آثار تقوا در قرآن
یاری خدا
إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذینَ اتَّقَوْا وَ الَّذینَ هُمْ مُحْسِنُونَ
خداوند با کسانى است که تقوا پیشه کردهاند، و کسانى که نیکوکارند. (نحل/128)
وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقینَ
و بدانید خدا با پرهیزکاران است! (بقره/194 ـ توبه/36 و 123)
دوستی خدا
فَإِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقینَ
خداوند پرهیزگاران را دوست دارد. (العمران/76 ـ توبه/4 و 7)
هدایت
ذٰلِکَ الْکِتَابُ لَا رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِین
آن کتاب با عظمتى است که شک در آن راه ندارد؛ و مایه هدایت پرهیزکاران است. (بقره/2)
هذا بَیانٌ لِلنَّاسِ وَ هُدىً وَ مَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقینَ
این (قرآن) بیانى است براى عموم مردم و هدایت و اندرزى است براى پرهیزگاران! (العمران/138)
وَ قَفَّیْنا عَلى آثارِهِمْ بِعیسَى ابْنِ مَرْیَمَ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ التَّوْراةِ وَ آتَیْناهُ الْإِنْجیلَ فیهِ هُدىً وَ نُورٌ وَ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ التَّوْراةِ وَ هُدىً وَ مَوْعِظَةً لِلْمُتَّقینَ
و بهدنبال آنها [پیامبران پیشین]، عیسى بن مریم را فرستادیم در حالى که کتاب تورات را که پیش از او فرستاده شده بود تصدیق داشت و انجیل را به او دادیم که در آن، هدایت و نور بود و (این کتاب آسمانى نیز) تورات را، که قبل از آن بود، تصدیق مىکرد و هدایت و موعظهاى براى پرهیزگاران بود. (مائده/46)
موعظه
وَ لَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَیْکُمْ آیاتٍ مُبَیِّناتٍ وَ مَثَلاً مِنَ الَّذینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکُمْ وَ مَوْعِظَةً لِلْمُتَّقینَ
ما بر شما آیاتى فرستادیم که حقایق بسیارى را تبیین مىکند، و اخبارى از کسانى که پیش از شما بودند، و موعظه و اندرزى براى پرهیزگاران. (نور/34)
تذکر
وَ إِنَّهُ لَتَذْکِرَةٌ لِلْمُتَّقینَ
و آن بهطور مسلم تذکرى براى پرهیزگاران است! (حاقه/48)
تشخیص حق از باطل
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقاناً
اى کسانى که ایمان آوردهاید! اگر از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید، براى شما وسیلهاى جهت جدا ساختن حق از باطل قرار مىدهد. (انفال/29)
خروج از مشکلات
وَ مَن یَتَّقِ اللَّهَ یجَْعَل لَّهُ مخَْرَجًا
هر کس تقواى الهى پیشه کند، خداوند راه نجاتى براى او فراهم مىکند. (طلاق/2)
برکات
وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ
و اگر اهل شهرها و آبادیها، ایمان مىآوردند و تقوا پیشه مىکردند، برکات آسمان و زمین را بر آنها مىگشودیم ولى (آنها حق را) تکذیب کردند ما هم آنان را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم. (اعراف/96) [1]
راحتی دنیا و آخرت
فَأَمَّا مَنْ أَعْطَى وَ اتَّقَى(5) وَ صَدَّقَ بِالحُْسْنىَ(6) فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَى(7)
امّا آن کس که (در راه خدا) انفاق کند و پرهیزگارى پیش گیرد، * و جزاى نیک (الهى) را تصدیق کند، * ما او را در مسیر آسانى قرار مىدهیم! (لیل/5 تا 7)
بشارت
فَإِنَّما یَسَّرْناهُ بِلِسانِکَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقینَ
و ما فقط آن [قرآن] را بر زبان تو آسان ساختیم تا پرهیزگاران را به وسیلهی آن بشارت دهى. (مریم/97)
بهترین توشه
تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوى
زاد و توشه تهیه کنید، که بهترین زاد و توشه، پرهیزکارى است! (بقره/197)
رستگاری
وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ
تقوا پیشه کنید، تا رستگار گردید. (بقره/189 ـ العمران/ 130 و 200)
فَاتَّقُوا اللَّهَ یا أُولِی الْأَلْبابِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ
پس اى صاحبان خرد، از خدا پروا کنید، شاید رستگار گردید. (مائده/100)
عاقبت به خیری
وَ الْعاقِبَةُ لِلتَّقْوى
و عاقبت نیک براى تقواست! (طه/132)
دریافت رحمت الهی
وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ
