خادم الموالی عباس داودی داوودی

چالش‌های امر به معروف و نهی از منکر

فایل WORD               فایل PDF

مقدمه

امر به معروف و نهی از مـنکر‌ مسؤولیت همگانی و متقابل در‌ جامعه‌ی‌ اسلامی است و احیای روح امر به معروف و نهی از منکر ضـامن سعادت و پیشرفت و توسعه و تـرقی و تـکامل و فلاح است.

احیاء و اجرای امر به معروف و نهی از منکر، از دو طرف با مشکلات و موانع گـوناگون مواجه است، زیرا آمر و مأمور در‌ وضعیت‌ مطلوب قرار ندارند. از یک طرف عوامل متعددی وجود داردکه دولت و ملت را از امر به معروف و نهی از منکر باز می‌دارد و باعث کوتاهی و سستی در انجام وظیفه می‌گردد و سرانجام موجبات‌ تـرک‌ امـر به معروف و نهی از منکر را فراهم می‌سازد، و از طرف دیگر در مخاطبان امر به معروف و نهی از منکر نیز موانعی برای پذیرش امر به معروف و نهی از‌ منکر‌ وجود دارد و افراد و اقشار مختلف به دلایل گـوناگون امـر به معروف و نهی از منکر را نمی‌پذیرند و اقدامات و تلاش‌های آمران به معروف و ناهیان از منکر بی‌اثر می‌گردد. از این‌ رو‌ باید‌ عوامل بازدارنده از امر به‌ معروف‌ و نهی‌ از منکر، و موانع و علل عدم قبول امـر بـه معروف و نهی از منکر را شناخت و ریشه‌یابی نمود و راه احیاء و اجرای امر به‌ معروف‌ و نهی‌ از منکر و گسترش و توسعه‌ی آن را گشود و موانع‌ فرهنگ‌‌سازی دینی را برطرف ساخت. برخی مشکلات و چالش‌های آمر و مأمور و ناهی و مـنهی عـنه، مـشترک است و در هر دو بخش‌ نیز‌ مـشکلات‌ و مـوانع ویـژه‌ای حاکم است. این مقاله در راستای بررسی و شناسایی‌ و تحلیل «علل عدم قبول امر به معروف و نهی از منکر در جامعه» گام بر می‌دارد و از این مـسیر بـه‌ احـیاء‌ و انجام‌ امر به معروف و نهی از منکر می‌پردازد.

علل کلی

رعایت آداب‌ امر‌ به‌ معروف و نهی از منکر از سوی آمران به معروف و ناهیان از مـنکر، مـوجبات قـبول‌ آن‌ از سوی مخاطبان و شنوندگان را فراهم می‌سازد. بنابراین ناآراستگی گویندگان و آمران به آداب ویـژه‌ی‌ امـر‌ به معروف و نهی از منکر، عامل اصلی عدم قبول و پذیرش مخاطبان و شنوندگان است.

امیرمـؤمنان‌ امـام‌ عـلی علیه‌السلام فرموده‌اند: « لِکُلِ‌ أَمْرٍ أَدَب‌ ـ برای هر چیزی‌ ادبی‌ است‌»[1]

ثمربخشی کارها و تحقق اهـداف، بـستگی به رعایت روش‌ها و شیوه‌های متناسب و زیبای آن دارد. شناسایی راه‌کارها و راهبردهای‌ نتیجه‌ بخشی‌ و رسیدن به مـقصد و آراسـتگی بـه آن‌ها، در افزایش جاذبه و کشش مخاطبان به‌ سوی‌ خوبی‌ها و رهایی از بدی‌ها نقش بنیادی دارد.

امام حـسن عـسگری علیه‌السلام در تبیین راهبرد ادب شناسی فرموده‌اند‌:

« کَفَاکَ‌ أَدَباً تَجَنُّبُکَ‌ مَا تَکْرَهُ‌ مِنْ‌ غَیْرِک‌ ـ اجـتناب و دوری تـو‌ از آن‌چه از غیر خود زشت می‌شماری‌ و نمی‌پسندی‌ برای ادبت کافی است.» [2]

اگر آمر به‌ مـعروف‌ و نـاهی از منکر در ارتباطات فردی، از هر چیزی که از دیگری ببیند‌ نمی‌پسندد‌ و خوشش نمی‌آید، پرهـیز کـند زمـینه‌ی‌ تأثیرگذاری‌ فراهم می‌گردد‌. چون‌ این‌ قبیل سخنان و کارها، عایق کننده و مانع‌ جذب‌ و تأثیر است. بـنابراین «اجـتناب» از گـفتار و رفتار بد و زشت و تنفرآمیز دیگران، عامل‌ توفیق‌ فراوان آمر به معروف و نـاهی از‌ مـنکر خواهد شد.

امر‌ به‌ معروف و نهی از منکر زبانی‌، گسترده‌ترین‌ و فراگیرترین مرحله‌ی مراحل سه گانه‌ی آن است. بـسیاری از آفـات در کارنامه‌ی جامعه‌ در‌ امر به معروف و نهی از‌ منکر‌، ارتباط‌ با زبان دارد‌. خدای‌ مـتعال مـی‌فرماید:

« قُولُوا لِلنَّاسِ‌ حُسناً‌ ـ با مردم نـیکو سـخن بـگویید.» (بقره/83)؛ 

جابر بن یزید جعفی گفته است، امـام‌ بـاقر‌ علیه‌السلام در تفسیر این آیه فرمودند: « قُولُوا لِلنَّاسِ‌ أَحْسَنَ‌ مَا تُحِبُّونَ‌ أَنْ یُقَالَ فِیکُمْ ـ با مردم بـهتر از آن چـه دوست داریـد بـرای‌ شـما‌ گفته شود، سخن بگویید»[3]

در این‌ حـدیث‌ شـریف‌ ادب‌ سخن‌ گفتن با دیگران‌ در‌ امر به معروف و نهی از منکر لسانی آمـوزش داده شـده است و معیار و شاخص اساسی فراگیر زیـباسازی‌ سخنان‌ تبیین‌ گردیده اسـت بـاید آمر به معروف و ناهی‌ از‌ مـنکر‌ خـودش‌ را‌ جای‌ مخاطب بگذارد و بهتر از آن چه که دوست دارد با او سخن گفته شود سخن بـگوید.

پیـامبر اعظم حضرت محمد صـلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم درباره‌ی اهـمیت و نـقش روش در امـر به‌ معروف و نـهی از مـنکر فرموده‌اند:

« من کان آمرا بمعروف‌ فلیکن‌ أمره ذلک بمعروف‌ ـ هر که امر به معروف می‌نماید باید امر او بـه مـعروف با‌ شیوه‌ی‌ خوب و زیبا و با روش مـعروف بـاشد.» [4]

روش‌های انـجام کـارها گـوناگون و متفاوت است و شیوه‌های امـر به معروف و نهی از منکر نیز در دو دسته‌ی زیبا و زشت و معروف و منکر جای می‌گیرد‌. به‌ حکم ایـن حـدیث نبوی باید روش‌ها و شیوه‌های امر بـه مـعروف و نـهی از منکر نـوع زیـبا و معروف باشد. روش‌های مـشروع و نتیجه بخش و جذاب برای امر‌ به‌ معروف و نهی از منکر را‌ باید‌ از سیره و رفتار و گفتار پیامبر و امامان علیهم‌السلام فـرا گـرفت و هـمراه با مقتضیات زمان عملیاتی ساخت و راه‌کارهای تـعامل اجـتماعی و فـرهنگ‌سـازی و تـوسعه‌ی امـر به معروف و نهی‌ از‌ منکر را شناسایی نمود‌ و اجرا‌ کرد.

