با وجود قرآن، چه نیازى به احادیث و روایات داریم؟
و با توّجه به این که در قرآن بیان همه چیز هست (فیه تبیان کل شىء) ]اشاره به آیه: نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْء. نحل/89 [چه مانعى دارد که ما هم با آنها که گفتند: «حسبنا کتاب اللّه؛ قرآن کتاب خدا ما را بس است» همصدا شویم؟
به خصوص که مىشنویم که در میان احادیث صحیح، احادیث مجعول و نادرست نیز وجود دارد، و این باعث بى اعتبار شدن همه آنها است.
ولى با توجّه به این که ما مسلمان هستیم، یک مسلمان پایبند به قرآن نمىتواند به احادیث اسلامى که از طرق صحیح رسیده عمل نکند زیرا:
اولًا، منکران سنّت و حدیث صحیح، در واقع منکر خود قرآن محسوب مىشوند؛ چه اینکه، قرآن صریحاً گفتار پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم را به عنوان یک منبع معتبر و واجب الاطاعه معرفى کرده و مىگوید:
« ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا ـ آنچه پیامبر براى شما آورده و به شما فرمان دهد بگیرید و عمل کنید و آنچه شما را از آن نهى کند، خوددارى کنید.»(حشر/7)
« وَ ما کانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ إِذا قَضَى اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَنْ یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ ـ هیچ مرد و زن با ایمان حق ندارد در برابر فرمان خدا و پیامبر سرپیچى کند.»(احزاب/36)
« مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ وَ مَنْ تَوَلَّى فَما أَرْسَلْناکَ عَلَیْهِمْ حَفیظا ـ آن کس که اطاعت پیامبر کند اطاعت خدا کرده و آن کس که روى بگرداند تو مسؤول آنها نیستى (و حساب و کیفرشان با خدا است.»(نساء/80)
و آیات دیگر که همگى فرمان پیامبر را همچون فرمان خدا واجبالاطاعه مىشمرد.
ثانیاً، قرآن محتوى دستورات کلّى و قوانین اساسى اسلام است؛ و اگر از سنّت چشم بپوشیم، جنبه عملى خود را از دست خواهد داد، و به گونه کلّیاتى ذهنى که قابلیّت اجرا ندارد باقى مىماند؛ زیرا تمام جزئیّات و ریزه کاریها و آئین نامههاى عملى و اجرایى آن قوانین کلّى همه در سنّت بیان شده است.
گرچه افراد بى اطّلاعى پس از وفات پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم اصرار داشتند که احادیث او را کسى ننویسد، مبادا مزاحمتى با قرآن فراهم گردد! امّا پس از مدّتى همه به ضعف و سستى این طرز تفکّر آشنا شدند که اگر زمان دیگرى بگذرد و احادیث پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم به دست فراموشى سپرده شود اسلام فاقد ارزش اجرایى و عملى خواهد شد؛ لذا آن نظریه کهنه و افراطى و کوته بینانه را رها ساخته به تدوین کتب حدیث پرداختند.
ثالثاً، درست است که دست جاعلان به سوى احادیث اسلامى دراز شده و با انگیزههاى مختلفى به آشفته ساختن احادیث پرداختند، ولى چنان نیست که احادیث صحیح و مجعول و مشکوک ضوابطى نداشته باشد، و نتوان آنها را از هم جدا ساخت؛ بلکه با توجّه به علم رجال و علم حدیث و درایه، این کار کاملًا ممکن است.
حضرت آیت الله مکارم شیرازی ـ کتاب حکومت جهانى مهدى (عج)، ص: 127
مطلب مرتبط