ریش
نویسنده: سعید کنجانی
مقدمه
از جمله مسائل و احکام الهی که متأسفانه امروزه در اثر ناآگاهی مسلمین اهتمام کمتری بدان می شود «حفظ محاسن و جلوگیری از ریش تراشی» در مردان است. بسیار دیده میشود که مسلمین و شیعیان بدون توجه به حکم شرعی تراشیدن ریش، اقدام به این عمل مینمایند. از همین جهت بر آن شدیم در این نوشتار به بررسی همه جانبه مسأله ریشتراشی پرداخته و نظر دین مبین اسلام را درباره آن بیان کنیم.
واژه ریش در قرآن
قرآن کریم در آیه 26 سوره اعراف چنین میفرماید:
« یَا بَنىِ ءَادَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَیْکمُ لِبَاساً یُوَارِى سَوْءَاتِکُمْ وَ رِیشاً وَ لِبَاسُ التَّقْوَى ذَالِکَ خَیرٌْ ذَالِکَ مِنْ ءَایَاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُون ـ اى فرزندان آدم! لباسى براى شما فرستادیم که اندام شما را مىپوشاند و مایه زینت شماست؛ اما لباس پرهیزگارى بهتر است! اینها (همه) از آیات خداست، تا متذکّر (نعمتهاى او) شوند.»
همانطور که ملاحظه میفرمائید واژه ریش در این آیه به کار رفته که معنای زینت دارد. تفسیر شریف نمونه دباره واژه ریش و معنای آن چنین مینویسد: «ریش در اصل واژه عربى ، به معنى پرهاى پرندگان است و از آنجا که پرهاى پرندگان لباسى طبیعى در اندام آنها است ، به هر گونه لباس ، نیز گفته مىشود ، ولى چون پرهاى پرندگان غالبا به رنگهاى مختلف و زیبا است ، یک نوع مفهوم زینت در معنى کلمه ریش افتاده است ، علاوه بر این به پارچههایى که روى زین اسب و یا جهاز شتر مىاندازند ریش گفته مىشود.».[1]
از اینجا معلوم میشود ریش یک نوع زینت طبیعی برای مرد است و به همین جهت، به آن محاسن نیز گفته میشود.
ابن مسعود از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم روایت میکند که حضرت فرمود: «لَمَّا تَابَ اللَّهُ عَلَى آدَمَ أَتَاهُ جَبْرَئِیلُ فَقَالَ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکَ وَ هُوَ یُقْرِئُکَ السَّلَامَ ... قَالَ فَسَجَدَ آدَمُ ع فَرَفَعَ رَأْسَهُ إِلَى السَّمَاءِ وَ قَالَ یَا رَبِّ زِدْنِی جَمَالًا فَأَصْبَحَ وَ لَهُ لِحْیَةٌ سَوْدَاءُ کَالْحُمَمِ فَضَرَبَ بِیَدِهِ إِلَیْهَا فَقَالَ یَا رَبِّ مَا هَذِهِ فَقَالَ هَذِهِ اللِّحْیَةُ زَیَّنْتُکَ بِهَا أَنْتَ وَ ذُکُورَ وُلْدِکَ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ ـ چون خدای متعال توبه آدم علیهالسلام را قبول نمود جبرئیل به نزد آدم آمد و گفت: من فرستاده خداوند عزّ و جلّ به سوى تو بوده و حق تو را سلام مىرساند... آدم سجده کرد بعد سر برداشت و به طرف آسمان بلند کرد و عرضه داشت: پروردگارا به جمال و زیبایى من بیفزا، پس برایش ریشى مشکى همچون ذغال رویید، پس دست زد و محاسن خود را گرفت و عرض کرد: الهى این چیست؟ خداوند فرمود: این ریش است و تو و فرزندان ذکورت تا روز قیامت را با آن زینت دادم.»[2]
از این روایت شریفه نیز به خوبی استفاده میشود که ریش موجب زیبایی مرد و زینت اوست.