خدای متعال در بیان و تعریف بِرّ و نیکی می‌فرماید:

« وَ لکِنَ‌ الْبِرَّ مَنِ‌ اتَّقى‌ وَ أْتُوا الْبُیُوتَ‌ مِنْ‌ أَبْوابِها وَ اتَّقُوا اللَّهَ‌ لَعَلَّکُمْ‌ تُفْلِحُون ـ نیکی این است که پرهیزکار باشید‌ و از‌ در خانه‌ها وارد شوید و تقوا پیشه کنید تا رستگار شوید.» (بـقره/189)

جابرگفته است امام باقر علیه‌السلام در تفسیر این آیه فرموده‌اند:

« یعنی‌ أن‌ یأتی‌ الأمور عن‌ وجهها، فی أی الأمور کان‌ ـ یعنی‌ امور و کارها هر امری باشد از راهش انجام شود.» [5]

در حدیث دیگر نیز امام باقر علیه‌السلام فرموده‌اند:

« اَئْتُوا الْأُمُورَ مِنْ‌ وَجْهِهَا ـ کارها و امور را از راه و روش‌ و صورت‌ مناسب‌ آن انجام دهید.» [6]

برای امـر بـه معروف و نهی از منکر درهای زیبا و روش‌های جذاب و تأثیرگذار فراوانی وجود ‌‌دارد‌ که با پای‌بندی به آن‌ها می‌توان زمینه‌های پذیرش امر به معروف و نهی‌ از‌ مـنکر‌ را فـراهم نمود و بی‌توجهی به آن‌ها نـیز عـامل بزرگ و علت برجسته‌ی عدم پذیرش امر به‌ معروف و نهی از منکر در جامعه می‌باشد.

امام رضا علیه‌السلام نیز فرموده‌اند:

« مَنْ‌ طَلَبَ‌ الْأَمْرَ مِنْ‌ وَجْهِهِ‌ لَمْ‌ یَزِلَ‌ وَ إِنْ زَلَّ لَمْ تَخْذُلْهُ الْحِیلَة ـ هر کـس کـار و امری را از روش خود بخواهد، نلغزد و اگر لغزشی رخ دهد حیله‌ها و شیطنت‌ها او را خوار نخواهد کرد.» [7]

براساس این‌ حدیث رضوی راه پیش‌گیری از لغزش‌های خوارکننده، انجام امور از روش مناسب آن است و این حقیقت، ضرورت و اهمیت توجه به روش‌‌ها و شـیوه‌های زیبا و مطلوب در احیا و اجرای امر به معروف و نهی‌ از‌ منکر را نشان می‌دهد. کارآمدی و تأثیرگذاری امر به معروف و نهی از منکر بستگی به نحوه‌ی اجرای آن دارد و آشنایی با آداب و آگاهی از روش‌های مناسب و زیبا و رعایت و بـه کـارگیری آن‌ها‌، نـقش‌ زیادی در پذیرش از سوی مخاطبان دارد.

علل مرتبط با گوینده

برخی علل عدم پذیرش امر به معروف و نهی از مـنکر در جامعه با شخصیت و رفتار و گفتار آمران به‌ معروف‌ و ناهیان از منکر ارتـباط دارد. بـاید ایـن علل را بازشناسی کرد و این موانع کارآمدی و پایداری امر به معروف و نهی از منکر را برطرف نمود.

1ـ عدم آگاهی و مـعرفت ‌‌و بـصیرت‌

«علم‌» و «احتمال‌ اثر» و «فقدان مفسده و ضرر» و «اصرار‌ برگناه‌ و استمرار‌ کار زشت» شرایط چـهارگانه‌ی وجـوب امـر به معروف و نهی از منکر است. [8]

نخستین و مهم‌ترین‌ شرط‌ وجوب‌ امر بـه معروف و نهی از منکر معرفت است‌. امام‌ خمینی رحمت‌الله‌علیه در شرط اول نوشته‌اند:

« أن یعرف الآمر أو الناهی أن مـاترکه المکلف أو أرتکبه معروف أو مـنکر، فـلایجب‌ علی‌ الجاهل‌ بالمعروف و المنکر، و العلم شرط الوجوب ـ آمر یا‌ ناهی بداند آن چه مکلف ترک کرده یا مرتکب گردیده، معروف یا منکر است پس بر جاهل به‌ معروف‌ و منکر‌ واجب نـیست و علم و آگاهی شرط وجوب است.» [9]

اقدامات ناآگاهانه برخی مسلمانان‌ و حرکت‌های‌ جاهلانه‌ی برخی مجریان، از موانع مقبولیت و موفقیت است. ناآگاهی یا ضعف و کمبود معرفت و بصیرت آمران و ناهیان‌، بسیار‌ خطرناک‌ و زیان‌بار است.

شهید مطهری رحمت‌الله‌علیه می‌فرماید:

« امر به معروف که یکى از ارکان اسلامى است، جزء لاینفک تعلیمات اسلامى است، یکى از ابواب فقه اسلام است و در فقه همواره مانند نماز و روزه و حج و جهاد و مانند بیع و اجاره و وکالت و نکاح و طلاق و مانند ارث و قضا و شهادات و حدود و قصاص مطرح است (گو این‌که متأسفانه چند صد سال است که از رساله‌هاى عملیه خارج شده است و فقط در متن فقه فنى و علمى باقى مانده است و این خیلى عجیب است)» [10]

این خلأ یـکی از عـوامل ضعف‌ و کاستی‌، در حوزه‌ی آگاهی‌ها و شناخت و رشد عمومی است. امام خمینی رحمت‌الله‌علیه پیشگام در احیای امر‌ به‌ معروف‌ و نهی از منکر در رساله‌ی عملیه است. ایشان در رساله‌ی فارسی و در تحریر‌الوسیله‌، احکام‌ امر به مـعروف و نـهی از منکر را نوشته‌اند و از این طریق در توان‌مند‌‌سازی‌ مردم‌ و رشد اجتماعی آنان در ارتباط با امر به معروف و نهی از منکر افزوده‌اند. یادگرفتن احکام امر‌ به‌ معروف و نهی از منکر وکسب معرفت و بصیرت در این مـوضوع، بـر مـکلفان‌ واجب‌ می‌باشد‌.

امام خمینی رحمت‌الله‌علیه در ایـن ارتـباط نـوشته‌اند:

« یجب تعلّم شرائط الأمر بالمعروف و النهی عن المنکر، و موارد الوجوب و عدمه و الجواز و عدمه؛ حتّى لا یقع‌ فی‌ المنکر فی أمره و نهیه‌ ـ فـراگیری و آموختن شرایط امر به معروف و نهی از منکر و مـوارد وجـوب و عدم آن و جواز و عدم آن‌، واجب‌ است تا مکلف در امر و نهی‌اش در منکر واقع نگردد.»[11]

پیـامبر خـدا صـلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم فـرمود:

«لا تأمر‌ بالمعروف‌ و لاتنه‌ عن المنکر حتی تکون عالما و تعلم مـا‌ تأمر‌ به ـ امر به معروف و نهی از منکر‌ مکن‌ تا دانا گردی و علم و آگاهی‌ پیدا‌ کـنی و بـدانی‌ بـه‌ چه‌ چیزی امر می‌کنی.» [12]

خطر و زیان بزرگ‌ اقدامات‌ جاهلانه، وقوع در مـنکر هـنگام اجرای امر به معروف و نهی از منکر‌ است‌.

