنجا که دوران جوانی اوج این غریزه است، لذا ازدواج در این سن با سفارش و تأکید ویژه همراه شده است.
در سخن پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآلهوسلم دستاورد مثبت انگیزه عفافورزی چنین ترسیم شده است: «اَیُّمَا شابٌ تَزَوَّجَ فِی حِداثَةِ سِنِّهِ عَجَّ شَیْطانُهُ: یا وَیْلَه! عَصِمَ مِنّی دِینَهُ ـ هرگاه شخصی در سنین جوانی ازدواج کند، شیطانِ او فریاد میزند: وای بر من! دینش را از گزند من حفظ کرد.» [6]
و نیز فرمود: «یا مَعْشَر الشَبابِ مَنْ اسْتَطاعَ مِنْکُم الباه فَلْیَتَزَوَّجْ فاِنَّهُ أغضُّ لِلْبَصَرِ و أحَصنُ لِلْفَرْج ـ ای گروه جوانان! هر یک از شما که قدرت ازدواج دارد، حتماً اقدام کند؛ چرا که این خود بهترین وسیلهای است که چشم را [از نگاههای آلوده] و عورت را [از بیعفتی و گناه] محافظت میکند.» [7]
در فرهنگ قرآن، زن و شوهر نسبت به یکدیگر لباس نامیده شدهاند:
«هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ ـ زنان جامهی ستر و عفاف شما هستند و شما نیز لباس عفت آنها هستید.» (بقره/187)
از این آیه بر میآید که پاکدامنی برآمده از ازدواج، چونان پرده و پوششی باطنی در مقابل انحراف و گناهان جنسی عمل میکند. پس اگر ازدواج با همهی شرایط اسلامی تحقق یابد، باعث پاکدامنی زن و مرد در مقابل لغزشهای ناشی از غریزهی جنسی میگردد.
4. افزایش رزق و روزی
جالب است که یکی از راههای گشایش در زندگی و توسعه رزق و روزی از نگاه آموزههای دینی، ازدواج و تشکیل خانواده است. خداوند میفرماید:
«وَ اَنْکِحُوا الْاَیَامَی مِنْکُمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَ اِمَائِکُمْ اِنْ یَکُونُوا فُقَرَاءَ یُغْنِهِمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ ـ مردان و زنان بیهمسر خود را، همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را همسر دهید، اگر فقیر و تنگدست باشند خداوند آنها را از فضل خود بینیاز میسازد، خداوند گشایش دهنده و آگاه است.» (نور/32)
در روایات نیز وارد شده است که کسی که برای خود همسری بر میگزیند، درهای برکت و وسعت رزق بر روی او گشوده میگردد.
پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمودند: «اِتَّخِذُوا الاهْلَ فَاِنَّهُ اَرْزَقُ لَکُمْ ـ همسر اختیار کنید که وجود او، روزی شما را زیاد میکند.»[8]
نیز فرمود: «اِلْتَمِسُوا الرِّزْقَ بِالنِّکاحِ ـ بهوسیله ازدواج، رزق و روزی طلب کنید.» [9]
و فرمود: «تَزَوَّجُوا النِّسَاءَ فَإِنَّهُنَّ یَأْتِینَ بِالْمَال ـ ازدواج کنید، زیرا که همسر با خود رزق و روزی و توسعه در زندگی به همراه میآورد.» [10]
همو میفرماید: «تَزَوَّجُوا لِلرِّزْقِ فَاِنَّ لَهُنَّ الْبَرَکَة ـ بهخاطر رسیدن به ثروت و دارایی ازدواج کنید، زیرا که زنان با خود برکت به همراه میآورند.» [11]
اسحاقبنعمار میگوید: از امام صادق علیهالسلام دربارهی حدیثی که از رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم در میان مردم شهرت داشت که مردی نزد رسولالله آمد و از فقر و نداری شکایت کرد، حضرت نیز به او فرمود: ازدواج کن. تا سه مرتبه که آن شخص همان سخن خود را تکرار میکرد و پیامبر هم به او، راه حل انتخاب همسر را ارائه میدادند، پرسیدم. امام صادق علیهالسلام فرمودند: «بله! این حدیث صحیح است.» بعد فرمودند: «الرِّزْقُ مَعَ النِّساءِ وَ الْعِیَال ـ زن و فرزند با خود وسعت رزق و گشایش در زندگی به همراه میآورند.»[12]
شاید حکمت این همه تأکیدی که در دین برای انتخاب همسر و بهدنبال آن گشایش در زندگی و توسعه روزی شده است، این باشد که غالباً افراد مجرد، انگیزه چندانی برای کار و تلاش و تهیه خانه و زندگی و امکانات ندارند و چه بسا به داشتن حداقل امکانات اکتفا مینمایند، ولی پس از ازدواج با توجه به دلبستگی و احساس مسؤولیتی که در قبال خانواده و همسر در خود مییابند، انگیزه کار و تلاش دو چندانی یافته و با توجه به عنایت ویژهای که خداوند نسبت به آنان میکند، در زندگی آنان، تلاش و رفاه، جایگزین تنگدستی و تنپروری میشود.
5. ارتقای کمی و کیفی عبادات
یکی از نکات جالب توجه ازدواج، افزایش کیفیت عبادات است که بسیار برتر از عبادتهای افراد مجرد دانسته شده است. رسول اعظم صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمود: «رَکعتانِ یصلیهما المُتزوجُ اَفضلُ مِن رجلٍ عَزبٍ یقومُ لَیلهُ و یصومُ نهارَهُ ـ دو رکعت نماز انسان با همسر، برتر است از عمل انسان عَزَبی که همه شب را در نماز و روز آن را روزه دار باشد.»[13]
نیز فرمود: «المُتَزَوِّجُ النائمُ أفضَلُ عِندَاللّه مِنَ الصائمِ القائمِ العَزَبِ ـ خواب انسان متأهل، نزد خدا فضیلت دارد بر بىهمسرِ روزهگیرِ شبزندهدار.»[14]
و امام صادق علیه السّلام میفرماید: «رَکْعَتَانِ یُصَلِّیهِمَا الْمُتَزَوِّجُ أَفْضَلُ مِنْ سَبْعِینَ رَکْعَةً یُصَلِّیهَا أَعْزَب ـ دو رکعت نماز که انسان متأهّل میخواند، از هفتاد رکعت نماز، که انسان مجرد بخواند، برتر است.»[15]
ملاکهای یک همسر خوب
پیش از این گفتیم که اقدام به همسریابی، خواستگاری و ازدواج، اگر در راستای اجرای اطاعت از دستورهای الهی باشد، آثار و برکات فراوان خود را به ارمغان آورده، زندگی را لذتبخش و پر حلاوت خواهد نمود. اما سؤال اساسی این است که کدام همسر است که میتواند یاور انسان در این مسیر بوده و انسان را به این جایگاه زیبا و دلنشین برساند؟
برای رسیدن به پاسخ لازم است که ویژگیهای همسر خوب را بررسی نماییم تا با انتخابی دقیق بتوانیم به نیت مورد نظر جامه عمل بپوشانیم؛ زیرا روشن است که لازمه یک انتخاب خوب، آشنایی با شاخصها و ملاکهای اصلی آن گزینش است که این مهم در روایات مربوط به ازدواج و امر خواستگاری، با چند شاخصه مشخص و تبیین شده است که بیان آنها میتواند گرهگشای تحیر و سرگردانی انسان قرار گیرد.
