شش گروه مردم در فرمایش امام سجاد علیهالسلام
سخنان استاد حسن عباسی درباره این روایت و تطبیق آن با جامعه امروز
توضیح
امام زینالعابدین علیهالسلام در حدیثی جامعه را در شش طبقه و گروه مردمی تحلیل میفرمایند که بر اساس این روایت شریف، میتوان مشاغل و مشیها و رفتارهای مختلف مردم را مورد ارزیابی قرارداد.
حضرت در این روایت مردم را به شش طبقه شیر، گرگ، سگ، روباه، خوک و بره تشبیه فرموده و خصلتهای دستههای متفاوت مردم را نسبت به ویژگیها و خصوصیات این شش حیوان میسنجند که قابل انطباق کامل بوده و با نگاه تطبیقی، تخلفپذیر نیست و مصادیق آن امروزه نیز در سطوح مختلف جوامع امروزی قابل رؤیت و ملموس است.
کلمه «الناس» که در ابتدای روایت بیان شده است ناظر به مفهوم عام مردم یعنی معنای کلی مردم اعم از ادیان و فرهنگها و ملتها و نژادهای مختلف است که نشانگر قابلیت بسط این روایت به تمام ملتها و مردم و جوامع مختلف بشری است چرا که معصوم از کلمه قوم، امت یا شعب و غیره که معانی دیگری دارند استفاده نفرمودهاند.
متن حدیث
زرارة بن اوفى گوید: خدمت امام زین العابدین علیهالسلام رسیدم فرمود:
اى زراره مردم زمان شش طبقهاند: شیراند و گرگ و روباه و سگ و خوک و گوسفند.
اما شیر صفتان پادشاهان دنیا هستند که هر یک میخواهد او بر دیگران پیروز گردد نه دیگران بر او.
و اما گرگ طبیعت: بازرگانان شما هستند که به هنگام خرید کالا را نکوهش کنند و به هنگام فروش از کالا ستایش نمایند.
و اما روبه صفتان همین افراد عوام فریبند که از رهگذر دین نان میخورند و در دل آنچه را که به زبان توصیف میکند باور ندارند.
و اما سگ، همان فردى است که با سخن گفتن خود هم چون سگ بر مردم پارس میکند و به خاطر نیش زبان احترامى نزد مردم دارند.
و اما خوک همین نامردانند که به هر پلیدى تن در میدهند.
و اما گوسفند، مؤمنانى هستند که پشمهایشان را میکنند و گوشتهایشان را میخورند و استخوانشان را مىشکنند.
و از گوسفندى که میان شیر و گرگ و روباه و سگ و خوک گرفتار است چه ساخته است؟
متن عربی
حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مَسْرُورٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرِ بْنِ بُطَّةَ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِیُّ عَنْ أَبِیهِ یَرْفَعُهُ إِلَى زُرَارَةَ بْنِ أَوْفَى
قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ع فَقَالَ یَا زُرَارَةُ النَّاسُ فِی زَمَانِنَا عَلَى سِتِّ طَبَقَاتٍ أَسَدٍ وَ ذِئْبٍ وَ ثَعْلَبٍ وَ کَلْبٍ وَ خِنْزِیرٍ وَ شَاةٍ فَأَمَّا الْأَسَدُ فَمُلُوکُ الدُّنْیَا یُحِبُّ کُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ أَنْ یَغْلِبَ وَ لَا یُغْلَبَ وَ أَمَّا الذِّئْبُ فَتُجَّارُکُمْ یَذُمُّونَ إِذَا اشْتَرَوْا وَ یَمْدَحُونَ إِذَا بَاعُوا وَ أَمَّا الثَّعْلَبُ فَهَؤُلَاءِ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ بِأَدْیَانِهِمْ وَ لَا یَکُونُ فِی قُلُوبِهِمْ مَا یَصِفُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ وَ أَمَّا الْکَلْبُ یَهِرُّ عَلَى النَّاسِ بِلِسَانِهِ وَ یُکْرِمُهُ النَّاسُ مِنْ شَرِّ لِسَانِهِ وَ أَمَّا الْخِنْزِیرُ فَهَؤُلَاءِ الْمُخَنَّثُونَ وَ أَشْبَاهُهُمْ لَا یُدْعَوْنَ إِلَى فَاحِشَةٍ إِلَّا أَجَابُوا وَ أَمَّا الشَّاةُ فَالْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ تُجَزُّ شُعُورُهُمْ وَ یُؤْکَلُ لُحُومُهُمْ وَ یُکْسَرُ عَظْمُهُمْ فَکَیْفَ تَصْنَعُ الشَّاةُ بَیْنَ أَسَدٍ وَ ذِئْبٍ وَ ثَعْلَبٍ وَ کَلْبٍ وَ خِنْزِیرٍ.
الخصال (شیخ صدوق) جلد1 صفحه 338