اقدامات ناروای بی‌معرفت، به جای اصلاح مـوجب ضـلالت و فساد و دوری‌ از‌ هدف می‌گردد. پیامبر خدا حضرت محمد صـلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم فرموده‌اند‌:

« مَنْ‌ عَمِلَ‌ عَلَى‌ غَیْرِ عِلْمٍ‌ کَانَ‌ مَا یُفْسِدُهُ‌ أَکْثَرَ مِمَّا یُصْلِح‌ ـ هر کس بی‌دانش عمل کند بیش از آن که‌ اصـلاح‌ کـند و سامان دهد افساد می‌نماید و نابسامانی‌ به‌ وجود‌ می‌آورد‌.» [13]

امیر مؤمنان امام علی علیه‌السلام فـرموده‌اند‌:

« الْعَمَلُ‌ بِلَا عِلْمٍ‌ [بِغَیْرِ عِلْمٍ‌] ضَلَال‌ ـ عمل بی‌علم، عامل گمراهی است.» [14]

و نیز فرموده‌اند‌:

« لَا خَیْرَ فِی الْعَمَلِ‌ بِلَا عِلْم‌ ـ ‌ در‌ عمل‌ و اقدام‌ بی‌علم‌ خیری نیست‌.» [15]

و امام صادق علیه‌السلام فرموده‌اند:

« اَلْعَامِلُ‌ عَلَى‌ غَیْرِ بَصِیرَةٍ کَالسَّائِرِ عَلَى غَیْرِ طَرِیقٍ لَا یَزِیدُهُ سُرْعَةُ السَّیْرِ إِلَّا بُعْدا ـ مجری و عامل بی‌بصیرت مـثل کـسی اسـت‌ که بر بی‌راهه و کژراهه می‌رود و شتاب و سرعت سیر او، جز بر دوری‌اش از راه اصـلی و راسـت نمی‌افزاید!» [16]

خطر ورود ناآگاهان به حوزه‌ی اجرای امر به معروف و نهی از منکر،آن‌ قدر‌ جدی و چالش بـرانگیز اسـت که امام خمینی رحمت‌الله‌علیه بازداشتن این افراد از امر به معروف و نهی از منکر را واجـب مـی‌شمارند و در تبیین شرط معرفت می‌نویسند:

«لو امر بالمعروف أو‌ نـهی‌ عـن المـنکر فی مورد لایجوز له یجب علی غیره نـهیه عـنهما ـ اگر کسی امر به معروف و نهی از منکر‌ کند‌ در موردی که بـرایش جـایز‌ نیست‌، بر دیگری واجب اسـت او را از امـر و نهی بـازدارد و نـهی از مـنکر نماید.» [17]

2ـ نداشتن برنامه و نقشه و منطق

توفیق در امر به معروف و نـهی از‌ مـنکر نـیازمند برنامه‌ریزی و طرح‌ و نقشه‌ی‌ عملیاتی و منطق و خردورزی اسـت. امـر بـه مـعروف و نـهی از مـنکر واجب تعبدی نیست، بلکه واجب توصلی است.

امام خمینی رحمت‌الله‌علیه می‌فرماید:

« در امر کردن و نهى نمودن، قصد قربت و اخلاص معتبر نیست، بلکه این‌ها دو واجب‌ توصّلى‌ براى ریشه‌کن کردن فساد و بپا داشتن واجبات مى‌باشند، البته اگر قصد قربت داشته باشد در مقابل امر به معروف و نهى از منکر مأجور مى‌باشد.» [18]

شهید مطهری رحمت‌الله‌علیه درباره‌ی فلسفه این نظریه می‌گوید:

«غیر تعبدی بودن امر‌ به معروف، به خاطر این است که هـر دردی دوایی دارد و باید با نقشه عمل شود و به هر حال در این جا نباید چشم بسته بود.»[19]

وی‌ بر مکانیسم و منطق تأکید دارد و می‌نویسد:

« برنامه عملی برای مبارزه با منکرات لازم اسـت. بـاید منطق وارد امر به معروف و نهی از منکر بشود.» [20]

فقدان تدبیر‌ عملی‌ و عدم به کارگیری نیروی عقل و تفکر، مانع کارآمدی امر به معروف و نهی از منکر و موجب عدم پذیرش آن مـی‌گردد.

امـیرمؤمنان امام علی علیه‌السلام در ارتباط با پیوند و کارکرد عقل و تدبیر‌ فرموده‌اند‌:

« أَدَلُّ شَیْ‌ءٍ عَلَى غَزَارَةِ الْعَقْلِ حُسْنُ‌ التَّدْبِیر ـ بالاترین خیر و بهترین دلیل بـر بـسیاری عقل هر انسان، تدبیر نـیکوی او اسـت.» [21]

در بیان دیگری فرموده‌اند‌:

« لَا عَقْلَ‌ کَالتَّدْبِیر ـ هیچ‌ عقلی‌ مانند‌ تدبیر نیست.» [22]

درباره‌ی‌ نقش تدبیر در پیش‌گیری از پشیمانی و لغزش فـرموده‌اند:

« التَّدْبِیرُ قَبْلَ‌ الْعَمَلِ‌ یُؤْمِنُ‌ النَّدَم‌ ـ تدبیر پیش از کار از پشیمانی ایمن می‌سازد.»[23]

با عقل و خردمندی و بینش‌ و تفکر‌ در کارها و مشاوره با ابرار و متخصصان مؤمن‌ و مخلص‌ است‌ که برنامه و نقشه و منطق و تدبیر نیک و مؤثر‌ و مفید‌ بر گفتار و رفتار انسان‌ها حاکم می‌گردد و مـیزان پذیـرش اجتماعی بالا می‌رود اما اقدامات‌ بی‌خردانه‌ و تلاش‌های بدون برنامه و نقشه و تدبیر‌ و منطق‌ با عکس‌العمل‌ منفی‌ افراد‌ مواجه می‌شود و پذیرش اجتماعی کاهش می‌یابد‌.

امام علی علیه‌السلام فرموده‌ اند:

« مَنْ‌ ضَلَ‌ مُشِیرُهُ‌ بَطَلَ‌ تَدْبِیرُه‌ ـ هر‌ کس مشاورش گمراه بـاشد تـدبیر او باطل گردد.»[24]

3ـ عدم‌ رعایت مراتب

امر به معروف و نـهی از مـنکر دارای سه مرتبه قلبی‌ و زبانی‌ و عملی است. اگر مقصود با مرتبه‌ی‌ قبلی حاصل شود نوبت‌ به‌ مرحله‌ی بعدی نمی‌رسد.