الف: ویژگیهای داماد
1. تدین و امانتداری
رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمود: «اِذا جاءَکُم مَنْ تَرْضَوْنَ دینَهُ وَامانَتَهُ یَخْطُبُ (اِلَیْکُم) فَزَوِّجُوهُ، اِنْ لاتَفْعَلُوهُ تَکُنْ فِتْنَةٌ فِی الاَْرْضِ وفسادٌ کبیرٌ ـ هرگاه کسی [به خواستگاری] نزد شما آمد و دینداری و امانتداری او را پسندیدید، به او زن دهید. اگر چنین نکنید، در روی زمین تبهکاری و فساد بسیار پدید خواهد آمد.»[16]
2. خوش اخلاقی
امام رضا علیهالسلام در خصوص ویژگی داماد خوب میفرماید: «اِنْ خَطَبَ اِلَیکَ رَجُلٌ رَضیتَ دینَهُ وخُلُقَهُ فَزَوِّجْهُ وَلایَمْنَعْکَ فَقْرُهُ وفاقَتُهُ، قالَ اللّه تَعالی: اِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ... ـ اگر مردی نزد تو به خواستگاری آمد و دین و اخلاق او را پسندیدی، به وی زن بده و فقر و ناداریش مانع تو [از این کار] نشود. خدای متعال فرموده است: اگر تهیدست باشند، خداوند از فضل [و کرم] خود آنان را توانگر کند.» [17]
داشتن ثروت و دارایی شرط اساسی و لازم برای خواستگاری نیست. مرد هر چند فقیر باشد، تدینش به او اجازه نمیدهد که تنبل و غیرفعّال باشد. از اینرو، برای کسب روزی فعالیت و تلاش میکند و از طرف دیگر، خداوند تبارک و تعالی هم وعده داده است که آنها را با فضل خودش غنی و بی نیاز کند.
مردی به نام حسین بشّار میگوید: خدمت امام رضا علیهالسلام نامه نوشته و پرسیدم که یکی از بستگانم برای خواستگاری دخترم نزد من آمده است، ولی او جوانی بداخلاق است. نظر مبارک شما دربارهی زن دادن به او چیست؟ حضرت فرمودند: «اگر بداخلاق است به او زن نده.»[18]
3. تقوای الهی
امام حسن علیهالسلام به مردی که با ایشان درباره ازدواج دختر خود مشورت کرد، فرمود: «زَوِّجْها مِنْ رَجُلٍ تَقِّیٍ، فاِنَّهُ اِنْ اَحَبَّها اَکْرَمها واِنْ اَبْغَضَها لَمْ یَظْلِمْها ـ او را به مردی با تقوا شوهر ده؛ زیرا اگر دختر تو را دوست داشته باشد، گرامیاش میدارد و اگر دوستش نداشته باشد، به وی ستم نمیکند.» [19]
مرد با تقوا بر اساس صفای درونی خویش، دوست داشتنش از صمیم قلب است و همسرش را صرفاً به خاطر جمالش یا مالش و یا انگیزههای ظاهری و مادی دوست نمیدارد. از اینرو، او را به واقع گرامی میدارد و احیاناً اگر همسرش، فاقد کمالات انسانی و یا اخلاق الهی باشد و گاهی بنای اذیت و آزار را بگذارد و کاری کند که خود را از چشم شوهر بیندازد، مردِ باتقوا که به نور ایمان آراسته است، درصدد تلافی، آزار و ستم به وی برنمیآید. پس در هر حال، بهترین مردی که میتوان با آسودگی خاطر، به او زن داد، مرد باتقواست.
