اثرات دوستی اهل بیت علیهمالسلام و چگونگی آن
فایل صوتی ـ هیأت محبان جوادالائمه 21/1/96 ـ شب ولادت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
فایل Word فایلPDF به صورت بروشور A5
مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ
رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمود:
مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ شَهِیداً
هر کس بر محبت آل محمّد از دنیا برود شهید مرده.
أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ مَغْفُوراً لَهُ
متوجه باشید هر کس بر محبت آل محمّد بمیرد آمرزیده است.
أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ تَائِباً
متوجه باشید هر کس بر محبت آل محمّد بمیرد با توبه از دنیا رفته.
أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ مُؤْمِناً مُسْتَکْمِلَ الْإِیمَانِ
متوجه باشید هر کس بر محبت آل محمّد بمیرد با ایمان کامل از دنیا رفته.
أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ بَشَّرَهُ مَلَکُ الْمَوْتِ بِالْجَنَّةِ ثُمَّ مُنْکَرٌ وَ نَکِیرٌ
متوجه باشید هر کس بر محبت آل محمّد بمیرد ملک الموت به او بشارت بهشت میدهد بعد از او نکیر و منکر.
أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ یُزَفُّ إِلَى الْجَنَّةِ کَمَا تُزَفُّ الْعَرُوسُ إِلَى بَیْتِ زَوْجِهَا
متوجه باشید هر کس بر محبت آل محمّد بمیرد چنان با جلال او را به بهشت میبرند مانند عروسى که به خانه شوهر میرود.
أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ ص فُتِحَ لَهُ فِی قَبْرِهِ بَابَانِ إِلَى الْجَنَّةِ
متوجه باشید هر کس بر محبت آل محمّد بمیرد دربهایى از قبرش به بهشت گشوده مىشود.
أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ جَعَلَ اللَّهُ قَبْرَهُ مَزَارَ مَلَائِکَةِ الرَّحْمَةِ
متوجه باشید هر کس بر محبت آل محمّد بمیرد خداوند قبر او را جایگاه زیارت ملائکه رحمت قرار میدهد.
أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ عَلَى السُّنَّةِ وَ الْجَمَاعَةِ
متوجه باشید هر کس بر محبت آل محمّد بمیرد بر راه و روش پیامبر و جماعت مؤمنین مرده.
أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى بُغْضِ آلِ مُحَمَّدٍ جَاءَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ مَکْتُوبٌ بَیْنَ عَیْنَیْهِ آیِسٌ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ
متوجه باشید هر کس با کینه آل محمّد بمیرد روز قیامت که مىآید بر پیشانى او نوشته است: مأیوس از رحمت خداست.
أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى بُغْضِ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ کَافِراً
متوجه باشید هر کس بر بغض آل محمّد بمیرد کافر از دنیا رفته.
أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى بُغْضِ آلِ مُحَمَّدٍ لَمْ یَشَمَّ رَائِحَةَ الْجَنَّة
متوجه باشید هر کس بر بغض آل محمّد بمیرد بوى بهشت را استشمام نخواهد کرد.[1]
اَلْبَلاءُ لِلْوَلا
عَنِ الْمِنْهَالِ بْنِ عُمَرَ قَالَ کُنْتُ جَالِساً مَعَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْبَاقِرِ ع ـ
إِذْ جَاءَهُ رَجُلٌ فَسَلَّمَ عَلَیْهِ فَرَدَّ عَلَیْهِ السَّلَامَ.