آثار مثبت داشتن محاسن (ریش) در روایات
در روایات ما کوتاه کردن سبیل و گذاشتن ریش در حد متعارف مورد تشویق قرار گرفته و در مقابل، تراشیدن ریش و بلند نمودن سبیل و خود را شبیه بیگانگان نمودن بسیار مذمت شده است. در اینجا به برخی از آثار مثبت داشتن محاسن با استفاده از روایات شریفه اشاره میکنیم:
1 ـ شانه زدن ریش باعث محکمی دندانها:
امام صادق علیهالسلام در روایتی فرمودهاند: «مَشْطُ الرَّأْسِ یَذْهَبُ بِالْوَبَاءِ وَ مَشْطُ اللِّحْیَةِ یَشُدُّ الْأَضْرَاسَ ـ شانه زدن سر وبا را از بین میبرد، و شانه کردن صورت دندانها را محکم مىکند.»[3]
امام صادق علیهالسلام فرمودهاند: «تَسْرِیحُ الرَّأْسِ یَقْطَعُ الْبَلْغَمَ وَ تَسْرِیحُ الْحَاجِبَیْنِ أَمَانٌ مِنَ الْجُذَامِ وَ تَسْرِیحُ الْعَارِضَیْنِ یَشُدُّ الْأَضْرَاس ـ شانه کردن سر بلغم را ببرد، و شانه زدن به ابروها موجب امان از خوره است، و شانه کردن دو گونه، دندانها را محکم نماید.»[4]
2 ـ شانه زدن ریش باعث تقویت حافظه
امام صادق علیهالسّلام در بیان آیه شریفه: (خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ ـ هر گاه به مسجد وارد شوید خود را آرایش کنید ـ اعراف/31) فرمود: « الْمَشْطُ فَإِنَّ الْمَشْطَ یَجْلِبُ الرِّزْقَ وَ یُحَسِّنُ الشَّعْرَ وَ یُنْجِزُ الْحَاجَةَ وَ یَزِیدُ فِی مَاءِ الصُّلْبِ وَ یَقْطَعُ الْبَلْغَمَ وَ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص یُسَرِّحُ تَحْتَ لِحْیَتِهِ أَرْبَعِینَ مَرَّةً وَ مِنْ فَوْقِهَا سَبْعَ مَرَّاتٍ وَ یَقُولُ إِنَّهُ یَزِیدُ فِی الذِّهْنِ وَ یَقْطَعُ الْبَلْغَمَ ـ مقصود از آرایش، شانه زدن است. شانه زدن جلب روزى کند و موى را زیبا گرداند و حاجت را روا سازد و منى را بیفزاید و بلغم را ببرد. رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم را شیوه آن بود که زیر ریش خود را چهلبار شانه میزد و از بالاى ریش هفت بار؛ و میفرمود: که این چنین شانه زدن حافظه را زیاد میکند و بلغم را مىبرد.»[5]
3 ـ شانه کردن ریش برطرف کننده اندوه و بیماری
امام کاظم علیهالسلام فرمودهاند: «إِذَا سَرَّحْتَ لِحْیَتَکَ وَ رَأْسَکَ فَأَمِرَّ الْمُشْطَ عَلَى صَدْرِکَ فَإِنَّهُ یَذْهَبُ بِالْهَمِّ وَ الْوَبَاء ـ پس از شانه کردن سر و صورت، شانه را بر سینه خود بمال که بیمارى وبا و اندوه را بر طرف میکند.» [6]
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودهاند: «مَن أَمَرَّ الْمُشْطَ عَلَى رَأْسِهِ وَ لِحْیَتِهِ وَ صَدْرِهِ سَبْعَ مَرَّاتٍ لَمْ یُقَارِبْهُ دَاءٌ أَبَدا»: هر کس شانه را بر سر و ریش و سینه خود هفت بار بکشد هرگز به دردى مبتلا نشود.» [7]
امام صادق علیهالسلام فرمودهاند: «تَسْرِیحُ الْعَارِضَیْنِ یَشُدُّ الْأَضْرَاسَ وَ تَسْرِیحُ اللِّحْیَةِ یَذْهَبُ بِالْوَبَاءِ وَ تَسْرِیحُ الذُّؤَابَتَیْنِ یَذْهَبُ بِبَلَابِلِ الصَّدْرِ وَ تَسْرِیحُ الْحَاجِبَیْنِ أَمَانٌ مِنَ الْجُذَامِ وَ تَسْرِیحُ الرَّأْسِ یَقْطَعُ الْبَلْغَم ـ شانه کردن دو گونه، دندانهاى آسیا را محکم و شانه زدن ریش وباء را ببرد، شانه کردن دو گیسو وسوسه دل را ببرد، و شانه کردن دو ابرو امان از خوره باشد و شانه زدن سر بلغم را ببرد.» [8]
4 ـ شانه زدن ریش باعث دفع شیطان:
امام صادق علیه السّلام فرمود: «مَنْ سَرَّحَ لِحْیَتَهُ سَبْعِینَ مَرَّةً وَ عَدَّهَا مَرَّةً مَرَّةً لَمْ یَقْرَبْهُ الشَّیْطَانُ أَرْبَعِینَ یَوْماً ـ هر که ریش خود را هفتاد بار شانه کند و یکایک شانه کردن را برشمارد، شیطان تا چهل روز به او نزدیک نشود.» [9]
از امام صادق علیهالسلام روایت شده که فرمود: «إِذَا سَرَّحْتَ لِحْیَتَکَ فَاضْرِبْ بِالْمُشْطِ مِنْ تَحْتُ إِلَى فَوْقُ أَرْبَعِینَ مَرَّةً وَ اقْرَأْ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ وَ مِنْ فَوْقُ إِلَى تَحْتُ سَبْعَ مَرَّاتٍ وَ اقْرَأْ وَ الْعادِیاتِ ضَبْحاً ثُمَّ قُلِ اللَّهُمَّ سَرِّحْ عَنِّی الْهُمُومَ وَ الْغُمُومَ وَ وَحْشَةَ الصُّدُورِ وَ وَسْوَسَةَ الشَّیْطَان»: چون ریش را شانه میزنی، از پائین به بالا چهل مرتبه شانه کن و إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ را بخوان. و از بالا به پائین هفت مرتبه شانه کن وَ الْعادِیاتِ ضَبْحاً را بخوان. سپس بگو: بارخدایا، از من هر اندوه و غم و هراس دل و وسوسه شیطان را رفع نما.»[10]
5 ـ شانه کردن ریش از بین برنده فقر:
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمودهاند: «تَسْرِیحُ اللِّحَى عَقِیبَ کُلِّ وُضُوءٍ یَنْفِی الْفَقْر ـ شانه کردن ریش پس از هر وضوء، فقر را از بین میبرد.»[11]
تذکر: اگر چه این روایات درباره آثار و فوائد شانه کردن ریش است، ولی باید توجه کرد تا ریشی نباشد، نمیتوان آنرا شانه کرد. پس به همین دلیل این روایات را میتوان بهعنوان آثار داشتن ریش برشمرد.
