در تحول روزگار
امام علی علیهالسلام که او را امیر بیان و مرد عدالت نام نهادهاند در حدیثی میفرمایند:
«فِی تَقَلُّبِ الْأَحْوَالِ عِلْمُ جَوَاهِرِ الرِّجَال
در دگرگونی روزگار جوهر اصلی مردان نمایان میشود.»[1]
احادیث مستند منقول از ائمه طاهرین علیهمالسلام همگی همچون ستاره راهنما و راهگشایند. لکن بعضی احادیث آنچنان بهکار میآیند که شایسته است انسان آنرا با تمام وجود خود مطالعه کند و با آب طلا بنویسد و در فواصل زمانی به آن مراجعه کند.
پس از گذشت سه و نیم دهه از عمر پر خیر و برکت انقلاب اسلامی ایران به رهبری حضرت امام خمینی رحمتاللهعلیه شاهد تحولات زیادی نه تنها در ایران بلکه در جهان بودهایم، بزرگترین حادثه قرن اخیر وقوع انقلاب اسلامی ایران بوده است که حیرت همهی تحلیلگران شرق و غرب را برانگیخت، چرا که زمان وقوع انقلاب در جامعه ایران با تحلیلهای سیاسی و جامعه شناختی آنان مطابقت نداشت و بعد از انقلاب نیز جهان شاهد حوادث و تغییرات زیادی در زمینههای مختلف بوده است.
از بررسی تحولات اجتماعی، سیاسی، مذهبی و... سال که بگذریم، انسانها نیز در گذر زمان دچار تغییرات و تحولات میگردند.
چنانچه امام علیهالسلام در حدیث گرانسنگ بالا، به این نکته اشاره دارند که در دگرگونی روزگار جوهر مردان آشکار میشود. ایران اسلامی نیز در سیوپنج سال گذشته حرکت پرشتابی را پشت سرگذاشته است و اشخاص و شخصیتهای زیادی نیز تغییرات فراوانی یافتند.
از تحولی که با وقوع انقلاب اسلامی در ما بهوجود آمد و تا رشدی که در جوانان ما با وقوع جنگ تحمیلی شاهدش بودیم ـ که به تعبیر حضرت امام رحمتاللهعلیه اینان ره صد ساله را یک شبه رفتند ـ و از رئیس جمهوری که به علت خیانت به اسلام و مردم مخفیانه از ایران گریخت تا شخصیتهایی که در سه و نیم دهه انقلاب به چهرههایی در مقابل انقلاب مبدل گشتهاند و هزاران تغییر و تحول دیگر که ذکر آن مطوّل خواهد شد. در این بین انسانها نیز دچار تغییرات و تحولات زیادی شدهاند.
البته حوادث و وقایع اجتماعی، سیاسی و مذهبی ساخته اندیشه، تفکر و تدابیر افرادند و این انسانها هستند که وقایع پیرامون خود را رقم میزنند. و این خواست خالق جهان است که انسان با قدرت فکر و اندیشه جهان پیرامون خود را بسازد تا در زمین خدا آبادانی ایجاد کند. تغییر و تحول انسانها نیز امری طبیعی است چرا که انسان همواره باید تحول خواه بوده و دنبال رشد و تعالی باشد.
لکن فرمایش گهربار امام علیهالسلام، شاهد تغییر و تحولات از نوع دیگری است. اینکه انسان در گذر زمان چهرهی واقعی خود را نمایان میسازد و نیتهای درونی خود را آشکار میکند.
یعنی آنچه هست یا آنچه بود را به نمایش خواهد گذاشت. به تعبیر دیگر با گذشت زمان و تفکر در حوادث و وقایع روزگار، انسان در تفکر و اندیشه خود نیز تغییراتی بهوجود میآورد که با عملکردش آنرا بروز و ظهور میدهد.
البته اسلام عزیز با تعالیمش انسانی را تربیت میکند که با اعتقاد به اصول لایتغیرش هیچگاه در اصول و مبانی دینیاش تغییری حاصل نمیشود و اصول اساسی دین نیز تغییر نمیپذیرند. و تغییر مورد نظر امری است که انسانها با مشاهدهی حوادث روزگار در اصول اساسی و دینی خود بهوجود میآورند. فیالمثل در عمل به امور دینی و ارزشی به یکباره شاهدیم که افراد، معتقد به نسبیت آموزههای دینی شده و همه چیز را به زیر سؤال میبرند، یا برای کنار زدن رقیب سیاسی و مدیریتی خود به هر وسیلهای از جمله عدول از ارزشهای دینی و اعتقادی تمسک میجویند.
اینگونه امور چیزهایی است که انسان را به تأمل وامیدارد که چه شده است که در طول چند دهه از عمر اعتقادی و انقلابی افراد، اینگونه تغییرات در آنان بهوجود آمده است. سؤالی که بعضاً در جواب برای نسل جوان امروز، از جوابش درمیمانیم که از سابقه افراد بگوییم تا نظرات فعلی آنان! و چرخشهایشان را با کدام استدلال توجیه کنیم؟
اگر انسان به اصول ثابت دینی و اعتقادی پایبند باشد و عیار را از دست ندهد هرگز دچار چنین تغییراتی نخواهد شد.
چنانچه گفته شد حوادث و وقایع سه دهه گذشته در جهان بسیار پرشتاب بوده است. پس ما نیز با شتابی مضاعف باید به شناخت تحولات سیاسی، اجتماعی و مذهبی جامعه پیرامون و جهان کنونی بپردازیم تا از شتاب کنونی عقب نمانیم. مطالعه دقیق تاریخ ایران از مشروطه تاکنون یا حداقل پیروزی انقلاب و تحلیل شخصیتهای اثرگذار آن و موقعیت کنونی نظام اسلامی در جهان از مفروضاتی است که برای روشنبینی و دارا بودن بصیرت به روز برای هر یک از ما ضروری است.
به عنوان برادری کوچک از همه خوانندگان نشریه درخواست میکنم تحلیلهای سیاسی حضرت امام رحمتاللهعلیه پیرامون حوادث ایران از سال 42 را مطالعه کنید و از تحلیلهای رهبر روشنفکر و فرزانه انقلاب اسلامی حضرت امام خامنهای مدظلهالعالی نیز پیرامون حوادث انقلاب اسلامی از مشروطه تاکنون غفلت نکنید. چرا که آنچنان گویا و باصراحت به تحلیل وقایع پرداختهاند که نیاز انسان را به هر تحلیل دیگری را رفع میکند.
اعتقادمان بر این است که بسیجی تنها پرچمدار اعتقادات و اصول فقه اسلام عزیز است که تحول و تغییرات روزگار موجب رشد و تعالی شخصیت دینی، سیاسی و معنویاش خواهد شد، نه اینکه خدای ناکرده چرخشی از اصول داشته باشد.
انشاءالله اینگونه باد.
***************************
رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنا وَ هَبْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ
(راسخانِ در علم، مىگویند:) «پروردگارا! دلهایمان را، بعد از آنکه ما را هدایت کردى، (از راه حق) منحرف مگردان! و از سوى خود، رحمتى بر ما ببخش، زیرا تو بخشندهاى! (العمران/8)