4. اهل گناه نباشد
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمود: «مَنْ زَوَّجَ کَرِیمَتَهُ مِنْ فَاسِقٍ نَزَلَ عَلَیْهِ کُلَّ یَوْمٍ أَلْفُ لَعْنَة ـ کسی که دخترش را به شخص فاسق تزویج نماید، هر روز بر او هزار لعنت نازل میگردد.» [20]
در روایت امام هشتم علیهالسلام افزون بر گناهان عمومی فرد، بر گناه شرابخواری که در روایات از آن بهعنوان ریشه گناهان دیگر یاد شده، بهطور ویژه نهی شده است. امام رضا علیهالسلام فرمود: «وَ إِیَّاکَ أَنْ تُزَوِّجَ شَارِبَ الْخَمْرِ فَإِنْ زَوَّجْتَهُ فَکَأَنَّمَا قُدْتَ إِلَى الزِّنَا ـ بر تو باد که از تزویج [دختر خویش] با شرابخوار دوری کنی. پس اگر او را به تزویج شرابخوار درآوردی، گویا وی را به بیعفتی سوق دادهای.» [21]
شبیه به همین روایت از امام صادق علیهالسلام نقل شده است که فرمود:
«فَإِنَّ مَنْ زَوَّجَ ابْنَتَهُ شَارِبَ الْخَمْرِ فَکَأَنَّمَا قَادَهَا إِلَى الزِّنَا ـ
هر کس دختر به میگسار دهد مانند آن است که او را بهسوى زنا کشانیده است.»[22]
همچنین فرمود: «مَنْ زَوَّجَ کَرِیمَتَهُ مِنْ شَارِبِ الْخَمْرِ، فَقَدْ قَطَعَ رَحِمَهَا ـ
هر کس دختری به شرابخوار دهد، با او قطع رحم کرده است.» [23]
واضح است که شاربالخمر علاوه بر دردسرهایی که دارد و رنجهایی که بر همسرش تحمیل خواهد کرد، نسل او نیز دچار مشکلاتی خواهد شد. در یک گزارش آمده است: «بهطور کلی هشتاد درصد اشخاص ناقصالخلقه و معلول، محصول شب اول ژانویه میباشند؛ زیرا در این شب، مسیحیان عید بزرگی دارند، به عیش و نوش پرداخته و بیش از حد متعارف مشروب خواری و عیاشی میکنند؛ به حدی که مریض میشوند.» [24]
ب: ویژگیهای عروس
1) اهل ایمان
رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم در بیان برترین معیار در انتخاب همسر میفرماید: «تُنْکَحُ الْمَرْأَةُ عَلی اَرْبَعِ خِلالٍ: عَلی مالِها، وَعَلَی دینِها، وَعَلی جَمالِها، وَعَلی حَسَبِها وَنَسَبِها، فَعَلَیْکَ بِذاتِ الدّینِ ـ با زن بهخاطر چهار چیز ازدواج میشود: مال و ثروتش، دینداریش، زیباییاش و اصل و نسب و خانوادهاش. پس بر توست که با زن متدین ازدواج کنی.» [25]
داماد برای برگزیدن همسر مناسب باید ملاک تدیّن را در زن لحاظ کند؛ زیرا آن چیزی که مایه گرمی و نشاط زندگی و الفت میان زوجین است، دوست داشتن از صمیم قلب، بدون در نظر گرفتن انگیزههای مادی و ظاهری است. بر این اساس، اگر زن را بهخاطر مال و ثروتش برگزیند، به محض اینکه زن متوجه شود مَرد با این انگیزه با او ازدواج کرده است، صفا و گرمی و الفتی که بین این دو باید باشد دچار مشکل شده، گاهی قلبِ زن مملو از کینه و کدورت نسبت به همسرش میشود و بدینسان، هر طور شده به او اجازه رسیدن به اهداف مالیاش را نمیدهد و زندگی مشترکشان یا قطع میشود و یا در صورت تداوم، بسیار بیروح، سرد و نفرتآمیز خواهد بود.
اگر زن را فقط به لحاظ زیباییاش برگزیند، پس از مدتی دیدار یک چهره زیبا برایش عادی و کم جاذبه میشود و چنانچه این زنِ زیبا فاقد تدیّن و اخلاق نیکو و یا احیاناً دارای رذایل اخلاقی باشد، همین چهره زیبا برای مرد مایه دردسر میشود؛ زیرا پیوسته نظر مردان نامحرم را به خود جلب میکند و غیر از رنج و آزار برای شوهرش چیزی به ارمغان نمیآورد و به تدریج بهجایی میرسد که نه تنها زیبایی او برایش لذتبخش نیست؛ بلکه ملالتآور است و اینجاست که دیگر انگیزهای برای ادامه زندگی، در خود نمیبیند.
و اگر زن را تنها برای اصل و نسبش انتخاب کند، چنانچه منظور از اصل و نسب و خانواده، اصالت و بزرگواری و تشخص آنها باشد، در صورتی مطلوب است که این اصالت و سلسله نیکو ادامه یابد و این دختر هم بهرهای از آن برده و توأم با آن، دیندار باشد. وگرنه اگر نصیبی از آن تشخّص و بزرگ منشی نبرده باشد، هیچ ارزشی ندارد.
بنابراین، اگر منظور از اصل و نسب، صرفاً برخورداری از سلسله خانوادگیِ معروف و سرشناس از حیث امور دنیوی و ظاهری باشد، در این صورت از آنجایی که زن متدین نیست، کمترین مفسده و مشکلی که برای مرد بهوجود میآورد این است که گاه و بیگاه، اجداد و سلسله خود را به رُخ مرد کشیده و او را در مواقع و مواضع مختلف تحقیر میکند و بهخاطر نداشتن روحیه تواضع و فروتنی نمیتواند کانون خانواده را گرم نگه دارد و به هر حال، معروفیت و مشهوریت خانواده زن به رونق زندگی مشترک، کمکی نخواهد کرد؛ بلکه در بسیاری از اوقات مانع بزرگی برای ایجاد دوستی و الفت بین زوجین خواهد شد.
و امّا اگر جوان، همسرش را بر اساس تدین و اخلاقش برگزیند، از آنجایی که این زن، زیبایی باطنی و درونی دارد، هر روز که از زندگی مشترک آنها سپری میشود، نه تنها این جاذبه و زیبایی برای مرد عادی و خسته کننده نمیشود؛ بلکه روز به روز بیشتر شیفته اخلاق او شده و به تدریج علاقه و وابستگیاش به او افزون میگردد؛ چرا که این جذّابیت باطنی، ویژگی و خاصیتی است که خداوند متعال در انسان دیندار و صاحب اخلاق نیکو قرار داده است. در بسیاری از موارد، یک زنِ دیندار و متخلق به اخلاق شایسته، چنان مرد را به خود علاقهمند میکند که حتی اگر بهرهای از زیبایی ظاهری و یا اصل و نسب و یا مال و منال هم نداشته باشد، مرد همچنان او را از صمیم قلب دوست میدارد و از هر نوع فداکاری و از خودگذشتگی نسبت به او دریغ نمیورزد. بدیهی است که این نوع زندگی مشترک، برای زوجین، بسیار مستحکم و شیرین است و در این محیط سرشار از صمیمیت و معنویت فرزندان صالح و مفیدی پرورش خواهند یافت.
2) شایستگی
پیامبر ختمی مرتبت صلیاللهعلیهوآلهوسلم میفرماید: «خَیْرُ مَتاعِ الدُّنْیا اَلْمَرْأَةُ الصّالِحَةُ ـ بهترین بهرهی دنیا، زن صالحه است.»[26]
همچنین فرمود: «مِنْ سَعادَةِ الْمَرْءِ اَلزَّوْجَةُ الصّالِحَةُ ـ از خوشبختی مرد، داشتن همسر شایسته است.» [27]
و امام صادق علیهالسلام میفرماید:
«...خِصالٌ مَنْ فَقَدَ واحِدَةً مِنْهُنَّ لَمْ یَزَلْ ناقِصُ الْعَیشِ، زایِلُ الْقَلْبِ، مَشْغُولُ الْقَلْبِ. فَاَوَّلُها صِحَّةُ الْبَدَنِ وَالثّانِیَةُ اَلاَْمْنُ وَالثّالِثَةُ اَلسِّعَةُ فِی الرِّزْقِ وَالرّابِعَةُ اَلاَْنیسُ الْمُوافِقُ. قُلْتُ: ومَا الاَْنیسُ الْمُوافِقُ؟ قالَ: اَلزَّوْجَةُ الصّالِحَةُ وَالْوَلَدُ الصّالِحُ والْجَلیسُ الصّالِحُ ـ چند چیز است که هر کس یکی از آنها را نداشته باشد، زندگی اش ناقص و دلش نابود و قلبش مشغول است: سلامتی، امنیّت، گشایش در روزی و انیس موافق.