امـام‌ خـمینی رحمت‌الله‌علیه دربـاره‌ی لزوم رعایت‌ مراتب‌ نوشته‌اند:

« همانا براى امر به معروف و نهى از منکر مراتبى است که در صورت حصول مطلوب از مرتبه پایین‌تر ـ حتى با احتمال‌ حصول‌ آن ـ جایز نیست که به مرتبه بالاتر تعدّى نمود.» [25]

ایشان در پی یادآوری اقسام و نمونه‌های‌ امر‌ به‌ معروف‌ و نهی‌ از منکر قـلبی‌، اقـتصار‌ و اکـتفا به مرتبه‌ی قلبی و بلکه اکتفای به درجه‌ی آسان‌تر و پایین‌تر در مـرتبه‌ی قلبی را با احتمال‌ اثر‌ و رفع‌ منکر، واجب دانسته و ورود به درجه‌ی بالاتر‌ را‌ غیر‌ جایز‌ شمرده‌اند‌. [26]

یکی از موانع پذیرش اجتماعی امـر بـه معروف و نهی از منکر، عدم رعایت مراتب آن از‌ سوی‌ آمران و ناهیان و ورود آنان‌ به‌ مرتبه‌ی دوم یـا سـوم بـا یقین یا گمان و احتمال رسیدن به هدف در مرتبه‌ی نخستین و اقسام و نمادهای آن است. در صورتی که بـا امـکان حصول مقصود در مرتبه‌ی قلبی و مصادیق‌ و مظاهر‌ آن، ورود به مرتبه‌ی دوم یا سوم حرام اسـت و اقـدامات آمـر و ناهی از نظر شرعی غیر مجاز خواهد شد.

ترتیبی بودن مراتب و عدم جواز گذر از مرتبه‌ی آسـان‌تر در صـورتی‌ کـه‌ در همان‌ مرتبه‌ی هدف تحقق یابد، برای فراهم شدن زمینه‌ی قبول در مخاطبان اسـت و نـشانه‌ی برنامه‌ی خردمندانه اسلام برای‌ هدایت انسان‌ها می‌باشد.

4ـ تناقض در گفتار و رفتار

گرچه «عدالت» و «عمل» از‌ شرایط‌ وجوب‌ امـر بـه معروف و نهی از منکر نیست، اما «تبلیغ عملی» بزرگ‌ترین و شریف‌ترین و لطـیف‌ترین و تـأثیرگذارترین ‌‌نوع‌ امر به معروف و نهی از منکر اسـت

نـاآراستگی آمر به آن‌ چه‌ به‌ آن امر مـی‌کند و عـدم پیراستگی ناهی از آن چه دیگران را از آن بازمی‌دارد، مانع‌ موفقیت و عامل عدم پذیرش است.

امام سـجاد علیه‌السلام چـنین فردی را منافق نامیده و به‌ ابـوحمزه‌ی ثـمالی فرموده‌اند:

« إِنَّ الْمُنَافِقَ‌ یَنْهى‌ وَ لَایَنْتَهِی‌، وَ یَأْمُرُ بِمَا لَایَأْتِی ـ مـنافق نـهی می‌کند از چیزی که خود از آن دوری نمی‌نماید و امر می‌کند به آن چه خود انجام نـمی‌دهد.» [27]

امـیرمؤمنان امام علی‌ علیه‌السلام راه اصلاح افراد را رفتار و گـفتار زیبا دانسته و دستور داده‌اند:

« أَصْلِحِ الْمُسِی‌ءَ بِحُسْنِ فِعَالِکَ وَ دُلَ‌ عَلَى‌ الْخَیْرِ بِجَمِیلِ‌ مَقَالِک‌ ـ بدکار را با رفتار نیکت اصلاح کن و با‌ گفتار‌ زیبایت بـه سـوی خیر راهنمایی بنما.» [28]

امام صـادق علیه‌السلام دربـاره‌ی دعـوت عملی فرموده‌اند:

« کُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِالْخَیْرِ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُمْ‌ لِیَرَوْا مِنْکُمُ الِاجْتِهَادَ وَ الصِّدْقَ وَ الْوَرَعَ ـ مردم را با‌ غیر‌ زبان به خوبی فرا بخوانید تا در شـما عـمل و کوشش و راستی و صداقت و ورع مشاهده کنند.» [29]

در حـدیث دیـگر فرموده‌اند:

« رَحِمَ‌ اللَّهُ‌ قَوْماً کَانُوا سِرَاجاً وَ مَنَاراً کَانُوا دُعَاةً إِلَیْنَا بِأَعْمَالِهِمْ وَ مَجْهُودِ طَاقَتِهِم‌ ـ خداوند آن جمعیت را رحمت کند که چراغ و مناره هدایت‌اند و مردم را بـا اعـمال و نهایت توان‌شان به سوی ما فـرا می‌خوانند.» [30]

تـعارض آشـکار و پنـهان مـیان گفتار‌ و رفتار‌ و نـاهماهنگی‌ بـین قلب و زبان آمران و ناهیان‌، نقش‌ برجسته‌ای‌ در عدم پذیرش امر به معروف و نهی از منکر دارد.

امام صادق علیه‌السلام فـرموده‌اند:

« إِنَ‌ الْعَالِمَ‌ إِذَا لَمْ‌ یَعْمَلْ‌ بِعِلْمِهِ‌ زَلَّتْ‌ مَوْعِظَتُهُ‌ عَنِ‌ الْقُلُوبِ‌ کَمَا یَزِلُّ الْمَطَرُ عَنِ الصَّفَا ـ هـرگاه عـالم به علمش عمل نکند، اثر موعظه‌اش از دل‌ها زایل می‌گردد آن چنان که باران از روی سنگ‌ صاف‌ می‌لغزد‌»[31]

5ـ ناتوانی در اقناع مخاطب

بلاغت و روانی سخن جهت فهمیدن مخاطب‌ و هضم نمودن کـلام، و درستی اسناد و مدارک برای قانع شدن وی، پذیرش امر به معروف و نهی از منکر را‌ آسان‌ می‌سازد‌. ناتوانی آمر و ناهی از استدلال و برهان و از گفتار و رفتار آرامش‌بخش‌ و بیدار‌ کننده، موجب عدم پذیرش سخنان وی مـی‌گردد.

شـایسته است سخنان آمر و ناهی توان نفوذ در دل‌ مخاطب‌ و جلب‌ اعتماد و جذب وی و بازآفرینی و پرورش و هدایت وی را دارا باشد. معروف حقیقتی‌ است‌ که‌ دل‌ها با آن انس می‌گیرند و آرامش می‌یابند.

در وجه تسمیه مـعروف آمده‌ است‌:

« المعروف‌ سمّی بذلک لأن النفوس تسکن إلیه ـ معروف‌ را‌ معروف نامیده‌اند چون دل‌ها با آن آرامش می‌یابد.» [32]

اقرب الموارد نـیز نـوشته است‌:

« المعروف‌ ضد‌ المنکر و هـو کـل ما تعرفه النفس من الخیر و تطمئن إلیه ـ معروف‌ ضد‌ منکر است و هر چیزی است که نفس انسان آن را خیر می‌شناسد و با‌ آن‌ اطـمینان‌ و آرامـش می‌یابد.» [33]

چینش محتوا و روش گـوینده، در اقـناع مخاطب وآرامش وی و پذیرش و قبول فوری مؤثر‌ است‌.

انسان با سخنان کوتاه و گویا و رسا و به جا و مناسب و پر معنی و آمیخته‌ با‌ منطق‌، به هدف می‌رسد.

امام صادق علیه‌السلام فرموده‌اند:

« لَیْسَتِ‌ الْبَلَاغَةُ بِحِدَّةِ اللِّسَانِ وَ لَا بِکَثْرَةِ الْهَذَیَانِ وَ لَکِنَّهَا إِصَابَةُ الْمَعْنَى وَ قَصْدُ الْحُجَّة ـ بلاغت به تندی زبان و پرت و پلاگویی بسیار نیست، بلکه‌ بلاغت‌ رساندن معنا و آوردن دلیل و برهان درست است.» [34]

در حدیث دیگر فرموده‌اند:

« ثَلَاثَةٌ فِیهِنَ‌ الْبَلَاغَةُ التَّقَرُّبُ مِنْ مَعْنَى الْبُغْیَةِ وَ التَّبَعُّدُ مِنْ حَشْوِ الْکَلَامِ وَ الدَّلَالَةُ بِالْقَلِیلِ عَلَى الْکَثِیر ـ بلاغت‌ در‌ سه چیز است:

نزدیک شدن به معنای‌ مورد‌ نـظر‌،

دوری کردن از گفتار حشو و زاید،

و رساندن‌ معنای‌ زیاد با عبارت کم!» [35]

آمـر و نـاهی بـاید راه نفوذ در مخاطب را بیابد‌ و حقیقت‌ را به وی بفهماند و حجت‌ را‌ تمام کند‌.