قَالَ الرَّجُلُ کَیْفَ أَنْتُمْ
فَقَالَ لَهُ مُحَمَّدٌ أَ وَ مَا آنَ لَکُمْ أَنْ تَعْلَمُوا کَیْفَ نَحْنُ إِنَّمَا مَثَلُنَا فِی هَذِهِ الْأُمَّةِ مَثَلُ بَنِی إِسْرَائِیلَ کَانَ یُذَبَّحُ أَبْنَاؤُهُمْ وَ تُسْتَحْیَا نِسَاؤُهُمْ أَلَا وَ إِنَّ هَؤُلَاءِ یُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَنَا وَ یَسْتَحْیُونَ نِسَاءَنَا زَعَمَتِ الْعَرَبُ أَنَّ لَهُمْ فَضْلًا عَلَى الْعَجَمِ فَقَالَتِ الْعَجَمُ وَ بِمَا ذَلِکَ قَالُوا کَانَ مُحَمَّدٌ مِنَّا عَرَبِیّاً قَالُوا لَهُمْ صَدَقْتُمْ وَ زَعَمَتْ قُرَیْشٌ أَنَّ لَهَا فَضْلًا عَلَى غَیْرِهَا مِنَ الْعَرَبِ. فَقَالَتْ لَهُمُ الْعَرَبُ مِنْ غَیْرِهِمْ وَ بِمَا ذَاکَ قَالُوا کَانَ مُحَمَّدٌ قُرَشِیّاً قَالُوا لَهُمْ صَدَقْتُمْ فَإِنْ کَانَ الْقَوْمُ صَدَقُوا فَلَنَا فَضْلٌ عَلَى النَّاسِ لِأَنَّا ذُرِّیَّةُ مُحَمَّدٍ وَ أَهْلُ بَیْتِهِ خَاصَّةً وَ عِتْرَتُهُ لَا یَشْرَکُنَا فِی ذَلِکَ غَیْرُنَا.
فَقَالَ لَهُ الرَّجُلُ وَ اللَّهِ إِنِّی لَأُحِبُّکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ.
قَالَ فَاتَّخِذْ لِلْبَلَاءِ جِلْبَاباً. فَوَ اللَّهِ إِنَّهُ لَأَسْرَعُ إِلَیْنَا وَ إِلَى شِیعَتِنَا مِنَ السَّیْلِ فِی الْوَادِی وَ بِنَا یَبْدُو الْبَلَاءُ ثُمَّ بِکُمْ وَ بِنَا یَبْدُوا الرَّخَاءُ ثُمَّ بِکُم
منهال بن عمر گفت: خدمت حضرت باقر نشسته بودم، مردى وارد شده سلام کرد امام جواب داد. گفت: آقا چهطور هستید؟
فرمود: ممکن است وقتى برسد که شما بدانید به ما چه میگذرد. مثل ما در میان این امت مانند بنىاسرائیل است که بهدست فرعونیان گرفتار بودند. بچههاى آنها را میکشتند و زنان را زنده نگه میداشتند. اینها نیز فرزندان ما را میکشند و زنان را زنده میگذارند. عرب خود را بر جهانیان برتر میدانست بهواسطه اینکه محمد از این نژاد بود، قریش نیز خود را از بقیه عرب برتر میدانستند، مدعى بودند که چون محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم از این طایفه است. اگر ادعاى آنها صحیح است ما که از اولاد آن سروریم و از خاندان نزدیک او بهشمار میرویم.
آن مرد عرضکرد: بهخدا قسم من شما خانواده را دوست میدارم.
فرمود: پس پوستین براى بلا آماده کن. به خدا سوگند بلا به دوستان ما نزدیکتر است از جارى شدن سیل در کوهستانها. ابتدا ما را هدف قرار میدهد سپس شما را. فراخى و نعمت نیز از ما شروع مىشود و بهشما میرسد.[2]
طاعت خوارى، نافرمانى کفر
رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمود:
طَاعَةُ عَلِیٍّ ع ذُلٌ وَ مَعْصِیَتُهُ کُفْرٌ بِاللَّهِ
قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ کَیْفَ یَکُونُ طَاعَةُ عَلِیٍّ ع ذُلًّا وَ مَعْصِیَتُهُ کُفْراً بِاللَّهِ
قَالَ إِنَّ عَلِیّاً ع یَحْمِلُکُمْ عَلَى الْحَقِّ فَإِنْ أَطَعْتُمُوهُ ذَلَلْتُمْ وَ إِنْ عَصَیْتُمُوهُ کَفَرْتُمْ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.