6 ـ اطاعت دستور پروردگار:
رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم نامههایی برای پادشاهان کشورها از جمله خسرو پرویز شاه ایران برای پذیرش اسلام فرستاد. شاه مغرور و فاسد، نامه پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم را پاره کرد و دستور دستگیری آن حضرت را صادر کرد. ماموارن شاه ایران در حالی به محضر مبارک آن حضرت مشرف شدند که ریش خود را تراشیده و از سبیلهای بلند برخوردار بودند. «فَکَرِهَ النَّظَرَ إِلَیْهِمَا وَ قَالَ صلیاللهعلیهوآلهوسلم وَیْلَکُمَا مَنْ أَمَرَکُمَا بِهَذَا؟ قَالا أَمَرَنَا بِهَذَا رَبُّنَا یَعْنِیَانِ کِسْرَى فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلیاللهعلیهوآلهوسلم لَکِنَّ رَبِّی أَمَرَنِی بِإِعْفَاءِ لِحْیَتِی وَ قَصِ شَارِبِی الْخَبَر ـ رسول گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم تا نگاه به آنها نمود ناراحت شدند و فرمودند : وای بر شما! چه کسی به شما گفته ریش خود را بتراشید و سبیل خود را بلند نگه دارید. آنها گفتند: پادشاه ایران دستور داده است. رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمود: اما پروردگار من دستور به گذاشتن ریش و کوتاه کردن سبیلها داده است.»[12]
7 ـ داشتن ریش سبب تمایز مردان از زنان:
امام صادق علیهالسلام دربارهی خلقت انسان و درآمدن محاسن به مفضل بن عمر چنین فرموده است: «فَلَا یَزَالُ کَذَلِکَ حَتَّى یُدْرِکَ فَإِذَا أَدْرَکَ وَ کَانَ ذَکَراً طَلَعَ الشَّعْرُ فِی وَجْهِهِ فَکَانَ ذَلِکَ عَلَامَةَ الذَّکَرِ وَ عِزَّ الرَّجُلِ الَّذِی یَخْرُجُ بِهِ مِنْ حَدِّ الصَّبَا وَ شِبْهِ النِّسَاءِ وَ إِنْ کَانَتْ أُنْثَى یَبْقَى وَجْهُهَا نَقِیّاً مِنَ الشَّعْرِ لِتَبْقَى لَهَا الْبَهْجَةُ وَ النَّضَارَةُ الَّتِی تُحَرِّکُ الرِّجَالَ لِمَا فِیهِ دَوَامُ النَّسْلِ وَ بَقَاؤُهُ ـ و بر این احوال نمو مىکند تا به حدّ بلوغ مىرسد. در این وقت اگر مذکّر است، موى در صورتش مىروید تا نشانه مردى و عزّت او باشد و از همانندى با زنان و بچگان به دور ماند. و اگر مؤنث است، رخش از موى پیراسته ماند تا طراوت و زیبایىاش دل مردان را برباید و نسل بشر ماندگار و پایدار گردد.»[13]
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمودهاند: «عَشْرُ خِصَالٍ عَمِلَهَا قَوْمُ لُوطٍ بِهَا أُهْلِکُوا وَ تَزِیدُهَا أُمَّتِی بِخَلَّةٍ إِتْیَانُ الرِّجَالِ إِلَى أَنْ قَالَ وَ قَصُّ اللِّحْیَةِ وَ طُولُ الشَّارِب ـ ده عمل زشت و گناه، باعث نابودی قوم لوط شد. یکی عمل لواط و آن حضرت بقیه اعمال آنها را شمرد و تا اینکه فرمود: و تراشیدن ریش و بلند کردن سبیل دو عمل و گناهی بود که سبب از بین رفتن قوم لوط شد.»[14]
توجه: یکی از حکمتهای مهم داشتن ریش که از ضمیمه کردن این دو روایت به هم فهمیده میشود آن است که: خدای متعال ریش را در عین اینکه مایه زینت و زیبایی مرد قرار داده، اما این زیبایی را با زیبایی زنانه متفاوت قرار داده است. زیبایی ناشی از داشتن محاسن، زیبایی است که با ابهت مردانه همراه است و برای زنان جذابیت دارد؛ زیرا در روانشناسی ثابت شده که زنان مردی را میپسندند که دارای اُبُهت بوده و قابلیت اتکا در زندگی را دارا باشد که جلوه بیرونی این مردانگی در داشتن ریش متبلور است.