[راوی میگوید:] عرض کردم: منظور از انیس موافق چیست؟ فرمود: همسر صالح، فرزند صالح و همنشین صالح.» [28]
همسر صالح، خود را با شرایط مختلفِ زندگیِ مشترک وفق میدهد؛ زمانی که وضعیت مرد از نظر مالی مساعد است، با اسراف و ریخت و پاش، آتش به مال او نمیزند و هنگامی که مرد در کمبود مالی قرار دارد، او را جهت تأمین خواستههایش تحت فشار قرار نمیدهد و هرگز زبان به گله، شکایت، طعنه و تحقیر مرد نمیگشاید؛ بلکه با قناعت و صبوری در تمامی فراز و نشیبهای زندگی همراه او و مایه دلگرمیاش خواهد بود؛ هنگامی که مرد خوشحال و مسرور است، او را همراهی و همنوایی کرده و عیش و خوشی مشروع او را به هم نمیزند و هرگاه مرد عصبانی و ناراحت است، در مدارا با او و تسکین آلام و فرو نشاندن خشمش سعی بلیغ مینماید؛ درد دلهای مرد را گوش میکند و رازها و اسرار او و خانواده اش را حفظ مینماید؛ در قبال پیمان زناشویی، تعهد بسیار محکم و قوی دارد و در پرورش فرزندانِ صالح و مفید کوشاست و احترام مرد را در خانواده و نزد دیگران کاملاً نگه میدارد. بدیهی است که چنین زنی بهترین متاع و بهره دنیاست و مردی که چنین زنی دارد، سعادتمند و خوشبخت است و طعم واقعی زندگی را میچشد.
3) خانواده خوب
خانواده محیطی است که اثرات تربیتی منفی و مثبت آن بر اعضایش در بسیاری از موارد، اجتنابناپذیر است. از این رو، دختری که در خانوادهای فاسد پرورش یافته، در موارد زیادی تابع آن شرایط بوده و شخصیت او مطابق آن فضا شکل میگیرد، مگر در موارد استثنایی که این موارد هم باید با تحقیق کامل و دقیق، احراز و روشن شود. در صورتی که جوانی بهصرف اینکه فلان دختر زیباست، فریفته شود و شرایط دیگر از جمله تدین و شایستگی زن را نادیده بگیرد، چنانچه این دختر در خانوادهای بد رشد کرده باشد، همان ظاهر فریبنده و زیبا، مایه جلوهگری زن برای دیگران و موجب دردسر و سرافکندگی مرد خواهد شد و چنان زندگی را بر او سخت و تلخ میکند که آرزو مینماید ای کاش هیچگاه ازدواج نکرده بود.
مشکلات این زندگی به همین جا ختم نمیشود؛ زیرا چنین زنی قرار است که فرزندان خود را سرپرستی و تربیت کند. معلوم است که کودکانِ معصوم این خانواده تحت چنین شرایطی چگونه پرورش مییابند؛ در آیندهای نه چندان دور، انحرافات، نابسامانیها و ناهنجاریهای این بچهها شروع میشود و این مرد، پیوسته تا عمر دارد باید تاوانِ انتخاب ناشایست و غفلت خود را پرداخت نماید و تازه آن وقت در مییابد که همانطور که زن صالح، بهترین متاع دنیاست، بدترین متاع در دنیا نیز زنِ بد و ناشایست است.
از اینرو رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم خطاب به مردم فرمودند:
«اِیّاکُم وَخَضْراءَ الدَّمَنِ، قِیلَ یا رَسُولَ اللّه وَما خَضْراءُ الدَّمَنِ؟ قالَ: اَلْمَرْأَةُ الْحَسناءُ فِی مَنْبَتِ السُّوءِ ـ [29] از خضراء الدمن (گیاه روئیده در خرابه) بپرهیزید. گفته شد: ای رسول خدا! خضراء الدّمن چیست؟ فرمود: زن زیبارویی که در خانوادهای فاسد رشد کرده است.»[30]
و فرمودند:
«تَزَوّجُوا فِی الحُجر الصّالِح، فَاِنَّ العِرقَ دَسّاسٌ ـ در دامن و خانوادهی شایسته ازدواج کنید، زیرا عِرق (نطفه و ژن) تأثیر میگذارد.»[31]
دیگر ویژگیهای زن خوب
افزون بر موارد فوق که بهعنوان کلیات و اصول یک خواستگاری میتواند مد نظر قرار گیرد، در روایات از برخی زنان به عنوان زنان خوب یاد شده است که آشنایی با ویژگیهای آنان نیز میتواند با قرار گرفتن در کنار موارد گذشته، راه انتخاب را آسان و هموار نماید.
4) زیبایی چهره
بیگمان ظاهر زیبای همسر آینده از نکات مهم و نیازمند دقت است؛ زیرا نسل آینده و ظاهر آنان رابطه مستقیمی با همسر داشته و این مسأله اهمیت این انتخاب را دوچندان میسازد. ضمن اینکه فردی که میخواهد سالیان سال و ساعتهای طولانی از عمر خود را در کنار یک فرد بگذراند، به طور طبیعی زیبایی ظاهری یکی از مواردی است که نقش شگرفی در تداوم الفت و محبت ایفا خواهد نمود؛ البته زیبایی نسبی است و چه بسا چهرهای برای یک نفر زیبا و دلنشین و همان چهره برای دیگری ناراحت کننده و غیر قابل قبول باشد، مهم آن است که خود انسان با مراجعه به قلب خود و با پرهیز از احساسات بیفایده، همسر آینده را انتخاب نماید.
البته تذکر این نکته مهم است که همانطور که گفته شد ملاک اصلی باید ایمان و تدین باشد و دیگر ملاکها در کنار این ملاک قابل ارزشگذاری خواهند بود.