طاعت على علیهالسّلام ذلت و خوارى است، و معصیت و نافرمانى او سبب کفر به خداست،
عرض شد: اى رسول خدا چگونه طاعت على ذلت و نافرمانیش کفر به خدا است؟
فرمود: هر آینه على علیهالسلام شما را به حق وامیدارد، پس اگر او را فرمان برید (در دنیا و در نظر مردمان) خوار باشید، و اگر نافرمانیش کنید به خداى عز و جل کافر شوید.[3]
اقسام محبین اهل بیت علیهمالسلام
دَخَلَ عَلَى الصَّادِقِ ع رَجُلٌ فَقَالَ لَهُ مِمَّنِ الرَّجُلُ فَقَالَ مِنْ مُحِبِّیکُمْ وَ مَوَالِیکُمْ
فَقَالَ لَهُ جَعْفَرٌ لَا یُحِبُّ اللَّهُ عَبْداً حَتَّى یَتَوَلَّاهُ وَ لَا یَتَوَلَّاهُ حَتَّى یُوجِبَ لَهُ الْجَنَّةَ
ثُمَّ قَالَ لَهُ مِنْ أَیِّ مُحِبِّینَا أَنْتَ
فَسَکَتَ الرَّجُلُ
فَقَالَ لَهُ سَدِیرٌ وَ کَمْ مُحِبُّوکُمْ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ
فَقَالَ عَلَى ثَلَاثِ طَبَقَاتٍ طَبَقَةٌ أَحَبُّونَا فِی الْعَلَانِیَةِ وَ لَمْ یُحِبُّونَا فِی السِّرِّ وَ طَبَقَةٌ یُحِبُّونَنَا فِی السِّرِّ وَ لَمْ یُحِبُّونَا فِی الْعَلَانِیَةِ وَ طَبَقَةٌ یُحِبُّونَنَا فِی السِّرِّ وَ الْعَلَانِیَةِ
هُمُ النَّمَطُ الْأَعْلَى شَرِبُوا مِنَ الْعَذْبِ الْفُرَاتِ وَ عَلِمُوا تَأْوِیلَ الْکِتَابِ وَ فَصْلَ الْخِطَابِ وَ سَبَبَ الْأَسْبَابِ
فَهُمُ النَّمَطُ الْأَعْلَى الْفَقْرُ وَ الْفَاقَةُ وَ أَنْوَاعُ الْبَلَاءِ أَسْرَعُ إِلَیْهِمْ مِنْ رَکْضِ الْخَیْلِ مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَ الضَّرَّاءُ وَ زُلْزِلُوا وَ فُتِنُوا فَمِنْ بَیْنِ مَجْرُوحٍ وَ مَذْبُوحٍ مُتَفَرِّقِینَ فِی کُلِّ بِلَادٍ قَاصِیَةٍ بِهِمْ یَشْفِی اللَّهُ السَّقِیمَ وَ یُغْنِی الْعَدِیمَ وَ بِهِمْ تُنْصَرُونَ وَ بِهِمْ تُمْطَرُونَ وَ بِهِمْ تُرْزَقُونَ وَ هُمُ الْأَقَلُّونَ عَدَداً الْأَعْظَمُونَ عِنْدَ اللَّهِ قَدْراً وَ خَطَراً
وَ الطَّبَقَةُ الثَّانِیَةُ النَّمَطُ الْأَسْفَلُ أَحَبُّونَا فِی الْعَلَانِیَةِ وَ سَارُوا بِسِیرَةِ الْمُلُوکِ فَأَلْسِنَتُهُمْ مَعَنَا وَ سُیُوفُهُمْ عَلَیْنَا
وَالطَّبَقَةُ الثَّالِثَةُ النَّمَطُ الْأَوْسَطُ أَحَبُّونَا فِی السِّرِّ وَ لَمْ یُحِبُّونَا فِی الْعَلَانِیَةِ وَ لَعَمْرِی لَئِنْ کَانُوا أَحَبُّونَا فِی السِّرِّ دُونَ الْعَلَانِیَةِ فَهُمُ الصَّوَّامُونَ بِالنَّهَارِ الْقَوَّامُونَ بِاللَّیْلِ تَرَى أَثَرَ الرَّهْبَانِیَّةِ فِی وُجُوهِهِمْ أَهْلُ سِلْمٍ وَ انْقِیَادٍ
قَالَ الرَّجُلُ فَأَنَا مِنْ مُحِبِّیکُمْ فِی السِّرِّ وَ الْعَلَانِیَةِ