تقواى الهى پیشه کنید، باشد که مشمول رحمت او شوید! (حجرات/10)
وَ لِتَتَّقُوا وَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ
و پرهیزگارى پیشه کنید و شاید مشمول رحمت (الهى) گردید؟! (اعراف/63)
نجات از وسوسه شیطان
إِنَّ الَّذینَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَکَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ
پرهیزگاران هنگامى که گرفتار وسوسههاى شیطان شوند، به یاد (خدا و پاداش و کیفر او) مىافتند و (در پرتو یاد او، راه حق را مىبینند و) ناگهان بینا مىگردند. (اعراف/201)
شرط ایمان
اتَّقُوا اللَّهَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ
و از خدا بپرهیزید اگر ایمان دارید! (مائده/57 و 112)
شرط قبولی عمل
وَ اتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ ابْنَیْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبا قُرْباناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِما وَ لَمْ یُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قالَ لَأَقْتُلَنَّکَ قالَ إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقینَ
و داستان دو فرزند آدم را بحقّ بر آنها بخوان: هنگامى که هر کدام، کارى براى تقرّب (به پروردگار) انجام دادند امّا از یکى پذیرفته شد، و از دیگرى پذیرفته نشد (برادرى که عملش مردود شده بود، به برادر دیگر) گفت: «به خدا سوگند تو را خواهم کشت!» (برادر دیگر) گفت: « (من چه گناهى دارم؟ زیرا) خدا، تنها از پرهیزگاران مىپذیرد!» (مائده/27)
بخشش گناهان
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقاناً وَ یُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ
اى کسانى که ایمان آوردهاید! اگر از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید، براى شما وسیلهاى جهت جدا ساختن حق از باطل قرار مىدهد و گناهانتان را مىپوشاند؛ و شما را میآمرزد. (انفال/29)
إِنَّ الَّذینَ یَغُضُّونَ أَصْواتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ أُولئِکَ الَّذینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوى لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ عَظیمٌ
آنها که صداى خود را نزد رسول خدا کوتاه مىکنند همان کسانى هستند که خداوند دلهایشان را براى تقوا خالص نموده، و براى آنان آمرزش و پاداش عظیمى است! (حجرات/3)
لَیْسَ عَلَى الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ جُناحٌ فیما طَعِمُوا إِذا مَا اتَّقَوْا وَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ ثُمَّ اتَّقَوْا وَ آمَنُوا ثُمَّ اتَّقَوْا وَ أَحْسَنُوا
بر کسانى که ایمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند، گناهى در آنچه خوردهاند نیست (و نسبت به نوشیدن شراب، قبل از نزول حکم تحریم، مجازات نمىشوند) اگر تقوا پیشه کنند، و ایمان بیاورند، و اعمال صالح انجام دهند سپس تقوا پیشه کنند و ایمان آورند سپس تقوا پیشه کنند و نیکى نمایند. (مائده/93)[2]
نجات از جهنم
وَ إِن مِّنکمُ إِلَّا وَارِدُهَا کاَنَ عَلىَ رَبِّکَ حَتْمًا مَّقْضِیًّا * ثُمَّ نُنَجِّی الَّذینَ اتَّقَوْا وَ نَذَرُ الظَّالِمینَ فیها جِثِیًّا
و همه شما (بدون استثنا) وارد جهنم مىشوید این امرى است قطعى بر پروردگارت! * سپس آنها را که تقوا پیشه کردند از آن رهایى مىبخشیم و ظالمان را ـ در حالى که (از ضعف و ذلّت) به زانو درآمدهاند ـ در آن رها مىسازیم. (مریم/71 و 72) [3]
فَأَنذَرْتُکمُ نَارًا تَلَظَّى (14) وَ سَیُجَنَّبهَُا الْأَتْقَى (17)
و من شما را از آتشى که زبانه مىکشد بیم مىدهم، * و به زودى پرهیزکارترین مردم از آن دور داشته مىشود. (لیل/14و17)
إِنَّ الْمُتَّقِینَ فىِ مَقَامٍ أَمِینٍ
(ولى) پرهیزگاران در جایگاه امنى (از آتش دوزخ و زقوم) قرار دارند، (دخان/51)
وَ یُنَجِّی اللَّهُ الَّذینَ اتَّقَوْا بِمَفازَتِهِمْ لا یَمَسُّهُمُ السُّوءُ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ
و خداوند کسانى را که تقوا پیشه کردند با رستگارى رهایى مىبخشد هیچ بدى به آنان نمىرسد و هرگز غمگین نخواهند شد. (زمر/61)