امام صادق علیهالسلام در اینباره چنین فرمودهاند: «وَ لَوْ لَمْ یَخْرُجِ الشَّعْرُ فِی وَجْهِهِ فِی وَقْتِهِ أَ لَمْ یَکُنْ سَیَبْقَى فِی هَیْئَةِ الصِّبْیَانِ وَ النِّسَاءِ فَلَا تَرَى لَهُ جَلَالَةً وَ لَا وَقَارا ـ اگر ریش به روى او نمىروئید، همیشه بر هیئت کودکان و زنان مىماند و او را جلالت و وقارى که مخصوص مردان است، حاصل نمیشد.»[15]
حال مردانی که محاسن خود را میتراشند، از زیبایی مردانه و اُبهت مذکور بهرهای ندارند، بلکه صورت و جذابیتی زنانه پیدا میکنند که ثمره آن توجه و جلب مردان دیگر به سوی آنان است. از همین روی میبینیم در قوم لوط که عمل لواط و همجنسبازی رواج داشته، مردان محاسن خود را میتراشیدند و ظاهری جذاب برای یکدیگر فراهم مینمودند. به همین جهت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم در حدیثی از گذاردن محاسن و کوتاه نمودن سبیل، تعبیر به فطرت نمودهاند. یعنی انسانهای سالم از نظر فطرت انسانی چنین شکل و شمائلی را میپسندند. باید توجه داشت که گاهی انسان در اثر کژ رفتاری از فطرت اولیه خود منحرف شده و علاقمندی و ذوقش به امری تعلق میگیرد که خلاف فطرت و آفرینش اولیه انسانی است. بهعنوان مثال همجنسبازان که علاقمند به ازدواج با همجنس خود هستند از فطرت انسانی خود فاصله گرفته و دچار انحراف گردیدهاند، بهطوری که از ازدواج طبیعی لذتی نمیبرند.
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمودهاند: «إِنَّ الْمَجُوسَ جَزُّوا لِحَاهُمْ وَ وَفَّرُوا شَوَارِبَهُمْ وَ إِنَّا نَجُزُّ الشَّوَارِبَ وَ نُعْفِی اللِّحَى وَ هِیَ الْفِطْرَةُ ـ همانا مجوس ریشهاى خود را تراشیده و سبیلها را بلند میساختند و ما بر خلاف ایشان پشت لبها را کوتاه ساخته و ریشهایمان را بلند میگذاریم و این فطرت اسلام است.»[16]
8 ـ داشتن ریش، سبب تمایز از دشمنان دین:
از روایات استفاده می شود که یهودیان و مجوسیان بر خلاف دستور خداوند و پیامبران، ریش خود را میتراشیدند. اسلام برای حفظ هویت فرهنگی، به مسلمانان دستور داد ضمن عمل به احکام اسلام، ظاهر خود را شبیه بیگانگان نکنند. زیرا اگر ملتی مانند مسلمانان که دارای فرهنگ غنی و کاملی هستند، در فرهنگ از دیگران تقلید کردند، به تدریج اصالت و هویت و فرهنگ دینی و ملی خود را از دست خواهند داد. بر همین اساس رسول گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمود: «حَفو الشََّوارِبَ وَ اعفُوا الُحی و لا تَشَبَّهوا بِاِلیهُودِ ـ سبیلهایتان را کوتاه نمایید و محاسن (ریشهای) خودتان را بلند نگه دارید و خود را شبیه یهودیان مگردانید.»[17]
در جای دیگر فرمودهاند:
«حُفُّوا الشَّوَارِبَ وَ أَعْفُوا اللِّحَى وَ لَا تَشَبَّهُوا بِالْمَجُوسِ ـ سبیلها را کوتاه و ریشهای خود را بلند کنید و خود را شبیه به مجوسیان نگردانید.»[18]
و نیز در حدیث دیگری فرمودند:
«لَیسَ مِنا مَن تَشَبَّهَ بِغَیرِنا ـ کسی که خود را شبیه غیر مسلمانان در آورد از ما نیست.» [19]
راوی میگوید: «رَأَیْتُ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ علیهالسلام فِی شُرْطَةِ الْخَمِیسِ وَ مَعَهُ دِرَّةٌ یَضْرِبُ بِهَا بَیَّاعِی الْجِرِّیِّ وَ الْمَارْمَاهِی وَ الزِّمِّیرِ وَ الطَّافِی وَ یَقُولُ لَهُمْ یَا بَیَّاعِی مُسُوخِ بَنِی إِسْرَائِیلَ وَ جُنْدَ بَنِی مَرْوَانَ فَقَامَ إِلَیْهِ فُرَاتُ بْنُ أَحْنَفَ فَقَالَ لَهُ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ وَ مَا جُنْدُ بَنِی مَرْوَانَ فَقَالَ أَقْوَامٌ حَلَقُوا اللِّحَى وَ فَتَلُوا الشَّوَارِبَ ـ امیر المؤمنین علیهالسلام را در محل پیش قراولان لشکر دیدم که با تازیانه دوسرى که همراه داشت فروشندگان ماهى جرى (بىفلس) و مار ماهى و ماهى زمار را (که فروش آنها حرام است) میزد و میفرمود: اى فروشندگان مسخشدههاى بنىاسرائیل و لشکر بنىمروان! فرات بن احنف نزد حضرت ایستاد و گفت: یا امیرالمؤمنین لشکر بنىمروان کیانند؟ فرمود: مردمى که ریشها را میتراشیدند و سبیلها را تاب میدادند سپس مسخ شدند.» [20]
این روایت شریفه بیانگر آن است که در اقوام گذشته افرادی بودهاند که در اثر تراشیدن ریش و بلند کردن سبیل، خداوند آنها را مسخ نموده و به شکل مارماهی و مانند آن درآمدهاند.