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم میفرماید:
«اَفْضَلُ نِساءِ اُمَّتی اَقَلُّهُنَّ مَهْرا وَاَحْسَنُهُنَّ وَجْها ـ
بهترین زنان امت من، زنانی هستند که مهریه کمتر و سیمای نیکوتری داشته باشند.»[32]
و امام علی علیهالسلام فرمود:
«إِذَا
أَرَادَ أَحَدُکُمْ أَنْ یَتَزَوَّجَ فَلْیَسْأَلْ عَنْ شَعْرِهَا کَمَا یَسْأَلُ عَنْ
وَجْهِهَا فَإِنَّ الشَّعْرَ أَحَدُ الْجَمَالَیْنِ ـ زمانی که
میخواهید
ازدواج کنید، همانگونه که در مورد زیبایی
صورت پرس و جو میکنید، در مورد زیبایی مو
هم
سؤال
کنید؛ چرا که
مو
یکی از
دو زیبایی زن است.»[33]
5) مهریه مقبول
در روایت پیشین پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآلهوسلم، یکی از ویژگیهای زن خوب، کم بودن مهریه ذکر شده است. نیز آن حضرت در روایتی دیگر بهترین مهریهها را چنین معرفی کردند: «خَیْرُ الصِّداقِ اَیْسَرُهُ ـ بهترین مهریه، سبکترین آن است.»[34]
و فرمود: «اِنَّ مِنْ یُمْنِ الْمَرْأَةِ تَیْسِیرَ خِطْبَتِها وَتَیْسِیرَ صِداقِها ـ از میمنت [و خجستگی] زن این است که راحت خواستگاری شود و کابینش (مهریهاش) سبک باشد.» [35]
کم بودن مهریه، نشان دهنده این نکته نیز هست که فرد دارای ثبات شخصیت است و تحت تأثیر القائات و جو نامناسب محیط قرار نمیگیرد. این مسأله باعث قدردانی همسر و اطمینان بیشتر نسبت به زندگی با او در آینده خواهد شد.
6) مهربان و باعاطفه
یکی از ویژگیهای پر رنگ در بانوان، وجود عاطفه و مهر و محبت فراوان است که بهعنوان خصلتی ممتاز در آنان شناخته میشود. البته هستند زنان و دخترانی که بهخاطر مشکلات فراوان خانوادگی، دارای عقدههای روحی روانی شده و این موهبت خدادادی در آنها از بین رفته است، به همین دلیل باید این خصیصه مهم را بررسی نمود.
این روایت زیبا حکایتگر همین مساله است: «جَاءَ رَجُلٌ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ إِنَّ لِی زَوْجَةً إِذَا دَخَلْتُ تَلَقَّتْنِی وَ إِذَا خَرَجْتُ شَیَّعَتْنِی وَ إِذَا رَأَتْنِی مَهْمُوماً قَالَتْ مَا یُهِمُّکَ إِنْ کُنْتَ تَهْتَمُّ لِرِزْقِکَ فَقَدْ تَکَفَّلَ لَکَ بِهِ غَیْرُکَ وَ إِنْ کُنْتَ تَهْتَمُّ بِأَمْرِ آخِرَتِکَ فَزَادَکَ اللَّهُ هَمّاً فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ لِلَّهِ عُمَّالًا وَ هَذِهِ مِنْ عُمَّالِهِ لَهَا نِصْفُ أَجْرِ الشَّهِیدِ ـ مردى نزد رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم آمد و عرض کرد: من همسرى دارم که وقتی به خانه میروم به استقبال من میآید و زمانی که بیرون میروم مرا بدرقه میکند، و هر گاه مرا اندوهگین میبیند از من میپرسد چه چیز تو را غمگین کرده است؛ اگر براى خرج زندگی است که آن به عهده تو نمیباشد و خداوند آن را بهعهده گرفته، و اگر راجع به امور آخرتى است پس خداوند بر اندوهت بیافزاید.
رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم: خداوند کارگزارانى دارد و این زن یکى از آنان است، او نصف اجر شهید را خواهد برد.» [36]
7) دوشیزه بودن
از دیگر ملاکها و ویژگیهای مهم برای انتخاب یک همسر خوب، دوشیزه بودن وی است که در روایات نیز برای این مهم ارزش ویژه لحاظ شده و نسبت به انتخاب دختران دوشیزه ترغیب شده است. رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم در اینباره فرمودهاند:
«تزوّجوا الأبکارَ فإنّهنّ أعْذَبُ أفواهاً و أفْتَقُ أرحاماً و إسرَعُ تعلیماً و أثبتُ للمودّةِ ـ با باکره ازدواج کنید که آنان شیرین زبانتر، زایا (یا آسان زاتر) و زود آموزترند و در محکم ساختن رشتههاى محبت مؤثرترند.»[37]
امیرمؤمنان على علیهالسلام نیز مىفرمایند: «تزوَّجوُاْ الأَبکارَ فَإنّهُنَّ أطیَبُ شیء أفواهاً و أَدَرُّ شیء اخلافاً و أحسنُ شیء اخلاقاً و اَفْتَحُ شیء أرحاماً ـ باکرهها را بههمسرى گیرید که آنها پاکیزه کامتر، نیکو خُلقتر و زایاتر هستند.» [38]
داوود کرخى مىگوید: به امام صادق علیهالسلام عرض کردم: همسرم که با من همساز بود فوت کرده است، مىخواهم ازدواج کنم. حضرت در پاسخ فرمودند: «انْظُر أینَ تَضَعُ نفسَک و من تُشْرِکُهُ فی مالِک و تَطَّلِعُه على دینکِ وسرِّکَ واَمانَتِک، فان کنتَ لابُدَّ فاعلاً فبِکْراً تُنْسَبُ إلى الخیرِ و إلى حُسْنِ الخُلْقِ ـ بنگر که خویشتن خویش را کجا مىنهى؟ و چه کسى را در مال خود شریک مىسازى و او را بر دین و راز و چیزى که نمىخواهى دیگران از آن با خبر شوند، آگاه مىکنى؟ پس اگر ناچار از این کارى، با دوشیزهاى که به نیکى و خوش اخلاقى موصوف باشد [ازدواج کن].» [39]
8) با حجاب و عفیف
از دیگر ویژگیهای تأثیرگذار در انتخاب همسر آینده، انتخاب پوشش مناسب و بر اساس موازین شرعی است که نشان دهندهی ثبات شخصیتی و پایبندی به اعتقادات و باورها است. در بحث نیت ازدواج گفته شد که انسان باید همسری را برگزیند که کمک کار در راستای معنویت و خداپرستی باشد؛ پس زنی که خود با بدحجابی نسبت به اوامر الهی دهنکجی نموده و با رفتار خود از مسیر رضای الهی فاصله گرفته است، چگونه میتواند شوهرش را به قرب الهی برساند؟!