قَالَ جَعْفَرٌ ع إِنَّ لِمُحِبِّینَا فِی السِّرِّ وَ الْعَلَانِیَةِ عَلَامَاتٍ یُعْرَفُونَ بِهَا
قَالَ الرَّجُلُ وَ مَا تِلْکَ الْعَلَامَاتُ
قَالَ تِلْکَ خِلَالٌ أَوَّلُهَا أَنَّهُمْ عَرَفُوا التَّوْحِیدَ حَقَّ مَعْرِفَتِهِ وَ أَحْکَمُوا عِلْمَ تَوْحِیدِهِ وَ الْإِیمَانُ بَعْدَ ذَلِکَ بِمَا هُوَ وَ مَا صِفَتُهُ ثُمَّ عَلِمُوا حُدُودَ الْإِیمَانِ وَ حَقَائِقَهُ وَ شُرُوطَهُ وَ تَأْوِیلَهُ
مردى بر امام صادق علیهالسّلام وارد شد،
آن حضرت از وى پرسید: از چه کسانى هستى؟
وى گفت: از دوستداران و پیروان شما،
امام علیهالسّلام به او فرمود: خداوند تا دوستى بندهاى را نپذیرد وى را دوست نخواهد داشت، و دوستیش را نپذیرد تا بهشت را بر او واجب گرداند،
سپس فرمود: تو از کدام [دسته از] دوستان ما میباشى؟
آن مرد سکوت کرد،
اقسام دوستان
در این بین یک تن از اصحاب بنام سدیر به امام عرض کرد: اى زاده پیامبر مگر دوستان شما چند دسته و گروهند؟!
فرمود: سه دسته و گروهند:
1ـ گروهى از ایشان ما را آشکارا دوست دارند ولى در باطن میلى به ما ندارند،
2ـ و گروهى در باطن ما را دوست دارند و در ظاهر به ما میلى ندارند،
3ـ و گروهى در ظاهر و باطن به ما عشق مىورزند، (طبقه اول)
و اینان عالىترین گروه مردمند، از آبى شیرین و گوارا نوشیدهاند و تأویل قرآن را دانسته، و سخن جداکننده حقّ از باطل را دریافتهاند، و سبب سببها را مىدانند، و اینانند عالىترین گروه مردم، فقر و نیازمندى و انواع بلا سریعتر از تاختن اسب بر سرشان روان است، بدیشان سختى و رنج و آسیب رسیده و چنان پریشان و گرفتار شدهاند که دستهاى از ایشان زخمى و گروهى کشته شدند، و در شهرهاى دور افتاده پراکنده شدند، به برکت ایشان است که خداوند بیمار را شفا مىبخشد، و فقیر را توانگر مىکند، و بهحرمت آنان است که شما یارى مىشوید، و باران بر سرتان مىبارد، و روزى داده مىشوید، آنانند که هر چند تعدادشان کم و اندک است ولى در پیشگاه خداوند داراى قدر و منزلتى عظیم و بزرگ مىباشند.
و گروه اول که پائینترین گروه مردمند، آشکارا ما را دوست مىدارند (و در نهان ما را دوست ندارند)، و رفتارشان بهمانند پادشاهان است، اینان زبانشان با ما (یعنى: در حدّ شعار) و شمشیرهایشان بر علیه ما است، و گروه دوم که طبقه میانى مردمند، در باطن ما را دوست دارند و در ظاهر به ما میلى ندارند، و بهجانم سوگند آنهائى که در نهان ما را دوست مىدارند روزها را روزه مىدارند و شبها را به نماز مىگذراند، اثر شبزندهدارى و ترک دنیا در چهره آنها هست، آنها اهل مسالمت و فرمان بردارى هستند.