امام‌ علی علیه‌السلام درباره‌ی قدرت و نیروی استدلال فرموده‌اند:

« قُوَّةُ سُلْطَانِ‌ الْحُجَّةِ أَعْظَمُ مِنْ قُوَّةِ سُلْطَانِ الْقُدْرَة ـ نیروی دارنده‌ حجت‌ و استدلال بـیشتر از نـیروی دارنـده قدرت‌ است.» [36]

6ـ عدم سخاوت

پول‌ خرج‌ کردن و انفاق و اطعام و مـواسات و همکاری‌ مالی‌ و جود‌ و بـخشش و کـرم و سخاوت‌، یکی از رازهای‌ توفیق در امر به‌ معروف‌ و نهی از منکر است.

امام علی علیه‌السلام درباره‌ی آثار سخاوت فرموده‌اند:

« السَّخَاءُ یَزْرَعُ‌ الْمَحَبَّة ـ سخاوت محبت را در‌ دل‌ها‌ می‌نشاند.»

« السَّخَاءُ یُثْمِرُ الصَّفَاء ـ سخاوت صفا‌ را نتیجه مـی‌دهد.»

« السَّخَاءُ یَکْسِبُ‌ الْحَمْد ـ سخاوت ستایش را برمی‌انگیزد و کسب می‌کند.»

« سَبَبُ‌ السِّیَادَةِ السَّخَاء ـ سخاوت سبب سرور‌ و بزرگی‌ و آقایی‌ است‌.» [37]

سرمایه‌گذاری در اجرای امر به مـعروف و نـهی از منکر، بهترین سرمایه‌گذاری است و با تأمین هزینه‌های لازم برای‌ آن از سوی دولت و ملت و با انفاق و هزینه نمودن ثروت در راه احیا و اجرای امر به معروف و نهی از منکر بسیاری از موانع و چالش‌های اجتماعی از بین می‌رود.

7ـ خـشونت و فـقدان‌ نگاه‌ ترحم‌آمیز

از دیدگاه اسلام آدم بد وجود ندارد و انسان‌ها بر فطرت توحیدی آفریده شده‌اند و امکان تربیت و سعادت و آراستگی به فضایل و پیراستگی از رذایل برای همه‌ی انسان‌ها وجود دارد. فقط‌ آدم‌ بیمار وجـود دارد و بـرخی انـسان‌ها بیماری‌های روحی و روانی پیدا مـی‌کنند و بـرای بـهداشت روانی و سلامت آنان باید کوشش کرد.

از منظر اسلام اهل معصیت‌ قابل‌ ترحم‌اند.

امام علی علیه‌السلام چنین هشدار‌ داده‌اند‌:

« إِنَّمَا یَنْبَغِی‌ لِأَهْلِ‌ الْعِصْمَةِ وَ الْمَصْنُوعِ إِلَیْهِمْ فِی السَّلَامَةِ أَنْ یَرْحَمُوا أَهْلَ الذُّنُوبِ وَ الْمَعْصِیَة ـ سـزاوار است کسانی که گناه ندارند و اهل عصمت‌اند‌ و از‌ سلامت دینی برخوردارند، به‌ گناهکاران‌ و اهل معصیت ترحم نمایند.» [38]

شهید مطهری رحمت‌الله‌علیه دربـاره‌ی ایـن خـطبه می‌نویسد:

« این خطبه گرچه در مقام نهی از غیبت است، اما یـک اصل کلی را ذکر می‌کند و آن این که اهل‌ معصیت‌ قابل ترحمند باید انسان بر بیچارگی و ضعف آن‌ها رحمت آورد. هـمان‌طـور کـه یک بیمار گرفتار، رحمت انسان‌ها را برمی‌انگیزد یک گناهکار هم بیمار و گـرفتار و قـابل ترحم است... شرط مصلح‌ این‌ است که‌ انگیزه‌اش رحمت باشد نه عناد.» [39]

روش مـوفقیت‌آمیز در بـهبود بـیماری‌های‌ گناهکاران و اهل منکرات، مهرورزی و دلسوزی و لطف و دستگیری و فداکاری برای درمان آنان‌ اسـت‌ و فـقدان‌ ایـن روحیه موجب چالش‌ها و مشکلات می‌گردد.

پیامبران الهی و به ویژه بهترین و آخرین آنان حضرت مـحمد و اهـل بـیت‌ ایشان صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین ‌‌با‌ نرمی و مدارا و حلم و عفو و حسن خلق در راه اصلاح و هدایت بشرگام برداشته‌اند.

خدای‌ متعال‌ بـه‌ حـضرت موسی و برادرش هارون علیهاالسلام در روش گفتگو با فرعون چنین دستور می‌دهد:

« اذْهَبَا إِلىَ‌ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى‌ * فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّیِّنًا لَّعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشىَ‌ ـ به سوی فرعون بروید‌ که‌ طغیان کرده اسـت * امـا به نرمی با او سخن بگویید شاید متذکر شود یا از خدا بترسد.» (طه/43 و 44‌)؛

قرآن نـرمی پیـامبر اسـلام صـلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم را ناشی از رحمت الهی می‌داند و همان را عامل جذب‌ مردم می‌شمارد و خشونت را مانع ارتباط و اثرگذاری می‌داند.

« فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُم ـ به (برکت) رحمت الهى، در برابر آنان [مردم‌] نرم (و مهربان) شدى! و اگر خشن و سنگدل بودى، از اطراف تو، پراکنده مى‌شدند. پس آنها را ببخش و براى آنها آمرزش بطلب!» (آل‌عـمران/159)

خـشونت قولی یا فعلی آمران و ناهیان، عامل عدم پذیرش امر به معروف ونـهی از مـنکر در جـامعه است.

8ـ عدم توجه به هدف و غفلت‌ از‌ نـتیجه‌

هـدف نـهایی امر به معروف و نهی از منکر، تشویق و واداشتن مخاطب بر اجرای معروف و بازداشتن‌ وی‌ از منکر است. باید شوق انجام معروف و ترک منکر را در مخاطب‌ ایجاد‌ نمود‌. هدف شعار دادن و حـرف زدن و تشریفات و پرکردن کارنامه و خوشی و لذت درونی آمر و ناهی و تحقیر و شکستن‌ و کوبیدن‌ شخصیت‌ مخاطب و انتقام از وی و سرزنش مخاطب نیست.