امام صادق علیهالسلام فرمودهاند: «أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى نَبِیٍّ مِنْ أَنْبِیَائِهِ قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ لَا یَلْبَسُوا لِبَاسَ أَعْدَائِی وَ لَا یَطْعَمُوا مَطَاعِمَ أَعْدَائِی وَ لَا یَسْلُکُوا مَسَالِکَ أَعْدَائِی فَیَکُونُوا أَعْدَائِی کَمَا هُمْ أَعْدَائِی ـ خداوند عزّ و جل به یکى از انبیاء بنىاسرائیل وحى فرمود: به مؤمنان بگو لباس دشمنان مرا در بر نکنند، و طعام دشمنان مرا نخورند، و بر روش دشمنان من رفتار نکنند که مبادا آنها نیز مرا دشمن شوند همچنان که آنان دشمن من هستند.» [21]
عارف بالله مرحوم آیت الله میرزا جواد آقا تبریزی علیهالرحمه با اشاره به مضمون این روایت شریفه، دربارهی حکمت امر شارع به گذاردن ریش و کوتاه نمودن شارب، یعنی عدم تشبه به دشمنان دین چنین فرمودهاند:
«براى بنده مراقب سزاوار است که از این حکم (حکم به گذاشتن ریش و کوتاه کردن سبیل)، عنایت حضرت باریتعالى را در حق بندگانش دریابد و ببیند که او راضى نشده که بندگانش بهصورت دشمنانش باشند و این نهایت اعتناء مولا را نسبت به بنده میرساند. و از طرف دیگر میبایست خطر مخالفت با این سید و آقاى مهربان را درک کند که چگونه با مخالفت با او، این مقام تکریم و تشریف و مهر و عطوفت را به ذلت و خوارى و دشمنى و بغض، بدل مىسازد و به گونهاى که شبیه به بنده مجرم شدن در صورت، نیز از جمله محرمات است. در حدیث قدسى آمده است که خدا به یکى از انبیاء خود خطاب فرمود که: به مؤمنان بگوى لباس دشمنان مرا نپوشند و از آنچه دشمنان من میخورند نخورند و راهى که دشمنان من میروند نروند که اگر چنین کنند آنها هم جزء دشمنان من خواهند بود.
مىگویم پس اى مسکین، بنگر که سید و مولایت تو را به خود اختصاص داده و براى خود برگزیده و از دشمنانش جدا ساخته، و از تشبیه به آنها حتى در صورت و هیئت ظاهرى، تو را منزه ساخته، بعد تو اگر با این حکم او مخالفت کنى و از قبول این عنایت سر باز زنى، و به لباس دشمنانش درآیى و تشبه به آنها را اختیار نمایى عقل خودت در قبح و جسارت این مخالفت چگونه حکم میکند؟ آیا این کار جز اظهار عناد و دشمنى نسبت به آفریدگار چیز دیگرى هست؟ تو همین رفتار را بالنسبة به ملوک و بزرگان این دنیا در نظر آور و ببین که اگر سلطانى باشد که اطرافیان و سپاهیانش لباس مخصوصى داشته باشند و دشمن او هم لباس مخصوصى، بعد سلطان به یکى خلعتى عطا کند و بگوید این را به شکل لباس اطرافیان من براى خود لباسى تهیه کن و مبادا که به شکل لباس دشمنان من بدوزى، و او با این دستور مخالفت کند و خلعت سلطان را به شکل لباس دشمنان او بدوزد و در حضور سلطان آن لباس را بپوشد، عقلاً این مخالفت را چگونه مىبینند؟ آیا این را یک خطا مىپندارند یا اینکه این عمل را اعلان دشمنى و طغیان بر علیه سلطان به حساب مىآورند، پس بر حذر باش که در رابطه با ملکالملوک چنین رفتار کنى.»[22]
نظر پزشکان و محققین دربارهی تراشیدن ریش
باید گفت تاکنون از نظر علمی تحقیقات چندانی در مورد تراشیدن ریش و ضررهای آن ارائه نشده است. علت اصلی آن نیز این است که در کشورهای اسلامی نسبت به تراشیدن ریش حساسیت و حرمت وجود دارد ولی در کشورهای غربی هیچگونه حساسیتی نسبت به این مسئله وجود ندارد؛ بنابراین نیازی به پیگیری علمی آن احساس نکردهاند. نکته جالب آنکه نتیجه برخی از این تحقیقات با آنچه در روایات به آنها اشاره شده تطبیق دارد که به عنوان مثال میتوان از تاثیر داشتن ریش بر جلوگیری از درد دندان اشاره نمود.
با این حال برخی از تحقیقاتی را که اخیراً توسط بعضی از منابع خبری و سایتها منتشر نمودهاند منعکس مینمائیم. البته باید توجه داشت این تحقیقات هنوز در مراحل مقدماتی خود بوده و پژوهش بیشتری در این زمینه لازم است. اینک توجه شما را به برخی از تحقیقات منتشر شده در این زمینه جلب مینمائیم:
«دکتر فینکور جرج نویسنده کتاب تراش ریش از نظر بهداشت میگوید : برای ریش منافع بسیاری است مانند نگهداری دهان، مانع شدن از رطوبت اضافی دهان، سلامتی دندان و غدههای لعابی. تغییر قیافه و رنگ، پیدایش بعضی از امراض دهان و گلو، چایشهای صورت و گلو، جوشهای مخصوصی که در اطراف گلو پیدا میشود، گاهی دندان دردهای بسیار سخت و ناگوار و بعضی از زکام ها، طبق کشفیات علم روز بسیاری از اوقات در اثر تراشیدن ریش پیدا میشود.»[23]
سجعان ماریونی نویسنده کتاب تاریخ آمریکا در کتابش راجع به منافع موی ریش و زیان تراشیدن آن نوشته است که: «بعضی از مردم داشتن ریش را نمیپسندند و غافلند که داشتن ریش نافعتر است. پزشک حاذق مشهور، ویکتور ژورژ عقیدهاش این است که ریش فوائد بسیاری دارد و مسلم است که ریش داشتن دهان را از دردهای چندی که متوجه دهان و اطراف آن است محافظت مینماید و هم از رطوبات زائدی که متوجه به جوانب دهان است جلوگیری میکند.»[24]
یکی دیگر از منافع ریش که پزشکان به آن اعتراف کردهاند این است که در طولانی مدت پوست کسانی که ریش خود را نمیتراشند شادابتر و سالمتر میماند چرا که امروزه ثابت شده است که موها دارای روزنه بسیار ریزی میباشند که هوا از آنها رد و بدل میشود و اکسیژن را به زیر پوست میرسانند و به همین جهت پوست کسانی که ریش میگذارند در طولانی مدت شادابتر میماند.