البته قابل انکار نیست که بهطور قطع و یقین نمیتوان از ظاهر آدمها حجاب و عفت حقیقی آنان را دریافت، ولی در دو راهی باحجاب و بدحجاب، قطعاً حکم به برتر بودن فرد باحجاب میگردد و گام اول با قاطعیت برداشته میشود و سپس میتوان دیگر نکات که تحقیق از خلق و خو و وضعیت خانوادگی و دیگر موارد است را پیگیری کرد.
این دو اصل مهم یعنی حجاب و عفت، در ضمن روایت زیبایی از پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآلهوسلم پیرامون ویژگیهای زن خوب بیان شده است.
جابر ابن عبدالله انصاری میگوید: با رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم نشسته بودیم، ایشان با ما در مورد زنها و فضیلت عدهای از آنها صحبت کردند و فرمودند: آیا میخواهید بهترین زنها را به شما معرفی کنم.
عرض کردیم: بلی.
آن حضرت فرمودند: بهترین آنها زنی است که:
الْوَلُودَ ـ زایا ( عقیم نباشد)
الْوَدُودَ ـ مهربان باشد
السَّتِیرَةَ ـ پوشیده باشد
الْعَفِیفَةَ ـ با عفت باشد
الْعَزِیزَةَ فِی أَهْلِهَا ـ در خانوادهاش ارجمند و گرامی باشد
الذَّلِیلَةَ مَعَ بَعْلِهَا ـ در مواجهه با همسرش متواضع و فروتن باشد
الْمُتَبَرِّجَةَ مَعَ زَوْجِهَا ـ نزد شوهرش خود را بیآراید
الْحَصَانَ مَعَ غَیْرِهِ ـ در برابر غیر همسرش در پناه سپر و دژی محکم (به نام حجاب) قرار گیرد
الَّتِی تَسْمَعُ قَوْلَهُ وَ تُطِیعُ أَمْرَهُ ـ با دقت حرفهای شوهرش را بشنود و از او اطاعت کند
وَ إِذَا خَلَا بِهَا بَذَلَتْ لَهُ مَا أَرَادَ مِنْهَا ـ زمانی که همسرش با او تنها شد، مانعی بر خواستههای او نباشد.
وَ لَمْ تَبَذَّلْ لَهُ تَبَذُّلَ الرَّجُلِ ـ و مانند یک مرد (خشک و بیاحساس) نزد شوهرش نماند.[40]
ناگفته پیداست که برخی از این موارد نیاز به تحقیق بیشتر و چه بسا آشنایی با محیط خانه و خانواده همسر آینده داشته باشد.
چند نکته پایانی
یک: در امر ازدواج خوش بین باشید
بسیاری از جوانان، به بهانهی اینکه شرایط ازدواج بسیار سخت شده است، در سنین جوانی مبادرت به اینکار نمیکنند. همین عامل، باعث بالا رفتن سن ازدواج و به تبع آن، فزونی روز به روز تخلّفات و ارتکاب محرّمات و شیوع انحرافات جنسی خواهد بود؛ از اینرو در روایات، ضمن بیان آثار مثبت ازدواج، جوانان را نسبت به امر ازدواج خوشبین نموده و همگان را به گام برداشتن در این جهت، بسترسازی برای این مهم و آسانگیری شرایط و مقدّمات آن سفارش و از قیود و شرایطی که باعث تأخیر در ازدواج شده، نهی مینماید.
امام صادق علیهالسلام در خصوص داشتن امید به فضل الهی در امر ازدواج میفرماید:
«مَنْ
تَرَکَ التَّزْویجَ مَخافَةَ الْفَقْرِ فَقَدْ اَساءَ الظَّنَّ بِاللّهِ عَزَّوَجَلَّ.
اِنِّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ:
اِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ
یُغْنِهُمُ اللّه مِنْ فَضْلِهِ ـ هر که از ترس
تهیدستی ازدواج نکند، به خدای متعال گمان بد برده است. خداوند عزّوجلّ میفرماید: اگر
تهیدست باشند خداوند از فضل خود توانگرشان میسازد.»[41]
و رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمود: «مَنْ تَرَکَ التَّزْویجَ مَخافَةَ الْعَیْلَة فَلَیْسَ مِنّا ـ هر که از ترس تنگدستی ازدواج نکند، از ما نیست.» [42]
دو: گناه سخت گیری
پیشوایان معصوم در روایات خودشان، خانوادههایی را که در امر ازدواج جوانان سنگاندازی و سختگیریهای بیجا و ناروا مینمایند، توبیخ نموده و هشدار میدهند که در صورتیکه جوان آنها بهخاطر عدم ازدواج، مرتکب گناه و بیعفتی گردد، آنان نیز در گناه فرزندشان شریک خواهند بود.
رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم به صراحت میفرماید: «مَنْ بَلَغَ وَلَدُهُ النِّکاحَ وَعِنْدَهُ مایَنْکَحُهُ، فَلَمْ یَنْکَحْهُ ثُمَّ اَحْدَثَ حَدَثا فَالاِثْمُ عَلَیه ـ هر کس فرزندش به حدّ ازدواج برسد و او هم بتواند زمینهی ازدواجش را فراهم کند، ولی او را زن ندهد و فرزندش گرفتار گناه گردد، گناه فرزند بر عهدهی اوست.» [43]
سه: زن تارک دنیا
گاهی برخی دختران به خیال خام خود میخواهند به عبادت بپردازند؛ به همین دلیل از ازدواج طفره میروند تا فرصت بیشتری برای عبادت و بندگی خدا داشته باشند. پاسخ چنین تفکری در روایات معصومین علیهمالسلام چنین آمده است: «زنی به امام باقرعلیهالسلام عرض کرد: من زن تارک دنیا هستم.
حضرت فرمود: منظورت از ترک دنیا چیست؟
عرض کرد: نمی خواهم هرگز ازدواج کنم.
حضرت پرسید: چرا؟
عرض کرد: دنبال کسب فضیلت هستم.