بهشت
إِنَّ الْمُتَّقینَ فی جَنَّاتٍ وَ عُیُونٍ
به یقین، پرهیزگاران در باغهاى بهشت و در میان چشمهها قرار دارند. (ذاریات/15 ـ حجر/45)
إِنَّ الْمُتَّقینَ فی جَنَّاتٍ وَ نَعیمٍ
به یقین پرهیزگاران در میان باغهاى بهشت و نعمتهاى فراوان جاى دارند. (طور/17)
إِنَّ الْمُتَّقینَ فی جَنَّاتٍ وَ نَهَرٍ
به یقین پرهیزگاران در باغها و نهرهاى بهشتى جاى دارند. (قمر/54)
وَ أُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقینَ
(در آن روز،) بهشت براى پرهیزکاران نزدیک مىشود. (شعرا/90 ـ ق/31)
إِنَّ لِلْمُتَّقینَ مَفازاً
مسلّماً براى پرهیزگاران نجات و پیروزى بزرگى است. (نباء/31)
إِنَّ لِلْمُتَّقینَ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتِ النَّعیمِ
بهطور مسلم براى پرهیزگاران نزد پروردگارشان باغهاى پر نعمت بهشت است. (قلم/34)
إِنَّ الْمُتَّقینَ فی ظِلالٍ وَ عُیُونٍ
(در آن روز) پرهیزگاران در سایههاى (درختان بهشتى) و در میان چشمهها قرار دارند. (مرسلات/41)
جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَها تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ لَهُمْ فیها ما یَشاؤُنَ کَذلِکَ یَجْزِی اللَّهُ الْمُتَّقینَ
باغهایى از بهشت جاویدان است که همگى وارد آن مىشوند؛ نهرها از زیر درختانش مىگذرد؛ هر چه بخواهند در آنجا هست؛ خداوند پرهیزگاران را چنین پاداش مىدهد! (نحل/31)
مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ أُکُلُها دائِمٌ وَ ظِلُّها تِلْکَ عُقْبَى الَّذینَ اتَّقَوْا
توصیف بهشتى که به پرهیزگاران وعده داده شده، (این است که) نهرهاى آب از زیر درختانش جارى است، میوه آن همیشگى، و سایهاش دائمى است؛ این سرانجام کسانى است که پرهیزگارى پیشه کردند. (رعد/35)
لکِنِ الَّذینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ غُرَفٌ مِنْ فَوْقِها غُرَفٌ مَبْنِیَّةٌ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ
ولى آنها که تقواى الهى پیشه کردند، غرفههایى در بهشت دارند که بر فراز آنها غرفههاى دیگرى بنا شده و از زیر آنها نهرها جارى است. (زمر/20)
وَ سیقَ الَّذینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَراً حَتَّى إِذا جاؤُها وَ فُتِحَتْ أَبْوابُها وَ قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَیْکُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدینَ
و کسانى که تقواى الهى پیشه کردند گروه گروه به سوى بهشت برده مىشوند هنگامى که به آن مىرسند درهاى بهشت گشوده مىشود و نگهبانان به آنان مىگویند: «سلام بر شما! گوارایتان باد این نعمتها! داخل بهشت شوید و جاودانه بمانید!» (زمر/73)
کسب علم
وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ یُعَلِّمُکُمُ اللَّهُ
از خدا بپرهیزید! و خداوند به شما تعلیم مىدهد. (بقره/282) [4]
[1]. آیه دیگری نیز به همین موضوع اشاره دارد که سختی روزی به دلیل فراموش کردن یاد خداست.
وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْری فَإِنَّ لَهُ مَعیشَةً ضَنْکاً وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَعْمى
و هر کس از یاد من روى گردان شود، زندگى (سخت و) تنگى خواهد داشت؛ و روز قیامت، او را نابینا محشور مىکنیم!» (طه/124)
" ضنک" به معنى سختى و تنگى است. گاه مىشود درهاى زندگى به روى انسان به کلى بسته مىشود، و دست به هر کارى میزند با درهاى بسته رو به رو مىگردد، و گاهى بهعکس به هر جا روى مىآورد خود را در برابر درهاى گشوده مىبیند، مقدمات هر کار فراهم است و بنبست و گرهى در برابر او نیست، از این حال تعبیر به وسعت زندگى و از اولى به ضیق یا تنگى معیشت تعبیر مىشود. گاهى تنگى معیشت بهخاطر این نیست که درآمد کمى دارد، اىبسا درآمدش هنگفت است، ولى بخل و حرص و آز زندگى را بر او تنگ مىکند. در اصل تنگى زندگى بیشتر بهخاطر کمبودهاى معنوى و نبودن غناى روحى است، بهخاطر عدم اطمینان به آینده و ترس از نابود شدن امکانات موجود، و وابستگى بیش از حد به جهان ماده است، و آن کس که ایمان به خدا دارد و دل به ذات پاک او بسته، از همهی این نگرانیها در امان است.