منافع ریش و زیانهای ریش تراشی برای بسیاری از اطبا پوشیده نیست به گونهای که هر سال از گوشه و کنار دنیا مقالاتی در این رابطه منتشر میشود، از جمله در سال 1911 میلادی به علت شیوع ریشتراشی در کشورهای خارجی و کلّ دنیا و به دلیل کشف مضرات ریشتراشی عدهای از اطبا و دانشمندان اروپا انجمنی برای مبارزه با ریشتراشی در انگلستان تشکیل داده و برای حفظ بهداشت عمومی و جلوگیری از این عمل نشریاتی منتشر نمودند.»[25]
گزارش خبرگزاری مهر:
براساس تحقیقات اخیر دانشگاه کوئینزلند جنوبی که در مجله Radiation Protection Dosimetry منتشر شده، این محاسن میتواند آنها را در مقابل آفتاب حفظ کند و از پوست آنها در مقابل صدمات خوشید و سرطان پوست محافظت کند. دانشمندان دریافتند که بخشی از صورت که با ریش و سبیل پوشیده میشود یک سوم کمتر در مقابل اشعههای ماورا بنفش قرار میگیرد.
جلوگیری از ابتلا به سرطان پوست:
محققان با استفاده از تکنیکهای اندازهگیری میزان تشعشع در یک زمان مشخص نشان دادند که محاسن از ۹۰ تا ۹۵ درصد صورت مردان را در مقابل خورشید محافظت میکند که این امر بستگی به میزان بلندی مو دارد.
براساس اظهارات دکتر نیک لوو، متخصص پوست در لندن، بهطور کلی، موها محافظی در مقابل اشعه خورشید هستند، البته این مسئله به میزان ضخامت موها نیز ارتباط دارد. این امر شبیه عامل SPF عمل میکند، هرچه تراکم و ضخامت بیشتر باشد میزان حفاظت در مقابل آفتاب بیشتر است.
یک نظریه این است که موهای ضخیم و فردار نور خورشید را میشکند، نور در خطوط مستقیم حرکت میکند، اما وقتی به موهای فردار و مجعد میرسد امواج نور شکسته میشود بنابراین نور به سختی به پوست میرسد. آسیب ناشی از نور خورشید وقتی رخ میدهد که نور خورشید به سطح پوست روی صورت میتابد، بنابراین رشد موهای صورت مردان به حفظ چانه و گردن هم کمک میکند.این درحالی است که دکتر لوو توصیه کرده است که مردانی که موهای صورتشان نازک است، از یک کرم ضد آفتاب که خیلی هم چرب نباشد استفاده کنند.
کاهش سرعت پیری:
طی زمان موهای صورت میتواند پوست را در شرایط جوان و شاداب نگاه دارد. این موها همواره پوست را مرطوب نگاه میدارد، از پوست در مقابل باد حفاظت میکند و موجب میشود که پوست خشک نشود. وجود پیاز مو و غدههای چربی روی صورت نیز به این مسئله کمک میکند. داشتن موی ضخیم حتی بدون این که فرد ریش داشته باشد میتواند از آسیبهای پوستی جلوگیری کند.
مقابله با سرفه:
داشتن ریش ضخیم زیر چانه و گردن دمای گردن را افزایش میدهد و میتواند عاملی برای عدم ابتلا به سرماخوردگی باشد. براساس اظهارات دکتر کارول واکتر، مو میتواند عایقی برای گرم نگاه داشتن صورت و گردن باشد، موهای بلند و پرپشت از هوای سرد جلوگیری کرده و دمای گردن را در هوای سر افزایش میدهد. وقتی هم که گلودرد دارید، گرمای این بخش از بدن با ویروس مبارزه میکند. موهای صورت میتواند مانع فیزیکی در مقابل دمای سرد باشد.
حفظ صورت از عفونتهای میکروبی:
براساس اظهارات دکتر مارتین وید، متخصص پوست در کلینیک پوست و موی لندن، عدم اصلاح با تیغ به معنای داشتن صورتی کم خراشتر است. اصلاح با تیع عامل اصلی عفونتهای میکروبی در قسمت ریش است. رشد داخلی موها و عفونت پیازچه مو که موجب آکنه میشود نیز در نتیجه اصلاح با تیغ ایجاد میشود.»[26]
فتاوای بعضی از علما و مراجع تقلید دربارهی ریشتراشی
در بین مراجع و فقهای حال و گذشته، کسى حکم به جواز ریشتراشی نداده و نوعاً یا فتوا به حرمت دادهاند یا بنابر احتیاط واجب تراشیدن آنرا جایز نمىدانند. گرچه برخى زدن ریش به صورت پرفسورى؛ یعنى، گذاشتن مو در چانه و زدن اطراف را نیز جایز شمردهاند.