حضرت فرمود: از این کار دوری کن، اگر در این کار فضیلتی بود، فاطمه علیهاالسلام از تو نسبت به آن سزاوارتر بود. هیچ کس نیست که در فضیلت بر او سبقت گیرد.»[44]
چهار: مسألهای به نام کفویت
همواره تاکید میشود که در فردی را برای همسری انتخاب نمایید که از جهات مختلف اعتقادی، فرهنگی، خانوادگی، اخلاقی و موارد دیگری مانند تحصیلات، مال و ثروت، سن و سال، قیافه ظاهری و... تناسب و همخوانی داشته باشد. این مسأله حقیقتی است که بسیاری از افراد در هنگامه انتخاب چه بسا احساسات و عواطف بر عقل و فکر چیره گشته و پردههای تعصب، تکبر و جهالت، باعث ایستادگی در مقابل همه مخالفان میشود، ولی غالباً پس از گذشت مدت زمانی نه چندان طولانی، ادعای مخالفان این ازدواج به اثبات رسیده، فرد شرمنده از انتخاب خود، باید راه پر زحمت بازگشت یا تحمل دردناک را برگزیند.
البته نباید در این مسأله حساسیت و ریزبینی بیجا داشت؛ زیرا در هر حال دو نفر که از تمام جهات شبیه یکدیگر باشند، قطعاً وجود ندارد، مهم آن است که فاصلهها آنچنان نباشد که باعث اختلافات زودهنگام گردد و آینده را با مشکل جدی مواجه سازد؛ زیرا از نظر آموزههای دینی، مهمترین شرط کفویت و همتایی، مسلمان بودن و باورهای دینی است و نمیتوان به امید پیدا کردن دختر مناسبتر یا خواستگار بهتر بیش از اندازه وقت صرف کرد و منتظر ماند.
پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمودهاند:
«إذا جاءکم الأکفاء فأنکحوهنّ و لا تربّصوا بهنّ الحدثان ـ
وقتى اشخاص هم شأن به خواستگارى پیش شما آمدند، دختران خود را شوهر بدهید و در کار آنها منتظر حوادث نباشید.»[45]
و فرمود: «زوّجوا الأکفاء و تزوّجوا الأکفاء، و اختاروا لنطفکم ـ به اشخاص هم شأن زن بدهید و از اشخاص هم شأن زن بگیرند و محل نطفههاى خود را به دقت انتخاب کنید.»[46]
پنج: احکام شرعی خواستگاری
از نکات مهم در خواستگاری، آشنایی با وضعیت جسمی و زیباییهای همسر آینده است که نقش مهمی در انتخاب دارد. اما محدوده شرعی این نگاه تا کجاست؟
امام صادق علیهالسلام فرمودند: «لَا بَأْسَ بِأَنْ یَنْظُرَ الرَّجُلُ إِلَى الْمَرْأَةِ إِذَا أَرَادَ أَنْ یَتَزَوَّجَهَا یَنْظُرَ إِلَى خَلْفِهَا وَ إِلَى وَجْهِهَا ـ مانعی ندارد که مرد قامت و صورت زنی را که قصد ازدواج با او را دارد، ببیند.»[47]
مراجع بزرگوار نیز نگاه به چهره، گردن و موهاى دخترى که قصد ازدواج با او را دارد را با شرائط ذیل جایز میدانند:
* به قصد لذت و ریبه نباشد (هرچند بداند با نگاه، لذت قهری پیدا شود).
* برای اگاهی از وضع جسمانی دختر باشد (پس اگر از حال او آگاه است، نگاه به او جایز نیست).
* مانعی از ازدواج در میان نباشد (بهعنوان مثال دختر شوهر نداشته باشد).
* احتمال بدهد دختر او را رد نمیکند.[48]
البته این موارد همه باید طبق موازین شرعی و در چارچوب فرهنگ خانوادهها قرار گیرند و هر فرد باید نظر دقیق مراجع عظام تقلید خود را دانسته و سپس اقدام نماید.
شش: میزان رضایت پدر و مادر در ازدواج
احترام به پدر و مادر در هر حالی واجب است، ولی اجرای خواستههای آنان در برخی موارد واجب شرعی نیست؛ بهعنوان مثال خداوند میفرماید: «وَ اِنْ جاهَداک عَلی اَنْ تُشْرِک بی ما لَیسَ لَک بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما وَ صاحِبْهُما فِی الدُّنْیا مَعْرُوفا ـ اگر آنها (پدر و مادر) به تو اصرار دارند که چیزی را که شریک خدا نمیدانی، برای او شریک قرار دهی، هرگز از آنها اطاعت مکن؛ ولی در زندگی دنیا با آنها به نیکی رفتار کن.» (لقمان/15)
در انتخاب همسر دلخواه نیز ضمن رعایت احترام فوقالعاده نسبت به آنان، انسان میتواند نظر خود را برگزیند و همسری را که خود بدان تمایل دارد انتخاب نماید. به همین دلیل وقتی شخصی از امام صادق علیهالسلام سؤال کرد: من میخواهم با زنی ازدواج کنم، ولی پدر و مادرم مایلند با دیگری ازدواج نمایم. امام علیهالسلام فرمود: «با زنی ازدواج کن که خودت مایل هستی، و زنی که پدر و مادرت (بدون رضایت تو) انتخاب کردهاند، رها کن.»[49]
هفت: جایگاه استخاره در ازدواج
برای استخاره دو معناست. یکی معنای حقیقی استخاره است که ـ در اخبار و روایات ما بیشتر از آن نام برده شده ـ طلب خیر نمودن از خداست. این نوع استخاره در واقع یکی از رشتهها و شاخههای دعاست. این استخاره که همان استخارهی مطلق است، اختصاص به مورد شک و تردید ندارد. این در واقع استمداد از خدای متعال و تفویض کارها به او در جمیع امور و تمام افعال زندگی است.
امام صادق علیهالسلام فرمود: که خداوند فرمود:
«مِنْ شَقَاءِ عَبْدِی أَنْ یَعْمَلَ الْأَعْمَالَ وَ لَا یَسْتَخِیرَنِیـ از بدبختی بنده من آن است که کاری از کارهایش را بدون استخاره (طلب خیر) از من انجام دهد.» [50]
بنابراین، طبق روایات فراوان، این نوع استخاره برای رفع تحیر و سرگردانی نیست، بلکه در همهی مراحل یک کار خوب و پسندیده و راهگشاست.
معنای (نوع) دوم استخاره، طلب خیر نمودن از خدا، برای رفع تحیر و سرگردانی است که اختصاص به موارد شک و تردید دارد.