آن مرد گفت: در این صورت من از دوستان آشکار و نهان شمایم!
نشانههای دوستان
امام علیهالسّلام فرمود: براستى دوستان آشکار و نهان ما نیز نشانههایى دارند که گویاى شخصیت آنان است.
آن مرد گفت: آن نشانهها کدامند؟
فرمود: خصلتهایى که نخستین آنها این است که ایشان مسأله توحید (یکتاپرستى) را بهطور صحیح شناخته و علمش را تکمیل کردهاند، و زان پس به ایمان بهخدا و صفاتش پرداختهاند، سپس از حدود و حقائق و شروط و تأویلهاى ایمان باخبر شده و بدان پى بردهاند.[4]
دوستی با گناه نفعی ندارد
عَنْ جَابِرِ بْنِ یَزِیدَ الْجُعْفِیِّ قَالَ: خَدَمْتُ سَیِّدَ الْأَنَامِ أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ ع ثَمَانِیَ عَشْرَةَ سَنَةً فَلَمَّا أَرَدْتُ الْخُرُوجَ وَدَّعْتُهُ فَقُلْتُ لَهُ أَفِدْنِی
فَقَالَ بَعْدَ ثَمَانِیَ عَشْرَةَ سَنَةً یَا جَابِرُ
قُلْتُ نَعَمْ إِنَّکُمْ بَحْرٌ لَا یُنْزَفُ وَ لَا یُبْلَغُ قَعْرُهُ
قَالَ یَا جَابِرُ بَلِّغْ شِیعَتِی عَنِّی السَّلَامَ وَ أَعْلِمْهُمْ أَنَّهُ لَا قَرَابَةَ بَیْنَنَا وَ بَیْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَا یُتَقَرَّبُ إِلَیْهِ إِلَّا بِالطَّاعَةِ لَهُ یَا جَابِرُ مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ وَ أَحَبَّنَا فَهُوَ وَلِیُّنَا وَ مَنْ عَصَى اللَّهَ لَمْ یَنْفَعْهُ حُبُّنَا.
جابر بن یزید جعفى گفت هجده سال بخدمتکارى امام و مولایم حضرت باقر اشتغال داشتم وقتى خواستم از خدمت آن جناب خارج شوم وداع کرده گفتم مرا بهرهاى برسان.
مولایم فرمود: جابر پس از هجده سال (باز هم برایت چیزى بگویم)
گفتم: آرى شما دریاى خشک ناشدنى و ژرف و بىپایان هستید.
فرمود: جابر سلام مرا به شیعیانم برسان به آنها بگو بین ما و خدا خویشاوندى نیست و نمیتوان مقرب درگاه او شد مگر به اطاعت. جابر هر که مطیع خدا باشد و دوستدار ما ولى ما است و هر که معصیت خدا را کند دوستى ما به او نفعى نمىبخشد.[5]
[1]. بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار ج23 ص233
جامع الأخبار(للشعیری) ص166
بشارة المصطفى لشیعة المرتضى (ط - القدیمة) ج2 ص197
الطرائف فی معرفة مذاهب الطوائف ج1 ص159
کشف الغمة فی معرفة الأئمة (ط - القدیمة) ج1 ص107
[2]. الأمالی (للطوسی) ص154
بشارة المصطفى لشیعة المرتضى (ط - القدیمة) ج2 ص89
بحار الأنوار (ط - بیروت) ج46 ص360
ریاض الأبرار فی مناقب الأئمة الأطهار ج2 ص124
[3]. الکافی (ط - الإسلامیة) ج2 ص388
مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول ج11 ص123
[4]. تحف العقول عن آل الرسول ص325
بحار الأنوار (ط - بیروت) ج65 ص275
[5]. الأمالی (للطوسی) ص 296
بشارة المصطفى لشیعة المرتضى (ط - القدیمة) ج2 ص189
الفضائل (لابن شاذان القمی) ص8
بحار الأنوار (ط - بیروت) ج68 ص179