امام خمینی رحمتاللهعلیه:
تراشیدن ریش بنا بر احتیاط حرام است و احوط این است که احکام و آثار فسق بر آن مترتّب مىشود. تراشیدن سبیل و باقى گذاشتن و بلند نمودن آن فى نفسه اشکال ندارد. بله، بلند نمودن آن به مقدارى که هنگام خوردن و آشامیدن با غذا یا آب برخورد کند، مکروه است.[27]
سؤال 1412: بعضى از مردان موهاى چانه خود را باقى گذاشته و باقیمانده را مىتراشند، این کار چه حکمى دارد؟
جواب: تراشیدن مقدارى از ریش، حکم تراشیدن تمام آن را دارد.[28]
امام خامنهای مدظلهالعالی:
تراشیدن ریش بنا بر احتیاط حرام است و احوط این است که احکام و آثار فسق بر آن مترتّب مىشود.
سؤال: بعضى از مردان موهاى چانه خود را باقى گذاشته و باقى مانده را مىتراشند، این کار چه حکمى دارد؟
جواب: تراشیدن مقدارى از ریش، حکم تراشیدن تمام آن را دارد.
سؤال 1411: ریش از نظر کوتاهی و بلندی باید چه مقدار باشد؟
جواب: حد معینی ندارد، بلکه معیار این است که عرفا بر آن ریش صدق کند و بلند بودن آن بیشتر از قبضه ی دست کراهت دارد.
سؤال 1421: آیا منظور از حرمت تراشیدن ریش، آن است که موهای صورت بهطور کامل روئیده باشد و سپس تراشیده شوند، یا اینکه شامل موردی که مقداری از موهای صورت در آمده باشند هم میشود؟
جواب: بهطور کلی تراشیدن آن مقدار از موی صورت که بر آن عنوان تراشیدن ریش صدق میکند، بنابر احتیاط حرام است، ولی تراشیدن مقداری از آن که عنوان مزبور بر آن صدق نمیکند اشکال ندارد.
سؤال 1424: آیا اصلاح موی گونهها اعم از اینکه با نخ باشد یا موچین حرام است؟
جواب: اصلاح موی گونهها هرچند با تراشیدن، حرام نیست.[29]
آیتالله العظمی بهجت رحمتالله علیه:
«سؤال484: گرفتن مزد در مقابل ریش تراشى با تیغ چه حکمى دارد؟
جواب: حرام است.
سؤال485: تراشیدن ریش جهت حفظ بهداشت و نظافت چه حکمى دارد؟
جواب: حرام است.
سؤال 488: آیا ریش پرفسورى کافى است؟
جواب: کافى نیست.»[30]
آیتالله العظمی صافی گلپایگانی حفظهالله:
«تراشیدن ریش و ماشین کردن آن اگر مثل تراشیدن باشد، حرام است و در این حکم تمام مردم یکسانند و حکم خداوند بهواسطه مسخره مردم تغییر نمیکند، پس کسی هم که اول تکلیف اوست، یا اگر ریش نتراشد مردم او را مسخره میکنند، چنانچه ریش بتراشد یا طوری ماشین کند که مثل تراشیدن ریش باشد حرام می باشد.»[31]
سؤال: کوتاه کردن ریش با ماشینهاى معمولى دستى تا حدود یک میلیمتر جایز است؟
جواب: باید بهنحوى باشد که عرفاً صدق ریش کند.[32]
سؤال: اگر مقدور است تا حدودى علت وجوب گذاردن ریش را توضیح فرمایید.
جواب: حرمت تراشیدن ریش از بعض روایات معتضده به سیرهی متشرّعه استفاده مىشود و فقیه اگر وجوب یا حرمت کارى را از ادلّه استفاده نماید دانستن فلسفه آن لازم نیست هر چند در خصوص این مورد ضررهاى بهداشتى براى پوست صورت و لثه از قول اطباء متخصص نقل شده است و در این مورد مىتوانید به کتاب اوّلین دانشگاه و آخرین پیامبر اثر شهید دکتر رضا پاکنژاد و همچنین کتاب تراش ریش از نظر بهداشت مراجعه نمایید.[33]
آیتالله العظمی گلپایگانی رحمتاللهعلیه:
«تراشیدن ریش حرام است و مزد آن هم حرام است و مزدى را که (سلمانی) گرفته اگر صاحبانش معلوم باشند از آنها استرضا نماید یا پس بدهد و اگر صاحبانش مجهول باشند و آن مال حرام جدا باشد، صدقه بدهد. و هم چنین اگر مخلوط به مال حلال شده لکن قدرش معلوم است صدقه بدهد با اذن حاکم شرع، و اگر مقدار و صاحب آن معلوم نیست و با مال حلال مخلوط شده خمس آن را بدهد بقیه حلال است.»[34]
آیت الله العظمی سیستانی حفظهالله:
سؤال: تراشیدن ریش با تیغ یا با ماشین صفر آیا اشکال دارد؟ براى کسى که صدق ریش نکرده چطور؟
جواب: بنابر احتیاط واجب جایز نیست. و تراشیدن موهاى نازکى که از کودکى مىروید اشکال ندارد.