امام صادق علیهالسلام فرمود: منظور از این آیه «اعراض از ولایت امیرمؤمنان علیهالسلام است.» آرى آن کس که الگوى خود را از زندگى على علیهالسلام بگیرد آنچنان به خدا دل ببندد که جهان در نظرش کوچک گردد، او هر کس باشد، زندگى گشاده و وسیعى خواهد داشت، اما آنها که این الگوها را فراموش کنند در هر شرائط گرفتار معیشت ضنک هستند.تفسیر نمونه؛ ج13 ص330
در همین رابطه: سکونى از امام صادق علیهالسّلام و آن حضرت از پدران بزرگوارش علیهمالسّلام روایت کرده است که رسول خدا صلّىاللَّهعلیهوآلهوسلّم فرمود:
لَا تَزَالُ أُمَّتِی بِخَیْرٍ مَا لَمْ یَتَخَاوَنُوا وَ أَدَّوُا الْأَمَانَةَ وَ آتَوُا الزَّکَاةَ وَ إِذَا لَمْ یَفْعَلُوا ذَلِکَ ابْتُلُوا بِالْقَحْطِ وَ السِّنِین ـ امت من همواره در خیر خواهد بود تا زمانى که به هم خیانت نکنند، و امانت را به صاحب آن بازگردانند، و زکات مال خود را بپردازند، و اگر چنین نکنند به قحطى و خشکسالى گرفتار خواهند شد. ثواب الأعمال و عقاب الأعمال؛ النص، ص251
سؤالی که مطرح میشود این است که چرا برخی گنهکاران در نعمت هستند. دو پاسخ اجمالی میتوان داد: 1ـ ظاهر آنها در نعمت است و از زندگی لذت نمیبرند. 2ـ خدا آنها را رها کرده و با دادن نعمت آنها را به تدریج از خود دور میکند.
آیتالله جوادی آملی در کتاب « نزاهت قرآن از تحریف ـ صفحه 57» مینویسد: « تورات و انجیل عصر رسول اکرم صلیاللهوعلیهوآله و کنونی نیز حاوی آیات و حکمتهای الهی است و همه محتوای آن باطل نیست؛ شاهدش آیاتی است که برپایه آنها اگر اهل تورات و اهل انجیل به مفاد تورات و انجیل عمل کنند، از آسمان و زمین با برکات الهی روبهرو خواهند شد.»
« وَ لَوْ أَنَّهُمْ أَقامُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجیلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَکَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ ـ و اگر آنان، تورات و انجیل و آنچه را از سوى پروردگارشان بر آنها نازل شده برپا دارند، از آسمان و زمین، روزى خواهند خورد.» (مائده/66)
(جهت مطالعه بیشتر به تفسیر نمونه ج6 ص268 و ج7 ص32 و ج24 ص417 و مقاله استدراج در نشریه شمیم معرفت شماره 29 مراجعه فرمایید.)