به هر حال اگر استخاره بعد از نماز، دعا و طهارت و حضور قلب باشد، قطعاً بهتر است؛ چون در آداب استخاره ائمه اینگونه دستور داده اند. [51]
البته باید توجه داشت که اگر کسی بعد از تحقیق و بررسی دقیق به نتیجه نرسید میتواند به اینگونه استخاره متوسل شود و در این خصوص باید از وسواس و ترس پرهیز نمود. خداوند میفرماید اگر اراده کاری را نمودید توکل کنید و سپس آنرا انجام دهید.
« فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلینَ ـ پس هنگامى که تصمیم گرفتى (قاطع باش و) بر خداوند توکّل کن. براستى که خداوند توکّل کنندگان را دوست مىدارد.»(العمران/159)
هشت: دعایی برای خواستگاری و ازدواج
ابو بصیر میگوید: امام صادق علیهالسلام فرمود: «هر گاه یکی از شما [بخواهد] ازدواج کند، چه میکند؟
عرض کردم: نمی دانم قربانت گردم،
فرمود: هرگاه [کسی] قصد ازدواج داشت پس:
1ـ دو رکعت نماز به جا آورد.
2ـ و خداوند عزّوجلّ را سپاس گوید.
3ـ بگوید:« اللَّهُمَّ إِنِّی أُرِیدُ التَّزْوِیجَ فَقَدِّرْ لِی مِنَ النِّسَاءِ أَعَفَّهُنَّ فَرْجاً وَ أَحْفَظَهُنَّ لِی فِی نَفْسِهَا وَ مَالِی وَ أَوْسَعَهُنَّ رِزْقاً وَ أَعْظَمَهُنَّ بَرَکَةً وَ قَیضْ لِی مِنْهَا وَلَداً طَیباً تَجْعَلُهُ لِی خَلَفاً صَالِحاً فِی حَیاتِی وَ بَعْدَ مَوْتِی ـ پروردگارا من میخواهم زنی را به همسری گیرم، پس از میان زنان، پاکدامنترین آنان و نگهدارندهترینشان نسبت به جان و مالم و آنکه روزیش فراوانتر و برکتش افزونتر باشد، برایم مقدّر بفرما و از او فرزندی پاک و برومند نصیبم کن که در زندگی و مرگ من جانشینی صالح برایم باشد.»[52]
منابع جهت مطالعه بیشتر
ابراهیم امینی، انتخاب همسر، سازمان تبلیغات اسلامی شرکت چاپ و نشر بینالملل
علی اکبر مظاهری، جوانان و انتخاب همسر، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.
احمد صادقی اردستانی، نیازهای جوانان، نشر خرّم.
سیدرضا پاکنژاد، ازدواج مکتب انسانسازی.
جواد مصطفوی، بهشت خانواده، انتشارات دارالفکر.
[1]. بحارالانوار، ج43، ص 117؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج3، ص355
[2] بحارالانوار، ج100، ص219؛ الامالی، شیخ طوسی، ص518
[3] میزان الحکمه، ج2، ص1179؛ کنزالعمال، ج16، ص276، ح44443
[4]. بحارالانوار، ج43، ص134
[5]. کشف الغمه، ج1، ص363
[6]. بحارالانوار، ج103، ص221
[7]. مکارم الاخلاق، ص197
[8]. کافی، ج 5،ص 329
[9]. مستدرک الوسائل، ج14، ص 173
[10]. مکارم الاخلاق، ص196
[11]. جواهر الکلام، ج 29، ص 9
[12]. وسائل الشیعه، چ ال البیت، ج 20، ص 44؛ کافی،ج 5، ص 330؛ المهذب البارع، ابن فهد حلی، ج 3، ص150؛ جواهر الکلام، ج 29، ص 9
[13]. تفسیر نورالثقلین، ج3، ص597
[14]. مستدرک الوسائل، ج14، ص155
[15]. مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، ج20، ص: 17
[16]. بحارالانوار، ج100، ص372، ح3
[17]. الفقه المنسوب إلى الإمام الرضا علیه السلام، ص237
[18]. بحارالانوار، ج103، ص235
[19]. مکارم الاخلاق، ج1، ص204
[20]. مستدرک الوسایل، ج14، ص192
[21]. الفقه المنسوب إلى الإمام الرضا علیه السلام، ص280
[22]. من لا یحضره الفقیه، ج4، ص58
[23]. الکافی (ط - الإسلامیة)، ج5، ص: 347
[24]. اعجاز خوراکیها، دکتر غیاث الدین جزایری، ص214
[25]. میزان الحکمه، ج2، ص1181
[26]. میزان الحکمة، ج2، ص1187
[27]. اصول کافی، ج5، ص327
[28]. خصال، ص284
[29]. اصول کافی، ج5، ص332، ح4
[30]. اقتباس از ماهنامه مبلغان، ش 56
[31]. مکارم الاخلاق، ص197
[32]. مستدرک الوسائل، میرزا حسین نوری، ج14، ص161
[33]. من لا یحضره الفقیه، ج3، ص388؛ وسائل الشیعه، ج20، ص59
[34]. کنزالعمّال، ج16، ص320
[35]. میزان الحکمه، ج2، ص1182
[36]. منلایحضرهالفقیه، ج3، ص389
[37]. الجعفریات، ص91
[38]. التوحید، شیخ صدوق، ص395
[39]. منلایحضرهالفقیه، ج3، ص386
[40]. کافی، ج5، ص324؛ جواهر الکلام، ج 29، ص38
[41]. نورالثقلین، ج3، ص597
[42]. کنزالعمّال، ج16، ص279
[43]. میزان الحکمه، ج4، ص3680
[44]. بحارالانوار، ج 103، ص 219
[45]. کنزالعمال، ج16، ص317، ح44693
[46]. همان، حدیث 44694
[47]. وسایل الشیعه، ج 20 ، ص 88
[48]. آیتاللّه سیستانى، منهاج الصالحین، ج2، النکاح، م 28؛ امام خمینى(ره)، آیتاللّه فاضل، آیتاللّه نورى، آیتاللّه مکارم، تعلیقات علىالعروة، النکاح، م 26؛ آیتاللّه بهجت، توضیحالمسائل، م 1944؛ امام خامنهاى، استفتاء، س 525. به نقل از ahkam.porsemani.ir
[49]. تهذیبالاحکام ، ج7، ص392
[50]. مستدرک، ج6، ص262
[51]. بحار ج91، ص222؛ وسائل باب استخاره
[52]. من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 394؛ جامع المقاصد محقق کرکی، ج12، ص13