عدم رعایت قوانین مرتبط با‌ هدف‌اندیشی‌ و نتیجه‌گروی، باعث دور شدن آمر و ناهی از الزامات تکلیف و سـرانجام بـی‌نتیجه بودن کار و شکست وی می‌گردد. باید‌ تکلیف‌ را به گونه‌ای انجام داد که به هدف و نتیجه‌ی مطلوب منتهی شود‌ و عدم‌ درک هدف و کوتاهی در شناسایی وسایل و ابزارهای‌ مشروع‌ رسیدن‌ به هدف و عدم به کـارگیری آن‌ها، از‌ اسباب‌ عدم پذیرش امر به معروف و نهی از منکر است. دخالت دادن انگیزه‌های انحرافی‌ و غیر‌ الهی و ناروا در احیاء و اجرای‌ امر‌ به معروف‌ و نهی‌ از‌ منکر، نـهضت اجـتماعی امر به معروف‌ و نهی‌ از مـنکر را تـضعیف می‌کند و به ناپایداری و شکست می‌کشاند.

9ـ بی‌توجهی به ریشه‌ها‌ و علت‌ها‌ و اولویت‌ها

پرداختن به معلول‌ها و غفلت از‌ علت‌ها، از عوامل ناکامی‌ آمران‌ به معروف و ناهیان از منکر‌ است‌. آن جـا کـه به علت‌های شناخته شـده و روشـن برخی ناهنجاری‌ها بی‌توجهی شود و تنها‌ به‌ معلول‌ها تأکید و اصرار شود، راه‌ تأثیرگذاری‌ بسته‌ می‌گردد.

بدیهی است‌ مبارزه‌ با‌ علت فساد مهم‌تر از‌ مبارزه با معلول‌هاست و نبرد با منکرات بزرگ و زیان‌بار و خطرناک بر سایر منکرات اولویت دارد و غفلت‌ از‌ علت‌ها و تـغافل نـسبت به اولویـت‌ها، از‌ اسباب‌ زایش‌ چالش‌ها‌ در‌ فرآیند قبول امر‌ به‌ معروف و نهی از منکر است.

10ـ عدم درک نیازها و مشکلات مخاطب

بی‌توجهی بـه دردها و رنج‌ها و نیازها و مشکلات‌ مخاطب‌ و رها‌ ساختن وی در غم و غصه‌ها و اندوه نـیازهایش‌، مـوجب‌ بـی‌توجهی‌ متقابل‌ وی‌ به‌ امر به معروف و نهی از منکر می‌گردد. برآورده ساختن حاجت انسان‌ها و مشکل‌گشایی از آن‌ها، فرصت مـناسبی ‌بـرای پذیرش امر به معروف و نهی از منکر است.

امام حسین‌ علیه‌السلام فرموده‌اند:

« اعْلَمُوا أَنَ‌ حَوَائِجَ‌ النَّاسِ‌ إِلَیْکُمْ‌ مِنْ نِعَمِ اللَّهِ عَلَیْکُمْ فَلَا تَمَلُّوا النِّعَمَ فَتَتَحَوَّلَ إِلَى غَیْرِکُم‌ ـ بدانید حوائج و نیازهای مردم به شما، از نعمت‌های خـداوند بر شماست‌ پس‌ از نعمت‌ها اندوهگین و افسرده مباشید و این نعمت‌ها بر شما ناگوار و سـخت نباشد که به دیـگران انـتقال می‌یابد.» [40]

چشم‌پوشی از شرایط و ویژگی‌های مخاطب و غفلت از وضعیت جسمی و روحی و توانایی‌های وی‌، و برخورد‌ مکانیکی با موجود مختار آزاد، موجب کاهش آثار امر به معروف و نهی از منکر می‌گردد.

11ـ تجاوز به آزادی مردم

برای برپاداشتن واجـب و رهایی‌ از‌ حرام، امر به معروف و نهی‌ از‌ منکر واجب است. ورود به «منطقة الفراغ» که خداوند در اختیار خود انسان‌ها گذاشته است، با عدم پذیرش و با مخالفت افراد روبرو می‌گردد. امر‌ به‌ معروف و نـهی از مـنکر‌ برای‌ کنترل و مهار تخلف است و آن‌جا که خداوند انسان را آزاد گذاشته است تخلفی صورت نگرفته است و ورود به آن ممنوع است.

شهید مطهری رحمت‌الله‌علیه در این رابطه می‌نویسد:

«تصور عامه مردم‌ ما‌ درباره‌ی امر بـه مـعروف این است که به بند کفش و دگمه‌ی لباس و موی سر و دوخت جامه‌ی مردم ایراد بگیریم، در صورتی که این‌ها منطقه‌ی آزادی مردم است. منطقه‌ی آزادی افراد‌ غیر‌ از محیط‌ و جو اجتماعی است... بـه‌طـور کلی حدود این مطلب باید روشن شود که در چه مسائلی جامعه‌ حق نظارت بر اجرا دارد و در چه مواردی حق ندارد و فقط‌ در‌ زمینه‌ای‌ که تخلف ثابت می‌شود حق مداخله دارد»[41]

12ـ عـدم ارائه‌ی جایگزین ‌‌مناسب‌

برای رفع و دفـع بـرخی از مـنکرات و درمان آن‌ها، نیاز به جایگزین مشروع و مناسب‌ وجود‌ دارد‌ و ناتوانی از ارائه‌ی جایگزین مطلوب برای رفع منکرات تأثیرگذاری امر به معروف را کم می‌کند.

راه‌های جایگزین مشروع را باید شناخت و آموزش داد تا تفکر‌ و فرهنگ امـر بـه مـعروف و نهی از منکر گسترش یابد و بارور گردد.

در سنت اهل بیت علیهم‌السلام بهترین روش‌ها و شیوه‌های امر به معروف و نهی از منکر بـیان شـده اسـت و روش‌ها و شیوه‌های زیبا و خردمندانه در اندیشه و رفتار‌ و گفتار امامان جاری بـوده است. باید آن روش‌ها را شناخت و به آن‌ها عمل نمود.

یکی از روش‌هایی که در قرآن و حدیث اهل بیت علیهم‌السلام یادآوری شده اسـت «دفـع مـنکر با معروف» است‌.

امام‌ حسن مجتبی علیه‌السلام به اصحاب خـویش ایـن روش را آموخته‌اند. ایشان در پاسخ پرسشی پیرامون «سداد» همین روش را توصیف نموده‌اند.

از حضرتش سؤال شد‌: « مَا السَّدَادُ ؟»، سـداد چیست؟

فـرمودند: « دَفْعُ‌ الْمُنْکَرِ بِالْمَعْرُوفِ‌ ـ برگرداندن و رد کردن و کوبیدن منکر با معروف است.» [42]

«سـداد» بـا فـتح سین به معنای گفتار و رفتار محکم و درست و مطابق عقل و منطق‌ و درستی‌ و راستی و صافی و بـی‌عیب و نـقص شـدن است و سداد با کسره سین بستن و سد کردن و گرفتن و برگرداندن است.

امام حسن مـجتبی علیه‌السلام در ایـن پرسش و پاسخ روش درست رفتاری و گفتاری در امر‌ به‌ معروف‌ و نهی از منکر را «دفع‌ منکر‌ بـه‌ مـعروف» دانـسته‌اند. در واقع امام دوم در این گفتگو همان روشی را که وحی الهی و قرآن به جهانیان آموخته‌اند تـبیین نـموده‌اند‌، زیرا‌ قرآن‌ در همه‌ی مواردی که از امر به معروف‌ و نهی‌ از منکر با هم سـخن گـفته اسـت، نخست امر به معروف و سپس نهی از منکر را ذکر می‌کند و این‌ نشان‌ دهنده‌ی‌ بهترین راه و رسم و روش مـطلوب و عـملیاتی و اجرایی است. «دفع منکر‌ با معروف» روش و شیوه‌ی خردمندانه‌ای است که باعث اثـرگذاری و افـزایش سـودمندی کار می‌گردد.