[2]. و اما اینکه سه بار تقوا را تکرار کرد و مراحل سهگانه ایمان و عمل صالح و احسان را به آن تقیید نمود براى این بود که تاکید کند در اشاره به لزوم مقارنت این مراحل با تقواى واقعى و اینکه نباید در این مراحل هیچگونه غرض غیر دینى در کار باشد. تقوا یک مقام خاص دینى و معنوى نیست بلکه حالتى است روحى که شامل تمامى مقامات معنوى مىشود، به این معنا که براى هر درجه و مقامى از مقامات معنوى، تقوایى است مخصوص به خود آن مقام. ترجمه المیزان، ج6، ص190
[3]. از" جابر بن عبد اللَّه انصارى" چنین نقل شده که شخصى از او درباره این آیه پرسید، جابر با هر دو انگشت به دو گوشش اشاره کرد و گفت: مطلبى با این دو گوش خود از پیامبر صلیاللهوعلیهوآله شنیدم که اگر دروغ بگویم هر دو کر باد! مىفرمود: « الورود الدخول، لا یبقى بر و لا فاجر لا یدخلها فیکون على المؤمنین بردا و سلاما کما کانت على ابراهیم حتى ان للنار- او قال لجهنم- ضجیجا من بردها، ثُمَّ نُنَجِّی الَّذینَ اتَّقَوْا وَ نَذَرُ الظَّالِمینَ فیها جِثِیًّا ـ ورود در اینجا به معنى دخول است هیچ نیکوکار و بدکارى نیست مگر اینکه داخل جهنم مىشود، آتش در برابر مؤمنان سرد و سالم خواهد بود، همانگونه که بر ابراهیم بود، تا آنجا که " آتش"- یا " جهنم"- (تردید از جابر است) از شدت سردى فریاد مىکشد، سپس خداوند پرهیزگاران را رهایى مىبخشد و ظالمان را در آن ذلیلانه رها مىکند.» (نور الثقلین، ج3 ص353)
در حدیث دیگرى از پیامبر صلیاللهوعلیهوآله مىخوانیم: « تقول النار للمؤمن یوم القیامه جز، یا مؤمن! فقد اطفا نورک لهبى ـ آتش به فرد با ایمان روز قیامت مىگوید زودتر از من بگذر که نورت، شعله مرا خاموش کرد.» (نورالثقلین، ج3 ص353)
همچنین در حدیثى از پیامبر صلیاللهوعلیهوآله نقل شده است که فرمود: « یرد الناس النار ثم یصدرون باعمالهم فاولهم کلمع البرق، ثم کمر الریح، ثم کحضر الفرس، ثم کالراکب، ثم کشد الرجل، ثم کمشیه ـ مردم همگى وارد آتش (دوزخ) مىشوند سپس بر حسب اعمالشان از آن بیرون مىآیند، بعضى همچون برق، سپس کمتر از آن همچون گذشتن تندباد، بعضى همچون دویدن شدید اسب، بعضى همچون سوار معمولى، بعضى همچون پیادهاى که تند مىرود، و بعضى همچون کسى که معمولى راه مىرود.» (نورالثقلین ج3 ص353) (آنچه آمد خلاصهای بود از تفسیر نمونه، ج13، صفحات 119 تا 121)
[4]. معنی تقوی پرهیز از گناه است و پرهیز از اعمالی است که گناه بودن آن را میدانیم. به همین دلیل یک معنی تقوا عمل به دانستهها است. در نتیجه مفهوم این آیه، روایات زیر است.
الف) پیامبر اعظم صلیاللهوعلیهوآلهوسلم فرمود: « مَنْ عَمِلَ بِمَا عَلِمَ وَرَّثَهُ اللَّهُ عِلْمَ مَا لَمْ یَعْلَم ـ هر کس به آنچه مىداند عمل کند، خدا علم آنچه را نمىداند بهره او سازد.»(بحارالأنوار (ط - بیروت) ج40 ص128
ب) امام باقر علیهالسلام فرمود: « مَنْ عَمِلَ بِمَا یَعْلَمُ عَلَّمَهُ اللَّهُ مَا لَمْ یَعْلَمْ ـ هر کس عمل کند به آنچه میداند، خدا مىآموزدش آنچه نمیداند.» (بحارالأنوار (ط - بیروت) ج75 ص189
ج) امام صادق علیهالسلام فرمود: « مَنْ عَمِلَ بِمَا عَلِمَ کُفِیَ مَا لَمْ یَعْلَم ـ اگر کسى به آنچه که مىداند عمل کند، از آنچه که نمىداند بىنیاز خواهد شد.» التوحید (للصدوق) ص416
اما از طرفی اگر کسی به آنچه میداند عمل نکند، به عقوبت زیر دچار میشود:
« أَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَى دَاوُدَ ع أَنَّ أَهْوَنَ مَا أَنَا صَانِعٌ بِعَبْدٍ غَیْرِ عَامِلٍ بِعِلْمِهِ مِنْ سَبْعِینَ عُقُوبَةً بَاطِنِیَّةً أَنْ أُخْرِجَ مِنْ قَلْبِهِ حَلَاوَةَ ذِکْرِی ـ خداوند به داود علیهالسلام وحی فرستاد و فرمود: کمترین چیزی که انجام میدهم نسبت به بندهای که به علمش عمل نکند، این است که: او را به هفتاد عقوبت و عذاب باطنى و درونى دچار مىکنم که کوچکترینش این است که شیرینى ذکرم را از قلبش مىبرم. (عدةالداعی؛ ص78)