هشت خیانت قلب
که مانع استجابت دعاست
حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام مشغول خواندن خطبه اى بودند. در میان خطبه شخصى درباره فرمایش خداوند متعال که مى فرماید: «ادْعُونِى أَسْتَجِبْ لَکُمْ ـ بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را» (سوره غافر آیه 60) پرسید و به حضرت عرض کرد:
«فَمَا بَالُنَا نَدْعُو فَلَا نُجَاب ـ
چرا ما دعا مى کنیم، ولى مستجاب نمى شود؟»
حضرت در جواب آن شخص فرمودند:
«لِأَنَّ قُلُوبَکُمْ خَانَتْ بِثَمَانِ خِصَال؛
زیرا قلب های شما هشت خیانت کرده است:
« ٍ أَوَّلُهَا أَنَّکُمْ عَرَفْتُمُ اللَّهَ فَلَمْ تُؤَدُّوا حَقَّهُ کَمَا أَوْجَبَ عَلَیْکُمْ فَمَا أَغْنَتْ عَنْکُمْ مَعْرِفَتُکُمْ شَیْئا؛
اول این که خدا را شناختید، اما حق معرفت او را ادا نکردید. از این رو شناخت خدا شما را از چیزی بی نیاز نکرد (برای شما سودی نداشت)».
« وَ الثَّانِیَةُ أَنَّکُمْ آمَنْتُمْ بِرَسُولِهِ ثُمَّ خَالَفْتُمْ سُنَّتَهُ وَ أَمَتُّمْ شَرِیعَتَهُ فَأَیْنَ ثَمَرَةُ إِیمَانِکُمْ ؛
دوم این که ابتدا به رسول خدا ایمان آوردید، سپس به مخالفت با او پرداختید و شریعت آن حضرت را از بین بردید، پس فایده ایمان شما چه بوده است؟»
«وَ الثَّالِثَةُ أَنَّکُمْ قَرَأْتُمْ کِتَابَهُ الْمُنْزَلَ عَلَیْکُمْ فَلَمْ تَعْمَلُوا بِهِ وَ قُلْتُمْ سَمِعْنَا وَ أَطَعْنَا ثُمَّ خَالَفْتُمْ ؛
سوم این که کتاب خدا را که بر شما نازل شده قرائت کردید، اما به آن عمل نکردید و گفتید شنیدیم و اطاعت کردیم سپس با آن مخالفت نمودید.»
« وَ الرَّابِعَةُ أَنَّکُمْ قُلْتُمْ إِنَّکُمْ تَخَافُونَ مِنَ النَّارِ وَ أَنْتُمْ فِی کُلِّ وَقْتٍ تُقَدِّمُونَ أَجْسَامَکُمْ إِلَیْهَا بِمَعَاصِیکُمْ فَأَیْنَ خَوْفُکُمْ ؛
چهارم این که گفتید از آتش دوزخ مى ترسید، اما در هر زمانی به سبب گناه جسم تان را به سوی آتش نزدیک نمودید. پس ترس تان کجاست؟»
« وَ الْخَامِسَةُ أَنَّکُمْ قُلْتُمْ إِنَّکُمْ تَرْغَبُونَ فِی الْجَنَّةِ وَ أَنْتُمْ فِی کُلِّ وَقْتٍ تَفْعَلُونَ مَا یُبَاعِدُکُمْ مِنْهَا فَأَیْنَ رَغْبَتُکُمْ فِیهَا ؛
پنجم این که گفتید بهشت را مى خواهید اما در هر زمانی مرتکب اعمالى مى شوید که شما را از بهشت دور مى کند. پس علاقة شما به بهشت، کجاست؟»
« وَ السَّادِسَةُ أَنَّکُمْ أَکَلْتُمْ نِعْمَةَ الْمَوْلَى وَ لَمْ تَشْکُرُوا عَلَیْهَا ؛
ششم این که نعمت هاى مولا (خدا) را می خورید، اما شکر آن را به جا نمى آورید.»
« وَ السَّابِعَةُ أَنَّ اللَّهَ أَمَرَکُمْ بِعَدَاوَةِ الشَّیْطَانِ وَ قَالَ إِنَّ الشَّیْطانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا فَعَادَیْتُمُوهُ بِلَا قَوْلٍ وَ وَالَیْتُمُوهُ بِلَا مُخَالَفَةٍ ؛
هفتم آن که خدا شما را به دشمنى با شیطان فرمان داد و فرمود: «شیطان دشمن شماست پس او را دشمن بدارید». (سوره فاطر آیه 6) ولى شما با او از در دوستى درآمدید. با زبان گفتید که شیطان را دشمن به حساب مى آورید، اما با اعمال زشت دوست او هستید.
« وَ الثَّامِنَةُ أَنَّکُمْ جَعَلْتُمْ عُیُوبَ النَّاسِ نُصْبَ أَعْیُنِکُمْ وَ عُیُوبَکُمْ وَرَاءَ ظُهُورِکُمْ ؛
هشتم آن که عیب هاى مردم را پیش رو و عیب هاى خود را در پشت سر خود قرار دادید».
« تَلُومُونَ مَنْ أَنْتُمْ أَحَقُّ باللَّوْمِ مِنْهُ فَأَیُّ دُعَاءٍ یُسْتَجَابُ لَکُمْ مَعَ هَذَا وَ قَدْ سَدَدْتُمْ أَبْوَابَهُ وَ طُرُقَهُ ؛
کسى را ملامت مى کنید که خود براى ملامت از او سزاوارترید با این اوضاع و احوال که درهاى استجابت را بسته اید دیگر چطور انتظار دارید دعاهای تان مستجاب گردد؟»
« فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَصْلِحُوا أَعْمَالَکُمْ وَ أَخْلِصُوا سَرَائِرَکُمْ وَ أْمُرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ فَیَسْتَجِیبُ اللَّهُ لَکُمْ دُعَاءَکُمْ ؛
از خدا بترسید و اعمال خود را اصلاح کنید و درون خود را خالص نمایید و امر به معروف و نهى از منکر را به جا آورید تا خدا دعاى شما را مستجاب کند».
أعلام الدین فی صفات المؤمنین؛ ص 269
بحار الأنوار (ط - بیروت)؛ ج90 ص 376
مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل؛ ج5 ص 269