در این روش دو نکته‌ و اصل‌ نهفته‌ است.

اول شایسته است نهی از منکر و دفع منکر با گـفتار‌ و رفـتار‌ «مـعروف» و زیبا و درست باشد،

دوم به جای نهی مستقیم از منکر با «امر بـه مـعروف» منکرات‌ دفع‌ گردد‌.

هم معروف بودن قول و فعل در نهی از منکر لازم است و هم‌ دفع‌ منکر‌ با آمـوزش مـعروف و جایگزین کردن مناسب برای منکر انجام گردد.

آن جا که امر‌ به‌ مـعروف‌ و نـهی از منکر با روش زیبا و جذاب و دل چسب باشد، قـطعاً اثـربخش خـواهد بود‌. با‌ انتخاب روش درست امر به مـعروف و نـهی از منکر از سوی آمران و ناهیان‌، هرگز‌ اقدامات‌ آنان بی‌اثر نخواهد شد.

بنابراین با روش‌شناسی و روش‌یابی درست، همواره شرط «احتمال اثـر» وجـود‌ دارد‌ و انجام تـکالیف مـؤثر و سـودمند خواهد بود.

13ـ عجله، شتابزدگی و کمبود وقـت

رسـیدن به هدف‌ در‌ امر‌ به معروف و نهی از منکر نیازمند صرف وقت و همراهی و هـمکاری اسـت. شتاب‌زدگی و کمبود وقت‌ و توقع‌ اثـر فوری، از مشکلات اثرگذاری امـر بـه معروف و نهی از منکر است‌. تـربیت‌ و سـاختن‌ افراد زمان می‌برد و باید با حوصله و صبر و تحمل و مدارا و صرف وقت اقدام کـرد.

امـام علی‌ علیه‌السلام در‌ بیان‌ خطر عجله فـرموده‌اند:

« الْعَجَلُ‌ یُوجِبُ‌ الْعِثَار ـ شـتابزدگی مـوجب لغزش است»[43]

التَّأَنِّی‌ یُوجِبُ‌ الِاسْتِظْهَارَ ـ دقت و حوصله و آرامش موجب پشت‌گرمی و پیشرفت است.» [44]

امام صادق علیه‌السلام نیز‌ فرموده‌اند:

« مَعَ‌ التَّثَبُّتِ‌ تَکُونُ‌ السَّلَامَةُ وَ مَعَ‌ الْعَجَلَةِ تَکُونُ‌ النَّدَامَة ـ با‌ آرامـی و حـوصله و درنـگ؛ سلامت از خطا و انحراف‌ اسـت‌ و با‌ شتابزدگی پشیمانی است.» [45]

بنابراین برای آشناسازی و حساس‌‌سازی‌ و تغییر نگرش و هنجارسازی در مخاطبان، شتابزدگی روا نـیست، زیـرا شناخت و اندیشه و آرمان و اراده‌ و عمل‌ زمـان مـی‌برد.

14ـ اقـدام عـلنی و در‌ حـضور‌ دیگران

امر‌ بـه‌ مـعروف‌ و نهی از منکر پنهانی و چهره به‌ چهره‌ بی‌حضور دیگران نشان دهنده‌ی صداقت و دلسوزی و خیرخواهی آمر و ناهی و بـاعث نـفوذ در‌ مـخاطب‌ و تأثیرگذاری بیشتر است.

موعظه و ارشاد آشکار‌ و عـلنی پیـش چـشم دیـگران‌، بـاعث‌ نـاآرامی و ناراحتی و زجر و رنج مخاطب‌ و موجب‌ تحقیر شخصیت وی می‌گردد و او را به مقاومت در برابر آمر و ناهی و عدم‌ پذیرش‌ معروف و تلاش برای دفاع از‌ خود‌ و توجیه‌ کار زشت خود‌ می‌کشاند‌.

در موعظه‌ی عـلنی، عزت‌ و کرامت‌ و حرمت مخاطب رعایت نمی‌گردد و انگیزه برای قبول کاهش می‌یابد و در مواردی به صفر می‌رسد‌.

امام‌ علی علیه‌السلام فرموده‌اند:

« النُّصْحُ‌ بین‌ المَلَإِ تَقْرِیع‌ ـ نصیحت علنی و در میان مردم‌، کوبیدن‌ و درهم شکستن و بی‌قرار ساختن است.» [46]

امام‌ حسن‌ عسگری‌ علیه‌السلام نیز در‌ نکوهش‌ موعظه‌ی علنی فرموده‌اند‌:

« مَنْ‌ وَعَظَ أَخَاهُ‌ سِرّاً فَقَدْ زَانَهُ‌ وَ مَنْ وَعَظَهُ عَلَانِیَةً فَقَدْ شَانَه‌ ـ هر کس برادرش را پنهانی و سرّی‌ موعظه‌ کند‌ او‌ را‌ آراسته‌ است و هر کس او را علنی موعظه نماید، او را رسوا و مفتضح ساخته اسـت.» [47]

شـایسته است امر به معروف و نـهی از مـنکر در خلوت و نجوا و پنهانی و در‌ ارتباطات فردی و شخصی انجام شود و رازی بین آمر و مأمور بماند. تنها در این صورت او را آراسته و زیبا و شاد ساخته و عمل به تکلیف به نـتیجه‌ی مـطلوب خواهد رسید. نصیحت و مـوعظه‌ی‌ عـلنی‌ و پیش چشم وگوش دیگران، کوبیدن و درهم شکستن و مذمت کردن و ملامت نمودن و رسوا و مفتضح ساختن و بد گفتن و برخورد زننده‌ای است که آمر و ناهی را از رسیدن به هدف بازمی‌دارد و موجب‌ عدم‌ پذیرش مـخاطب مـی‌گردد.

فهرست سایر عوامل

افزون برآن‌چه ذکر شد عوامل زیر نیز از‌ عوامل سلب اعتماد و موانع نفوذ و تأثیرگذاری در مخاطبان است و باعث کم‌اثر شدن امر به معروف و نهی از منکر مـی‌گردد.