سؤال: زدن ریش بهطوریکه بر روى چانه باقى باشد (ریش پرفسوری) چه حکمى دارد؟
جواب: بنا بر احتیاط واجب جایز نیست.[35]
آیت الله العظمی مکارم شیرازی حفظهالله:
تراشیدن ریش به احتیاط واجب حرام است، ولی تراشیدن دو طرف صورت، در صورتى که چانه و اطراف آن محفوظ باشد. (ریش پرفسورى) اشکالى ندارد.[36]
اگر چانه و اطراف آن (یک چهارم صورت) تراشیده نشود، به طوری که در وقت مواجهه صدق ریش کند، کفایت میکند.[37]
سؤال: تراشیدن ریش و یا ماشین کردن آن بهطورى که صدق ریش نکند، چه حکمى دارد؟ آیا بهواسطه مسخره کردن دیگران و یا تازه روییدن ریش به صورتِ ناموزون در افراد تازه بالغ، و یا جهت بازى در تئاتر، حکم تغییر مىکند؟
جواب: احتیاط این است که از ریشتراشى مطلقاً خوددارى شود؛ ولى اگر بهصورتِ کم و ناموزون باشد و آن را بتراشند تا بهصورتِ طبیعى درآید، اشکالى ندارد و با مسخره کردن، احکام خداوند عوض نمىشود، بلکه پایدارى سبب مىشود که به صورت یک فرهنگ مقبول گردد.[38]
*****************************
(این مطلب از نویسنده نیست)
حکایتی شنیدنی از استاد قرائتی
حاج شیخ عبدالکریم حائرى استاد حضرت امام رحمتاللهعلیه، (بنیانگذار حوزهى علمیهى قم)، در قم یک پیرمردى را دید که صورتش چین خورده اما اصلاً صورتش اسلامى نیست.
به پیرمرد فرمود بیا،
پیرمرد آمد.
ایشان فرمود: من مىخواهم صورت شما را ببوسم.
ایشان را مىشناختند، آیتالله العظمى بود، مرجع تقلید بود، مؤسس حوزهى علمیه بود.
پیرمرد گفت: آقا اختیار دارى، من دست شما را مىبوسم.
ایشان فرمود: نه. من مىخواهم صورتت را ببوسم.
حاج شیخ عبدالکریم صورت ایشان را بوسید. وقتى بوسید فرمود: جاى بوس من پیرمرد را دیگر نتراش.
پیرمرد گفت: چشم آقا.[39]
[1]. تفسیر نمونه، ج 6، ص131
[2]. بحارالأنوار (ط - بیروت) ؛ ج73 ؛ ص110 و ج11 ص171 ـ عللالشرائع، ج2، ص379
[3]. من لا یحضره الفقیه ج1 ص128
[4]. بحارالانوار، (طبع بیروت) ج73، ص115 ـ مکارمالأخلاق (اثر رضىالدین، حسنبنفضل طبرسى) ص72
[5]. الخصال؛ ج1؛ ص268
[6]. مکارمالأخلاق، ص70
[7]. همان
[8]. بحارالأنوار (ط - بیروت)، ج59، ص 204
[9].وسائلالشیعة؛ ج2 ؛ ص126
[10]. بحار الأنوار (ط - بیروت) ج73 ؛ ص115
[11]. مکارم الأخلاق، ص72
[12]. مستدرکالوسائل و مستنبط المسائل، ج1، ص407
[13]. توحید مفضل، ص49
[14]. مستدرکالوسائل و مستنبط المسائل، ج1، ص407
[15]. ص توحید المفضل، ص50
[16]. من لا یحضرهالفقیه ج1، ص130
[17]. وسائلالشیعه، ج 1، ص 423
[18]. وسائل الشیعة ؛ ج2 ؛ ص116
[19]. نهجالفصاحة، ص663
[20]. اصول کافی، طبع اسلامیه، ج1، ص346
[21]. من لا یحضره الفقیه ج1 ص252
[22]. اسرار الصلوه، ص109 و 110
[23]. نقل از سایت شیعه نیوز، کد خبر:35838، تاریخ 9 خرداد 1391
[24]. نقل از سایت شیعه نیوز، کد خبر:35838، تاریخ 9 خرداد 1391
[25]. نقل از سایت شیعه نیوز، کد خبر:35838، تاریخ 9 خرداد 1391
[26]. نقل از خبرگزاری مهر، تاریخ 1/12/1391
[27]. توضیح المسائل محشی، ج2، ص1019
[28]. توضیحالمسائل (المحشى للإمام الخمینی)، ج2، ص 1018
[29]. أجوبة الاستفتائات (بالفارسیة)، ص 315
[30]. استفتائات آیت الله بهجت علیهالرحمه
[31]. رساله عملیه، مسأله 2836 ـ نظر حضرات آیات عظام، گلپایگانی و اراکی رحمتاللهعلیه نیز همین است. توضیحالمسائل مراجع، ج2، ص835، م 40
[32]. جامعالأحکام آیتالله صافى، سؤال 1742
[33]. جامعالأحکام آیتالله صافى، سؤال 1745
[34]. مجمع المسائل (للگلپایگانی)، ج2، ص: 15
[35]. برگرفته از سایت معظم له
[36]. استفتائات جدید، ج2، سؤال 752
[37]. استفتائات جدید، ج2، سؤال 751 ـ نظر حضرت آیتالله تبریزی نیز همین است ـ استفتائات، س 1087
[38]. استفتائات جدید آیتالله مکارم؛ ج2 سؤال 753
[39]. نرم افزار آثار حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ محسن قرائتی ـ برنامه درسهایى از قرآن سال 71 ص5