15)                 «اقدامات فردی نه گروهی و سیستمی»،

16)«مسخره کردن»،

17)                 «بزدلی و ترس»،

18)                «عُجب و خودپسندی»،

19)«لجبازی و لجاجت‌«،

20)«تهمت‌«،

21)«بی‌نظمی»،

22)                «عدم نظافت و پاکیزگی»،

23)               «نگاه‌ ناپسند‌«،

24)               «بد قولی»،

25)               «سـوء ظـن و بدگمانی»،

26)                «دروغـگویی»،

27)               «غرور و تکبر»،

28)              «بی‌عدالتی»،

29)                «فرصت ندادن برای ابراز نظر به مخاطب»،

30)                 «بوی بد دهان»،

31)                 «تکیه کلام‌ها و تیک‌های گـفتاری و رفتاری‌»،

32)               «بی‌ احتیاطی»،

33)              «عدم پوشش زیبا‌ و مناسب‌«،

34)              «عدم مداومت و پی‌گیری و اسـتمرار»،

35)              «بـی انـصافی»،

36)               «افشای راز»،

37)              «آبروریزی»،

38)             «قدرت‌طلبی»،

39)               «ریاست طلبی»،

40)       «کینه ورزی»،

41)       «بی سلیقگی»،

42)                    «منت گذاشتن»،

43)              «آزمندی»،

44)               «عیب جویی»،

45)              «خیانت»،

46)               «فریبکاری»،

47)              «تعصب‌های نـژادی  ‌و زبـانی»،

48)              «حواس پرتی»،

49)               «فخرفروشی»،

50)                 «کثرت‌ کارها‌ و مسؤولیت‌ها و عدم تمرکز بر کار»،

51)                 «حماقت»،

52)               «فرصت سـوزی»،

53)              «عـدم مـشاوره»،

54)              «هوس رانی»،

55)              «سود جویی»،

56)               «اجبار و اکراه»،

57)              «حسادت»،

58)             «بی حیایی»،

59)               «تسویف و کار امروز را به فردا سـپردن»،

60)«نبود قوانین لازم حکومتی‌«،

61)«فقدان‌ تشکیلات و سازمان‌ مطلوب و نبود ساز وکارهای مناسب»،

62)     «بی‌توجهی بـه آماده ساختن ذهن مـخاطب»،

63)    «غـفلت از امتیازات و خوبی‌های مخاطب و ستودن‌ آن‌ها»،

64)     «عدم درک ظرفیت و گنجایش و مقدار خرد مخاطب»،

65)    «فراموشی یا ناتوانی‌ از‌ تبیین‌ فلسفه‌ی حکم»،

66)     «ناتوانی در الگودهی و الگوسازی و مدسازی مطلوب»،

67)    «جابجایی بشارت و انذار و به عکس»،

68)    «ناآگاهی از شرایط محیطی‌ و ‌‌خـانوادگی‌ مخاطب»،

69)     «اقدامات یک بعدی»،

70)      «ناتوانی در محبوب سازی معروف و ایجاد تنفر از گناه‌«،

71)      «سخت‌گیری‌«،

72)    «تنگ‌ نظری»،

73)   «بی توجهی به مصلحت مخاطب»،

74)    «تجسس»،

75)   «تعییر»،

76)    «شماتت»،

77)   «داشتن همسر یا فرزندان فاسد»،

78)   «ناتوانی‌ در انگیزش و ایجاد انـگیزه و جـهت‌دهی و هدایت آن»

79)    «خستگی و عدم تکرار و استمرار»

80)      «محیط آلوده»

البته همان‌گونه که در قبل آمد وجود برخی صفات منفی و عدم وجود بعضی صفات مثبت ذکر شده در افراد، به معنای این نیست که نباید امر به معروف و نهی از منکر نماید، بلکه به این معنا است که باید در ضمن انجام فریضه بکوشد تا خود را به زیور صفات خوب بیاراید و صفات منفی را از خود دور کند، تا امر و نهی او تأثیر بیشتری داشته باشد.

زیرا غـفلت از امر به معروف و نهی از منکر در جامعه، مردم را به وضعیتی می‌رساند که در حدیث نبوی آمده است.

ابو سعید‌ خدری‌ گفته است پیامبر صـلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم فـرمود:

«یـأتی عـلی الناس زمان خیرهم من لایأمر بالمعروف و لاینهی عـن المـنکر ـ بر مردم زمانی خواهد آمد که بهترین آنان‌ کسی‌ شود‌ که امر به معروف و نهی‌ از‌ مـنکر‌ نـکند.» [48]

و ابن عباس گزارش کرده اسـت، رسـول الله صـلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم  فـرمود:

«یأتی علی الناس زمان یذوب فیه قلب المؤمن کما یذوب‌ الملح‌ فـی‌ المـاء، قـیل مم ذاک؟ قال: مما یری من المنکر لایستطیع یغیّره ـ بر مردم زمانی مـی‌آید کـه در آن دل مـؤمن همانند نمک در آب ذوب می‌شود‌. گفته‌ شد‌: چگونه و چرا؟ پیامبر فرمود: از آن‌چه از منکر می‌بیند و نمی‌تواند آن را تغییر‌ دهـد‌.» [49]

مرحوم طبرسی در مجمع‌البیان از حذیفه صحابی پیـامبر صـلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم نقل کرده است که گفت‌:

«یأتی‌ علی الناس زمان لأن یکون فیهم جیفه حمار أحب إلیهم من مؤمن یأمرهم بالمعروف و ینهاهم عن المنکر ـ بر مردم زمانی می‌آید که بودن مردار الاغ در بین‌ آنـان‌ مـحبوب‌تر و بـهتر است از مؤمنی که آنان را امـر بـه مـعروف کند و نهی از منکر نماید.» [50]



[1]. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص247

[2]. الدرة الباهرة من الأصداف الطاهرة با ترجمه (ط - القدیمة ص45 ـ نوشته: ابو‌عبد‌الله، شمس‌الدین، محمد بن مکى بن محمد شامى عاملى جزینى، معروف به شهید اول‌

[3]. الکافی (ط - الإسلامیة) ج‌2 ص165

[4]. نهج الفصاحة (مجموعه کلمات قصار حضرت رسول صـلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم ص 739

[5]. البرهان فی تفسیر القرآن ج‌1 ص408

[6]. بحار الأنوار (ط - بیروت) ج‌2 ص105

[7]. الدرة الباهرة من الأصداف الطاهرة با ترجمه (ط - القدیمة) ص36

[8]. ترجمه تحریرالوسیله امام خمینی رحمت‌الله‌علیه، ج1، صفحات529 تا536

[9]. تحریر الوسیلة ص363

[10]. یادداشت‌های شهید مطهری رحمت‌الله‌علیه ج‌1 ص248

[11]. تحریر الوسیلة ص364 مسئله8

[12]. کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال ج3، ص74، حدیث 5560

[13]. بحار الأنوار (ط - بیروت) ج‌1 ص208

[14]. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم  ص61

[15]. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم  ص61

[16]. المحاسن  ج‌1  ص198

[17]. تحریر الوسیلة ص364 مسئله9

[18]. تحریر الوسیلة (ترجمه فارسى) ج‌1 ص528  مسئله 13

[19]. یادداشت‌ها ج‌1 ص251

[20]. یادداشت‌ها ج‌1 ص251

[21]. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم  ص354

[22]. التوحید (للصدوق) ص376

[23]. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم  ص354

[24]. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم  ص443

[25]. تحریر الوسیلة (ترجمه فارسى) ج‌1 ص541

[26]. تحریر الوسیلة (ترجمه فارسى) ج‌1 ص541

[27]. کافی (ط - دارالحدیث) ج‌4  ص161

[28]. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم  ص255

[29]. الکافی (ط - الإسلامیة) ج‌2  ص105

[30]. تحف العقول ص301

[31]. الکافی (ط - الإسلامیة) ج‌1  ص44

[32]. معجم المقاییس اللغة ج‌4 ص281

[33]. ج2، ص768

[34]. تحف العقول ص312

[35]. بحار الأنوار (ط - بیروت)  ج‌75  ص230

[36]. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم  ص343

[37]. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم  ص378

[38]. نهج البلاغة (للصبحی صالح) ص 197 خطبه140

[39]. یادداشت‌ها ج‌1  242

[40]. أعلام الدین فی صفات المؤمنین  ص298

[41]. یادداشت‌ها ج‌1  ص258

[42]. کشف الغمة فی معرفة الأئمة (ط - القدیمة) ج‌1  ص568

[43]. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم 267

[44]. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص477

[45]. الخصال ج‌1 ص100

[46]. شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید ج‌20  ص341 حکمت 908

[47]. کنز الفوائد ج‌1  ص93

[48]. کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال ج3، ص275، حدیث 8468

[49]. کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال ج3، ص275 حدیث 8459

[50]. مجمع البیان فى تفسیر القرآن  ج‌2  ص807

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.